http://wiki.avastarco.com/api.php?action=feedcontributions&user=%D8%A2%D8%B3%D9%85%D9%88%D9%86&feedformat=atomویکی نجوم - مشارکتهای کاربر [fa]2024-03-28T18:42:46Zمشارکتهای کاربرMediaWiki 1.29.2http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%BE%D8%A7%D8%AF_%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87&diff=15890پاد ماده2013-09-09T10:59:02Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>[[رده:فیزیک]]<br />
در حالی که ماده متشکل از اتم هایی است که هسته آنها بار مثبت و الکترون هایشان بار منفی دارد، پادماده از اتم هایی تشکیل شده است که هسته های منفی و الکترون های مثبت، یا پوزیترون، دارند.<br />
پوزیترون ها ابتدا در سال 1932 در پرتوهای کیهانی کشف شدند که جو زمین را بمباران می کنند. امروزه، پاد ذره هایی از هر نوع با استفاده از شتابگرهای بزرگ هسته ای در آزمایشگاه تولید می شوند. جرم پوزیترون برابر جرم الکترون و بار آن اندازه ای مساوی ولی علامتی مخالف بار الکترون دارد. پادپروتون ها همان جرم پروتون ها را دارند ولی بارشان منفی است. اواین پاد اتم کاملا مصنوعی، یعنی پوزیترونی که دور پادپروتون می چرخد، در سال 1995 ساخته شد. هر ذره باردار پاد ذره ای با همان جرم و بار مخالف دارد. ذرات خنثی (مانند نوترون) هم پادذره ای دارند که جرم و برخی ویژگی هایش با ذره یکسان ولی ویژگی های دیگرش مخالف ذره است. هر ذره ای پاد ذره دارد.حتی پاد کوارک هم داریم. نیروی گرانشی ماده را از پاد ماده تمیز نمی دهد- ماده و پاد ماده یکدیگر را جذب می کنند.<br />
همین طور به کمک نوری که جسم گسیل می کند نمی توان تشخیص داد که آن جسم از ماده ساخته شده است یا پادماده. فقط از طریق روش های دقیق و اندازه گیری های دشوارتر اثرهای هسته ای است که می توان تعیین کرد یک کهکشان دوردست از ماده ساخته شده است یا پادماده.اما، اگر پادستاره ای به ستاره ای برخورد کند، داستان متفاوتی بوجود می آید. این دو متقابلا یکدیگر را نابود می کنند، و بیشتر ماده به انرژی تابشی تبدیل می شود(این چیزی بود که در سال 1995 برای پاداتم اتفاق افتاد، و به سرعت در پفی از انرژی نابود شد).این فرایند بیش از هر فرایند شناخته شده ای به ازای هر گرم ماده خروجی انرژی تولید می کند-E=mc2 ، با 100% تبدیل جرم.(شکافت و همجوشی هسته ای، بر خلاف آن، کمتر از 1% ماده موجود در واکنش را به انرژی تبدیل می کنند.) ماده و پادماده نمی توانند در محیط اطراف ما، لا اقل به مقدار فراوان و مدت زمان طولانی، وجود داشته باشند. زیرا جسم متشکل از پادماده به محض تماس با ماده کاملا به انرژی تابشی تبدیل می شود، و در این فرایند مقدار مساوی از ماده معمولی را مصرف می کند.مثلا اگر ماه از پادماده ساخته شده بود، به محض تماس سفینه های فضایی با آن، درخشی از تابش پرانرژی بوجود می آمد. هم سفینه فضایی و هم مقدار مساوی از پادماده ماه در انفجاری از انرژی تابشی ناپدید می شدند. چون این واقعه در ماموریت سفینه ها به ماه رخ نداده است، می دانیم که ماه پادماده نیست. <ref> فیزیک مفهومی/جلد دوم: ویژگی های ماده،گرما،صوت/تالیف پل جی.هیوئیت/ترجمه منیژه رهبر/انتشارات فاطمی </ref> <br />
<br />
<br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
* [[ذرات بنیادی]]<br />
* [[لپتون]]<br />
* [[فرمیون]]<br />
* [[الکترون]]<br />
<br />
<br />
== منبع ==<br />
<br />
<references /></div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%BE%D9%84%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7&diff=15869پلاسما2013-08-24T08:21:52Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>[[رده:فیزیک]]<br />
علاوه بر جامدات، مایعات، و گازها، حالت چهارمی از ماده به نام پلاسما وجود دارد(که نباید آن را با بخش مایع شفاف خون، که آن هم پلاسما نامیده می شود، اشتباه کرد.) این حالت ماده در محیط روزمره ما چندان متدال نیست، ولی رایج ترین حالت ماده در کل عالم است. خورشید و ستارگان بیشتر از پلاسما تشکیل شده اند.<br />
پلاسما گازی برق دار است. اتم ها ی تشکیل دهنده آن یونیده اند، یعنی یک یا چند الکترون خود را از دست داده اند، همراه با تعداد متناظری از الکترون های آزاد. یادآور می شویم که اتم خنثی همانقدر پروتون در هسته خود دارد که الکترون در خارج از هسته. وقتی یک یا چند تا از این الکترون ها از اتم کنده شود، بار مثبت اتم از بار منفی آن بیشتر می شود و به صورت یون مثبت در می آید.(در بعضی موارد، اتم می تواند الکترون های اضافی داشته باشد، که در این صورت یون منفی است.) گرچه خود یون ها و الکترون ها دارای بار الکتریکی اند، پلاسما به طور کلی به لحاظ الکتریکی خنثی است، زیرا تعداد بارهای مثبت و منفی در آن، درست مثل گاز معمولی مساوی است. با وجود این پلاسما و گاز دارای ویژگیهای متفاوت اند. پلاسما جریان الکتریکی را به راحتی هدایت می کند، بعضی از انواع تابش را که آزادانه از گاز می گذرند جذب می کند، و به کمک میدان های الکتریکی و مغناطیسی می توان به آن شکل و مدل داد، و آن را به حرکت درآورد.<br />
خورشید ما کره ای از پلاسمای داغ است. روی زمین پلاسما را در آزمایشگاه با گرم کردن گازها تا دماهای بسیار زیاد به وجود می آورند که در آن الکترون ها با جوشیدن از اتم ها جدا می شوند. در دماهای کمتر پلاسما را می توان از بمباران اتم ها با ذرات یا تابش های پر انرژی به دست آورد.<ref name="multiple"> فیزیک مفهومی/جلد دوم:ویژگی های ماده،گرما،صوت/تالیف پل جی.هیوئیت/ترجمه منیژه رهبر/انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
<br />
== پلاسما در دنیای روزمره ==<br />
<br />
<br />
برای مشاهده پلاسما در عمل لازم نیست چندان دور برویم. داخل لوله تابان لامپ مهتابی پلاسمای حاوی یون های آرگون و جیوه وجود دارد(همین طور تعداد زیادی اتم های خنثای این عناصر).وقتی چراغ را روشن می کنید، ولتاژ زیاد بین الکترودها در هر سر لامپ باعث جریان الکترون ها می شود. این الکترون ها بعضی اتم ها را یونیده می کنند، و پلاسما تشکیل می دهند، که مسیر رسانایی را برای عبور جریان فراهم می سازد. این جریان برخی از اتم های جیوه را فعال می سازد، و باعث می شود که تابش، عمدتا در ناحیه فرابنفش نامرئی، گسیل دارند. این تابش باعث می شود که پوشش فسفری موجود در سطح داخلی لامپ با نور مرئی بدرخشد. <br />
همین طور گاز نئون تابلوهای تبلیغاتی وقتی پلاسما می شود که اتم هایش با بمباران الکترونی یونیده شوند. اتم های نئون، پس از فعال شدن با جریان الکتریکی، عمدتا نور قرمز گسیل می کنند. رنگ های مختلفی که در این تابلوها دیده می شود نظیر پلاسماهای تشکیل شده از اتم های مختلف اند. مثلا آرگون درخشش آبی دارد، در حالی که هلیم به رنگ صورتی می درخشد. لامپ های بخار سدیم مورد استفاده در روشنایی خیابان ها نور زردی گسیل می کنند که پلاسمای تابان برانگیخته است.<br />
یکی از نوآوری های اخیر پلاسماصفحه نمایش تخت تلویزیون است . این صفحه نمایش از هزاران تصویر- دانه ساخته شده است، که هر یک از سه یاخته زیر تصویر – دانه جداگانه تشکیل شده اند. یک یاخته فسفری دارد که رنگ قرمز تولید می کند، دیگری دارای فسفر مولد سبز است، دیگری فسفر مولد آبی. تصویر – دانه ها بین شبکه ای از الکترودها ساندویچ شده اند که در کسر کوچکی از ثانیه هزاران بار شارژ می شوند، و جریان های الکتریکی بوجود می آورند که از گاز موجود در یاخته ها عبور می کند. گازها، مانند چراغ مهتابی، به پلاسماهای تابان تبدیل می شوند که نور فرابنفشی گسیل می کنند که رنگ تصویر – دانه را تشکیل می دهد. تصویر روی صفحه آمیزه ای از رنگ های تصویر – دانه ای است که سیگنال کنترل تلویزیون فعال ساخته است.<br />
شفق قطبی(شفق شمالی و شفق جنوبی) پلاسماهای تابان در جو بالایی اند. لایه های پلاسمای کم دما کل زمین را دربر گرفته اند. گاهی رگباری از الکترون ها که از فضای خارج و از کمربندهای تابشی وارد "پنجره های مغناطیسی" نزدیک قطب های زمین می شوند به لایه های پلاسما برخورد و نور تولید می کنند.<br />
این لایه های پلاسما که تا حدود 80کیلومتری گسترش یافته اند، یون سپهر را تشکیل می دهند و مانند آیینه هایی برای امواج رادیویی کم بسامد عمل می کنند. امواج رادیویی و تلویزیونی پربسامد تر از یون سپهر عبور می کنند. <ref name="multiple"> فیزیک مفهومی/جلد دوم:ویژگی های ماده،گرما،صوت/تالیف پل جی.هیوئیت/ترجمه منیژه رهبر/انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
== توان پلاسما ==<br />
<br />
پلاسما با دمای زیادتر در خروجی موتور جت وجود دارد. این پلاسما چندان یونیده نیست؛ اما، وقتی مقدار کم نمک های فلز پتاسیم یا سزیم به آن اضافه شود، رسانای بسیار خوبی می شود؛ و هنگامی که به داخل یک آهنربا هدایت شود، الکتریسیته تولید می کند! این توان برهم کنش مغناطو هیدرودینامیکی(MHD) بین پلاسما و میدان مغناطیسی است. توان MHD با آلایندگی کم در چند نقطه جهان تولید می شود.<br />
موفقیت نوید بخش تر توان پلاسما همجوشی کنترل شده هسته های اتمی است . مزایای همجوشی کنترل شده می تواند بسیار گسترده باشد. توان همجوشی نه تنها انرژی الکتریکی فراوانی به وجود می آورد، بلکه انرژی و امکان بازیافت و حتی سنتز عناصر را فراهم می سازد. <ref name="multiple"> فیزیک مفهومی/جلد دوم:ویژگی های ماده،گرما،صوت/تالیف پل جی.هیوئیت/ترجمه منیژه رهبر/انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
== منبع ==<br />
<references /></div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%BE%D9%84%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7&diff=15868پلاسما2013-08-24T08:20:24Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>[[رده:فیزیک]]<br />
علاوه بر جامدات، مایعات، و گازها، حالت چهارمی از ماده به نام پلاسما وجود دارد(که نباید آن را با بخش مایع شفاف خون، که آن هم پلاسما نامیده می شود، اشتباه کرد.) این حالت ماده در محیط روزمره ما چندان متدال نیست، ولی رایج ترین حالت ماده در کل عالم است. خورشید و ستارگان بیشتر از پلاسما تشکیل شده اند.<br />
پلاسما گازی برق دار است. اتم ها ی تشکیل دهنده آن یونیده اند، یعنی یک یا چند الکترون خود را از دست داده اند، همراه با تعداد متناظری از الکترون های آزاد. یادآور می شویم که اتم خنثی همانقدر پروتون در هسته خود دارد که الکترون در خارج از هسته. وقتی یک یا چند تا از این الکترون ها از اتم کنده شود، بار مثبت اتم از بار منفی آن بیشتر می شود و به صورت یون مثبت در می آید.(در بعضی موارد، اتم می تواند الکترون های اضافی داشته باشد، که در این صورت یون منفی است.) گرچه خود یون ها و الکترون ها دارای بار الکتریکی اند، پلاسما به طور کلی به لحاظ الکتریکی خنثی است، زیرا تعداد بارهای مثبت و منفی در آن، درست مثل گاز معمولی مساوی است. با وجود این پلاسما و گاز دارای ویژگیهای متفاوت اند. پلاسما جریان الکتریکی را به راحتی هدایت می کند، بعضی از انواع تابش را که آزادانه از گاز می گذرند جذب می کند، و به کمک میدان های الکتریکی و مغناطیسی می توان به آن شکل و مدل داد، و آن را به حرکت درآورد.<br />
خورشید ما کره ای از پلاسمای داغ است. روی زمین پلاسما را در آزمایشگاه با گرم کردن گازها تا دماهای بسیار زیاد به وجود می آورند که در آن الکترون ها با جوشیدن از اتم ها جدا می شوند. در دماهای کمتر پلاسما را می توان از بمباران اتم ها با ذرات یا تابش های پر انرژی به دست آورد.<ref name="multiple"> فیزیک مفهومی/جلد دوم:ویژگی های ماده،گرما،صوت/تالیف پل جی.هیوئیت/ترجمه منیژه رهبر/انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
<br />
== پلاسما در دنیای روزمره ==<br />
<br />
<br />
برای مشاهده پلاسما در عمل لازم نیست چندان دور برویم. داخل لوله تابان لامپ مهتابی پلاسمای حاوی یون های آرگون و جیوه وجود دارد(همین طور تعداد زیادی اتم های خنثای این عناصر).وقتی چراغ را روشن می کنید، ولتاژ زیاد بین الکترودها در هر سر لامپ باعث جریان الکترون ها می شود. این الکترون ها بعضی اتم ها را یونیده می کنند، و پلاسما تشکیل می دهند، که مسیر رسانایی را برای عبور جریان فراهم می سازد. این جریان برخی از اتم های جیوه را فعال می سازد، و باعث می شود که تابش، عمدتا در ناحیه فرابنفش نامرئی، گسیل دارند. این تابش باعث می شود که پوشش فسفری موجود در سطح داخلی لامپ با نور مرئی بدرخشد. <br />
همین طور گاز نئون تابلوهای تبلیغاتی وقتی پلاسما می شود که اتم هایش با بمباران الکترونی یونیده شوند. اتم های نئون، پس از فعال شدن با جریان الکتریکی، عمدتا نور قرمز گسیل می کنند. رنگ های مختلفی که در این تابلوها دیده می شود نظیر پلاسماهای تشکیل شده از اتم های مختلف اند. مثلا آرگون درخشش آبی دارد، در حالی که هلیم به رنگ صورتی می درخشد. لامپ های بخار سدیم مورد استفاده در روشنایی خیابان ها نور زردی گسیل می کنند که پلاسمای تابان برانگیخته است.<br />
یکی از نوآوری های اخیر پلاسماصفحه نمایش تخت تلویزیون است . این صفحه نمایش از هزاران تصویر- دانه ساخته شده است، که هر یک از سه یاخته زیر تصویر – دانه جداگانه تشکیل شده اند. یک یاخته فسفری دارد که رنگ قرمز تولید می کند، دیگری دارای فسفر مولد سبز است، دیگری فسفر مولد آبی. تصویر – دانه ها بین شبکه ای از الکترودها ساندویچ شده اند که در کسر کوچکی از ثانیه هزاران بار شارژ می شوند، و جریان های الکتریکی بوجود می آورند که از گاز موجود در یاخته ها عبور می کند. گازها، مانند چراغ مهتابی، به پلاسماهای تابان تبدیل می شوند که نور فرابنفشی گسیل می کنند که رنگ تصویر – دانه را تشکیل می دهد. تصویر روی صفحه آمیزه ای از رنگ های تصویر – دانه ای است که سیگنال کنترل تلویزیون فعال ساخته است.<br />
شفق قطبی(شفق شمالی و شفق جنوبی) پلاسماهای تابان در جو بالایی اند. لایه های پلاسمای کم دما کل زمین را دربر گرفته اند. گاهی رگباری از الکترون ها که از فضای خارج و از کمربندهای تابشی وارد "پنجره های مغناطیسی" نزدیک قطب های زمین می شوند به لایه های پلاسما برخورد و نور تولید می کنند.<br />
این لایه های پلاسما که تا حدود 80کیلومتری گسترش یافته اند، یون سپهر را تشکیل می دهند و مانند آیینه هایی برای امواج رادیویی کم بسامد عمل می کنند. امواج رادیویی و تلویزیونی پربسامد تر از یون سپهر عبور می کنند. <ref name="multiple"> فیزیک مفهومی/جلد دوم:ویژگی های ماده،گرما،صوت/تالیف پل جی.هیوئیت/ترجمه منیژه رهبر/انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
== توان پلاسما ==<br />
<br />
پلاسما با دمای زیادتر در خروجی موتور جت وجود دارد. این پلاسما چندان یونیده نیست؛ اما، وقتی مقدار کم نمک های فلز پتاسیم یا سزیم به آن اضافه شود، رسانای بسیار خوبی می شود؛ و هنگامی که به داخل یک آهنربا هدایت شود، الکتریسیته تولید می کند! این توان برهم کنش مغناطو هیدرودینامیکی(MHD) بین پلاسما و میدان مغناطیسی است. توان MHD با آلایندگی کم در چند نقطه جهان تولید می شود.<br />
موفقیت نوید بخش تر توان پلاسما همجوشی کنترل شده هسته های اتمی است . مزایای همجوشی کنترل شده می تواند بسیار گسترده باشد. توان همجوشی نه تنها انرژی الکتریکی فراوانی به وجود می آورد، بلکه انرژی و امکان بازیافت و حتی سنتز عناصر را فراهم می سازد. <ref name="multiple"> فیزیک مفهومی/جلد دوم:ویژگی های ماده،گرما،صوت/تالیف پل جی.هیوئیت/ترجمه منیژه رهبر/انتشارات فاطمی </ref></div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%BE%D9%84%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7&diff=15867پلاسما2013-08-24T06:15:12Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>{{تکمیلی}}<br />
[[رده:فیزیک]]<br />
علاوه بر جامدات، مایعات، و گازها، حالت چهارمی از ماده به نام پلاسما وجود دارد(که نباید آن را با بخش مایع شفاف خون، که آن هم پلاسما نامیده می شود، اشتباه کرد.) این حالت ماده در محیط روزمره ما چندان متدال نیست، ولی رایج ترین حالت ماده در کل عالم است. خورشید و ستارگان بیشتر از پلاسما تشکیل شده اند.<br />
پلاسما گازی برق دار است. اتم ها ی تشکیل دهنده آن یونیده اند، یعنی یک یا چند الکترون خود را از دست داده اند، همراه با تعداد متناظری از الکترون های آزاد. یادآور می شویم که اتم خنثی همانقدر پروتون در هسته خود دارد که الکترون در خارج از هسته. وقتی یک یا چند تا از این الکترون ها از اتم کنده شود، بار مثبت اتم از بار منفی آن بیشتر می شود و به صورت یون مثبت در می آید.(در بعضی موارد، اتم می تواند الکترون های اضافی داشته باشد، که در این صورت یون منفی است.) گرچه خود یون ها و الکترون ها دارای بار الکتریکی اند، پلاسما به طور کلی به لحاظ الکتریکی خنثی است، زیرا تعداد بارهای مثبت و منفی در آن، درست مثل گاز معمولی مساوی است. با وجود این پلاسما و گاز دارای ویژگیهای متفاوت اند. پلاسما جریان الکتریکی را به راحتی هدایت می کند، بعضی از انواع تابش را که آزادانه از گاز می گذرند جذب می کند، و به کمک میدان های الکتریکی و مغناطیسی می توان به آن شکل و مدل داد، و آن را به حرکت درآورد.<br />
خورشید ما کره ای از پلاسمای داغ است. روی زمین پلاسما را در آزمایشگاه با گرم کردن گازها تا دماهای بسیار زیاد به وجود می آورند که در آن الکترون ها با جوشیدن از اتم ها جدا می شوند. در دماهای کمتر پلاسما را می توان از بمباران اتم ها با ذرات یا تابش های پر انرژی به دست آورد.</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%BE%D9%84%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7&diff=15866پلاسما2013-08-24T06:13:27Z<p>آسمون: جایگزینی صفحه با '{{تکمیلی}}
رده:فیزیک'</p>
<hr />
<div>{{تکمیلی}}<br />
[[رده:فیزیک]]</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86_%DA%A9%D9%88%D9%84%D9%86&diff=15848قانون کولن2013-08-19T09:43:42Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div><br/>نیروی الکتریکی، مانند نیروی گرانشی، به صورت عکس مجذور فاصله از اجسام باردار کاهش می یابد. این رابطه را شارل کولن در قرن هجدهم کشف کرد و قانون کولن نامیده می شود.این قانون بیان می کند که نیروی بین هر دو جسم بارداری که اندازشان بسیار کوچک تر از فاصله بین آنها باشد، با حاصل ضرب بار آنها نسبت مستقیم و با عکس مجذور فاصله شاننسبت معکوس دارد. نیرو در امتداد خط راست بین دو جسم عمل می کند.قانون کولن را می توان به صورت زیر بیان کرد:<br />
<br />
[[File:Coulomb.gif|center|alt=Coulomb.gif]]<br />
<br />
که در آنd فاصله بین ذره های باردار، q<sub>1</sub> مقدار بار یک ذره، q<sub>2</sub> مقدار بار ذره دیگر، و k ثابت تناسب است.<br />
<br />
یکای بار کولن است که به اختصار با C مشخص می شود. بار 1C برابر بار 6.25 میلیارد میلیارد الکترون است. شاید این تعداد الکترون بسیار زیاد به نظر برسد، اما فقط مقدار باری را نشان می دهد که در زمان اندکی بیش از یک ثانیه از یک لامپ 100واتی میگذرد. ثابت تناسب k در قانون کولن مانند G در قانون گرانش نیوتن است. اما، ثابت تناسب الکتریکی به جای آنکه مثل G (6.67*10<sup>-11</sup>)بسیار کوچک باشد، عددی بسیار بزرگ است . مقدار آن تقریبا برابر است با<br />
<p style="text-align: center">K=9,000,000,000 N.m2/C2</p><br />
یا با نماد گذاری علمی به صورت، k=9*10<sup>9</sup>N.m<sup>2</sup>/C<sup>2</sup> در می آید.یکای N.m<sup>2</sup>/C<sup>2</sup> در اینجا چندان مورد علاقه ما نیست، زیرا صرفا طرف راست معادله را به یکای نیرو، نیوتن(N) تبدیل می کند. آنچه اهمیت دارد اندازه بزرگ k است. مثلا، اگر یک جفت بار همنام هر یک به اندازه 1 کولن در فاصله یک متری از هم قرار داشته باشند، نیروی دافعه بین آنها 9میلیارد نیوتن می شود. که بیش از ده برابر وزن یک کشتی جنگی است! بدیهی است که این مقدار نیروی خالص در محیط روزمره ما وجود ندارد. بنابراین قانون گرانش نیوتن برای اجسام جرم دار مانند قانون کولن برای اجسام دارای بار الکتریکی است. گرچه نیروی جاذبه گرانشی بین ذره هایی چون الکترون و پروتون بسیار کوچک است، نیروی الکتریکی بین این ذرات ممکن است نسبتا عظیم باشد. فرق مهم دیگر نیروهای گرانشی و الکتریکی، به غیر از تفاوت شدید در قدرت، آن است که نیروهای الکتریکی می توانند جاذبه یا دافعه داشته باشند، در حالی که نیروهای گرانشی فقط جاذبه اند.<ref> فیزیک مفهومی/جلد سوم الکتریسیته و مغناطیس،نور/تالیف پل جی. هیوئیت/ ترجمه منیژه رهبر/انتشارات فاطمی</ref><br />
<br />
== منابع ==<br />
<references /><br />
<br />
[[Category:فیزیک]]</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Coulomb.gif&diff=15847پرونده:Coulomb.gif2013-08-19T09:36:03Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div></div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86_%DA%A9%D9%88%D9%84%D9%86&diff=15846قانون کولن2013-08-19T09:34:07Z<p>آسمون: جایگزینی صفحه با '
رده:فیزیک
==منابع=='</p>
<hr />
<div><br />
[[رده:فیزیک]]<br />
<br />
==منابع==</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%85%D8%BA%D9%86%D8%A7%D8%B7%DB%8C%D8%B3&diff=15508الکترومغناطیس2013-07-20T11:01:33Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>[[رده: فیزیک]]<br />
بسیاری از خواص مواد سرشت الکترومغناطیسی دارند,که کشسانی جامدات و کشش سطحی مایعات از آن جمله اند.[[نیرو]]ی فنر,[[اصطکاک]] و [[نیرو]]ی عمود بر سطح تماس,همه از نیروی الکترو معناطیسی بین [[اتم]] ها سرچشمه می گیرند.<br />
<br />
در بین مثال های پدیده الکترومغناطیس می توان به نیروی بین بارهای الکتریکی,مانند آنچه بین [[الکترون]] و هسته در یک [[اتم]] وجود دارد؛حرکت یک جسم باردار تحت تاثیر[[ میدان الکتریکی]] خارجی,مانند حرکت یک [[الکترون]] در یک باریکه نوسان نما؛شارش بارهای الکتریکی در مدارها و رفتار اجزای مدارها؛نیروی بین آهنرباهای دائمی و خواص مواد مغناطیسی؛و [[تابش الکترومغناطیسی]] اشاره کرد,که سرانجام به مطالعه اپتیک,و سرشت انتشار [[نور]] می انجامد.<br />
<br />
'''وجوه اشتراک سه پدیده زیر چیست؟'''<br />
<br />
1)کلید چراغ را در اتاقتان روشن می کنید.مصرف سوخت در نیروگاه [[انرژی]] الکترومغناطیسی تولید می کند.این کار با چرخاندن حلقه ای از سیم [[رسانا]]ی الکتریکی در نزدیکی یک مغناطیس صورت می گیرد.سرانجام قسمتی از این [[انرژی]] به [[الکترون]] های موجود در رشته لامپ اتاقتان منتقل می شود,که انرژی را به [[نور]] مرئی تبدیل می کند.<br />
<br />
2)دستوری را روی صفحه کلید کامپیوترتان وارد می کنید.جویباری از الکترون ها تشکیل می شود تا دستور شما را منتقل کند.چندین هزار مسیر ممکن برای الکترون ها در مدارهای کامپیوتر وجود دارد,ولی اغلب آنها به وسیله ی دریچه های الکترونیکی بسته اند.الکترونها فقط می توانند از دریچه هایی عبور کنند که بنابر دستور شما باز شده اند,به طوری که باریکه الکترون ها به مقصدشان می رسند و فرمان شما اجرا می شود.<br />
<br />
3)دکمه ی انتخاب کانال را روی دستگاه کنترل از راه دور تلویزیون خود فشار می دهید.امواج الکترومغناطیسی از دستگاه کنترل از راه دور به گیرنده ای در داخل تلویزیون می رسد,که به وسیله آن تلویزیون برای دریافت امواج الکترومغناطیسی دیگری تنظیم می شود که از ماهواره گردنده به دور [[زمین]] در ارتفاع زیاد سر چشمه می گیرد.امواجی که از ماهواره به دستگاه تلویزیون می رسند,دستورهایی را فراهم می آورند که دستگاه با استفاده از نیروهای الکتریکی و مغناطیسی باریکه ای از الکترون ها را متمرکز و هدایت می کند تا به صفحه نمایش لامپ تصویر برخورد کرده تصویری مرئی به وجود آورد.<br />
<br />
عامل مشترک بین این پدیده های گوناگون,آن است که همه آنها به [[نیرو]]هایی وابسته اند که آنها را با عنوان الکتریکی یا مغناطیسی توصیف می کنیم.این نیروهای برای کنترل و هدایت جریان [[انرژی]] یا ذرات به کار می روند.این نیروها اساس مطالعه پدیده الکترومغناطیس را تشکیل می دهند.تمام آثار الکترومغناطیسی را می توان به وسیله مجموعه ای از چهار معادله ی بنیادی تشریح کرد که به آنها [[معادلات ماکسول]] می گوییم.این معادلات قوانین منفرد الکترومغناطیس را نشان می دهند.<br />
<br />
دو پدیده ی الکتریسیته و مغناطیس را نمی توان از هم جدا کرد.بعضی از پدیده های الکتریکی آثار مغناطیسی به وجود می آورند,و برخی از پدیده های مغناطیسی آثار الکتریکی ایجاد می کنند.این ارتباط ما را به وحدت بخشیدن پدیده های الکتریکی و مغناطیسی هدایت می کند که آن را با نام مشترک الکترومغناطیس می خوانیم.پیدایش قوانین الکترومغناطیس و وحدت بخشیدن آنها پیروزی بسیار بزرگ فیزیک قرن نوزدهم بود.کاربرد این قوانین مستقیما منجر به پدید آمدن گستره وسیعی از ابزارهای کاربردی مانند موتورها,رادیو و تلویزیون,رادار,اجاق های میکروویو,و تلفن های همراه شد.<ref name="multiple2"> فیزیک هالیدی / ترجمه جلال الدین پاشایی راد/ نشر دانشگاهی </ref><br />
<br />
== [[امواج الکترومغناطیسی]] ==<br />
<br />
اگر انتهای قطعه چوبی را در آب راکد جلو و عقب ببرید، امواجی در سطح آب تولید می شود. همچنین، اگر میله دارای بارالکتریکی را در فضای تهی تکان دهید، [[امواج الکترومغناطیسی]] در فضا تولید خواهید کرد، زیرا بار متحرک در واقع جریان الکتریکی است. چه چیزی جریان الکتریکی را احاطه می کند؟پاسخ میدان مغناطیسی است. چه چیزی جریان الکتریکی متغیر را احاطه می کند؟ پاسخ میدان مغناطیسی متغیر است.هر میدان الکتریکی متغیر یک میدان مغناطیسی تولید می کند- یعنی القای الکترومغناطیسی. اگر [[میدان مغناطیسی]] نوسان کند، میدان الکتریکی تولید شده نیز نوسان خواهد کرد. پس میدان الکتریکی نوسان کننده چه کاری انجام می دهد؟ مطابق آنچه همتای ماکسولی قانون القای الکترومغناطیسی فاراده است، [[میدان مغناطیسی]] نوسان کننده ای به وجود می آورد. میدان های الکتریکی و مغناطیسی مرتعش یکدیگر را باز تولید می کنند تا موجی الکترومغناطیسی تشکیل دهند که از بار مرتعش گسیل می شود. معلوم شده است که فقط در [[سرعت]] معینی میدان های الکتریکی و مغناطیسی در توازن کامل اند و هنگام حمل انرژی در فضا یکدیگر را تقویت می کنند.<ref name="multiple1"> فیزیک مفهومی جلد سوم/ تالیف پل جی.هیوئیت/ترجمه منیژه رهبر/انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
== گسترش نظریه الکترومغناطیس ==<br />
<br />
در قرن بیستم,با سه پیشرفت بسیار قابل توجه,ادامه یافت.در سال 1905,[[آلبرت اینشتین]] نشان داد که,برای یک ناظر متحرک,اثرهای الکتریکی ممکن است به صورت پدیده های مغناطیسی جلوه کنند,و از آن رو امکان دارد بین ناظرانی که نسبت به هم در حرکتند،عدم توافق در مورد اندازه گیری های مرتبط با مسائل الکتریکی یا مغناطیسی پیش بیاید.این نتیجه گیری اساس نظریه نسبیت خاص را به وجود آورد که سرانجام برداشت ما از مفاهیم فضا و زمان را دستخوش انقلاب کرد.تحول دومی که در این زمینه رخ داد عبارت بود از معرفی نظریه الکترومغناطیس،که به آن الکترودینامیک کوانتومی می گوییم.این نظریه در حوالی سال 1949 به بار نشست و فیزیکدانان را قادر ساخت که خواص [[اتم]] ها را با دقتی باورنکردنی محاسبه کند،به طوری که این دقت در زمان حاضر به 11 رقم با معنی ارتقا یافته است.سومین پیشرفت نظریه الکترومغناطیس در قرن بیستم عبارت بود از وحدت بخشیدن الکترومغناطیس با یک [[نیرو]]ی دیگر به نام "نیروی ضعیف".نیروی ضعیف عامل برخی از فرایندهای واپاشی مواد پرتوزا و بعضی از برهمکنشهای بین ذرات است.درست به همان صورت که آثار الکتریکی و مغناطیسی در برهمکنش الکترومغناطیسی وحدت یافتند،آثار الکترومغناطیسی و ضعیف در سالهای دهه 1960 در برهمکنش الکتروضعیف به وحدت رسیدند.<ref name="multiple2"> فیزیک هالیدی / ترجمه جلال الدین پاشایی راد/ نشر دانشگاهی </ref><br />
<br />
<br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
* [[امواج الکترومغناطیسی|امواج الکترومغناطیس]]<br />
* [[میدان مغناطیسی]]<br />
* [[تابش الکترومغناطیسی]]<br />
<br />
== منبع ==<br />
<references /></div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%85%D8%BA%D9%86%D8%A7%D8%B7%DB%8C%D8%B3&diff=15495الکترومغناطیس2013-07-18T13:18:05Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>[[رده: فیزیک]]<br />
بسیاری از خواص مواد سرشت الکترومغناطیسی دارند,که کشسانی جامدات و کشش سطحی مایعات از آن جمله اند.نیروی فنر,اصطکاک و نیروی عمود بر سطح تماس,همه از نیروی الکترو معناطیسی بین اتمها سرچشمه می گیرند.<br />
در بین مثالهای پدیده ی الکترومغناطیس می توان به نیروی بین بارهای الکتریکی,مانند آنچه بین الکترون و هسته در یک اتم وجود دارد؛حرکت یک جسم باردار تحت تاثیر میدان الکتریکی خارجی,مانند حرکت یک الکترون در یک باریکه ی نوسان نما؛شارش بارهای الکتریکی در مدارها و رفتار اجزای مدارها؛نیروی بین آهنرباهای دائمی و خواص مواد مغناطیسی؛و تابش الکترومغناطیسی اشاره کرد,که سرانجام به مطالعه ی اپتیک,و سرشت انتشار نور می انجامد.<br />
<br />
'''وجوه اشتراک سه پدیده زیر چیست؟'''<br />
<br />
1)کلید چراغ را در اتاقتان روشن می کنید.مصرف سوخت در نیروگاه انرژی الکترومغناطیسی تولید می کند.این کار با چرخاندن حلقه ای از سیم رسانای الکتریکی در نزدیکی یک مغناطیس صورت می گیرد.سرانجام قسمتی از این انرژی به الکترون های موجود در رشته لامپ اتاقتان منتقل می شود,که انرژی را به نور مرئی تبدیل می کند.<br />
<br />
2)دستوری را روی صفحه کلید کامپیوترتان وارد می کنید.جویباری از الکترونها تشکیل می شود تا دستور شما را منتقل کند.چندین هزار مسیر ممکن برای الکترون ها در مدارهای کامپیوتر وجود دارد,ولی اغلب آنها به وسیله ی دریچه های الکترونیکی بسته اند.الکترونها فقط می توانند از دریچه هایی عبور کنند که بنابر دستور شما باز شده اند,به طوری که باریکه الکترونها به مقصدشان می رسند و فرمان شما اجرا می شود.<br />
<br />
3)دکمه ی انتخاب کانال را روی دستگاه کنترل از راه دور تلویزیون خود فشار میدهید.امواج الکترومغناطیسی از دستگاه کنترل از راه دور به گیرنده ای در داخل تلویزیون می رسد,که به وسیله آن تلویزیون برای دریافت امواج الکترومغناطیسی دیگری تنظیم میشود که از ماهواره گردنده به دور زمین در ارتفاع زیاد سر چشمه می گیرد.امواجی که از ماهواره به دستگاه تلویزیون می رسند,دستورهایی را فراهم می آورند که دستگاه با استفاده از نیروهای الکتریکی و مغناطیسی باریکه ای از الکترونها را متمرکز و هدایت میکند تا به صفحه نمایش لامپ تصویر برخورد کرده تصویری مرئی به وجود آورد.<br />
<br />
عامل مشترک بین این پدیده های گوناگون,آن است که همه ی آنها به نیروهایی وابسته اند که آنها را با عنوان الکتریکی یا مغناطیسی توصیف می کنیم.این نیروهای برای کنترل و هدایت جریان انرژی یا ذرات به کار می روند.این نیروها اساس مطالعه پدیده الکترومغناطیس را تشکیل می دهند.تمام آثار الکترومغناطیسی را میتوان به وسیله ی مجموعه ای از چهار معادله ی بنیادی تشریح کرد که به آنها معادلات ماکسول می گوییم.این معادلات قوانین منفرد الکترومغناطیس را نشان می دهند.<br />
<br />
دو پدیده ی الکتریسیته و مغناطیس را نمی توان از هم جدا کرد.بعضی از پدیده های الکتریکی آثار مغناطیسی به وجود می آورند,و برخی از پدیده های مغناطیسی آثار الکتریکی ایجاد می کنند.این ارتباط ما را به وحدت بخشیدن پدیده های الکتریکی و مغناطیسی هدایت میکند که آن را با نام مشترک الکترومغناطیس می خوانیم.پیدایش قوانین الکترومغناطیس و وحدت بخشیدن آنها پیروزی بسیار بزرگ فیزیک قرن نوزدهم بود.کاربرد این قوانین مستقیما منجر به پدید آمدن گستره وسیعی از ابزارهای کاربردی مانند موتورها,رادیو و تلویزیون,رادار,اجاق های میکروویو,و تلفن های همراه شد.<ref name="multiple2"> فیزیک هالیدی / ترجمه جلال الدین پاشایی راد/ نشر دانشگاهی </ref><br />
<br />
اگر انتهای قطعه چوبی را در آب راکد جلو و عقب ببرید، امواجی در سطح آب تولید می شود. همچنین، اگر میله دارای بارالکتریکی را در فضای تهی تکان دهید، امواج الکترومغناطیسی در فضا تولید خواهید کرد، زیرا بار متحرک در واقع جریان الکتریکی است. چه چیزی جریان الکتریکی را احاطه می کند؟پاسخ میدان مغناطیسی است. چه چیزی جریان الکتریکی متغیر را احاطه می کند؟ پاسخ میدان مغناطیسی متغیر است.هر میدان الکتریکی متغیر یک میدان مغناطیسی تولید می کند- یعنی القای الکترومغناطیسی. اگر میدان مغناطیسی نوسان کند، میدان الکتریکی تولید شده نیز نوسان خواهد کرد. پس میدان الکتریکی نوسان کننده چه کاری انجام می دهد؟ مطابق آنچه همتای ماکسولی قانون القای الکترومغناطیسی فاراده است، میدان مغناطیسی نوسان کننده ای به وجود می آورد. میدان های الکتریکی و مغناطیسی مرتعش یکدیگر را باز تولید می کنند تا موجی الکترومغناطیسی تشکیل دهند که از بار مرتعش گسیل می شود. معلوم شده است که فقط در سرعت معینی میدان های الکتریکی و مغناطیسی در توازن کامل اند و هنگام حمل انرژی در فضا یکدیگر را تقویت می کنند.<ref name="multiple1"> فیزیک مفهومی جلد سوم/ تالیف پل جی.هیوئیت/ترجمه منیژه رهبر/انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
== گسترش نظریه الکترومغناطیس ==<br />
<br />
در قرن بیستم,با سه پیشرفت بسیار قابل توجه,ادامه یافت.در سال 1905,آلبرت اینشتین نشان داد که,برای یک ناظر متحرک,اثرهای الکتریکی ممکن است به صورت پدیده های مغناطیسی جلوه کنند,و از آن رو امکان دارد بین ناظرانی که نسبت به هم در حرکتند،عدم توافق در مورد اندازه گیریهای مرتبط با مسائل الکتریکی یا مغناطیسی پیش بیاید.این نتیجه گیری اساس نظریه نسبیت خاص را به وجود آورد که سرانجام برداشت ما از مفاهیم فضا و زمان را دستخوش انقلاب کرد.تحول دومی که در این زمینه رخ داد عبارت بود از معرفی نظریه الکترومغناطیس،که به آن الکترودینامیک کوانتومی میگوییم.این نظریه در حوالی سال 1949 به بار نشست و فیزیکدانان را قادر ساخت که خواص اتم ها را با دقتی باورنکردنی محاسبه کند،به طوری که این دقت در زمان حاضر به 11 رقم با معنی ارتقا یافته است.سومین پیشرفت نظریه الکترومغناطیس در قرن بیستم عبارت بود از وحدت بخشیدن الکترومغناطیس با یک نیروی دیگر به نام "نیروی ضعیف".نیروی ضعیف عامل برخی از فرایندهای واپاشی مواد پرتوزا و بعضی از برهمکنشهای بین ذرات است.درست به همان صورت که آثار الکتریکی و مغناطیسی در برهمکنش الکترومغناطیسی وحدت یافتند،آثار الکترومغناطیسی و ضعیف در سالهای دهه ی 1960 در برهمکنش الکتروضعیف به وحدت رسیدند.<ref name="multiple2"> فیزیک هالیدی / ترجمه جلال الدین پاشایی راد/ نشر دانشگاهی </ref><br />
<br />
<br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
* [[امواج الکترومغناطیسی|امواج الکترومغناطیس]]<br />
* [[میدان مغناطیسی]]<br />
* [[تابش الکترومغناطیسی]]<br />
<br />
== منبع ==<br />
<references /></div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%85%D8%BA%D9%86%D8%A7%D8%B7%DB%8C%D8%B3&diff=15488الکترومغناطیس2013-07-17T09:50:19Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>[[رده: فیزیک]]<br />
{{تکمیلی}}<br />
اگر انتهای قطعه چوبی را در آب راکد جلو و عقب ببرید، امواجی در سطح آب تولید می شود. همچنین، اگر میله دارای بارالکتریکی را در فضای تهی تکان دهید، امواج الکترومغناطیسی در فضا تولید خواهید کرد، زیرا بار متحرک در واقع جریان الکتریکی است. چه چیزی جریان الکتریکی را احاطه می کند؟پاسخ میدان مغناطیسی است. چه چیزی جریان الکتریکی متغیر را احاطه می کند؟ پاسخ میدان مغناطیسی متغیر است.هر میدان الکتریکی متغیر یک میدان مغناطیسی تولید می کند- یعنی القای الکترومغناطیسی. اگر میدان مغناطیسی نوسان کند، میدان الکتریکی تولید شده نیز نوسان خواهد کرد. پس میدان الکتریکی نوسان کننده چه کاری انجام می دهد؟ مطابق آنچه همتای ماکسولی قانون القای الکترومغناطیسی فاراده است، میدان مغناطیسی نوسان کننده ای به وجود می آورد. میدان های الکتریکی و مغناطیسی مرتعش یکدیگر را باز تولید می کنند تا موجی الکترومغناطیسی تشکیل دهند که از بار مرتعش گسیل می شود. معلوم شده است که فقط در سرعت معینی میدان های الکتریکی و مغناطیسی در توازن کامل اند و هنگام حمل انرژی در فضا یکدیگر را تقویت می کنند.<ref name="multiple1"> فیزیک مفهومی جلد سوم/ تالیف پل جی.هیوئیت/ترجمه منیژه رهبر/انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
== گسترش نظریه الکترومغناطیس ==<br />
<br />
در قرن بیستم,با سه پیشرفت بسیار قابل توجه,ادامه یافت.در سال 1905,آلبرت اینشتین نشان داد که,برای یک ناظر متحرک,اثرهای الکتریکی ممکن است به صورت پدیده های مغناطیسی جلوه کنند,و از آن رو امکان دارد بین ناظرانی که نسبت به هم در حرکتند،عدم توافق در مورد اندازه گیریهای مرتبط با مسائل الکتریکی یا مغناطیسی پیش بیاید.این نتیجه گیری اساس نظریه نسبیت خاص را به وجود آورد که سرانجام برداشت ما از مفاهیم فضا و زمان را دستخوش انقلاب کرد.تحول دومی که در این زمینه رخ داد عبارت بود از معرفی نظریه الکترومغناطیس،که به آن الکترودینامیک کوانتومی میگوییم.این نظریه در حوالی سال 1949 به بار نشست و فیزیکدانان را قادر ساخت که خواص اتم ها را با دقتی باورنکردنی محاسبه کند،به طوری که این دقت در زمان حاضر به 11 رقم با معنی ارتقا یافته است.سومین پیشرفت نظریه الکترومغناطیس در قرن بیستم عبارت بود از وحدت بخشیدن الکترومغناطیس با یک نیروی دیگر به نام "نیروی ضعیف".نیروی ضعیف عامل برخی از فرایندهای واپاشی مواد پرتوزا و بعضی از برهمکنشهای بین ذرات است.درست به همان صورت که آثار الکتریکی و مغناطیسی در برهمکنش الکترومغناطیسی وحدت یافتند،آثار الکترومغناطیسی و ضعیف در سالهای دهه ی 1960 در برهمکنش الکتروضعیف به وحدت رسیدند.<ref name="multiple2"> فیزیک هالیدی / ترجمه جلال الدین پاشایی راد/ نشر دانشگاهی </ref><br />
<br />
<br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
* [[امواج الکترومغناطیسی|امواج الکترومغناطیس]]<br />
* [[میدان مغناطیسی]]<br />
* [[تابش الکترومغناطیسی]]<br />
<br />
== منبع ==<br />
<references /></div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%85%D8%BA%D9%86%D8%A7%D8%B7%DB%8C%D8%B3&diff=15483الکترومغناطیس2013-07-16T08:19:17Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>[[رده: فیزیک]]<br />
{{تکمیلی}}<br />
<br />
== گسترش نظریه الکترومغناطیس ==<br />
<br />
در قرن بیستم,با سه پیشرفت بسیار قابل توجه,ادامه یافت.در سال 1905,آلبرت اینشتین نشان داد که,برای یک ناظر متحرک,اثرهای الکتریکی ممکن است به صورت پدیده های مغناطیسی جلوه کنند,و از آن رو امکان دارد بین ناظرانی که نسبت به هم در حرکتند،عدم توافق در مورد اندازه گیریهای مرتبط با مسائل الکتریکی یا مغناطیسی پیش بیاید.این نتیجه گیری اساس نظریه نسبیت خاص را به وجود آورد که سرانجام برداشت ما از مفاهیم فضا و زمان را دستخوش انقلاب کرد.تحول دومی که در این زمینه رخ داد عبارت بود از معرفی نظریه الکترومغناطیس،که به آن الکترودینامیک کوانتومی میگوییم.این نظریه در حوالی سال 1949 به بار نشست و فیزیکدانان را قادر ساخت که خواص اتم ها را با دقتی باورنکردنی محاسبه کند،به طوری که این دقت در زمان حاضر به 11 رقم با معنی ارتقا یافته است.سومین پیشرفت نظریه الکترومغناطیس در قرن بیستم عبارت بود از وحدت بخشیدن الکترومغناطیس با یک نیروی دیگر به نام "نیروی ضعیف".نیروی ضعیف عامل برخی از فرایندهای واپاشی مواد پرتوزا و بعضی از برهمکنشهای بین ذرات است.درست به همان صورت که آثار الکتریکی و مغناطیسی در برهمکنش الکترومغناطیسی وحدت یافتند،آثار الکترومغناطیسی و ضعیف در سالهای دهه ی 1960 در برهمکنش الکتروضعیف به وحدت رسیدند.<br />
<br />
<br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
* [[امواج الکترومغناطیسی|امواج الکترومغناطیس]]<br />
* [[میدان مغناطیسی]]<br />
* [[تابش الکترومغناطیسی]]<br />
<br />
== منبع ==</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%85%D8%BA%D9%86%D8%A7%D8%B7%DB%8C%D8%B3&diff=15482الکترومغناطیس2013-07-16T08:14:05Z<p>آسمون: جایگزینی صفحه با 'رده: فیزیک
== جستاره ای دیگر ==
* امواج الکترومغناطیس
* [[میدان مغن...'</p>
<hr />
<div>[[رده: فیزیک]]<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
* [[امواج الکترومغناطیسی|امواج الکترومغناطیس]]<br />
* [[میدان مغناطیسی]]<br />
* [[تابش الکترومغناطیسی]]<br />
<br />
== منبع ==</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B3%D8%B1%D8%B9%D8%AA_%D9%86%D9%88%D8%B1&diff=15432سرعت نور2013-07-14T10:24:15Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>سفینه ای که در فضا گشت می زند، حتی اگر موتورهایش خاموش باشد، [[سرعت]]ش کم و زیاد می شود، چون گرانی می تواند به آن رو به جلو یا عقب شتاب دهد. اما سرعت موج [[الکترومغناطیس]]ی در فضا هرگز تغییر نمی کند؛ نه بدان سبب که [[گرانش]] بر [[نور]] تاثیر نمی گذارد، چون می گذارد.گرانش می تواند [[بسامد]] نور را تغییر دهد یا آن را منحرف سازد، اما نمی تواند اندازه [[سرعت]] آن را تغییر دهد. چه عاملی باعث می شود که [[نور]] همواره با سرعت ثابت در فضای تهی حرکت کند؟ پاسخ آن به القای الکترومغناطیسی و پایستگی آن مربوط می شود.<br />
<br />
اگر سرعت نور کم می شد، [[میدان الکتریکی]] متغیر آن [[میدان مغناطیسی]] ضعیف تری تولید می کرد، که آن نیز، سبب تولید میدان الکتریکی ضعیف تری می شد و به همین ترتیب تا اینکه [[موج]] کاملا از بین می رفت. و هیچ [[انرژی]] از جایی به جای دیگر منتقل نمی شد.بنابراین، نور نمی تواند با سرعتی کمتر از سرعت ثابت خود حرکت کند.<br />
<br />
اگر سرعت نور زیاد می شد، میدان الکتریکی متغیر آن میدان مغناطیسی قوی تری تولید می کرد که آن نیز، باعث تولید میدان الکتریکی قوی تری می شد، به همین ترتیب تا آخر. اوج گیری شدت میدان و افزایش مداوم [[انرژی]] با توجه به اصل پایستگی انرژی اکیدا ممنوع است. القای متقابل فقط وقتی به صورت نا محدود تداوم می یابد و انرژی بدون کم و زیاد شدن منتقل می شود که سرعت ثابت باشد. [[جیمز کلارک ماکسول]]، از معادله های القای الکترومغناطیسی خود مقدار این سرعت حیاتی را 300,000 کیلومتر در ثانیه به دست آورد. او در محاسبه های خود فقط از ثابت هایی استفاده کرد که با آزمایش های ساده ای با میدان های الکتریکی و مغناطیسی به دست آمده بودند. او سرعت نور را به کار نبرد، بلکه آن را بدست آورد. ماکسول خیلی زود متوجه شد که پاسخ یکی از بزرگترین معماهای عالم- یعنی سرشت نور- را به دست آورده است.او کشف کرد که [[نور]] صرفا [[تابش الکترومغناطیسی]] در گستره [[بسامد]] معین10<sup>14</sup>*4.3 تا 10<sup>14</sup>*7 ارتعاش در ثانیه است. این امواج آنتن های الکتریکی شبکیه چشم را فعال می سازند. امواج کم بسامد قرمز به نظر می رسند، و امواج پر بسامد بنفش به نظر می آیند. در همین زمان بود که ماکسول متوجه شد [[تابش الکترومغناطیسی]] با هر [[بسامد]]ی با همان سرعت نور منتشر می شود.<ref>فیزیک مفهومی-جلد سوم/تالیف پل جی.هیوئیت/ترجمه منیژه رهبر/انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
<br/><br />
<br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
*[[%D9%86%D9%88%D8%B1|نور]]<br />
*[[%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%AC%20%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%85%D8%BA%D9%86%D8%A7%D8%B7%DB%8C%D8%B3%DB%8C|امواج الکترومغناطیس]]<br />
<br />
== منابع ==<br />
<br />
<references /><br />
<br />
[[Category:فیزیک]]</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%DA%86%DA%AF%D8%A7%D9%84%DB%8C&diff=15431چگالی2013-07-14T10:10:36Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div><br/>آیا آهن سنگین تر از چوب است؟این پرسش مبهم است زیرا به مقدار آهن و چوب بستگی دارد. به طور قطع کنده ای بزرگ از یک درخت سنگین تر از یک میخ آهنی است. بهتر از پرسش خود را این طور مطرح کنیم که آیا آهن چگال تر از چوب است، که در این صورت پاسخ این است: بلی آهن چگال تر از چوب است.جرم [[اتم]] ها و فاصله بین آنها چگالی مواد را تعیین می کند. چگالی را سبکی یا سنگینی مواد با اندازه یکسان در نظر می گیریم. چگالی معیاری از فشردگی ماده و مقدار [[جرم]]ی است که در فضایی مشخص وجود دارد؛ چگالی مقدار [[جرم]] در واحد [[حجم]] است:<br />
<br />
چگالی= جرم/حجم<br />
<br />
[[File:Chogali.gif|center|alt=Chogali.gif]]<br />
<br />
معمولا چگالی بر حسب یکاهای متریک، کیلوگرم در لیتر یا گرم در سانتی متر مکعب بیان می شود. مثلا چگالی آب 1000kg/m<sup>3</sup> ، یا هم ارز آن1g/cm<sup>3</sup> است. بنابراین [[جرم]] یک متر مکعب آب شیرین 1000کیلوگرم، یا هم ارز آن جرم یک سانتی متر مکعب(حدود اندازه یک حبه قند) آب شیرین 1 گرم است.<br />
<br />
چگالی را می توان به جای جرم بر حسب وزن بیان کرد. این چگالی که به صورت وزن در واحد حجم بیان می شود چگالی وزنی است :<br />
<br />
چگالی وزنی= وزن/حجم<br />
<br />
چگالی وزنی بر حسب N/m<sup>3</sup> اندازه گیری می شود. چون وزن جسمی به جرم 1kg برابر 9.8N است، چگالی وزنی به لحاظ عددی، چگالی جرمی *9.8 است.<br />
<br />
ایریدیم، فلزی سخت و شکننده، به رنگ سفید نقره ای و از خانواده پلاتین، چگال ترین ماده روی [[زمین]] است. اگرچه هر [[اتم]] ایریدیم جرمی کمتر از هر اتم پلاتین، طلا، سرب، یا اورانیوم دارد، فاصله کم [[اتم]] های ایریدیم در شبکه بلورین باعث چگالی بیشتر آن می شود.<ref>فیزیک مفهومی جلد دوم/تالیف پل جی.هیوئیت/ترجمه منیزه رهبر/انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
<br/><br />
<br />
== منبع ==<br />
<br />
<references /><br />
<br />
[[Category:فیزیک]]</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%DA%86%DA%AF%D8%A7%D9%84%DB%8C&diff=15418چگالی2013-07-13T10:09:18Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div><br/>آیا آهن سنگین تر از چوب است؟این پرسش مبهم است زیرا به مقدار اهن و چوب بستگی دارد. به طور قطع کنده ای بزرگ از یک درخت سنگین تر از یک میخ آهنی است. بهتر از پرسش خود را این طور مطرح کنیم که آیا آهن چگال تر از چوب است، که در این صورت پاسخ این است: بلی آهن چگال تر از چوب است.جرم اتم ها و فاصله بین آنها چگالی مواد را تعیین می کند. چگالی را سبکی یا سنگینی مواد با اندازه یکسان در نظر می گیریم. چگالی معیاری از فشردگی ماده و مقدار جرمی است که در فضایی مشخص وجود دارد؛ چگالی مقدار جرم در واحد حجم است:<br />
<br />
چگالی= جرم/حجم<br />
<br />
[[File:Chogali.gif|center|alt=Chogali.gif]]<br />
<br />
معمولا چگالی بر حسب یکاهای متریک، کیلوگرم در لیتر یا گرم در سانتی متر مکعب بیان می شود. مثلا چگالی آب 1000kg/m<sup>3</sup> ، یا هم ارز آن1g/cm<sup>3</sup> است. بنابراین جرم یک متر مکعب آب شیرین 1000کیلوگرم، یا هم ارز آن جرم یک سانتی متر مکعب(حدود اندازه یک حبه قند) آب شیرین 1 گرم است.<br />
<br />
چگالی را می توان به جای جرم بر حسب وزن بیان کرد. این چگالی که به صورت وزن در واحد حجم بیان می شود چگالی وزنی است :<br />
<br />
چگالی وزنی= وزن/حجم<br />
<br />
چگالی وزنی بر حسب N/m<sup>3</sup> اندازه گیری می شود. چون وزن جسمی به جرم 1kg برابر 9.8N است، چگالی وزنی به لحاظ عددی، چگالی جرمی *9.8 است.<br />
<br />
ایریدیم، فلزی سخت و شکننده، به رنگ سفید نقره ای و از خانواده پلاتین، چگال ترین ماده روی زمین است. اگرچه هر اتم ایریدیم جرمی کمتر از هر اتم پلاتین، طلا، سرب، یا اورانیوم دارد، فاصله کم اتم های ایریدیم در شبکه بلورین باعث چگالی بیشتر آن می شود.<ref>فیزیک مفهومی جلد دوم/تالیف پل جی.هیوئیت/ترجمه منیزه رهبر/انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
<br/><br />
<br />
== منبع ==<br />
<br />
<references /><br />
<br />
[[Category:فیزیک]]</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%DA%86%DA%AF%D8%A7%D9%84%DB%8C&diff=15417چگالی2013-07-13T10:01:01Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>[[رده:فیزیک]]<br />
<br />
آیا آهن سنگین تر از چوب است؟این پرسش مبهم است زیرا به مقدار اهن و چوب بستگی دارد. به طور قطع کنده ای بزرگ از یک درخت سنگین تر از یک میخ آهنی است. بهتر از پرسش خود را این طور مطرح کنیم که آیا آهن چگال تر از چوب است، که در این صورت پاسخ این است: بلی آهن چگال تر از چوب است.جرم اتم ها و فاصله بین آنها چگالی مواد را تعیین می کند. چگالی را سبکی یا سنگینی مواد با اندازه یکسان در نظر می گیریم. چگالی معیاری از فشردگی ماده و مقدار جرمی است که در فضایی مشخص وجود دارد؛ چگالی مقدار جرم در واحد حجم است:<br />
<br />
چگالی= جرم/حجم<br />
<br />
[[پرونده:Chogali.gif|وسط]]<br />
<br />
معمولا چگالی بر حسب یکاهای متریک، کیلوگرم در لیتر یا گرم در سانتی متر مکعب بیان می شود. مثلا چگالی آب 1000kg/m3 ، یا هم ارز آن1g/cm3 است. بنابراین جرم یک متر مکعب آب شیرین 1000کیلوگرم، یا هم ارز آن جرم یک سانتی متر مکعب(حدود اندازه یک حبه قند) آب شیرین 1 گرم است.<br />
<br />
چگالی را می توان به جای جرم بر حسب وزن بیان کرد. این چگالی که به صورت وزن در واحد حجم بیان می شود چگالی وزنی است :<br />
<br />
چگالی وزنی= وزن/حجم<br />
<br />
چگالی وزنی بر حسب N/m3 اندازه گیری می شود. چون وزن جسمی به جرم 1kg برابر 9.8N است، چگالی وزنی به لحاظ عددی، چگالی جرمی *9.8 است.<br />
<br />
ایریدیم، فلزی سخت و شکننده، به رنگ سفید نقره ای و از خانواده پلاتین، چگال ترین ماده روی زمین است. اگرچه هر اتم ایریدیم جرمی کمتر از هر اتم پلاتین، طلا، سرب، یا اورانیوم دارد، فاصله کم اتم های ایریدیم در شبکه بلورین باعث چگالی بیشتر آن می شود.<br />
<br />
<br />
== منبع ==</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Chogali.gif&diff=15416پرونده:Chogali.gif2013-07-13T09:59:39Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div></div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%DA%86%DA%AF%D8%A7%D9%84%DB%8C&diff=15415چگالی2013-07-13T09:47:39Z<p>آسمون: جایگزینی صفحه با 'رده:فیزیک
== منبع =='</p>
<hr />
<div>[[رده:فیزیک]]<br />
<br />
<br />
<br />
== منبع ==</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B3%D8%B1%D8%B9%D8%AA_%D9%86%D9%88%D8%B1&diff=15347سرعت نور2013-07-10T10:04:23Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>سفینه ای که در فضا گشت می زند، حتی اگر موتورهایش خاموش باشد، سرعتش کم و زیاد می شود، چون گرانی می تواند به آن رو به جلو یا عقب شتاب دهد. اما سرعت موج الکترومغناطیسی در فضا هرگز تغییر نمی کند؛ نه بدان سبب که گرانش بر نور تاثیر نمی گذارد، چون می گذارد.گرانش می تواند بسامد نور را تغییر دهد یا آن را منحرف سازد، اما نمی تواند اندازه سرعت آن را تغییر دهد. چه عاملی باعث می شود که نور همواره با سرعت ثابت در فضای تهی حرکت کند؟ پاسخ آن به القای الکترومغناطیسی و پایستگی آن مربوط می شود.<br />
<br />
اگر سرعت نور کم می شد، میدان الکتریکی متغیر آن میدان مغناطیسی ضعیف تری تولید می کرد، که آن نیز، سبب تولید میدان الکتریکی ضعیف تری می شد و به همین ترتیب تا اینکه موج کاملا از بین می رفت. و هیچ انرژی از جایی به جای دیگر منتقل نمی شد.بنابراین، نور نمی تواند با سرعتی کمتر از سرعت ثابت خود حرکت کند.<br />
<br />
اگر سرعت نور زیاد می شد، میدان الکتریکی متغیر آن میدان مغناطیسی قوی تری تولید می کرد که آن نیز، باعث تولید میدان الکتریکی قوی تری می شد، به همین ترتیب تا آخر. اوج گیری شدت میدان و افزایش مداوم انرژی با توجه به اصل پایستگی انرژی اکیدا ممنوع است. القای متقابل فقط وقتی به صورت نا محدود تداوم می یابد و انرژی بدون کم و زیاد شدن منتقل می شود که سرعت ثابت باشد. جیمز کلارک ماکسول، از معادله های القای الکترومغناطیسی خود مقدار این سرعت حیاتی را 300,000 کیلومتر در ثانیه به دست آورد. او در محاسبه های خود فقط از ثابت هایی استفاده کرد که با آزمایش های ساده ای با میدان های الکتریکی و مغناطیسی به دست آمده بودند. او سرعت نور را به کار نبرد، بلکه آن را بدست آورد. ماکسول خیلی زود متوجه شد که پاسخ یکی از بزرگترین معماهای عالم- یعنی سرشت نور- را به دست آورده است.او کشف کرد که نور صرفا تابش الکترومغناطیسی در گستره بسامد معین10<sup>14</sup>*4.3 تا 10<sup>14</sup>*7 ارتعاش در ثانیه است. این امواج آنتن های الکتریکی شبکیه چشم را فعال می سازند. امواج کم بسامد قرمز به نظر می رسند، و امواج پر بسامد بنفش به نظر می آیند. در همین زمان بود که ماکسول متوجه شد تابش الکترومغناطیسی با هر بسامدی با همان سرعت نور منتشر می شود.<ref>فیزیک مفهومی-جلد سوم/تالیف پل جی.هیوئیت/ترجمه منیژه رهبر/انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
<br/><br />
<br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
*[[%D9%86%D9%88%D8%B1|نور]]<br />
*[[%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%AC%20%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%85%D8%BA%D9%86%D8%A7%D8%B7%DB%8C%D8%B3%DB%8C|امواج الکترومغناطیس]]<br />
<br />
== منابع ==<br />
<br />
<references /><br />
<br />
[[Category:فیزیک]]</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B3%D8%B1%D8%B9%D8%AA_%D9%86%D9%88%D8%B1&diff=15346سرعت نور2013-07-10T09:57:12Z<p>آسمون: جایگزینی صفحه با '
== جستاره ای دیگر ==
*نور
*[[%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%AC%20%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%85%D8%BA%D9%86%D8%A7%D8%...'</p>
<hr />
<div><br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
*[[%D9%86%D9%88%D8%B1|نور]]<br />
*[[%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%AC%20%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%85%D8%BA%D9%86%D8%A7%D8%B7%DB%8C%D8%B3%DB%8C|امواج الکترومغناطیس]]<br />
<br />
== منابع ==<br />
<br />
[[عنوان پیوند]]<br />
<br />
[[Category:فیزیک]]</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AF%D9%85%D8%A7&diff=15326دما2013-07-09T11:09:03Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>[[کمیت]]ی که نشان می دهد هر جسم با مقیاسی استاندارد چقدر گرم یا سرد است '''دما''' خوانده می شود. اولین "سنجه گرمایی" اندازه گیری دما، یا همان دماسنج، را [[گالیله]] در سال 1602 اختراع کرد(واژهthermal برگرفته از اصطلاحی یونانی به معنای گرما است). دماسنج معمولی جیوه در شیشه هفتاد سال بعد از آن کاربرد گستره ای یافت.دمای مقداری از ماده را با عددی مشخص می کنیم که نظیر درجه گرمی و سردی آن در مقیاسی خاص است.تقریبا تمام مواد با افزایش دما منبسط و با کاهش آن منقبض می شوند. دما در اغلب دماسنج ها با انبساط یا انقباض یک مایع (معمولا جیوه یا الکل رنگی) در لوله شیشه ای مدرج اندازه گرفته می شود.در متداول ترین مقیاس دما، یعنی مقیاس بین المللی، عدد 0 مختص دمایی است که آب در آن یخ می زند و عدد 100 به دمای جوشیدن آب (در [[فشار]] جو استاندارد) اختصاص دارد. فاصله بین این دو به 100قسمت مساوی به نام درجه تقسیم شده است؛ از این رو، دماسنجی که چنین مدرج شده بود دماسنج سانتی گرادی( از (centi)، به معنی یک صدم و گرادوس(gradus) به معنی گام) خوانده می شود.با این همه، اکنون به افتخار آندرس سلسیوس، منجم سوئدی، کسی که اولین بار این مقیاس را پیشنهاد کرد آن را دماسنج سلسیوس می نامند.مقیاس دمای دیگری در ایالات متحد متداول است.عدد 32 در این مقیاس به دمایی اختصاص دارد که آب در آن یخ می زند، و عدد 212 دمای نقطه جوش آب است. این مقیاس دماسنج فارنهایت است که به افتخار گابریل دانیل فارنهایت، فیزیکدان آلمانی مشهور پایه گذار آن، نامگذاری شده است.<br />
<br />
دیگر مقیاس دمای ترجیحی دانشمندان مقیاس کلوین است که به افتخار ویلیام تامسون، فیزیکدان اسکاتلندی، اولین بارون کلوین، کلوین خوانده می شود. این مقیاس نه بر حسب نقطه های انجماد و جوش آب بلکه بر حسب خود [[انرژی]] مدرج شده است. عدد صفر مربوط به پایین ترین دمای ممکن- صفر مطلق- است که در آن ماده هیچ [[انرژی جنبشی]] ندارد تا از دست بدهد.صفر مطلق نظیر 273- درجه در مقیاس سلسیوس است.یکاهای مقیاس کلوین همان نمو اندازه درجه در مقیاس سلسیوس را دارند، بنابراین دمای ذوب یخ 273K است.در مقیاس کلوین هیچ عدد منفی وجود ندارد.<br />
<ref name="multiple"> فیزیک مفهومی/ تالیف پل جی هیوئیت/ مترجم منیژه رهبر/ انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
دما یکی از هفت کمیت اصلی SI است. فیزیکدانان دما را در [[مقیاس کلوین]] اندازه گیری می کنند که بر حسب یکایی به نام [[درجه کلوین|کلوین]] مشخص شده است. هرچند ظاهرا حد بالایی برای دمای یک جسم وجود ندارد، ولی قطعا حد پایینی برای آن وجود دارد؛ این دمای پایین حدی به عنوان صفر در [[درجه کلوین|مقیاس کلوین]] دما در نظر گرفته می شود. دمای اتاق 290 کلوین بالای این صفر مطلق است که به صورت 290K نوشته می شود.<br />
<br />
وقتی که [[جهان]] 13/7 میلیارد سال پیش به وجود آمد، دمای آن تقریبا 10^39 K بود. وقتی که جهان گسترش یافت سرد شد و اکنون به دمای میانگینی در حدود 2/7K رسیده است. ما روی زمین اندکی گرمتر از آن هستیم چون در نزدیکی [[ستاره]] ای زندگی می کنیم. بدون [[خورشید]] ما نیز در دمای 3K خواهیم بود (یا شاید وجود نداشتیم).<br />
<br />
یکای این [[کمیت]] در سیستم متریک [[درجه کلوین]] میباشد.<br />
<br />
درجه رانکین نیز واحدی برای اندازه گیری دمااست.<br />
۲ واحد سانتی گراد و فارنهایت دمای نسبی، و ۲ واحد کلوین و رانکین دمای مطلق هستند. در واقع کلوین همان صفر مطلق در سیستم متریک است.<ref> کتاب مبانی فیزیک هالیدی/ جلد یک(مکانیک و گرما)/ انتشارات صفار</ref><br />
<br />
دما مربوط به حرکت کاتوره ای [[اتم]] ها و [[مولکول]] های ماده است. به طور دقیق تر، دما با میانگین [[انرژی جنبشی انتقالی]] حرکت مولکولی(حرکتی که [[مولکول]] را از جایی به جای دیگر می برد) متناسب است. علاوه بر آن مولکول ها می توانند بچرخند و مرتعش شوند و [[انرژی جنبشی]] چرخشی یا ارتعاشی وابسته به آن را هم داشته باشند- اما این حرکت ها انتقالی نیست و تاثیر مستقیمی در دما ندارد.<br />
<br />
اثر انرژی جنبشی انتقالی در برابر انرژی جنبشی چرخشی و ارتعاشی به صورتی چشمگیر در فر ریز موج(ماکروویو) نمایان است.ریز موج ها که غذا را بمباران می کنند، مولکول های غذا، و بیشتر مولکول های آب را به عقب و جلو می رانند تا با انرژی جنبشی چرخشی قابل ملاحظه ای به نوسان درآیند. اما مولکول های نوسان کننده غذا را نمی پزند. آنچه دما را بالا می برد و غذا را می پزد انرژی جنبشی انتقالی است که به مولکول های مجاوری منتقل شده است که از مولکول های آب نوسان کننده وا می جهند. اگر مولکول های مجاور با مولکول های آب نوسان کننده برهم کنش نداشته باشند، دمای غذا تفاوتی با پیش از روشن کردن فر نخواهد داشت.<br />
<br />
شگفت آنکه دماسنج در واقع فقط دمای خودش را نمایش می دهد. وقتی دماسنج در تماس گرمایی با چیزی قرار می گیرد که میخواهیم دمای آن را بدانیم، بین این دو انرژی جریان می یابد تا دمایشان برابر و تعادل گرمایی برقرار شود. اگر دمای مربوط به دماسنج را بدانیم، دمای جسم مورد نظر را خواهیم دانست.دماسنج باید به اندازه ای کوچک باشد که دمای جسم مورد اندازه گیری را زیاد تغییر ندهد. اگر دمای اتاق را اندازه می گیرید، دماسنج شما به اندازه لازم کوچک است. اما اگر دمای یک قطره آب را اندازه می گیرید، تماس قطره با دماسنج ممکن است باعث تغییر دما شود.<ref name="multiple"> فیزیک مفهومی/ تالیف پل جی هیوئیت/ مترجم منیژه رهبر/ انتشارات فاطمی </ref> <br />
<br />
<br />
<br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
* [[درجه کلوین]]<br />
==منابع==<br />
<references /><br />
<br />
<br />
[[رده:فیزیک]]</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%A7&diff=15325رسانا2013-07-09T10:02:58Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>تا آنجا که به رفتار الکتروستاتیکی مربوط می شود، مواد را می توان به دو رده تقسیم کرد: رساناهای الکتریکی و عایق ها(دی الکتریک ها). رساناها مثل فلز ها، موادی هستند که تعداد بسیار زیادی حامل بار اساسا آزاد دارند. این حامل های بار (که در اکثر موارد [[الکترون]] اند) می توانند در سرتاسر جسم رسانا آزادانه حرکت کنند. میدان های الکتریکی(حتی بی نهایت کوچک) بر این حامل ها اثر می کنند و مادامی که میدان بر آنها اثر می کند، به حرکت خود ادامه می دهند. وقتی به کمک یک چشمه [[انرژی]] خارجی [[میدان الکتریکی]] پایا در رسانا برقرار می شود، این حامل های آزاد [[جریان الکتریکی]] را حمل می کنند.<br />
<br />
چون بار می تواند آزادانه در جسم رسانا حرکت کند، حتی تحت تاثیر میدان های الکتریکی بسیار ضعیف نیز حامل های بار([[الکترون]] ها یا [[یون]] ها) آنقدر به حرکت خود ادامه می دهند تا به مواضعی برسند که در آنجا برایند [[نیرو]]های وارد بر آنها صفر شود. وقتی این ذرات به حال سکون رسیدند،در داخل جسم میدان الکتریکی وجود ندارد. این بدان علت است که داخل جسم هیچ گاه از تجمع حامل های بار تهی نمی شود، و چنانچه میدانی وجود داشته باشد، حامل های بار به حرکت خود ادامه خواهند داد. از این رو در شرایط ایستا، میدان الکتریکی در درون جسم رسانا صفر است. به علاوه، چون در درون جسم رساناE=0 است، پتانسیل الکتریکی در تمام نقاط درون جسم رسانا یکسان است. به عبارت دیگر، در شرایط ایستا، هر جسم رسانایی یک ناحیه هم پتانسیل را در فضا تشکیل می دهد.<ref> مبانی نظریه الکترومغناطیس/ریتس،میلفورد،کریستی/ترجمه: جلال صمیمی،ناصر علیزاده قمصری،مجتبی آقامیر/نشر دانشگاهی</ref><br />
<br />
[[رده:فیزیک]]<br />
<br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
* [[الکترون]]<br />
== منبع ==<br />
<references /></div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%A7&diff=15324رسانا2013-07-09T09:56:25Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>تا آنجا که به رفتار الکتروستاتیکی مربوط می شود، مواد را می توان به دو رده تقسیم کرد: رساناهای الکتریکی و عایق ها(دی الکتریک ها). رساناها مثل فلز ها، موادی هستند که تعداد بسیار زیادی حامل بار اساسا آزاد دارند. این حامل های بار (که در اکثر موارد الکترون اند) می توانند در سرتاسر جسم رسانا آزادانه حرکت کنند. میدان های الکتریکی(حتی بی نهایت کوچک) بر این حامل ها اثر می کنند و مادامی که میدان بر آنها اثر می کند، به حرکت خود ادامه می دهند. وقتی به کمک یک چشمه انرژی خارجی میدان الکتریکی پایا در رسانا برقرار می شود، این حامل های آزاد جریان الکتریکی را حمل می کنند.<br />
<br />
چون بار می تواند آزادانه در جسم رسانا حرکت کند، حتی تحت تاثیر میدان های الکتریکی بسیار ضعیف نیز حامل های بار(الکترون ها یا یون ها) آنقدر به حرکت خود ادامه می دهند تا به مواضعی برسند که در آنجا برایند نیروهای وارد بر آنها صفر شود. وقتی این ذرات به حال سکون رسیدند،در داخل جسم میدان الکتریکی وجود ندارد. این بدان علت است که داخل جسم هیچ گاه از تجمع حامل های بار تهی نمی شود، و چنانچه میدانی وجود داشته باشد، حامل های بار به حرکت خود ادامه خواهند داد. از این رو در شرایط ایستا، میدان الکتریکی در درون جسم رسانا صفر است. به علاوه، چون در درون جسم رساناE=0 است، پتانسیل الکتریکی در تمام نقاط درون جسم رسانا یکسان است. به عبارت دیگر، در شرایط ایستا، هر جسم رسانایی یک ناحیه هم پتانسیل را در فضا تشکیل می دهد.<ref> مبانی نظریه الکترومغناطیس/ریتس،میلفورد،کریستی/ترجمه: جلال صمیمی،ناصر علیزاده قمصری،مجتبی آقامیر/نشر دانشگاهی</ref><br />
<br />
[[رده:فیزیک]]<br />
<br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
* [[الکترون]]<br />
== منبع ==<br />
<references /></div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%A7&diff=15323رسانا2013-07-09T09:45:36Z<p>آسمون: جایگزینی صفحه با '
رده:فیزیک
== جستاره ای دیگر ==
* الکترون
== منبع =='</p>
<hr />
<div><br />
[[رده:فیزیک]]<br />
<br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
* [[الکترون]]<br />
== منبع ==</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A7%D8%AA%D9%85&diff=15317اتم2013-07-08T10:28:57Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>== فرضیه اتمی ==<br />
<br />
این فکر که ماده از اتم ها تشکیل شده است به زمان یونانیان قرن پنجم پیش از میلاد بر می گردد.پژوهشگران طبیعت آن عصر در این فکر بودند که ماده پیوسته است یا نه. می توان قطعه سنگی را به صورت سنگ ریزه درآورد و سنگ ریزه ها را به صورت ماسه.ماسه را می توان نرم تر کرد و سپس با ساییدن پودرش کرد. به نظر برخی یونانیان قرن پنجم پیش از میلاد کوچکترین بخش سنگ اتم بود که نمی شد دیگر آن را تقسیم کرد.ارسطو، مشهورترین فیلسوف یونان قدیم، با ایده اتم ها موافق نبود.اون در قرن چهارم پیش از میلاد به شاگردان خود می آموخت که ماده از ترکیب های مختلف چهار عنصر- خاک، باد، آتش و آب- شکل گرفته است.این دیدگاه منطقی به نظر می رسید زیرا در جهان اطراف ما ماده به یکی از چهار شکل جامد(خاک)، [[گاز]](باد)، مایع(آب)، و حالت شعله(آتش) وجود دارد. یونانیان آتش را عامل تغییر به حساب می آوردند، زیرا سبب تغییر در موادی می شود که می سوزند. اندیشه های ارسطو درباره سرشت ماده بیش از 2000سال غالب بود.<br />
<br />
جان دالتون، هواشناس انگلیسی و معلم مدرسه،در اوایل قرن نوزدهم ایده اتم را حیاتی دوباره بخشید.او با طرح این موضوع که همه مواد از اتم ها ساخته شده اند با موفقیت سرشت واکنش های شیمیایی را توجیه کرد. با این همه، در این زمان او و دیگران دلیل روشنی برای وجود اتم ها در دست نداشتند. سپس در سال 1827، رابرت براون، گیاه شناس اسکاتلندی، متوجه چیز بسیار عجیبی در میکروسکوپ خود شد. او مشغول بررسی دانه های گرده معلق در آب بود که متوجه شد دانه ها مدام حرکت می کنند و این سو و آن سو می جهند. ابتدا فکر می کرد که این دانه ها نوعی از حیات متحرکند، اما بعدا دریافت که ذرات گرد و غبار و دوده معلق در آب نیز همین حرکت را دارند. این جنبش دائمی ذرات- که اکنون حرکت براونی خوانده می شود- ناشی از برخورد ذره های مرئی و اتم های نامرئی است.اتم ها به واسطه بسیار کوچ ک بودن نامرئی اند. براون گرچه نمی توانست اتم ها را ببیند، می توانست تاثیر آنها را بر ذرات مشاهده کند.درست مثل اینکه تماشاچیان فوتبال حاضر در ورزشگاه توپ بسیار عظیمی را به این سو و آن سو پرتاب کنند. از هواپیمایی که در ارتفاع زیاد پرواز می کند مردم را نمی بینید زیرا از توپ عظیع قابل رویت بسیار کوچکترند. ذرات گرده ای که براون مشاهده کرد از این رو حرکت می کردند که اتم های تشکیل دهنده آب اطرافشان(در واقع، ترکیب های اتمی که مولکول نامیدیم) دائما آنها را تکان می دادند.<br />
<br />
[[آلبرت اینشتین]] در سال 1905، یعنی همان سال اعلام نظریه [[نسبیت خاص]]، همه این موارد را توضیح داد. تا زمان توجیه اینشتین- که یافتن [[جرم]] اتم ها را امکان پذیر ساخت- بسیاری از فیزیکدانان برجسته درباره وجود اتم ها تردید داشتند.بنابراین، می بینیم که واقعیت وجود اتم ها تا اوایل قرن بیستم تثبیت نشده بود. ریچارد فاینمن، فیزیکدان آمریکایی، در سال 1963 با این اظهار نظر بر اهمیت اتم ها تاکید کرد، اگر فاجعه ای باعث از بین رفتن همه معلومات علمی شود و فقط یک جمله را بتوان به موجودات نسل بعد منتقل کرد، کوتاهترین گزاره حاوی بیشترین اطلاعات به صورت زیر خواهد بود: "همه چیز از اتم ها ساخته شده است، ذرات ریزی که دائم حرکت می کنند، هنگامی که فاصله بین آنها کم باشد یکدیگر را جذب می کنند، اما اگر بخواهیم آنها را به هم بفشاریم یکدیگر را دفع خواهند کرد". همه مواد- کفش، کشتی، کلم، و پادشاهان و هر چیزی که فکرش را بکنید- از اتم ها ساخته شده اند. این فرضیه اتمی است، که اکنون مبنای اصلی تمام علوم است.<ref name="multiple"> فیزیک مفهومی / تالیف پل جی. هیوئیت / مترجم منیژه رهبر / انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
== ویژگی های اتم ==<br />
<br />
''اتم ها، اجزای اصلی ماده، به طور شگفت آوری ریزند''. یک اتم همانقدر کوچک تر از شماست که ستاره ای با اندازه متوسط از شما بزرگتر است. یک راه بیان این مطلب آن است که بگوییم ما حد وسط اتم ها و ستگارانیم.تعداد اتم ها بسیار زیاد است. تقریبا حدود 100,000,000,000,000,000,000,000 اتم در هر گرم آب(یک چکه) وجود دارد. با نماد گذاری علمی یعنی 10<sup>23</sup> اتم.عدد10<sup>23</sup> بسیار بزرگ است، بیش از تمام قطره های آب موجود در دریاچه ها و رودخانه های جهان. بنابراین تعداد اتم های موجود در هر چکه آب بیش از قطره های آب دریاچه ها و رودخانه هاست.در [[جو]] [[زمین]] حدود 10<sup>22</sup> اتم در هر لیتر هوا وجود دارد.طُرفه آنکه، حجم جو زمین هم حدود10<sup>22</sup> لیتر هواست. تعداد اتم های موجود در هر لیتر هوا و حجم هوای موجود در جو اعدادی بی نهایت بزرگند. اتم ها به قدری کوچک و تعداد آنان به اندازه ای زیاد است که تعداد اتم های موجود در ریه های شما در هر لحظه به اندازه تعداد دم های هوایی است که در جو زمین وجود دارد.<br />
<br />
''اتم ها این سو و آن سو می روند''. اتم ها دائم در حرکتند. آنها از محلی به محل دیگر می روند. آهنگ مهاجرت در اجسام جامد کند است؛ این اهنگ در مایعات تند تر و در گازها از همه بیشتر است. مثلا، چند قطره رنگ غذا در لیوان آب به سرعت در سراسر لیوان پخش می شود.این موضوع برای لیوانی پر از رنگ غذا که در اقیانوس ریخته شود نیز صادق است. این رنگ به اطراف پخش می شود و بعدا می توان آن را در هر بخش از اقیانوس های جهان یافت.<br />
<br />
اتم ها و [[مولکول]] ها در [[جو]] بسیار سریعتر از اقیانوس پخش می شوند. اتم ها و مولکول ها در هوا با سرعتی ده برابر سرعت صوت این سو و آن سو می روند. آنها به سرعت پخش می شوند، بنابراین اکسیژن اطراف شما شاید چند روز پیش در آن سوی کشور بوده است.<br />
<br />
''اتم ها جاودانه اند.'' سن بسیاری از اتم های موجود در بدن شما تقریبا به اندازه سن خود عالم است. مثلا، وقتی نفس می کشید، فقط تعداد کمی از اتم هایی که فرو برده اید از راه بازدم خارج می شوند.بقیه اتم ها وارد بدن شما می شوند و بخشی از وجودتان را تشکیل می دهند، سپس به راه های مختلفی از بدنتان خارج می شوند. شما "صاحب" اتم هایی نیستید که بدنتان را تشکیل می دهند، بلکه آنها را قرض می گیرید.همه ما در دریایی از اتم های همانند شریکیم، این اتم ها تا ابد به درون و بیرون ما مهاجرت می کنند.بنابراین، شاید برخی از اتم هایی که بینی شما را می خاراند، دیروز بخشی از گوش همسایه شما بوده است! اغلب مردم می دانند که ما از اتم های مختلف ساخته شده ایم.اما چیزی که بسیاری از افراد نمی دانند این است که ما از اتم های یکسانی ساخته شده ایم- یعنی اتم هایی که هنگام دم و بازدم ما و هنگامی که عرق ما تبخیر می شود چرخه فردی به فرد دیگر را طی می کنند. ما اتم ها را در مقیاسی عظیم بازیافت می کنیم. پس، خاستگاه اتم های سبک به مبدا عالم بر می گردد، و بیشتر اتم های سنگین از [[خورشید]] و [[زمین]] پیرترند. اتم هایی در بدن شما وجود دارد که از اولین دقایق خلقت وجود داشته اند، و در سراسر عالم به صورت های بیشمار، بی جان و جاندار، واچرخانده شده اند.<ref name="multiple"> فیزیک مفهومی / تالیف پل جی. هیوئیت / مترجم منیژه رهبر / انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
== ساختار اتمی ==<br />
<br />
تقریبا همه جرم اتم در هسته اش جمع شده است، که فقط چند کادریلیونیم(10<sup>15</sup>) حجم آن را اشغال می کند.بنابراین هسته بی نهایت چگال است.اگر می توانستیم هسته های اتمی ساده ای را کنار هم در قطعه ای به قطر 1 سانتی مترقرار دهیم، جرم آن 133,000,000 تن می شد! نیرو های عظیم دافعه الکتریکی مانع این نوع بسته بندی فشرده هسته های اتمی می شود زیرا هر هسته [[بار الکتریکی]] دارد و همه هسته های دیگر را دفع می کند.فقط در شرایط خاصی دو یا چند هسته تا مرحله تماس با یکدیگر به هم فشرده می شوند.اگر این اتفاق رخ دهد، امکان دارد نوع شدیدی از واکنش های هسته ای به وقوع بپیوندد.این واکنش، یعنی واکنش همجوشی گرما هسته ای، در مرکز ستارگان رخ می دهد و باعث درخشش آنها می شود.جز اصلی سازنده هسته نوکلئون است که خود از ذراتی بنیادی به نام [[کوارک]] تشکیل شده است. وقتی نوکلئون به لحاظ الکتریکی خنثی باشد، نوترون است؛ وقتی باردار باشد [[پروتون]] است. همه پروتون ها یکسان اند؛ آنها رونوشت یکدیگرند.[[نوترون]] ها نیز همین طورند: هر [[نوترون]] مانند دیگر نوترون ها است.در هسته های سبک تعداد نوترون ها و [[پروتون]] ها تقریبا برابر است؛ در هسته های سنگین تر تعداد [[نوترون]] ها از پروتون ها بیشتر است.[[بار الکتریکی]] پروتون ها مثبت است و دیگر بارهای مثبت را دفع می کند، اما بارهای منفی را جذب می کند. پس بارهای الکتریکی همنام یکدیگر را دفع و بارهای الکتریکی ناهمنام یکدیگر را جذب می کنند.به سبب همین بار مثبت پروتون ها در هسته که ابر الکترون های دارای بار منفی اطرافش را جذب می کند و اتم را تشکیل می دهد.<br />
<br />
[[الکترون]] ها جریان الکتریسیته را در مدارهای الکتریکی بوجود می آورند. آنها بسیار سبک اند، تقریبا 2000 بار سبک تر از نوکلئون ها، در نتیجه سهم چندانی در جرم اتم ندارند. یک الکترون در یک اتم با الکترون درون یا بیرون هر اتم دیگر یکسان است.الکترون ها، الکترون های دیگر را دفع می کنند، اما الکترون های یک اتم را جاذبه هسته دارای بار مثبت کنار هم نگه می دارد.<br />
<br />
تعداد پروتون های هسته به لحاظ الکتریکی با تعداد مساوی الکترون هایی متوازن می شود که دور هسته می چرخند.خود اتم به لحاظ الکتریکی خنثی است، پس معمولا اتم های دیگر را جذب یا دفع نمی کند. اما وقتی اتم ها نزدیک هم باشند، الکترون های منفی هر اتم ممکن است گاهی به هسته مثبت اتم دیگر نزدیکتر باشند، که جاذبه خالصی را بین اتم ها بوجود می آورد. بدین سبب است که بعضی اتم ها با هم ترکیب می شوند و مولکول ها را به وجود می آورند.<br />
<br />
این واقعیت که الکترون ها یکدیگر را دفع می کنند پیامد های شگفت انگیزی دارد.مثلا، وقتی اتم های دست شما اتم های دیوار را می فشارد، دافعه الکتریکی مانع عبور دست شما از دیوار می شود.همین دافعه الکتریکی مانع فرو رفتن ما در کف جامد اتاق می شود.همینطور حس لامسه ما را بوجود می آورد.<ref name="multiple"> فیزیک مفهومی / تالیف پل جی. هیوئیت / مترجم منیژه رهبر / انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
<br />
== تصویر پردازی اتمی ==<br />
<br />
اتم ها بسیار کوچک تر از آن اند که بتوان آنها را با [[نور]] مرئی دید.می توانید آرایه ای از میکروسکوپ های اپتیکی را روی هم سوار کنید ولی هرگز یک اتم را نمی بینید زیرا نور متشکل از امواج است و اتم ها از [[طول موج]] نور مرئی کوچک ترند.اندازه ذره ای که با بیشترین بزرگنمایی می توان مشاهده کرد باید از طول موج نور مرئی بیشتر باشد.این موضوع را در مقایسه با امواج آب بهتر می توان فهمید. کشتی بسیار بزرگ تر از موج های آبی است که از کنار آن می گذرند. امواج آب ویژگی های کشتی را نمایان می سازند، امواج هنگام عبور از کشتی پراشیده می شوند.اما برای امواجی که از کنار زنجیر لنگر می گذرند پراشی صورت نمی گیرد. پس اطلاعات حاصل از آن اندک یا صفر است.همین طور امواج نور مرئی در مقایسه با امواج اتم درشت تر از آن اند که جزئیات اندازه و شکل اتم ها آشکار سازند.اتم ها به طرز باورنکردنی کوچک اند. <br />
<br />
اما در شکل زیر تصویری از اتم ها مشاهده می کنید – تصویر تاریخی سال 1970 از زنجیره های تک تک اتم های توریم.این تصویر عکس نیست بلکه نگاشتی الکترونی است- این تصویر به کمک نور بدست نیامد، بلکه با باریکه نازکی از الکترون ها در میکروسکوپ الکترونی روبشی(SEM) گرفته شده، که سازنده آن آلبرت کرو از انستیتو انریکو فرمی دانشگاه شیکاگو است.یک باریکه الکترون، مانند آنچه تصویر را روی صفحه تلویزیون های اولیه تشکیل می داد، باریکه ای از ذراتی است که ویژگی های موجی دارند.طول موج باریکه الکترون از طول موج نور مرئی کوچک تر است، و اتم ها از طول موج های کوچک باریکه الکترون بزرگ ترند. ریز نگار الکترونی کرو اولین تصویر از تک تک اتم ها با توان تفکیک بالاست.<ref name="multiple"> فیزیک مفهومی / تالیف پل جی. هیوئیت / مترجم منیژه رهبر / انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
[[پرونده:Resized_image2_843fc2bdebd221d0891ff5c1edf0a99c.jpg|وسط|400px]]<br />
<br />
<br />
<br/><br />
<br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
*[[%D8%B0%D8%B1%D8%A7%D8%AA%20%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AF%DB%8C|ذرات بنیادی]]<br />
*[[%D9%84%D9%BE%D8%AA%D9%88%D9%86|لپتون]]<br />
*[[%D9%81%D8%B1%D9%85%DB%8C%D9%88%D9%86|فرمیون]]<br />
*[[%D9%BE%D8%A7%D8%AF%20%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87|پاد ماده]]<br />
*[[%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%86|الکترون]]<br />
<br />
== منبع ==<br />
<br />
<references /><br />
<br />
[[Category:فیزیک]]</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AF%D9%85%D8%A7&diff=15312دما2013-07-07T09:56:57Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>کمیتی که نشان می دهد هر جسم با مقیاسی استاندارد چقدر گرم یا سرد است دما خوانده می شود. اولین "سنجه گرمایی" اندازه گیری دما، یا همان دماسنج، را گالیله در سال 1602 اختراع کرد(واژهthermal برگرفته از اصطلاحی یونانی به معنای گرما است). دماسنج معمولی جیوه در شیشه هفتاد سال بعد از آن کاربرد گستره ای یافت.دمای مقداری از ماده را با عددی مشخص می کنیم که نظیر درجه گرمی و سردی آن در مقیاسی خاص است.تقریبا تمام مواد با افزایش دما منبسط و با کاهش آن منقبض می شوند. دما در اغلب دماسنج ها با انبساط یا انقباض یک مایع (معمولا جیوه یا الکل رنگی) در لوله شیشه ای مدرج اندازه گرفته می شود.در متداول ترین مقیاس دما، یعنی مقیاس بین المللی، عدد 0 مختص دمایی است که آب در آن یخ می زند و عدد 100 به دمای جوشیدن آب (در فشار جو استاندارد) اختصاص دارد. فاصله بین این دو به 100قسمت مساوی به نام درجه تقسیم شده است؛ از این رو، دماسنجی که چنین مدرج شده بود دماسنج سانتی گرادی( از (centi)، به معنی یک صدم و گرادوس(gradus) به معنی گام) خوانده می شود.با این همه، اکنون به افتخار آندرس سلسیوس، منجم سوئدی، کسی که اولین بار این مقیاس را پیشنهاد کرد آن را دماسنج سلسیوس می نامند.مقیاس دمای دیگری در ایالات متحد متداول است.عدد 32 در این مقیاس به دمایی اختصاص دارد که آب در آن یخ می زند، و عدد 212 دمای نقطه جوش آب است. این مقیاس دماسنج فارنهایت است که به افتخار گابریل دانیل فارنهایت، فیزیکدان آلمانی مشهور پایه گذار آن، نامگذاری شده است.<br />
<br />
دیگر مقیاس دمای ترجیحی دانشمندان مقیاس کلوین است که به افتخار ویلیام تامسون، فیزیکدان اسکاتلندی، اولین بارون کلوین، کلوین خوانده می شود. این مقیاس نه بر حسب نقطه های انجماد و جوش آب بلکه بر حسب خود انرژی مدرج شده است. عدد صفر مربوط به پایین ترین دمای ممکن- صفر مطلق- است که در آن ماده هیچ انرژی جنبشی ندارد تا از دست بدهد.صفر مطلق نظیر 273- درجه در مقیاس سلسیوس است.یکاهای مقیاس کلوین همان نمو اندازه درجه در مقیاس سلسیوس را دارند، بنابراین دمای ذوب یخ 273K است.در مقیاس کلوین هیچ عدد منفی وجود ندارد.<br />
<ref name="multiple"> فیزیک مفهومی/ تالیف پل جی هیوئیت/ مترجم منیژه رهبر/ انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
دما یکی از هفت کمیت اصلی SI است. فیزیکدانان دما را در [[مقیاس کلوین]] اندازه گیری می کنند که بر حسب یکایی به نام کلوین مشخص شده است. هرچند ظاهرا حد بالایی برای دمای یک جسم وجود ندارد، ولی قطعا حد پایینی برای آن وجود دارد؛ این دمای پایین حدی به عنوان صفر در مقیاس کلوین دما در نظر گرفته می شود. دمای اتاق 290 کلوین بالای این صفر مطلق است که به صورت 290K نوشته می شود.<br />
<br />
وقتی که [[جهان]] 13/7 میلیارد سال پیش به وجود آمد، دمای آن تقریبا 10^39 K بود. وقتی که جهان گسترش یافت سرد شد و اکنون به دمای میانگینی در حدود 2/7K رسیده است. ما روی زمین اندکی گرمتر از آن هستیم چون در نزدیکی [[ستاره]] ای زندگی می کنیم. بدون [[خورشید]] ما نیز در دمای 3K خواهیم بود (یا شاید وجود نداشتیم).<br />
<br />
یکای این [[کمیت]] در سیستم متریک [[درجه کلوین]] میباشد.<br />
<br />
درجه رانکین نیز واحدی برای اندازه گیری [[دما]] است.<br />
۲ واحد سانتی گراد و فارنهایت دمای نسبی، و ۲ واحد کلوین و رانکین دمای مطلق هستند. در واقع کلوین همان صفر مطلق در سیستم متریک است.<ref> کتاب مبانی فیزیک هالیدی/ جلد یک(مکانیک و گرما)/ انتشارات صفار</ref><br />
<br />
دما مربوط به حرکت کاتوره ای اتم ها و مولکول های ماده است. به طور دقیق تر، دما با میانگین انرژی جنبشی انتقالی حرکت مولکولی(حرکتی که مولکول را از جایی به جای دیگر می برد) متناسب است. علاوه بر آن مولکول ها می توانند بچرخند و مرتعش شوند و انرژی جنبشی چرخشی یا ارتعاشی وابسته به آن را هم داشته باشند- اما این حرکت ها انتقالی نیست و تاثیر مستقیمی در دما ندارد.<br />
اثر انرژی جنبشی انتقالی در برابر انرژی جنبشی چرخشی و ارتعاشی به صورتی چشمگیر در فر ریز موج(ماکروویو) نمایان است.ریز موج ها که غذا را بمباران می کنند، مولکول های غذا، و بیشتر مولکول های آب را به عقب و جلو می رانند تا با انرژی جنبشی چرخشی قابل ملاحظه ای به نوسان درآیند. اما مولکول های نوسان کننده غذا را نمی پزند. آنچه دما را بالا می برد و غذا را می پزد انرژی جنبشی انتقالی است که به مولکول های مجاوری منتقل شده است که از مولکول های آب نوسان کننده وا می جهند. اگر مولکول های مجاور با مولکول های آب نوسان کننده برهم کنش نداشته باشند، دمای غذا تفاوتی با پیش از روشن کردن فر نخواهد داشت.<br />
<br />
شگفت انکه دماسنج در واقع فقط دمای خودش را نمایش می دهد. وقتی دماسنج در تماس گرمایی با چیزی قرار می گیرد که میخواهیم دمای آن را بدانیم، بین این دو انرژی جریان می یابد تا دمایشان برابر و تعادل گرمایی برقرار شود. اگر دمای مربوط به دماسنج را بدانیم، دمای جسم مورد نظر را خواهیم دانست.دماسنج باید به اندازه ای کوچک باشد که دمای جسم مورد اندازه گیری را زیاد تغییر ندهد. اگر دمای اتاق را اندازه می گیرید، دماسنج شما به اندازه لازم کوچک است. اما اگر دمای یک قطره آب را اندازه می گیرید، تماس قطره با دماسنج ممکن است باعث تغییر دما شود.<ref name="multiple"> فیزیک مفهومی/ تالیف پل جی هیوئیت/ مترجم منیژه رهبر/ انتشارات فاطمی </ref> <br />
<br />
<br />
<br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
* [[درجه کلوین]]<br />
==منابع==<br />
<references /><br />
<br />
<br />
[[رده:فیزیک]]</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AF%D9%85%D8%A7&diff=15311دما2013-07-07T09:53:23Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>کمیتی که نشان می دهد هر جسم با مقیاسی استاندارد چقدر گرم یا سرد است دما خوانده می شود. اولین "سنجه گرمایی" اندازه گیری دما، یا همان دماسنج، را گالیله در سال 1602 اختراع کرد(واژهthermal برگرفته از اصطلاحی یونانی به معنای گرما است). دماسنج معمولی جیوه در شیشه هفتاد سال بعد از آن کاربرد گستره ای یافت.دمای مقداری از ماده را با عددی مشخص می کنیم که نظیر درجه گرمی و سردی آن در مقیاسی خاص است.تقریبا تمام مواد با افزایش دما منبسط و با کاهش آن منقبض می شوند. دما در اغلب دماسنج ها با انبساط یا انقباض یک مایع (معمولا جیوه یا الکل رنگی) در لوله شیشه ای مدرج اندازه گرفته می شود.در متداول ترین مقیاس دما، یعنی مقیاس بین المللی، عدد 0 مختص دمایی است که آب در آن یخ می زند و عدد 100 به دمای جوشیدن آب (در فشار جو استاندارد) اختصاص دارد. فاصله بین این دو به 100قسمت مساوی به نام درجه تقسیم شده است؛ از این رو، دماسنجی که چنین مدرج شده بود دماسنج سانتی گرادی( از (centi)، به معنی یک صدم و گرادوس(gradus) به معنی گام) خوانده می شود.با این همه، اکنون به افتخار آندرس سلسیوس، منجم سوئدی، کسی که اولین بار این مقیاس را پیشنهاد کرد آن را دماسنج سلسیوس می نامند.مقیاس دمای دیگری در ایالات متحد متداول است.عدد 32 در این مقیاس به دمایی اختصاص دارد که آب در آن یخ می زند، و عدد 212 دمای نقطه جوش آب است. این مقیاس دماسنج فارنهایت است که به افتخار گابریل دانیل فارنهایت، فیزیکدان آلمانی مشهور پایه گذار آن، نامگذاری شده است.<br />
<br />
دیگر مقیاس دمای ترجیحی دانشمندان مقیاس کلوین است که به افتخار ویلیام تامسون، فیزیکدان اسکاتلندی، اولین بارون کلوین، کلوین خوانده می شود. این مقیاس نه بر حسب نقطه های انجماد و جوش آب بلکه بر حسب خود انرژی مدرج شده است. عدد صفر مربوط به پایین ترین دمای ممکن- صفر مطلق- است که در آن ماده هیچ انرژی جنبشی ندارد تا از دست بدهد.صفر مطلق نظیر 273- درجه در مقیاس سلسیوس است.یکاهای مقیاس کلوین همان نمو اندازه درجه در مقیاس سلسیوس را دارند، بنابراین دمای ذوب یخ 273K است.در مقیاس کلوین هیچ عدد منفی وجود ندارد.<br />
<ref name="multiple"> فیزیک مفهومی/ تالیف پل جی هیوئیت/ مترجم منیژه رهبر/ انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
دما یکی از هفت کمیت اصلی SI است. فیزیکدانان دما را در [[مقیاس کلوین]] اندازه گیری می کنند که بر حسب یکایی به نام کلوین مشخص شده است. هرچند ظاهرا حد بالایی برای دمای یک جسم وجود ندارد، ولی قطعا حد پایینی برای آن وجود دارد؛ این دمای پایین حدی به عنوان صفر در مقیاس کلوین دما در نظر گرفته می شود. دمای اتاق 290 کلوین بالای این صفر مطلق است که به صورت 290K نوشته می شود.<br />
<br />
وقتی که [[جهان]] 13/7 میلیارد سال پیش به وجود آمد، دمای آن تقریبا 10^39 K بود. وقتی که جهان گسترش یافت سرد شد و اکنون به دمای میانگینی در حدود 2/7K رسیده است. ما روی زمین اندکی گرمتر از آن هستیم چون در نزدیکی [[ستاره]] ای زندگی می کنیم. بدون [[خورشید]] ما نیز در دمای 3K خواهیم بود (یا شاید وجود نداشتیم).<br />
<br />
یکای این [[کمیت]] در سیستم متریک [[درجه کلوین]] میباشد.<br />
<br />
درجه رانکین نیز واحدی برای اندازه گیری [[دما]] است.<br />
۲ واحد سانتی گراد و فارنهایت دمای نسبی، و ۲ واحد کلوین و رانکین دمای مطلق هستند. در واقع کلوین همان صفر مطلق در سیستم متریک است.<ref name="multiple"> کتاب مبانی فیزیک هالیدی/ جلد یک(مکانیک و گرما)/ انتشارات صفار </ref><br />
<br />
دما مربوط به حرکت کاتوره ای اتم ها و مولکول های ماده است. به طور دقیق تر، دما با میانگین انرژی جنبشی انتقالی حرکت مولکولی(حرکتی که مولکول را از جایی به جای دیگر می برد) متناسب است. علاوه بر آن مولکول ها می توانند بچرخند و مرتعش شوند و انرژی جنبشی چرخشی یا ارتعاشی وابسته به آن را هم داشته باشند- اما این حرکت ها انتقالی نیست و تاثیر مستقیمی در دما ندارد.<br />
اثر انرژی جنبشی انتقالی در برابر انرژی جنبشی چرخشی و ارتعاشی به صورتی چشمگیر در فر ریز موج(ماکروویو) نمایان است.ریز موج ها که غذا را بمباران می کنند، مولکول های غذا، و بیشتر مولکول های آب را به عقب و جلو می رانند تا با انرژی جنبشی چرخشی قابل ملاحظه ای به نوسان درآیند. اما مولکول های نوسان کننده غذا را نمی پزند. آنچه دما را بالا می برد و غذا را می پزد انرژی جنبشی انتقالی است که به مولکول های مجاوری منتقل شده است که از مولکول های آب نوسان کننده وا می جهند. اگر مولکول های مجاور با مولکول های آب نوسان کننده برهم کنش نداشته باشند، دمای غذا تفاوتی با پیش از روشن کردن فر نخواهد داشت.<br />
<br />
شگفت انکه دماسنج در واقع فقط دمای خودش را نمایش می دهد. وقتی دماسنج در تماس گرمایی با چیزی قرار می گیرد که میخواهیم دمای آن را بدانیم، بین این دو انرژی جریان می یابد تا دمایشان برابر و تعادل گرمایی برقرار شود. اگر دمای مربوط به دماسنج را بدانیم، دمای جسم مورد نظر را خواهیم دانست.دماسنج باید به اندازه ای کوچک باشد که دمای جسم مورد اندازه گیری را زیاد تغییر ندهد. اگر دمای اتاق را اندازه می گیرید، دماسنج شما به اندازه لازم کوچک است. اما اگر دمای یک قطره آب را اندازه می گیرید، تماس قطره با دماسنج ممکن است باعث تغییر دما شود.<ref name="multiple"> فیزیک مفهومی/ تالیف پل جی هیوئیت/ مترجم منیژه رهبر/ انتشارات فاطمی </ref> <br />
<br />
<br />
<br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
* [[درجه کلوین]]<br />
==منابع==<br />
<references /><br />
<br />
<br />
[[رده:فیزیک]]</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AF%D9%85%D8%A7&diff=15310دما2013-07-07T08:11:47Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>{{تکمیلی}}<br />
دما یکی از هفت کمیت اصلی SI است. فیزیکدانان دما را در [[مقیاس کلوین]] اندازه گیری می کنند که بر حسب یکایی به نام کلوین مشخص شده است. هرچند ظاهرا حد بالایی برای دمای یک جسم وجود ندارد، ولی قطعا حد پایینی برای آن وجود دارد؛ این دمای پایین حدی به عنوان صفر در مقیاس کلوین دما در نظر گرفته می شود. دمای اتاق 290 کلوین بالای این صفر مطلق است که به صورت 290K نوشته می شود.<br />
<br />
وقتی که [[جهان]] 13/7 میلیارد سال پیش به وجود آمد، دمای آن تقریبا 10^39 K بود. وقتی که جهان گسترش یافت سرد شد و اکنون به دمای میانگینی در حدود 2/7K رسیده است. ما روی زمین اندکی گرمتر از آن هستیم چون در نزدیکی [[ستاره]] ای زندگی می کنیم. بدون [[خورشید]] ما نیز در دمای 3K خواهیم بود (یا شاید وجود نداشتیم).<br />
<br />
یکای این [[کمیت]] در سیستم متریک [[درجه کلوین]] میباشد.<br />
<br />
درجه رانکین نیز واحدی برای اندازه گیری [[دما]] است.<br />
۲ واحد سانتی گراد و فارنهایت دمای نسبی، و ۲ واحد کلوین و رانکین دمای مطلق هستند. در واقع کلوین همان صفر مطلق در سیستم متریک است.<br />
<br />
<br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
* [[درجه کلوین]]<br />
==منابع==<br />
<br />
<br />
* کتاب مبانی فیزیک هالیدی/ جلد یک(مکانیک و گرما)/ انتشارات صفار<br />
[[رده:فیزیک]]</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AF%D9%85%D8%A7&diff=15309دما2013-07-07T08:11:16Z<p>آسمون: /* منابع */</p>
<hr />
<div><br />
دما یکی از هفت کمیت اصلی SI است. فیزیکدانان دما را در [[مقیاس کلوین]] اندازه گیری می کنند که بر حسب یکایی به نام کلوین مشخص شده است. هرچند ظاهرا حد بالایی برای دمای یک جسم وجود ندارد، ولی قطعا حد پایینی برای آن وجود دارد؛ این دمای پایین حدی به عنوان صفر در مقیاس کلوین دما در نظر گرفته می شود. دمای اتاق 290 کلوین بالای این صفر مطلق است که به صورت 290K نوشته می شود.<br />
<br />
وقتی که [[جهان]] 13/7 میلیارد سال پیش به وجود آمد، دمای آن تقریبا 10^39 K بود. وقتی که جهان گسترش یافت سرد شد و اکنون به دمای میانگینی در حدود 2/7K رسیده است. ما روی زمین اندکی گرمتر از آن هستیم چون در نزدیکی [[ستاره]] ای زندگی می کنیم. بدون [[خورشید]] ما نیز در دمای 3K خواهیم بود (یا شاید وجود نداشتیم).<br />
<br />
یکای این [[کمیت]] در سیستم متریک [[درجه کلوین]] میباشد.<br />
<br />
درجه رانکین نیز واحدی برای اندازه گیری [[دما]] است.<br />
۲ واحد سانتی گراد و فارنهایت دمای نسبی، و ۲ واحد کلوین و رانکین دمای مطلق هستند. در واقع کلوین همان صفر مطلق در سیستم متریک است.<br />
<br />
<br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
* [[درجه کلوین]]<br />
==منابع==<br />
<br />
<br />
* کتاب مبانی فیزیک هالیدی/ جلد یک(مکانیک و گرما)/ انتشارات صفار<br />
[[رده:فیزیک]]</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AF%D9%85%D8%A7&diff=15308دما2013-07-07T08:04:38Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div><br />
دما یکی از هفت کمیت اصلی SI است. فیزیکدانان دما را در [[مقیاس کلوین]] اندازه گیری می کنند که بر حسب یکایی به نام کلوین مشخص شده است. هرچند ظاهرا حد بالایی برای دمای یک جسم وجود ندارد، ولی قطعا حد پایینی برای آن وجود دارد؛ این دمای پایین حدی به عنوان صفر در مقیاس کلوین دما در نظر گرفته می شود. دمای اتاق 290 کلوین بالای این صفر مطلق است که به صورت 290K نوشته می شود.<br />
<br />
وقتی که [[جهان]] 13/7 میلیارد سال پیش به وجود آمد، دمای آن تقریبا 10^39 K بود. وقتی که جهان گسترش یافت سرد شد و اکنون به دمای میانگینی در حدود 2/7K رسیده است. ما روی زمین اندکی گرمتر از آن هستیم چون در نزدیکی [[ستاره]] ای زندگی می کنیم. بدون [[خورشید]] ما نیز در دمای 3K خواهیم بود (یا شاید وجود نداشتیم).<br />
<br />
یکای این [[کمیت]] در سیستم متریک [[درجه کلوین]] میباشد.<br />
<br />
درجه رانکین نیز واحدی برای اندازه گیری [[دما]] است.<br />
۲ واحد سانتی گراد و فارنهایت دمای نسبی، و ۲ واحد کلوین و رانکین دمای مطلق هستند. در واقع کلوین همان صفر مطلق در سیستم متریک است.<br />
<br />
<br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
* [[درجه کلوین]]<br />
==منابع==<br />
* ویکی پدیا فارسی[http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D9%85%D8%A7]<br />
<br />
* کتاب مبانی فیزیک هالیدی/ جلد یک(مکانیک و گرما)/ انتشارات صفار<br />
[[رده:فیزیک]]</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A7%D8%AA%D9%85&diff=15264اتم2013-06-30T14:10:22Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>== فرضیه اتمی ==<br />
<br />
این فکر که ماده از اتم ها تشکیل شده است به زمان یونانیان قرن پنجم پیش از میلاد بر می گردد.پژوهشگران طبیعت آن عصر در این فکر بودند که ماده پیوسته است یا نه. می توان قطعه سنگی را به صورت سنگ ریزه درآورد و سنگ ریزه ها را به صورت ماسه.ماسه را می توان نرم تر کرد و سپس با ساییدن پودرش کرد. به نظر برخی یونانیان قرن پنجم پیش از میلاد کوچکترین بخش سنگ اتم بود که نمی شد دیگر آن را تقسیم کرد.ارسطو، مشهورترین فیلسوف یونان قدیم، با ایده اتم ها موافق نبود.اون در قرن چهارم پیش از میلاد به شاگردان خود می آموخت که ماده از ترکیب های مختلف چهار عنصر- خاک، باد، آتش و آب- شکل گرفته است.این دیدگاه منطقی به نظر می رسید زیرا در جهان اطراف ما ماده به یکی از چهار شکل جامد(خاک)، گاز(باد)، مایع(آب)، و حالت شعله(آتش) وجود دارد. یونانیان آتش را عامل تغییر به حساب می آوردند، زیرا سبب تغییر در موادی می شود که می سوزند. اندیشه های ارسطو درباره سرشت ماده بیش از 2000سال غالب بود.<br />
<br />
جان دالتون، هواشناس انگلیسی و معلم مدرسه،در اوایل قرن نوزدهم ایده اتم را حیاتی دوباره بخشید.او با طرح این موضوع که همه مواد از اتم ها ساخته شده اند با موفقیت سرشت واکنش های شیمیایی را توجیه کرد. با این همه، در این زمان او و دیگران دلیل روشنی برای وجود اتم ها در دست نداشتند. سپس در سال 1827، رابرت براون، گیاه شناس اسکاتلندی، متوجه چیز بسیار عجیبی در میکروسکوپ خود شد. او مشغول بررسی دانه های گرده معلق در آب بود که متوجه شد دانه ها مدام حرکت می کنند و این سو و آن سو می جهند. ابتدا فکر می کرد که این دانه ها نوعی از حیات متحرکند، اما بعدا دریافت که ذرات گرد و غبار و دوده معلق در آب نیز همین حرکت را دارند. این جنبش دائمی ذرات- که اکنون حرکت براونی خوانده می شود- ناشی از برخورد ذره های مرئی و اتم های نامرئی است.اتم ها به واسطه بسیار کوچ ک بودن نامرئی اند. براون گرچه نمیتوانست اتم ها را ببیند، می توانست تاثیر آنها را بر ذرات مشاهده کند.درست مثل اینکه تماشاچیان فوتبال حاضر در ورزشگاه توپ بسیار عظیمی را به این سو و آن سو پرتاب کنند. از هواپیمایی که در ارتفاع زیاد پرواز می کند مردم را نمی بینید زیرا از توپ عظیع قابل رویت بسیار کوچکترند. ذرات گرده ای که براون مشاهده کرد از این رو حرکت می کردند که اتم های تشکیل دهنده آب اطرافشان(در واقع، ترکیب های اتمی که مولکول نامیدیم) دائما آنها را تکان می دادند.<br />
<br />
آلبرت اینشتین در سال 1905، یعنی همان سال اعلام نظریه نسبیت خاص، همه این موارد را توضیح داد. تا زمان توجیه اینشتین- که یافتن جرم اتم ها را امکان پذیر ساخت- بسیاری از فیزیکدانان برجسته درباره وجود اتم ها تردید داشتند.بنابراین، می بینیم که واقعیت وجود اتم ها تا اوایل قرن بیستم تثبیت نشده بود. ریچارد فاینمن، فیزیکدان آمریکایی، در سال 1963 با این اظهار نظر بر اهمیت اتم ها تاکید کرد، اگر فاجعه ای باعث از بین رفتن همه معلومات علمی شود و فقط یک جمله را بتوان به موجودات نسل بعد منتقل کرد، کوتاهترین گزاره حاوی بیشترین اطلاعات به صورت زیر خواهد بود: "همه چیز از اتم ها ساخته شده است، ذرات ریزی که دائم حرکت می کنند، هنگامی که فاصله بین انها کم باشد یکدیگر را جذب می کنند، اما اگر بخواهیم آنها را به هم بفشاریم یکدیگر را دفع خواهند کرد". همه مواد- کفش، کشتی، کلم، و پادشاهان و هر چیزی که فکرش را بکنید- از اتم ها ساخته شده اند. این فرضیه اتمی است، که اکنون مبنای اصلی تمام علوم است.<ref name="multiple"> فیزیک مفهومی / تالیف پل جی. هیوئیت / مترجم منیژه رهبر / انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
== ویژگی های اتم ==<br />
<br />
''اتم ها، اجزای اصلی ماده، به طور شگفت آوری ریزند''. یک اتم همانقدر کوچک تر از شماست که ستاره ای با اندازه متوسط از شما بزرگتر است. یک راه بیان این مطلب آن است که بگوییم ما حد وسط اتم ها و ستگارانیم.تعداد اتم ها بسیار زیاد است. تقریبا حدود 100,000,000,000,000,000,000,000 اتم در هر گرم آب(یک چکه) وجود دارد. با نماد گذاری علمی یعنی 10<sup>23</sup> اتم.عدد10<sup>23</sup> بسیار بزرگ است، بیش از تمام قطره های آب موجود در دریاچه ها و رودخانه های جهان. بنابراین تعداد اتم های موجود در هر چکه آب بیش از قطره های آب دریاچه ها و رودخانه هاست.در جو زمین حدود 10<sup>22</sup> اتم در هر لیتر هوا وجود دارد.طُرفه آنکه، حجم جو زمین هم حدود10<sup>22</sup> لیتر هواست. تعداد اتم های موجود در هر لیتر هوا و حجم هوای موجود در جو اعدادی بی نهایت بزرگند. اتم ها به قدری کوچک و تعداد آنان به اندازه ای زیاد است که تعداد اتم های موجود در ریه های شما در هر لحظه به اندازه تعداد دم های هوایی است که در جو زمین وجود دارد.<br />
<br />
''اتم ها این سو و آن سو می روند''. اتم ها دائم در حرکتند. آنها از محلی به محل دیگر می روند. آهنگ مهاجرت در اجسام جامد کند است؛ این اهنگ در مایعات تند تر و در گازها از همه بیشتر است. مثلا، چند قطره رنگ غذا در لیوان آب به سرعت در سراسر لیوان پخش می شود.این موضوع برای لیوانی پر از رنگ غذا که در اقیانوس ریخته شود نیز صادق است. این رنگ به اطراف پخش می شود و بعدا می توان آن را در هر بخش از اقیانوس های جهان یافت.<br />
<br />
اتم ها و مولکول ها در جو بسیار سریعتر از اقیانوس پخش می شوند. اتم ها و مولکول ها در هوا با سرعتی ده برابر سرعت صوت این سو و آن سو می روند. آنها به سرعت پخش می شوند، بنابراین اکسیژن اطراف شما شاید چند روز پیش در آن سوی کشور بوده است.<br />
<br />
''اتم ها جاودانه اند.'' سن بسیاری از اتم های موجود در بدن شما تقریبا به اندازه سن خود عالم است. مثلا، وقتی نفس می کشید، فقط تعداد کمی از اتم هایی که فرو برده اید از راه بازدم خارج می شوند.بقیه اتم ها وارد بدن شما می شوند و بخشی از وجودتان را تشکیل می دهند، سپس به راه های مختلفی از بدنتان خارج می شوند. شما "صاحب" اتم هایی نیستید که بدنتان را تشکیل می دهند، بلکه انها را قرض می گیرید.همه ما در دریایی از اتم های همانند شریکیم، این اتم ها تا ابد به درون و بیرون ما مهاجرت می کنند.بنابراین، شاید برخی از اتم هایی که بینی شما را می خاراند، دیروز بخشی از گوش همسایه شما بوده است! اغلب مردم می دانند که ما از اتم های مختلف ساخته شده ایم.اما چیزی که بسیاری از افراد نمی دانند این است که ما از اتم های یکسانی ساخته شده ایم- یعنی اتم هایی که هنگام دم و بازدم ما و هنگامی که عرق ما تبخیر می شود چرخه فردی به فرد دیگر را طی می کنند. ما اتم ها را در مقیاسی عظیم بازیافت می کنیم. پس، خاستگاه اتم های سبک به مبدا عالم بر می گردد، و بیشتر اتم های سنگین از خورشید و زمین پیرترند. اتم هایی در بدن شما وجود دارد که از اولین دقایق خلقت وجود داشته اند، و در سراسر عالم به صورت های بیشمار، بی جان و جاندار، واچرخانده شده اند.<ref name="multiple"> فیزیک مفهومی / تالیف پل جی. هیوئیت / مترجم منیژه رهبر / انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
== ساختار اتمی ==<br />
<br />
تقریبا همه جرم اتم در هسته اش جمع شده است، که فقط چند کادریلیونیم(10<sup>15</sup>) حجم آن را اشغال می کند.بنابراین هسته بی نهایت چگال است.اگر می توانستیم هسته های اتمی ساده ای را کنار هم در قطعه ای به قطر 1 سانتی مترقرار دهیم، جرم آن 133,000,000 تن می شد! نیرو های عظیم دافعه الکتریکی مانع این نوع بسته بندی فشرده هسته های اتمی می شود زیرا هر هسته بار الکتریکی دارد و همه هسته های دیگر را دفع می کند.فقط در شرایط خاصی دو یا چند هسته تا مرحله تماس با یکدیگر به هم فشرده می شوند.اگر این اتفاق رخ دهد، امکان دارد نوع شدیدی از واکنش های هسته ای به وقوع بپیوندد.این واکنش، یعنی واکنش همجوشی گرما هسته ای، در مرکز ستارگان رخ می دهد و باعث درخشش آنها می شود.جز اصلی سازنده هسته نوکلئون است که خود از ذراتی بنیادی به نام کوارک تشکیل شده است. وقتی نوکلئون به لحاظ الکتریکی خنثی باشد، نوترون است؛ وقتی باردار باشد پروتون است. همه پروتون ها یکسان اند؛ آنها رونوشت یکدیگرند.نوترون ها نیز همین طورند: هر نوترون مانند دیگر نوترون ها است.در هسته های سبک تعداد نوترون ها و پروتون ها تقریبا برابر است؛ در هسته های سنگین تر تعداد نوترون ها از پروتون ها بیشتر است.بار الکتریکی پروتون ها مثبت است و دیگر بارهای مثبت را دفع می کند، اما بارهای منفی را جذب می کند. پس بارهای الکتریکی همنام یکدیگر را دفع و بارهای الکتریکی ناهمنام یکدیگر را جذب می کنند.به سبب همین بار مثبت پروتون ها در هسته که ابر الکترون های دارای بار منفی اطرافش را جذب می کند و اتم را تشکیل می دهد.<br />
<br />
الکترون ها جریان الکتریسیته را در مدارهای الکتریکی بوجود می آورند. آنها بسیار سبک اند، تقریبا 2000 بار سبک تر از نوکلئون ها، در نتیجه سهم چندانی در جرم اتم ندارند. یک الکترون در یک اتم با الکترون درون یا بیرون هر اتم دیگر یکسان است.الکترون ها، الکترون های دیگر را دفع می کنند، اما الکترون های یک اتم را جاذبه هسته دارای بار مثبت کنار هم نگه می دارد.<br />
<br />
تعداد پروتون های هسته به لحاظ الکتریکی با تعداد مساوی الکترون هایی متوازن می شود که دور هسته می چرخند.خود اتم به لحاظ الکتریکی خنثی است، پس معمولا اتم های دیگر را جذب یا دفع نمی کند. اما وقتی اتم ها نزدیک هم باشند، الکترون های منفی هر اتم ممکن است گاهی به هسته مثبت اتم دیگر نزدیکتر باشند، که جاذبه خالصی را بین اتم ها بوجود می آورد. بدین سبب است که بعضی اتم ها با هم ترکیب می شوند و مولکول ها را به وجود می آورند.<br />
<br />
این واقعیت که الکترون ها یکدیگر را دفع می کنند پیامد های شگفت انگیزی دارد.مثلا، وقتی اتم های دست شما اتم های دیوار را می فشارد، دافعه الکتریکی مانع عبور دست شما از دیوار می شود.همین دافعه الکتریکی مانع فرو رفتن ما در کف جامد اتاق می شود.همینطور حس لامسه ما را بوجود می آورد.<ref name="multiple"> فیزیک مفهومی / تالیف پل جی. هیوئیت / مترجم منیژه رهبر / انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
<br />
== تصویر پردازی اتمی ==<br />
<br />
اتم ها بسیار کوچک تر از آن اند که بتوان آنها را با نور مرئی دید.می توانید آرایه ای از میکروسکوپ های اپتیکی را روی هم سوار کنید ولی هرگز یک اتم را نمی بینید زیرا نور متشکل از امواج است و اتم ها از طول موج نور مرئی کوچک ترند.اندازه ذره ای که با بیشترین بزرگنمایی می توان مشاهده کرد باید از طول موج نور مرئی بیشتر باشد.این موضوع را در مقایسه با امواج آب بهتر می توان فهمید. کشتی بسیار بزرگ تر از موج های آبی است که از کنار آن می گذرند. امواج آب ویژگی های کشتی را نمایان می سازند، امواج هنگام عبور از کشتی پراشیده می شوند.اما برای امواجی که از کنار زنجیر لنگر می گذرند پراشی صورت نمی گیرد. پس اطلاعات حاصل از آن اندک یا صفر است.همین طور امواج نور مرئی در مقایسه با امواج اتم درشت تر از آن اند که جزئیات اندازه و شکل اتم ها آشکار سازند.اتم ها به طرز باورنکردنی کوچک اند. <br />
<br />
اما در شکل زیر تصویری از اتم ها مشاهده می کنید – تصویر تاریخی سال 1970 از زنجیره های تک تک اتم های توریم.این تصویر عکس نیست بلکه نگاشتی الکترونی است- این تصویر به کمک نور بدست نیامد، بلکه با باریکه نازکی از الکترون ها در میکروسکوپ الکترونی روبشی(SEM) گرفته شده، که سازنده آن آلبرت کرو از انستیتو انریکو فرمی دانشگاه شیکاگو است.یک باریکه الکترون، مانند آنچه تصویر را روی صفحه تلویزیون های اولیه تشکیل می داد، باریکه ای از ذراتی است که ویژگی های موجی دارند.طول موج باریکه الکترون از طول موج نور مرئی کوچک تر است، و اتم ها از طول موج های کوچک باریکه الکترون بزرگ ترند. ریز نگار الکترونی کرو اولین تصویر از تک تک اتم ها با توان تفکیک بالاست.<ref name="multiple"> فیزیک مفهومی / تالیف پل جی. هیوئیت / مترجم منیژه رهبر / انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
[[پرونده:Resized_image2_843fc2bdebd221d0891ff5c1edf0a99c.jpg|وسط|400px]]<br />
<br />
<br />
<br/><br />
<br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
*[[%D8%B0%D8%B1%D8%A7%D8%AA%20%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AF%DB%8C|ذرات بنیادی]]<br />
*[[%D9%84%D9%BE%D8%AA%D9%88%D9%86|لپتون]]<br />
*[[%D9%81%D8%B1%D9%85%DB%8C%D9%88%D9%86|فرمیون]]<br />
*[[%D9%BE%D8%A7%D8%AF%20%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87|پاد ماده]]<br />
*[[%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%86|الکترون]]<br />
<br />
== منبع ==<br />
<br />
<references /><br />
<br />
[[Category:فیزیک]]</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A7%D8%AA%D9%85&diff=15263اتم2013-06-30T14:03:26Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>{{تکمیلی}}<br />
<br />
== فرضیه اتمی ==<br />
<br />
این فکر که ماده از اتم ها تشکیل شده است به زمان یونانیان قرن پنجم پیش از میلاد بر می گردد.پژوهشگران طبیعت آن عصر در این فکر بودند که ماده پیوسته است یا نه. می توان قطعه سنگی را به صورت سنگ ریزه درآورد و سنگ ریزه ها را به صورت ماسه.ماسه را می توان نرم تر کرد و سپس با ساییدن پودرش کرد. به نظر برخی یونانیان قرن پنجم پیش از میلاد کوچکترین بخش سنگ اتم بود که نمی شد دیگر آن را تقسیم کرد.ارسطو، مشهورترین فیلسوف یونان قدیم، با ایده اتم ها موافق نبود.اون در قرن چهارم پیش از میلاد به شاگردان خود می آموخت که ماده از ترکیب های مختلف چهار عنصر- خاک، باد، آتش و آب- شکل گرفته است.این دیدگاه منطقی به نظر می رسید زیرا در جهان اطراف ما ماده به یکی از چهار شکل جامد(خاک)، گاز(باد)، مایع(آب)، و حالت شعله(آتش) وجود دارد. یونانیان آتش را عامل تغییر به حساب می آوردند، زیرا سبب تغییر در موادی می شود که می سوزند. اندیشه های ارسطو درباره سرشت ماده بیش از 2000سال غالب بود.<br />
<br />
جان دالتون، هواشناس انگلیسی و معلم مدرسه،در اوایل قرن نوزدهم ایده اتم را حیاتی دوباره بخشید.او با طرح این موضوع که همه مواد از اتم ها ساخته شده اند با موفقیت سرشت واکنش های شیمیایی را توجیه کرد. با این همه، در این زمان او و دیگران دلیل روشنی برای وجود اتم ها در دست نداشتند. سپس در سال 1827، رابرت براون، گیاه شناس اسکاتلندی، متوجه چیز بسیار عجیبی در میکروسکوپ خود شد. او مشغول بررسی دانه های گرده معلق در آب بود که متوجه شد دانه ها مدام حرکت می کنند و این سو و آن سو می جهند. ابتدا فکر می کرد که این دانه ها نوعی از حیات متحرکند، اما بعدا دریافت که ذرات گرد و غبار و دوده معلق در آب نیز همین حرکت را دارند. این جنبش دائمی ذرات- که اکنون حرکت براونی خوانده می شود- ناشی از برخورد ذره های مرئی و اتم های نامرئی است.اتم ها به واسطه بسیار کوچ ک بودن نامرئی اند. براون گرچه نمیتوانست اتم ها را ببیند، می توانست تاثیر آنها را بر ذرات مشاهده کند.درست مثل اینکه تماشاچیان فوتبال حاضر در ورزشگاه توپ بسیار عظیمی را به این سو و آن سو پرتاب کنند. از هواپیمایی که در ارتفاع زیاد پرواز می کند مردم را نمی بینید زیرا از توپ عظیع قابل رویت بسیار کوچکترند. ذرات گرده ای که براون مشاهده کرد از این رو حرکت می کردند که اتم های تشکیل دهنده آب اطرافشان(در واقع، ترکیب های اتمی که مولکول نامیدیم) دائما آنها را تکان می دادند.<br />
<br />
آلبرت اینشتین در سال 1905، یعنی همان سال اعلام نظریه نسبیت خاص، همه این موارد را توضیح داد. تا زمان توجیه اینشتین- که یافتن جرم اتم ها را امکان پذیر ساخت- بسیاری از فیزیکدانان برجسته درباره وجود اتم ها تردید داشتند.بنابراین، می بینیم که واقعیت وجود اتم ها تا اوایل قرن بیستم تثبیت نشده بود. ریچارد فاینمن، فیزیکدان آمریکایی، در سال 1963 با این اظهار نظر بر اهمیت اتم ها تاکید کرد، اگر فاجعه ای باعث از بین رفتن همه معلومات علمی شود و فقط یک جمله را بتوان به موجودات نسل بعد منتقل کرد، کوتاهترین گزاره حاوی بیشترین اطلاعات به صورت زیر خواهد بود: "همه چیز از اتم ها ساخته شده است، ذرات ریزی که دائم حرکت می کنند، هنگامی که فاصله بین انها کم باشد یکدیگر را جذب می کنند، اما اگر بخواهیم آنها را به هم بفشاریم یکدیگر را دفع خواهند کرد". همه مواد- کفش، کشتی، کلم، و پادشاهان و هر چیزی که فکرش را بکنید- از اتم ها ساخته شده اند. این فرضیه اتمی است، که اکنون مبنای اصلی تمام علوم است.<ref name="multiple"> فیزیک مفهومی / تالیف پل جی. هیوئیت / مترجم منیژه رهبر / انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
== ویژگی های اتم ==<br />
<br />
''اتم ها، اجزای اصلی ماده، به طور شگفت آوری ریزند''. یک اتم همانقدر کوچک تر از شماست که ستاره ای با اندازه متوسط از شما بزرگتر است. یک راه بیان این مطلب آن است که بگوییم ما حد وسط اتم ها و ستگارانیم.تعداد اتم ها بسیار زیاد است. تقریبا حدود 100,000,000,000,000,000,000,000 اتم در هر گرم آب(یک چکه) وجود دارد. با نماد گذاری علمی یعنی 10<sup>23</sup> اتم.عدد10<sup>23</sup> بسیار بزرگ است، بیش از تمام قطره های آب موجود در دریاچه ها و رودخانه های جهان. بنابراین تعداد اتم های موجود در هر چکه آب بیش از قطره های آب دریاچه ها و رودخانه هاست.در جو زمین حدود 10<sup>22</sup> اتم در هر لیتر هوا وجود دارد.طُرفه آنکه، حجم جو زمین هم حدود10<sup>22</sup> لیتر هواست. تعداد اتم های موجود در هر لیتر هوا و حجم هوای موجود در جو اعدادی بی نهایت بزرگند. اتم ها به قدری کوچک و تعداد آنان به اندازه ای زیاد است که تعداد اتم های موجود در ریه های شما در هر لحظه به اندازه تعداد دم های هوایی است که در جو زمین وجود دارد.<br />
<br />
''اتم ها این سو و آن سو می روند''. اتم ها دائم در حرکتند. آنها از محلی به محل دیگر می روند. آهنگ مهاجرت در اجسام جامد کند است؛ این اهنگ در مایعات تند تر و در گازها از همه بیشتر است. مثلا، چند قطره رنگ غذا در لیوان آب به سرعت در سراسر لیوان پخش می شود.این موضوع برای لیوانی پر از رنگ غذا که در اقیانوس ریخته شود نیز صادق است. این رنگ به اطراف پخش می شود و بعدا می توان آن را در هر بخش از اقیانوس های جهان یافت.<br />
<br />
اتم ها و مولکول ها در جو بسیار سریعتر از اقیانوس پخش می شوند. اتم ها و مولکول ها در هوا با سرعتی ده برابر سرعت صوت این سو و آن سو می روند. آنها به سرعت پخش می شوند، بنابراین اکسیژن اطراف شما شاید چند روز پیش در آن سوی کشور بوده است.<br />
<br />
''اتم ها جاودانه اند.'' سن بسیاری از اتم های موجود در بدن شما تقریبا به اندازه سن خود عالم است. مثلا، وقتی نفس می کشید، فقط تعداد کمی از اتم هایی که فرو برده اید از راه بازدم خارج می شوند.بقیه اتم ها وارد بدن شما می شوند و بخشی از وجودتان را تشکیل می دهند، سپس به راه های مختلفی از بدنتان خارج می شوند. شما "صاحب" اتم هایی نیستید که بدنتان را تشکیل می دهند، بلکه انها را قرض می گیرید.همه ما در دریایی از اتم های همانند شریکیم، این اتم ها تا ابد به درون و بیرون ما مهاجرت می کنند.بنابراین، شاید برخی از اتم هایی که بینی شما را می خاراند، دیروز بخشی از گوش همسایه شما بوده است! اغلب مردم می دانند که ما از اتم های مختلف ساخته شده ایم.اما چیزی که بسیاری از افراد نمی دانند این است که ما از اتم های یکسانی ساخته شده ایم- یعنی اتم هایی که هنگام دم و بازدم ما و هنگامی که عرق ما تبخیر می شود چرخه فردی به فرد دیگر را طی می کنند. ما اتم ها را در مقیاسی عظیم بازیافت می کنیم. پس، خاستگاه اتم های سبک به مبدا عالم بر می گردد، و بیشتر اتم های سنگین از خورشید و زمین پیرترند. اتم هایی در بدن شما وجود دارد که از اولین دقایق خلقت وجود داشته اند، و در سراسر عالم به صورت های بیشمار، بی جان و جاندار، واچرخانده شده اند.<ref name="multiple"> فیزیک مفهومی / تالیف پل جی. هیوئیت / مترجم منیژه رهبر / انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
== ساختار اتمی ==<br />
<br />
تقریبا همه جرم اتم در هسته اش جمع شده است، که فقط چند کادریلیونیم(10<sup>15</sup>) حجم آن را اشغال می کند.بنابراین هسته بی نهایت چگال است.اگر می توانستیم هسته های اتمی ساده ای را کنار هم در قطعه ای به قطر 1 سانتی مترقرار دهیم، جرم آن 133,000,000 تن می شد! نیرو های عظیم دافعه الکتریکی مانع این نوع بسته بندی فشرده هسته های اتمی می شود زیرا هر هسته بار الکتریکی دارد و همه هسته های دیگر را دفع می کند.فقط در شرایط خاصی دو یا چند هسته تا مرحله تماس با یکدیگر به هم فشرده می شوند.اگر این اتفاق رخ دهد، امکان دارد نوع شدیدی از واکنش های هسته ای به وقوع بپیوندد.این واکنش، یعنی واکنش همجوشی گرما هسته ای، در مرکز ستارگان رخ می دهد و باعث درخشش آنها می شود.جز اصلی سازنده هسته نوکلئون است که خود از ذراتی بنیادی به نام کوارک تشکیل شده است. وقتی نوکلئون به لحاظ الکتریکی خنثی باشد، نوترون است؛ وقتی باردار باشد پروتون است. همه پروتون ها یکسان اند؛ آنها رونوشت یکدیگرند.نوترون ها نیز همین طورند: هر نوترون مانند دیگر نوترون ها است.در هسته های سبک تعداد نوترون ها و پروتون ها تقریبا برابر است؛ در هسته های سنگین تر تعداد نوترون ها از پروتون ها بیشتر است.بار الکتریکی پروتون ها مثبت است و دیگر بارهای مثبت را دفع می کند، اما بارهای منفی را جذب می کند. پس بارهای الکتریکی همنام یکدیگر را دفع و بارهای الکتریکی ناهمنام یکدیگر را جذب می کنند.به سبب همین بار مثبت پروتون ها در هسته که ابر الکترون های دارای بار منفی اطرافش را جذب می کند و اتم را تشکیل می دهد.<br />
<br />
الکترون ها جریان الکتریسیته را در مدارهای الکتریکی بوجود می آورند. آنها بسیار سبک اند، تقریبا 2000 بار سبک تر از نوکلئون ها، در نتیجه سهم چندانی در جرم اتم ندارند. یک الکترون در یک اتم با الکترون درون یا بیرون هر اتم دیگر یکسان است.الکترون ها، الکترون های دیگر را دفع می کنند، اما الکترون های یک اتم را جاذبه هسته دارای بار مثبت کنار هم نگه می دارد.<br />
<br />
تعداد پروتون های هسته به لحاظ الکتریکی با تعداد مساوی الکترون هایی متوازن می شود که دور هسته می چرخند.خود اتم به لحاظ الکتریکی خنثی است، پس معمولا اتم های دیگر را جذب یا دفع نمی کند. اما وقتی اتم ها نزدیک هم باشند، الکترون های منفی هر اتم ممکن است گاهی به هسته مثبت اتم دیگر نزدیکتر باشند، که جاذبه خالصی را بین اتم ها بوجود می آورد. بدین سبب است که بعضی اتم ها با هم ترکیب می شوند و مولکول ها را به وجود می آورند.<br />
<br />
این واقعیت که الکترون ها یکدیگر را دفع می کنند پیامد های شگفت انگیزی دارد.مثلا، وقتی اتم های دست شما اتم های دیوار را می فشارد، دافعه الکتریکی مانع عبور دست شما از دیوار می شود.همین دافعه الکتریکی مانع فرو رفتن ما در کف جامد اتاق می شود.همینطور حس لامسه ما را بوجود می آورد.<ref name="multiple"> فیزیک مفهومی / تالیف پل جی. هیوئیت / مترجم منیژه رهبر / انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
<br />
== تصویر پردازی اتمی ==<br />
<br />
اتم ها بسیار کوچک تر از آن اند که بتوان آنها را با نور مرئی دید.می توانید آرایه ای از میکروسکوپ های اپتیکی را روی هم سوار کنید ولی هرگز یک اتم را نمی بینید زیرا نور متشکل از امواج است و اتم ها از طول موج نور مرئی کوچک ترند.اندازه ذره ای که با بیشترین بزرگنمایی می توان مشاهده کرد باید از طول موج نور مرئی بیشتر باشد.این موضوع را در مقایسه با امواج آب بهتر می توان فهمید. کشتی بسیار بزرگ تر از موج های آبی است که از کنار آن می گذرند. امواج آب ویژگی های کشتی را نمایان می سازند، امواج هنگام عبور از کشتی پراشیده می شوند.اما برای امواجی که از کنار زنجیر لنگر می گذرند پراشی صورت نمی گیرد. پس اطلاعات حاصل از آن اندک یا صفر است.همین طور امواج نور مرئی در مقایسه با امواج اتم درشت تر از آن اند که جزئیات اندازه و شکل اتم ها آشکار سازند.اتم ها به طرز باورنکردنی کوچک اند. <br />
<br />
اما در شکل زیر تصویری از اتم ها مشاهده می کنید – تصویر تاریخی سال 1970 از زنجیره های تک تک اتم های توریم.این تصویر عکس نیست بلکه نگاشتی الکترونی است- این تصویر به کمک نور بدست نیامد، بلکه با باریکه نازکی از الکترون ها در میکروسکوپ الکترونی روبشی(SEM) گرفته شده، که سازنده آن آلبرت کرو از انستیتو انریکو فرمی دانشگاه شیکاگو است.یک باریکه الکترون، مانند آنچه تصویر را روی صفحه تلویزیون های اولیه تشکیل می داد، باریکه ای از ذراتی است که ویژگی های موجی دارند.طول موج باریکه الکترون از طول موج نور مرئی کوچک تر است، و اتم ها از طول موج های کوچک باریکه الکترون بزرگ ترند. ریز نگار الکترونی کرو اولین تصویر از تک تک اتم ها با توان تفکیک بالاست.<ref name="multiple"> فیزیک مفهومی / تالیف پل جی. هیوئیت / مترجم منیژه رهبر / انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
[[پرونده:Resized_image2_843fc2bdebd221d0891ff5c1edf0a99c.jpg|وسط|400px]]<br />
<br />
<br />
<br/><br />
<br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
*[[%D8%B0%D8%B1%D8%A7%D8%AA%20%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AF%DB%8C|ذرات بنیادی]]<br />
*[[%D9%84%D9%BE%D8%AA%D9%88%D9%86|لپتون]]<br />
*[[%D9%81%D8%B1%D9%85%DB%8C%D9%88%D9%86|فرمیون]]<br />
*[[%D9%BE%D8%A7%D8%AF%20%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87|پاد ماده]]<br />
*[[%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%86|الکترون]]<br />
<br />
== منبع ==<br />
<br />
<references /><br />
<br />
[[Category:فیزیک]]</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Resized_image2_843fc2bdebd221d0891ff5c1edf0a99c.jpg&diff=15262پرونده:Resized image2 843fc2bdebd221d0891ff5c1edf0a99c.jpg2013-06-30T14:00:47Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div></div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A7%D8%AA%D9%85&diff=15261اتم2013-06-30T10:38:02Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>{{تکمیلی}}<br />
<br />
== فرضیه اتمی ==<br />
<br />
این فکر که ماده از اتم ها تشکیل شده است به زمان یونانیان قرن پنجم پیش از میلاد بر می گردد.پژوهشگران طبیعت آن عصر در این فکر بودند که ماده پیوسته است یا نه. می توان قطعه سنگی را به صورت سنگ ریزه درآورد و سنگ ریزه ها را به صورت ماسه.ماسه را می توان نرم تر کرد و سپس با ساییدن پودرش کرد. به نظر برخی یونانیان قرن پنجم پیش از میلاد کوچکترین بخش سنگ اتم بود که نمی شد دیگر آن را تقسیم کرد.ارسطو، مشهورترین فیلسوف یونان قدیم، با ایده اتم ها موافق نبود.اون در قرن چهارم پیش از میلاد به شاگردان خود می آموخت که ماده از ترکیب های مختلف چهار عنصر- خاک، باد، آتش و آب- شکل گرفته است.این دیدگاه منطقی به نظر می رسید زیرا در جهان اطراف ما ماده به یکی از چهار شکل جامد(خاک)، گاز(باد)، مایع(آب)، و حالت شعله(آتش) وجود دارد. یونانیان آتش را عامل تغییر به حساب می آوردند، زیرا سبب تغییر در موادی می شود که می سوزند. اندیشه های ارسطو درباره سرشت ماده بیش از 2000سال غالب بود.<br />
<br />
جان دالتون، هواشناس انگلیسی و معلم مدرسه،در اوایل قرن نوزدهم ایده اتم را حیاتی دوباره بخشید.او با طرح این موضوع که همه مواد از اتم ها ساخته شده اند با موفقیت سرشت واکنش های شیمیایی را توجیه کرد. با این همه، در این زمان او و دیگران دلیل روشنی برای وجود اتم ها در دست نداشتند. سپس در سال 1827، رابرت براون، گیاه شناس اسکاتلندی، متوجه چیز بسیار عجیبی در میکروسکوپ خود شد. او مشغول بررسی دانه های گرده معلق در آب بود که متوجه شد دانه ها مدام حرکت می کنند و این سو و آن سو می جهند. ابتدا فکر می کرد که این دانه ها نوعی از حیات متحرکند، اما بعدا دریافت که ذرات گرد و غبار و دوده معلق در آب نیز همین حرکت را دارند. این جنبش دائمی ذرات- که اکنون حرکت براونی خوانده می شود- ناشی از برخورد ذره های مرئی و اتم های نامرئی است.اتم ها به واسطه بسیار کوچ ک بودن نامرئی اند. براون گرچه نمیتوانست اتم ها را ببیند، می توانست تاثیر آنها را بر ذرات مشاهده کند.درست مثل اینکه تماشاچیان فوتبال حاضر در ورزشگاه توپ بسیار عظیمی را به این سو و آن سو پرتاب کنند. از هواپیمایی که در ارتفاع زیاد پرواز می کند مردم را نمی بینید زیرا از توپ عظیع قابل رویت بسیار کوچکترند. ذرات گرده ای که براون مشاهده کرد از این رو حرکت می کردند که اتم های تشکیل دهنده آب اطرافشان(در واقع، ترکیب های اتمی که مولکول نامیدیم) دائما آنها را تکان می دادند.<br />
<br />
آلبرت اینشتین در سال 1905، یعنی همان سال اعلام نظریه نسبیت خاص، همه این موارد را توضیح داد. تا زمان توجیه اینشتین- که یافتن جرم اتم ها را امکان پذیر ساخت- بسیاری از فیزیکدانان برجسته درباره وجود اتم ها تردید داشتند.بنابراین، می بینیم که واقعیت وجود اتم ها تا اوایل قرن بیستم تثبیت نشده بود. ریچارد فاینمن، فیزیکدان آمریکایی، در سال 1963 با این اظهار نظر بر اهمیت اتم ها تاکید کرد، اگر فاجعه ای باعث از بین رفتن همه معلومات علمی شود و فقط یک جمله را بتوان به موجودات نسل بعد منتقل کرد، کوتاهترین گزاره حاوی بیشترین اطلاعات به صورت زیر خواهد بود: "همه چیز از اتم ها ساخته شده است، ذرات ریزی که دائم حرکت می کنند، هنگامی که فاصله بین انها کم باشد یکدیگر را جذب می کنند، اما اگر بخواهیم آنها را به هم بفشاریم یکدیگر را دفع خواهند کرد". همه مواد- کفش، کشتی، کلم، و پادشاهان و هر چیزی که فکرش را بکنید- از اتم ها ساخته شده اند. این فرضیه اتمی است، که اکنون مبنای اصلی تمام علوم است.<ref name="multiple"> فیزیک مفهومی / تالیف پل جی. هیوئیت / مترجم منیژه رهبر / انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
== ویژگی های اتم ==<br />
<br />
''اتم ها، اجزای اصلی ماده، به طور شگفت آوری ریزند''. یک اتم همانقدر کوچک تر از شماست که ستاره ای با اندازه متوسط از شما بزرگتر است. یک راه بیان این مطلب آن است که بگوییم ما حد وسط اتم ها و ستگارانیم.تعداد اتم ها بسیار زیاد است. تقریبا حدود 100,000,000,000,000,000,000,000 اتم در هر گرم آب(یک چکه) وجود دارد. با نماد گذاری علمی یعنی 10<sup>23</sup> اتم.عدد10<sup>23</sup> بسیار بزرگ است، بیش از تمام قطره های آب موجود در دریاچه ها و رودخانه های جهان. بنابراین تعداد اتم های موجود در هر چکه آب بیش از قطره های آب دریاچه ها و رودخانه هاست.در جو زمین حدود 10<sup>22</sup> اتم در هر لیتر هوا وجود دارد.طُرفه آنکه، حجم جو زمین هم حدود10<sup>22</sup> لیتر هواست. تعداد اتم های موجود در هر لیتر هوا و حجم هوای موجود در جو اعدادی بی نهایت بزرگند. اتم ها به قدری کوچک و تعداد آنان به اندازه ای زیاد است که تعداد اتم های موجود در ریه های شما در هر لحظه به اندازه تعداد دم های هوایی است که در جو زمین وجود دارد.<br />
<br />
''اتم ها این سو و آن سو می روند''. اتم ها دائم در حرکتند. آنها از محلی به محل دیگر می روند. آهنگ مهاجرت در اجسام جامد کند است؛ این اهنگ در مایعات تند تر و در گازها از همه بیشتر است. مثلا، چند قطره رنگ غذا در لیوان آب به سرعت در سراسر لیوان پخش می شود.این موضوع برای لیوانی پر از رنگ غذا که در اقیانوس ریخته شود نیز صادق است. این رنگ به اطراف پخش می شود و بعدا می توان آن را در هر بخش از اقیانوس های جهان یافت.<br />
<br />
اتم ها و مولکول ها در جو بسیار سریعتر از اقیانوس پخش می شوند. اتم ها و مولکول ها در هوا با سرعتی ده برابر سرعت صوت این سو و آن سو می روند. آنها به سرعت پخش می شوند، بنابراین اکسیژن اطراف شما شاید چند روز پیش در آن سوی کشور بوده است.<br />
<br />
''اتم ها جاودانه اند.'' سن بسیاری از اتم های موجود در بدن شما تقریبا به اندازه سن خود عالم است. مثلا، وقتی نفس می کشید، فقط تعداد کمی از اتم هایی که فرو برده اید از راه بازدم خارج می شوند.بقیه اتم ها وارد بدن شما می شوند و بخشی از وجودتان را تشکیل می دهند، سپس به راه های مختلفی از بدنتان خارج می شوند. شما "صاحب" اتم هایی نیستید که بدنتان را تشکیل می دهند، بلکه انها را قرض می گیرید.همه ما در دریایی از اتم های همانند شریکیم، این اتم ها تا ابد به درون و بیرون ما مهاجرت می کنند.بنابراین، شاید برخی از اتم هایی که بینی شما را می خاراند، دیروز بخشی از گوش همسایه شما بوده است! اغلب مردم می دانند که ما از اتم های مختلف ساخته شده ایم.اما چیزی که بسیاری از افراد نمی دانند این است که ما از اتم های یکسانی ساخته شده ایم- یعنی اتم هایی که هنگام دم و بازدم ما و هنگامی که عرق ما تبخیر می شود چرخه فردی به فرد دیگر را طی می کنند. ما اتم ها را در مقیاسی عظیم بازیافت می کنیم. پس، خاستگاه اتم های سبک به مبدا عالم بر می گردد، و بیشتر اتم های سنگین از خورشید و زمین پیرترند. اتم هایی در بدن شما وجود دارد که از اولین دقایق خلقت وجود داشته اند، و در سراسر عالم به صورت های بیشمار، بی جان و جاندار، واچرخانده شده اند.<ref name="multiple"> فیزیک مفهومی / تالیف پل جی. هیوئیت / مترجم منیژه رهبر / انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
== ساختار اتمی ==<br />
<br />
تقریبا همه جرم اتم در هسته اش جمع شده است، که فقط چند کادریلیونیم(10<sup>15</sup>) حجم آن را اشغال می کند.بنابراین هسته بی نهایت چگال است.اگر می توانستیم هسته های اتمی ساده ای را کنار هم در قطعه ای به قطر 1 سانتی مترقرار دهیم، جرم آن 133,000,000 تن می شد! نیرو های عظیم دافعه الکتریکی مانع این نوع بسته بندی فشرده هسته های اتمی می شود زیرا هر هسته بار الکتریکی دارد و همه هسته های دیگر را دفع می کند.فقط در شرایط خاصی دو یا چند هسته تا مرحله تماس با یکدیگر به هم فشرده می شوند.اگر این اتفاق رخ دهد، امکان دارد نوع شدیدی از واکنش های هسته ای به وقوع بپیوندد.این واکنش، یعنی واکنش همجوشی گرما هسته ای، در مرکز ستارگان رخ می دهد و باعث درخشش آنها می شود.جز اصلی سازنده هسته نوکلئون است که خود از ذراتی بنیادی به نام کوارک تشکیل شده است. وقتی نوکلئون به لحاظ الکتریکی خنثی باشد، نوترون است؛ وقتی باردار باشد پروتون است. همه پروتون ها یکسان اند؛ آنها رونوشت یکدیگرند.نوترون ها نیز همین طورند: هر نوترون مانند دیگر نوترون ها است.در هسته های سبک تعداد نوترون ها و پروتون ها تقریبا برابر است؛ در هسته های سنگین تر تعداد نوترون ها از پروتون ها بیشتر است.بار الکتریکی پروتون ها مثبت است و دیگر بارهای مثبت را دفع می کند، اما بارهای منفی را جذب می کند. پس بارهای الکتریکی همنام یکدیگر را دفع و بارهای الکتریکی ناهمنام یکدیگر را جذب می کنند.به سبب همین بار مثبت پروتون ها در هسته که ابر الکترون های دارای بار منفی اطرافش را جذب می کند و اتم را تشکیل می دهد.<br />
<br />
الکترون ها جریان الکتریسیته را در مدارهای الکتریکی بوجود می آورند. آنها بسیار سبک اند، تقریبا 2000 بار سبک تر از نوکلئون ها، در نتیجه سهم چندانی در جرم اتم ندارند. یک الکترون در یک اتم با الکترون درون یا بیرون هر اتم دیگر یکسان است.الکترون ها، الکترون های دیگر را دفع می کنند، اما الکترون های یک اتم را جاذبه هسته دارای بار مثبت کنار هم نگه می دارد.<br />
<br />
تعداد پروتون های هسته به لحاظ الکتریکی با تعداد مساوی الکترون هایی متوازن می شود که دور هسته می چرخند.خود اتم به لحاظ الکتریکی خنثی است، پس معمولا اتم های دیگر را جذب یا دفع نمی کند. اما وقتی اتم ها نزدیک هم باشند، الکترون های منفی هر اتم ممکن است گاهی به هسته مثبت اتم دیگر نزدیکتر باشند، که جاذبه خالصی را بین اتم ها بوجود می آورد. بدین سبب است که بعضی اتم ها با هم ترکیب می شوند و مولکول ها را به وجود می آورند.<br />
<br />
این واقعیت که الکترون ها یکدیگر را دفع می کنند پیامد های شگفت انگیزی دارد.مثلا، وقتی اتم های دست شما اتم های دیوار را می فشارد، دافعه الکتریکی مانع عبور دست شما از دیوار می شود.همین دافعه الکتریکی مانع فرو رفتن ما در کف جامد اتاق می شود.همینطور حس لامسه ما را بوجود می آورد.<ref name="multiple"> فیزیک مفهومی / تالیف پل جی. هیوئیت / مترجم منیژه رهبر / انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
<br/><br />
<br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
*[[%D8%B0%D8%B1%D8%A7%D8%AA%20%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AF%DB%8C|ذرات بنیادی]]<br />
*[[%D9%84%D9%BE%D8%AA%D9%88%D9%86|لپتون]]<br />
*[[%D9%81%D8%B1%D9%85%DB%8C%D9%88%D9%86|فرمیون]]<br />
*[[%D9%BE%D8%A7%D8%AF%20%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87|پاد ماده]]<br />
*[[%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%86|الکترون]]<br />
<br />
== منبع ==<br />
<br />
<references /><br />
<br />
[[Category:فیزیک]]</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A7%D8%AA%D9%85&diff=15245اتم2013-06-28T13:47:05Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>{{تکمیلی}}<br />
<br />
== فرضیه اتمی ==<br />
<br />
این فکر که ماده از اتم ها تشکیل شده است به زمان یونانیان قرن پنجم پیش از میلاد بر می گردد.پژوهشگران طبیعت آن عصر در این فکر بودند که ماده پیوسته است یا نه. می توان قطعه سنگی را به صورت سنگ ریزه درآورد و سنگ ریزه ها را به صورت ماسه.ماسه را می توان نرم تر کرد و سپس با ساییدن پودرش کرد. به نظر برخی یونانیان قرن پنجم پیش از میلاد کوچکترین بخش سنگ اتم بود که نمی شد دیگر آن را تقسیم کرد.ارسطو، مشهورترین فیلسوف یونان قدیم، با ایده اتم ها موافق نبود.اون در قرن چهارم پیش از میلاد به شاگردان خود می آموخت که ماده از ترکیب های مختلف چهار عنصر- خاک، باد، آتش و آب- شکل گرفته است.این دیدگاه منطقی به نظر می رسید زیرا در جهان اطراف ما ماده به یکی از چهار شکل جامد(خاک)، گاز(باد)، مایع(آب)، و حالت شعله(آتش) وجود دارد. یونانیان آتش را عامل تغییر به حساب می آوردند، زیرا سبب تغییر در موادی می شود که می سوزند. اندیشه های ارسطو درباره سرشت ماده بیش از 2000سال غالب بود.<br />
<br />
جان دالتون، هواشناس انگلیسی و معلم مدرسه،در اوایل قرن نوزدهم ایده اتم را حیاتی دوباره بخشید.او با طرح این موضوع که همه مواد از اتم ها ساخته شده اند با موفقیت سرشت واکنش های شیمیایی را توجیه کرد. با این همه، در این زمان او و دیگران دلیل روشنی برای وجود اتم ها در دست نداشتند. سپس در سال 1827، رابرت براون، گیاه شناس اسکاتلندی، متوجه چیز بسیار عجیبی در میکروسکوپ خود شد. او مشغول بررسی دانه های گرده معلق در آب بود که متوجه شد دانه ها مدام حرکت می کنند و این سو و آن سو می جهند. ابتدا فکر می کرد که این دانه ها نوعی از حیات متحرکند، اما بعدا دریافت که ذرات گرد و غبار و دوده معلق در آب نیز همین حرکت را دارند. این جنبش دائمی ذرات- که اکنون حرکت براونی خوانده می شود- ناشی از برخورد ذره های مرئی و اتم های نامرئی است.اتم ها به واسطه بسیار کوچ ک بودن نامرئی اند. براون گرچه نمیتوانست اتم ها را ببیند، می توانست تاثیر آنها را بر ذرات مشاهده کند.درست مثل اینکه تماشاچیان فوتبال حاضر در ورزشگاه توپ بسیار عظیمی را به این سو و آن سو پرتاب کنند. از هواپیمایی که در ارتفاع زیاد پرواز می کند مردم را نمی بینید زیرا از توپ عظیع قابل رویت بسیار کوچکترند. ذرات گرده ای که براون مشاهده کرد از این رو حرکت می کردند که اتم های تشکیل دهنده آب اطرافشان(در واقع، ترکیب های اتمی که مولکول نامیدیم) دائما آنها را تکان می دادند.<br />
<br />
آلبرت اینشتین در سال 1905، یعنی همان سال اعلام نظریه نسبیت خاص، همه این موارد را توضیح داد. تا زمان توجیه اینشتین- که یافتن جرم اتم ها را امکان پذیر ساخت- بسیاری از فیزیکدانان برجسته درباره وجود اتم ها تردید داشتند.بنابراین، می بینیم که واقعیت وجود اتم ها تا اوایل قرن بیستم تثبیت نشده بود. ریچارد فاینمن، فیزیکدان آمریکایی، در سال 1963 با این اظهار نظر بر اهمیت اتم ها تاکید کرد، اگر فاجعه ای باعث از بین رفتن همه معلومات علمی شود و فقط یک جمله را بتوان به موجودات نسل بعد منتقل کرد، کوتاهترین گزاره حاوی بیشترین اطلاعات به صورت زیر خواهد بود: "همه چیز از اتم ها ساخته شده است، ذرات ریزی که دائم حرکت می کنند، هنگامی که فاصله بین انها کم باشد یکدیگر را جذب می کنند، اما اگر بخواهیم آنها را به هم بفشاریم یکدیگر را دفع خواهند کرد". همه مواد- کفش، کشتی، کلم، و پادشاهان و هر چیزی که فکرش را بکنید- از اتم ها ساخته شده اند. این فرضیه اتمی است، که اکنون مبنای اصلی تمام علوم است.<ref name="multiple"> فیزیک مفهومی / تالیف پل جی. هیوئیت / مترجم منیژه رهبر / انتشارات فاطمی </ref> <br />
<br />
== ویژگی های اتم ==<br />
<br />
''اتم ها، اجزای اصلی ماده، به طور شگفت آوری ریزند''. یک اتم همانقدر کوچک تر از شماست که ستاره ای با اندازه متوسط از شما بزرگتر است. یک راه بیان این مطلب آن است که بگوییم ما حد وسط اتم ها و ستگارانیم.تعداد اتم ها بسیار زیاد است. تقریبا حدود 100,000,000,000,000,000,000,000 اتم در هر گرم آب(یک چکه) وجود دارد. با نماد گذاری علمی یعنی 10<sup>23</sup> اتم.عدد10<sup>23</sup> بسیار بزرگ است، بیش از تمام قطره های آب موجود در دریاچه ها و رودخانه های جهان. بنابراین تعداد اتم های موجود در هر چکه آب بیش از قطره های آب دریاچه ها و رودخانه هاست.در جو زمین حدود 10<sup>22</sup> اتم در هر لیتر هوا وجود دارد.طُرفه آنکه، حجم جو زمین هم حدود10<sup>22</sup> لیتر هواست. تعداد اتم های موجود در هر لیتر هوا و حجم هوای موجود در جو اعدادی بی نهایت بزرگند. اتم ها به قدری کوچک و تعداد آنان به اندازه ای زیاد است که تعداد اتم های موجود در ریه های شما در هر لحظه به اندازه تعداد دم های هوایی است که در جو زمین وجود دارد.<br />
<br />
''اتم ها این سو و آن سو می روند''. اتم ها دائم در حرکتند. آنها از محلی به محل دیگر می روند. آهنگ مهاجرت در اجسام جامد کند است؛ این اهنگ در مایعات تند تر و در گازها از همه بیشتر است. مثلا، چند قطره رنگ غذا در لیوان آب به سرعت در سراسر لیوان پخش می شود.این موضوع برای لیوانی پر از رنگ غذا که در اقیانوس ریخته شود نیز صادق است. این رنگ به اطراف پخش می شود و بعدا می توان آن را در هر بخش از اقیانوس های جهان یافت.<br />
<br />
اتم ها و مولکول ها در جو بسیار سریعتر از اقیانوس پخش می شوند. اتم ها و مولکول ها در هوا با سرعتی ده برابر سرعت صوت این سو و آن سو می روند. آنها به سرعت پخش می شوند، بنابراین اکسیژن اطراف شما شاید چند روز پیش در آن سوی کشور بوده است.<br />
<br />
''اتم ها جاودانه اند.'' سن بسیاری از اتم های موجود در بدن شما تقریبا به اندازه سن خود عالم است. مثلا، وقتی نفس می کشید، فقط تعداد کمی از اتم هایی که فرو برده اید از راه بازدم خارج می شوند.بقیه اتم ها وارد بدن شما می شوند و بخشی از وجودتان را تشکیل می دهند، سپس به راه های مختلفی از بدنتان خارج می شوند. شما "صاحب" اتم هایی نیستید که بدنتان را تشکیل می دهند، بلکه انها را قرض می گیرید.همه ما در دریایی از اتم های همانند شریکیم، این اتم ها تا ابد به درون و بیرون ما مهاجرت می کنند.بنابراین، شاید برخی از اتم هایی که بینی شما را می خاراند، دیروز بخشی از گوش همسایه شما بوده است! اغلب مردم می دانند که ما از اتم های مختلف ساخته شده ایم.اما چیزی که بسیاری از افراد نمی دانند این است که ما از اتم های یکسانی ساخته شده ایم- یعنی اتم هایی که هنگام دم و بازدم ما و هنگامی که عرق ما تبخیر می شود چرخه فردی به فرد دیگر را طی می کنند. ما اتم ها را در مقیاسی عظیم بازیافت می کنیم. پس، خاستگاه اتم های سبک به مبدا عالم بر می گردد، و بیشتر اتم های سنگین از خورشید و زمین پیرترند. اتم هایی در بدن شما وجود دارد که از اولین دقایق خلقت وجود داشته اند، و در سراسر عالم به صورت های بیشمار، بی جان و جاندار، واچرخانده شده اند.<ref name="multiple"> فیزیک مفهومی / تالیف پل جی. هیوئیت / مترجم منیژه رهبر / انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
*[[%D8%B0%D8%B1%D8%A7%D8%AA%20%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AF%DB%8C|ذرات بنیادی]]<br />
*[[%D9%84%D9%BE%D8%AA%D9%88%D9%86|لپتون]]<br />
*[[%D9%81%D8%B1%D9%85%DB%8C%D9%88%D9%86|فرمیون]]<br />
*[[%D9%BE%D8%A7%D8%AF%20%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87|پاد ماده]]<br />
*[[%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%86|الکترون]]<br />
<br />
== منبع ==<br />
<references /><br />
[[Category:فیزیک]]</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A7%D8%AA%D9%85&diff=15244اتم2013-06-28T13:40:40Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>{{تکمیلی}}<br />
<br />
== فرضیه اتمی ==<br />
<br />
این فکر که ماده از اتم ها تشکیل شده است به زمان یونانیان قرن پنجم پیش از میلاد بر می گردد.پژوهشگران طبیعت آن عصر در این فکر بودند که ماده پیوسته است یا نه. می توان قطعه سنگی را به صورت سنگ ریزه درآورد و سنگ ریزه ها را به صورت ماسه.ماسه را می توان نرم تر کرد و سپس با ساییدن پودرش کرد. به نظر برخی یونانیان قرن پنجم پیش از میلاد کوچکترین بخش سنگ اتم بود که نمی شد دیگر آن را تقسیم کرد.ارسطو، مشهورترین فیلسوف یونان قدیم، با ایده اتم ها موافق نبود.اون در قرن چهارم پیش از میلاد به شاگردان خود می آموخت که ماده از ترکیب های مختلف چهار عنصر- خاک، باد، آتش و آب- شکل گرفته است.این دیدگاه منطقی به نظر می رسید زیرا در جهان اطراف ما ماده به یکی از چهار شکل جامد(خاک)، گاز(باد)، مایع(آب)، و حالت شعله(آتش) وجود دارد. یونانیان آتش را عامل تغییر به حساب می آوردند، زیرا سبب تغییر در موادی می شود که می سوزند. اندیشه های ارسطو درباره سرشت ماده بیش از 2000سال غالب بود.<br />
<br />
جان دالتون، هواشناس انگلیسی و معلم مدرسه،در اوایل قرن نوزدهم ایده اتم را حیاتی دوباره بخشید.او با طرح این موضوع که همه مواد از اتم ها ساخته شده اند با موفقیت سرشت واکنش های شیمیایی را توجیه کرد. با این همه، در این زمان او و دیگران دلیل روشنی برای وجود اتم ها در دست نداشتند. سپس در سال 1827، رابرت براون، گیاه شناس اسکاتلندی، متوجه چیز بسیار عجیبی در میکروسکوپ خود شد. او مشغول بررسی دانه های گرده معلق در آب بود که متوجه شد دانه ها مدام حرکت می کنند و این سو و آن سو می جهند. ابتدا فکر می کرد که این دانه ها نوعی از حیات متحرکند، اما بعدا دریافت که ذرات گرد و غبار و دوده معلق در آب نیز همین حرکت را دارند. این جنبش دائمی ذرات- که اکنون حرکت براونی خوانده می شود- ناشی از برخورد ذره های مرئی و اتم های نامرئی است.اتم ها به واسطه بسیار کوچ ک بودن نامرئی اند. براون گرچه نمیتوانست اتم ها را ببیند، می توانست تاثیر آنها را بر ذرات مشاهده کند.درست مثل اینکه تماشاچیان فوتبال حاضر در ورزشگاه توپ بسیار عظیمی را به این سو و آن سو پرتاب کنند. از هواپیمایی که در ارتفاع زیاد پرواز می کند مردم را نمی بینید زیرا از توپ عظیع قابل رویت بسیار کوچکترند. ذرات گرده ای که براون مشاهده کرد از این رو حرکت می کردند که اتم های تشکیل دهنده آب اطرافشان(در واقع، ترکیب های اتمی که مولکول نامیدیم) دائما آنها را تکان می دادند.<br />
<br />
آلبرت اینشتین در سال 1905، یعنی همان سال اعلام نظریه نسبیت خاص، همه این موارد را توضیح داد. تا زمان توجیه اینشتین- که یافتن جرم اتم ها را امکان پذیر ساخت- بسیاری از فیزیکدانان برجسته درباره وجود اتم ها تردید داشتند.بنابراین، می بینیم که واقعیت وجود اتم ها تا اوایل قرن بیستم تثبیت نشده بود. ریچارد فاینمن، فیزیکدان آمریکایی، در سال 1963 با این اظهار نظر بر اهمیت اتم ها تاکید کرد، اگر فاجعه ای باعث از بین رفتن همه معلومات علمی شود و فقط یک جمله را بتوان به موجودات نسل بعد منتقل کرد، کوتاهترین گزاره حاوی بیشترین اطلاعات به صورت زیر خواهد بود: "همه چیز از اتم ها ساخته شده است، ذرات ریزی که دائم حرکت می کنند، هنگامی که فاصله بین انها کم باشد یکدیگر را جذب می کنند، اما اگر بخواهیم آنها را به هم بفشاریم یکدیگر را دفع خواهند کرد". همه مواد- کفش، کشتی، کلم، و پادشاهان و هر چیزی که فکرش را بکنید- از اتم ها ساخته شده اند. این فرضیه اتمی است، که اکنون مبنای اصلی تمام علوم است.<br />
<br />
== ویژگی های اتم ==<br />
<br />
''اتم ها، اجزای اصلی ماده، به طور شگفت آوری ریزند''. یک اتم همانقدر کوچک تر از شماست که ستاره ای با اندازه متوسط از شما بزرگتر است. یک راه بیان این مطلب آن است که بگوییم ما حد وسط اتم ها و ستگارانیم.تعداد اتم ها بسیار زیاد است. تقریبا حدود 100,000,000,000,000,000,000,000 اتم در هر گرم آب(یک چکه) وجود دارد. با نماد گذاری علمی یعنی 10<sup>23</sup> اتم.عدد10<sup>23</sup> بسیار بزرگ است، بیش از تمام قطره های آب موجود در دریاچه ها و رودخانه های جهان. بنابراین تعداد اتم های موجود در هر چکه آب بیش از قطره های آب دریاچه ها و رودخانه هاست.در جو زمین حدود 10<sup>22</sup> اتم در هر لیتر هوا وجود دارد.طُرفه آنکه، حجم جو زمین هم حدود10<sup>22</sup> لیتر هواست. تعداد اتم های موجود در هر لیتر هوا و حجم هوای موجود در جو اعدادی بی نهایت بزرگند. اتم ها به قدری کوچک و تعداد آنان به اندازه ای زیاد است که تعداد اتم های موجود در ریه های شما در هر لحظه به اندازه تعداد دم های هوایی است که در جو زمین وجود دارد.<br />
<br />
''اتم ها این سو و آن سو می روند''. اتم ها دائم در حرکتند. آنها از محلی به محل دیگر می روند. آهنگ مهاجرت در اجسام جامد کند است؛ این اهنگ در مایعات تند تر و در گازها از همه بیشتر است. مثلا، چند قطره رنگ غذا در لیوان آب به سرعت در سراسر لیوان پخش می شود.این موضوع برای لیوانی پر از رنگ غذا که در اقیانوس ریخته شود نیز صادق است. این رنگ به اطراف پخش می شود و بعدا می توان آن را در هر بخش از اقیانوس های جهان یافت.<br />
<br />
اتم ها و مولکول ها در جو بسیار سریعتر از اقیانوس پخش می شوند. اتم ها و مولکول ها در هوا با سرعتی ده برابر سرعت صوت این سو و آن سو می روند. آنها به سرعت پخش می شوند، بنابراین اکسیژن اطراف شما شاید چند روز پیش در آن سوی کشور بوده است.<br />
<br />
''اتم ها جاودانه اند.'' سن بسیاری از اتم های موجود در بدن شما تقریبا به اندازه سن خود عالم است. مثلا، وقتی نفس می کشید، فقط تعداد کمی از اتم هایی که فرو برده اید از راه بازدم خارج می شوند.بقیه اتم ها وارد بدن شما می شوند و بخشی از وجودتان را تشکیل می دهند، سپس به راه های مختلفی از بدنتان خارج می شوند. شما "صاحب" اتم هایی نیستید که بدنتان را تشکیل می دهند، بلکه انها را قرض می گیرید.همه ما در دریایی از اتم های همانند شریکیم، این اتم ها تا ابد به درون و بیرون ما مهاجرت می کنند.بنابراین، شاید برخی از اتم هایی که بینی شما را می خاراند، دیروز بخشی از گوش همسایه شما بوده است! اغلب مردم می دانند که ما از اتم های مختلف ساخته شده ایم.اما چیزی که بسیاری از افراد نمی دانند این است که ما از اتم های یکسانی ساخته شده ایم- یعنی اتم هایی که هنگام دم و بازدم ما و هنگامی که عرق ما تبخیر می شود چرخه فردی به فرد دیگر را طی می کنند. ما اتم ها را در مقیاسی عظیم بازیافت می کنیم. پس، خاستگاه اتم های سبک به مبدا عالم بر می گردد، و بیشتر اتم های سنگین از خورشید و زمین پیرترند. اتم هایی در بدن شما وجود دارد که از اولین دقایق خلقت وجود داشته اند، و در سراسر عالم به صورت های بیشمار، بی جان و جاندار، واچرخانده شده اند.<br />
<br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
*[[%D8%B0%D8%B1%D8%A7%D8%AA%20%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AF%DB%8C|ذرات بنیادی]]<br />
*[[%D9%84%D9%BE%D8%AA%D9%88%D9%86|لپتون]]<br />
*[[%D9%81%D8%B1%D9%85%DB%8C%D9%88%D9%86|فرمیون]]<br />
*[[%D9%BE%D8%A7%D8%AF%20%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87|پاد ماده]]<br />
*[[%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%86|الکترون]]<br />
<br />
== منبع ==<br />
<br />
[[Category:فیزیک]]</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A7%D8%AA%D9%85&diff=15243اتم2013-06-28T13:35:42Z<p>آسمون: جایگزینی صفحه با '{{تکمیلی}}
رده:فیزیک
== جستاره ای دیگر ==
* ذرات بنیادی
* لپتون
* فرمیون
* پاد ماده
* [[ا...'</p>
<hr />
<div>{{تکمیلی}}<br />
[[رده:فیزیک]]<br />
<br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
* [[ذرات بنیادی]]<br />
* [[لپتون]]<br />
* [[فرمیون]]<br />
* [[پاد ماده]]<br />
* [[الکترون]]<br />
== منبع ==</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A7%D8%B3%D9%BE%DB%8C%D9%86&diff=15123اسپین2013-06-13T10:06:13Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>[[پرونده:Quantum projection of S onto z for spin half particles.PNG|left]]<br />
<br />
<br />
اسپین (انگلیسی: Spin)، از خاصیتهای بنیادی ذرات زیراتمی است که معادل کلاسیک ندارد و یک خاصیت کوانتومی بشمار میآید. نزدیکترین خاصیت کلاسیک به اسپین [[اندازه حرکت زاویه ای]] است. در مکانیک کوانتوم عملگر اسپین درست از همان قانون جابجایی عملگر اندازهحرکت زاویهای پیروی میکند. <br />
<br />
همانطور که ذرههای بنیادی [[جرم]] و بار متفاوت دارند اسپین متفاوت نیز دارند. اسپین یک ذره میتواند صفر یا هرعدد صحیح و نیمصحیح بزرگتر از صفر باشد یعنی ۱/۲ یا ۱ یا ۳/۲ و الی آخر. مثلاً اسپین [[الکترون]] ۱/۲ و اسپین [[فوتون]] ۱ و اسپین [[گراویتون]] ۲ است. به ذراتی که اسپین نیمصحیح دارند اصطلاحاً [[فرمیون]] و به ذراتی که اسپین صحیح دارند [[بوزون]] میگویند. ثابت میشود که فرمیونها و بوزونها از قوانین آماری متفاوتی پیروی میکنند. که به اولی [[آمار فرمی-دیراک]] و به دومی [[آمار بوز-اینشتین]] میگویند.<br />
<br />
<br />
<br />
== تائید تجربی اسپین الکترون==<br />
<br />
از آن جا که کره مفروض باردار (یعنی الکترون) دارای حرکت است، لذا حرکت چرخشی آن معادل حلقه جریانی است که گشتاور مغناطیسی خاص خود را نیز دارد. اگر واقعا چنین گشتاور مغناطیسیی وجود داشته باشد، باید با میدان برهمکنش داشته و انرژی برهمکنشی نظیر این گشتاور مغناطیسی وجود داشته باشد. این اثرها غیر از برهمکنش گشتاور مغناطیسی[[ مدار]]ی با میدان مغناطیسی خارجی است.<br />
<br />
بنابراین باید جابجایی در ترازهای انرژی اتمها و نیز در [[طول موج]] خطوط طیفی که از اتمها گسیل میشود، ظاهر شود که مربوط به اسپین الکترون باشد. در[[ طیف سنج]] های دقیق چنین جابجائیهایی دیده شدهاند. این نوع آزمایشها و نیز شواهد تجربی دیگر نشان میدهند که [[الکترون]] ، [[تکانه زاویه ای]] و گشتاور مغناطیسی دارد که به حرکت آن بر مدار پیرامون هسته مربوط نبوده، بلکه به ذات ذره مربوط است.<br />
<br />
== ویژگیهای اندازه حرکت زاویهای اسپینی==<br />
<br />
<br />
[[تکانه زاویه ای]] یا اندازه حرکت زاویهای اسپینی الکترون را با S نشان میدهند. مانند اندازه حرکت زاویهای مداری ، این کمیت نیز کوانتیده است. بنابراین در میدان مغناطیسی ، S هر جهتی را اختیار نمیکند و فقط مجاز است در جهتهایی قرار گیرد که مولفه آن در امتداد میدان مغناطیسی (اگر میدان مغناطیسی در جهت z فرض شود) ، مضرب 2/1 از ћ باشد. یعنی:<br />
<br />
<br />
[[پرونده:1aba8dff8cc841f83da044e8178e26a9.png||وسط|]]<br />
<br />
تفاوت بارز مولفه''' S_z''' با مولفه''' z''' انداه حرکت زاویهای مداری، در این است که اندازه حرکت زاویهای مداری برخلاف''' S_z''' مضرب صحیحی از''' ћ''' است.<br />
<br />
== اسپین الکترون در مکانیک کوانتومی==<br />
[[پرونده:Spin-spiral-yb.gif||چپ|قاب]]<br />
<br />
در [[مکانیک کوانتومی]] که تابع موج جانشین [[مدار]]های بوهر میشود، ارائه تصویری از چرخش الکترون غیر ممکن است. اگر توابع موج [[الکترون]] را مانند تودههای ابری تصور کنیم که پیرامون هسته قرار گرفتهاند، میتوان تعداد بیشماری پیکان بسیار کوچک را در نظر مجسم کرد که در درون توده ابری پراکندهاند و همگی در یک راستا ،''' z+''' یا '''z-''' ، امتداد دارند. البته آنچه گفته شد یک تصور خیالی است و امیدی به دیدن ساختار اتمی وجود ندارد. چون ابعاد آن هزاران مرتبه از طول موجهای نور کوچکتر است. همچنین برهمکنش فوتونها با اتم، ساختاری را که دیدن آن مورد نظر است، بشدت تغییر میدهد.<br />
<br />
در هر حال، مفهوم اسپین الکترون با آزمایشهای متعدد تجربی مورد تائید قرار گرفته است و در مکانیک کوانتومی برای مشخص کردن عدد کوانتومی جدید به نام عدد کوانتومی اسپینی الکترون در نظر گرفته میشود. همان گونه که اشاره کردیم، این عدد کوانتومی فقط میتواند مقادیر''' \pm 1/2''' را به خود بگیرد. <br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
== ساختار ریز==<br />
<br />
شکافت تراز انرژی در اثر[[ گشتاور مغناطیسی]] اسپین الکترون در نبود میدان خارجی را جفت شدگی اسپین مدار مینامند. چون اسپین الکترون با میدان مغناطیسی ناشی از اندازه حرکت زاویهای مداری (حرکت الکترون پیرامون هسته) برهمکنش میکند. در مکانیک کوانتومی با استفاده از حل معادله شرودینگر مقدار این شکافتگی را میتوان تعیین نمود. شکافتگیهایی را که از این نوع بر همکنش مغناطیسی در خطوط [[طیف]] مربوط به اتمهای مختلف ایجاد میشوند، در مجموع ساختار ریز میگویند.<br />
<br />
البته شکافتگیهای به مراتب کوچکتر دیگری نیز وجود دارند که حاصل برهمکنش گشتاور مغناطیسی هسته با تکانه زاویهای مداری و اسپین الکترون هستند و ساختار فوق ریز نام دارد. <br />
<br />
<br />
[[رده:فیزیک]]<br />
<br />
== جستاره ای دیگر ==<br />
* [[مکانیک کوانتومی]]<br />
* [[الکترون]]<br />
* [[تکانه زاویه ای]]<br />
== منبع ==<br />
*ویکی پدیا فارسی[http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D9%BE%DB%8C%D9%86 ]<br />
<br />
*دانشنامه رشد نوجوان[http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A7%D8%B3%D9%BE%DB%8C%D9%86+%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%86&SSOReturnPage=Check]</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%87%D9%85_%D8%A7%D8%B1%D8%B2%DB%8C_%D8%AC%D8%B1%D9%85-%D8%A7%D9%86%D8%B1%DA%98%DB%8C&diff=14990هم ارزی جرم-انرژی2013-05-29T15:47:17Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>{{تکمیلی}} <br />
[[%D8%A2%D9%84%D8%A8%D8%B1%D8%AA%20%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%B4%D8%AA%DB%8C%D9%86|انیشتین]] نه تنها فضا و [[%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86|زمان]]، بلکه [[%D8%AC%D8%B1%D9%85|جرم]] و [[%D8%A7%D9%86%D8%B1%DA%98%DB%8C|انرژی]] را نیز به هم مرتبط ساخت. قطعه ای از ماده، حتی در حال سکون که با هیچ چیز دیگر برهم کنش ندارد، دارای انرژی هستی است. این انرژی را '''انرژی سکون''' می نامند.انشتین نتیجه گرفت که تولید جرم به انرژی نیاز دارد و هنگام نابودی [[%D8%AC%D8%B1%D9%85|جرم]]، انرژی آزاد می شود. مقدار انرژی E مربوط به جرمm مشهورترین معادله قرن بیستم است:<br />
<br />
[[File:Ham arzi.gif|center|alt=Ham arzi.gif]]<br />
<br />
<br/>[[File:Ham arzi2.gif|RTENOTITLE]]ضریب تبدیل یکاهای انرژی به یکاهای جرم است.به علت اندازه بزرگ c، جرم اندک نظیر مقدار زیادی انرژی است.<br />
<br />
با توجه به هم ارزی جرم-انرژی انشتین، [[File:Ham arzi.gif|RTENOTITLE]]، جرم را می توان انرژی منجمد در نظر گرفت.[[%D8%AC%D8%B1%D9%85|جرم]] مثل یک باتری انبارشی درجه یک است . جرم، مقادیر بسیار زیادی، انرژی ذخیره می کند که این انرژی می تواند هنگام کاهش جرم آزاد شود. اگر قرار بود 238 آجر را روی هم تلنبار کنید، جرم آن برابر مجموع جرم تک تک آجرها می شد.در سطح هسته ای، وضعیت فرق می کند.جرم هسته صرفا جرم تک تک نوکلئون های تشکیل دهنده آن نیست. کاری را در نظر بگیرید که برای جدا کردن نوکلئون از هسته [[%D8%A7%D8%AA%D9%85|اتم]] لازم است.<br />
<br />
کار که روشی برای انتقال انرژی است، از حاصل ضرب [[%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88|نیرو]] در فاصله بدست می آید.فرض کنید بتوان وارد هسته<sup>238</sup>U شد و با نیرویی بیش از [[%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88|نیرو]]ی جاذبه ای هسته ای، نوکلئونی را از آن جدا ساخت. این عمل به کار بسیار زیادی نیاز دارد. سپس این فرایند را تکرار کنید تا 238 نوکلئون ساکن و کاملا جدا از هم بدست آید. کاری که انجام داده اید چه شده است؟ شما کار خود را با هسته ای ساکن و حاوی 238 ذره آغاز کردید و به 238 ذره ساکن رسیدید. کار انجام شده باید در جایی به صورت [[%D8%A7%D9%86%D8%B1%DA%98%DB%8C|انرژی]] اضافی نمایان شود. این کار به صورت انرژی جرم ظاهر می شود. مجموع جرم نوکلئون های جدا شده بیش از جرم هسته اولیه است، و جرم اضافی ضرب در مربع [[%D8%B3%D8%B1%D8%B9%D8%AA%20%D9%86%D9%88%D8%B1|سرعت نور]]، درست برابر انرژی ورودی شما می شود: [[File:Hamarzi3.gif|RTENOTITLE]]<br />
<br />
یک راه تفسیر این تغییر جرم آن است که بگوییم متوسط جرم هر نوکلئون درون هسته کمتر از نوکلئون بیرون آن است. کمتر بودن این جرم به نوع هسته بستگی دارد.اختلاف جرم تابع "انرژی بستگی" هسته است.برای اورانیوم، اختلاف جرم حدود 0.7 درصد،یا 7هزارم است.کاهش 0.7 درصدی جرم نوکلئون در اتم اورانیوم انرژی بستگی هسته- یعنی مقدار کار لازم برای جدا کردن اجزای آن – را نشان می دهد.<ref> فیزیک مفهومی/ پل جی.هیوئیت / مترجم منیژه رهبر / انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
<br/><br />
<br />
== منبع ==<br />
<br />
<references /><br />
<br />
[[Category:فیزیک]]</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%87%D9%85_%D8%A7%D8%B1%D8%B2%DB%8C_%D8%AC%D8%B1%D9%85-%D8%A7%D9%86%D8%B1%DA%98%DB%8C&diff=14989هم ارزی جرم-انرژی2013-05-29T15:46:50Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>{{تکمیلی}} [[%D8%A2%D9%84%D8%A8%D8%B1%D8%AA%20%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%B4%D8%AA%DB%8C%D9%86|انیشتین]] نه تنها فضا و [[%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86|زمان]]، بلکه [[%D8%AC%D8%B1%D9%85|جرم]] و [[%D8%A7%D9%86%D8%B1%DA%98%DB%8C|انرژی]] را نیز به هم مرتبط ساخت. قطعه ای از ماده، حتی در حال سکون که با هیچ چیز دیگر برهم کنش ندارد، دارای انرژی هستی است. این انرژی را '''انرژی سکون''' می نامند.انشتین نتیجه گرفت که تولید جرم به انرژی نیاز دارد و هنگام نابودی [[%D8%AC%D8%B1%D9%85|جرم]]، انرژی آزاد می شود. مقدار انرژی E مربوط به جرمm مشهورترین معادله قرن بیستم است:<br />
<br />
[[File:Ham arzi.gif|center|alt=Ham arzi.gif]]<br />
<br />
<br/>[[File:Ham arzi2.gif|RTENOTITLE]]ضریب تبدیل یکاهای انرژی به یکاهای جرم است.به علت اندازه بزرگ c، جرم اندک نظیر مقدار زیادی انرژی است.<br />
<br />
با توجه به هم ارزی جرم-انرژی انشتین، [[File:Ham arzi.gif|RTENOTITLE]]، جرم را می توان انرژی منجمد در نظر گرفت.[[%D8%AC%D8%B1%D9%85|جرم]] مثل یک باتری انبارشی درجه یک است . جرم، مقادیر بسیار زیادی، انرژی ذخیره می کند که این انرژی می تواند هنگام کاهش جرم آزاد شود. اگر قرار بود 238 آجر را روی هم تلنبار کنید، جرم آن برابر مجموع جرم تک تک آجرها می شد.در سطح هسته ای، وضعیت فرق می کند.جرم هسته صرفا جرم تک تک نوکلئون های تشکیل دهنده آن نیست. کاری را در نظر بگیرید که برای جدا کردن نوکلئون از هسته [[%D8%A7%D8%AA%D9%85|اتم]] لازم است.<br />
<br />
کار که روشی برای انتقال انرژی است، از حاصل ضرب [[%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88|نیرو]] در فاصله بدست می آید.فرض کنید بتوان وارد هسته<sup>238</sup>U شد و با نیرویی بیش از [[%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88|نیرو]]ی جاذبه ای هسته ای، نوکلئونی را از آن جدا ساخت. این عمل به کار بسیار زیادی نیاز دارد. سپس این فرایند را تکرار کنید تا 238 نوکلئون ساکن و کاملا جدا از هم بدست آید. کاری که انجام داده اید چه شده است؟ شما کار خود را با هسته ای ساکن و حاوی 238 ذره آغاز کردید و به 238 ذره ساکن رسیدید. کار انجام شده باید در جایی به صورت [[%D8%A7%D9%86%D8%B1%DA%98%DB%8C|انرژی]] اضافی نمایان شود. این کار به صورت انرژی جرم ظاهر می شود. مجموع جرم نوکلئون های جدا شده بیش از جرم هسته اولیه است، و جرم اضافی ضرب در مربع [[%D8%B3%D8%B1%D8%B9%D8%AA%20%D9%86%D9%88%D8%B1|سرعت نور]]، درست برابر انرژی ورودی شما می شود: [[File:Hamarzi3.gif|RTENOTITLE]]<br />
<br />
یک راه تفسیر این تغییر جرم آن است که بگوییم متوسط جرم هر نوکلئون درون هسته کمتر از نوکلئون بیرون آن است. کمتر بودن این جرم به نوع هسته بستگی دارد.اختلاف جرم تابع "انرژی بستگی" هسته است.برای اورانیوم، اختلاف جرم حدود 0.7 درصد،یا 7هزارم است.کاهش 0.7 درصدی جرم نوکلئون در اتم اورانیوم انرژی بستگی هسته- یعنی مقدار کار لازم برای جدا کردن اجزای آن – را نشان می دهد.<ref> فیزیک مفهومی/ پل جی.هیوئیت / مترجم منیژه رهبر / انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
<br/><br />
<br />
== منبع ==<br />
<br />
<references /><br />
<br />
[[Category:فیزیک]]</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%87%D9%85_%D8%A7%D8%B1%D8%B2%DB%8C_%D8%AC%D8%B1%D9%85-%D8%A7%D9%86%D8%B1%DA%98%DB%8C&diff=14988هم ارزی جرم-انرژی2013-05-29T15:45:24Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>{{تکمیلی}}<br />
[[آلبرت اینشتین|انیشتین]] نه تنها فضا و [[زمان]]، بلکه [[جرم]] و [[انرژی]] را نیز به هم مرتبط ساخت. قطعه ای از ماده، حتی در حال سکون که با هیچ چیز دیگر برهم کنش ندارد، دارای انرژی هستی است. این انرژی را '''انرژی سکون''' می نامند.انشتین نتیجه گرفت که تولید جرم به انرژی نیاز دارد و هنگام نابودی [[جرم]]، انرژی آزاد می شود. مقدار انرژی E مربوط به جرمm مشهورترین معادله قرن بیستم است:<br />
<br />
[[پرونده:Ham_arzi.gif|وسط]]<br />
<br />
<br />
[[پرونده:Ham_arzi2.gif]]ضریب تبدیل یکاهای انرژی به یکاهای جرم است.به علت اندازه بزرگ c، جرم اندک نظیر مقدار زیادی انرژی است.<br />
<br />
با توجه به هم ارزی جرم-انرژی انشتین، [[پرونده:Ham_arzi.gif]]، جرم را می توان انرژی منجمد در نظر گرفت.[[جرم]] مثل یک باتری انبارشی درجه یک است . جرم، مقادیر بسیار زیادی، انرژی ذخیره می کند که این انرژی می تواند هنگام کاهش جرم آزاد شود. اگر قرار بود 238 آجر را روی هم تلنبار کنید، جرم آن برابر مجموع جرم تک تک آجرها می شد.در سطح هسته ای، وضعیت فرق می کند.جرم هسته صرفا جرم تک تک نوکلئون های تشکیل دهنده آن نیست. کاری را در نظر بگیرید که برای جدا کردن نوکلئون از هسته [[اتم]] لازم است.<br />
<br />
کار که روشی برای انتقال انرژی است، از حاصل ضرب [[نیرو]] در فاصله بدست می آید.فرض کنید بتوان وارد هسته238U شد و با نیرویی بیش از [[نیرو]]ی جاذبه ای هسته ای، نوکلئونی را از آن جدا ساخت. این عمل به کار بسیار زیادی نیاز دارد. سپس این فرایند را تکرار کنید تا 238 نوکلئون ساکن و کاملا جدا از هم بدست آید. کاری که انجام داده اید چه شده است؟ شما کار خود را با هسته ای ساکن و حاوی 238 ذره آغاز کردید و به 238 ذره ساکن رسیدید. کار انجام شده باید در جایی به صورت [[انرژی]] اضافی نمایان شود. این کار به صورت انرژی جرم ظاهر می شود. مجموع جرم نوکلئون های جدا شده بیش از جرم هسته اولیه است، و جرم اضافی ضرب در مربع [[سرعت نور]]، درست برابر انرژی ورودی شما می شود: <br />
[[پرونده:Hamarzi3.gif]]<br />
<br />
یک راه تفسیر این تغییر جرم آن است که بگوییم متوسط جرم هر نوکلئون درون هسته کمتر از نوکلئون بیرون آن است. کمتر بودن این جرم به نوع هسته بستگی دارد.اختلاف جرم تابع "انرژی بستگی" هسته است.برای اورانیوم، اختلاف جرم حدود 0.7 درصد،یا 7هزارم است.کاهش 0.7 درصدی جرم نوکلئون در اتم اورانیوم انرژی بستگی هسته- یعنی مقدار کار لازم برای جدا کردن اجزای آن – را نشان می دهد.<ref> فیزیک مفهومی/ پل جی.هیوئیت / مترجم منیژه رهبر / انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
<br />
== منبع ==<br />
<references/><br />
<br />
[[رده:فیزیک]]</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%87%D9%85_%D8%A7%D8%B1%D8%B2%DB%8C_%D8%AC%D8%B1%D9%85-%D8%A7%D9%86%D8%B1%DA%98%DB%8C&diff=14962هم ارزی جرم-انرژی2013-05-28T14:20:43Z<p>آسمون: صفحهای جدید حاوی '{{تکمیلی}} انیشتین نه تنها فضا و زمان، بلکه جرم و انرژی را نیز به هم مرتبط ساخت. قط...' ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>{{تکمیلی}}<br />
انیشتین نه تنها فضا و زمان، بلکه جرم و انرژی را نیز به هم مرتبط ساخت. قطعه ای از ماده، حتی در حال سکون که با هیچ چیز دیگر برهم کنش ندارد، دارای انرژی هستی است. این انرژی را انرژی سکون می نامند.انشتین نتیجه گرفت که تولید جرم به انرژی نیاز دارد و هنگام نابودی جرم، انرژی آزاد می شود. مقدار انرژی E مربوط به جرمm مشهورترین معادله قرن بیستم است:<br />
<br />
[[پرونده:Ham_arzi.gif|وسط]]<br />
<br />
<br />
[[پرونده:Ham_arzi2.gif]]ضریب تبدیل یکاهای انرژی به یکاهای جرم است.به علت اندازه بزرگ c، جرم اندک نظیر مقدار زیادی انرژی است.<br />
<br />
با توجه به هم ارزی جرم-انرژی انشتین، [[پرونده:Ham_arzi.gif]]، جرم را می توان انرژی منجمد در نظر گرفت.جرم مثل یک باتری انبارشی درجه یک است . جرم، مقادیر بسیار زیادی، انرژی ذخیره می کند که این انرژی می تواند هنگام کاهش جرم آزاد شود. اگر قرار بود 238 آجر را روی هم تلنبار کنید، جرم آن برابر مجموع جرم تک تک آجرها می شد.در سطح هسته ای، وضعیت فرق می کند.جرم هسته صرفا جرم تک تک نوکلئون های تشکیل دهنده آن نیست. کاری را در نظر بگیرید که برای جدا کردن نوکلئون از هسته اتم لازم است.<br />
<br />
کار که روشی برای انتقال انرژی است، از حاصل ضرب نیرو در فاصله بدست می آید.فرض کنید بتوان وارد هسته238U شد و با نیرویی بیش از نیروی جاذبه ای هسته ای، نوکلئونی را از آن جدا ساخت. این عمل به کار بسیار زیادی نیاز دارد. سپس این فرایند را تکرار کنید تا 238 نوکلئون ساکن و کاملا جدا از هم بدست آید. کاری که انجام داده اید چه شده است؟ شما کار خود را با هسته ای ساکن و حاوی 238 ذره آغاز کردید و به 238 ذره ساکن رسیدید. کار انجام شده باید در جایی به صورت انرژی اضافی نمایان شود. این کار به صورت انرژی جرم ظاهر می شود. مجموع جرم نوکلئون های جدا شده بیش از جرم هسته اولیه است، و جرم اضافی ضرب در مربع سرعت نور، درست برابر انرژی ورودی شما می شود: <br />
[[پرونده:Hamarzi3.gif]]<br />
<br />
یک راه تفسیر این تغییر جرم آن است که بگوییم متوسط جرم هر نوکلئون درون هسته کمتر از نوکلئون بیرون آن است. کمتر بودن این جرم به نوع هسته بستگی دارد.اختلاف جرم تابع "انرژی بستگی" هسته است.برای اورانیوم، اختلاف جرم حدود 0.7 درصد،یا 7هزارم است.کاهش 0.7 درصدی جرم نوکلئون در اتم اورانیوم انرژی بستگی هسته- یعنی مقدار کار لازم برای جدا کردن اجزای آن – را نشان می دهد.<br />
<br />
[[رده:فیزیک]]</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Hamarzi3.gif&diff=14961پرونده:Hamarzi3.gif2013-05-28T14:17:48Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div></div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Ham_arzi2.gif&diff=14960پرونده:Ham arzi2.gif2013-05-28T14:09:13Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div></div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Ham_arzi.gif&diff=14959پرونده:Ham arzi.gif2013-05-28T14:08:20Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div></div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A2%D8%B4%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D8%B2&diff=14927آشکارساز2013-05-19T13:20:23Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div><br />
<br />
[[امواج الکترومغناطیسی]] محدوده ای از امواج با [[طول موج]] های مشخص است که می توان در شکل زیر(1)مشاهده کرد. هر رده ی [[طیف]]ی از [[امواج الکترومغناطیسی|امواج الکترومغناطیس]] احتیاج به یک نوع آشکار ساز خاص دارد.<br />
<br />
(1)[[پرونده:E-M.JPG|وسط]]<br />
<br />
<br />
<br />
== آشکارساز تابش ==<br />
<br />
حرکت گرمایی معمولی [[اتم]] هایی که در [[گاز]] یا مایع به هم برخورد می کنند، [[انرژی]] کافی برای جابه جا کردن [[الکترون]] ها را ندارد، و [[اتم]] ها خنثی باقی می مانند.اما وقتی ذره ای پر [[انرژی]] چون ذره آلفا یا بتا به سرعت از ماده عبور می کند، الکترون های مسیر ذره یکی پس از دیگری از [[اتم]] ها خارج می شوند.حاصل ردی از [[الکترون]] های آزاد شده و [[یون]] های دارای بار مثبت است.این فرایند یونش مسئول آثار زیان بار تابش پر [[انرژی]] در سلول های زنده است. همین طور یونش دنبال کردن مسیر ذرات پر انرژی را نسبتا آسان می سازد.<br />
<br />
هر آشکارساز تابش هسته ای، اعم از آشکار ساز ذرات باردار یا [[فوتون]] های پر [[انرژی]] ، در نهایت یک علامت الکتریکی یا تپ ولتاژ را به دست می دهد که به یک مدار شمارشگر داده می شود؛ این مدار با دریافت علامت الکتریکی یا تب ولتاژ، ورود ذره به دستگاه آشکارساز را ثبت می کند. محیطی که در آن ذرات فرودی اثر هایی تولید می کنند که سرانجام به علامت های الکتریکی تبدیل می شوند، می تواند به اشکال گوناگون باشد.متداولترین آشکارساز هایی که در آزمایش های فیزیک هسته ای به کار می روند عبارتند از آشکارسازهای گازی، نیمه رسانا، سوسوزن و چرنکوف.<br />
<br />
'''آشکارسازهای گازی'''<br />
<br />
ساده ترین آشکارسازی که نسبت به اثرهای یونشی تابش هسته ای در یک [[گاز]] حساس است الکتروسکوپ است.وقتی یک الکتروسکوپ باردار شود، یک ورقه طلا(یا نوعی رسانای سبک وزن دیگر)به وسیله [[نیرو]]ی دافعه الکتریکی، از رسانای ثابتی که به آن متصل است جدا می شود، این جابهجایی مقیاسی از بار روی الکتروسکوپ است . تابش هسته ای، هنگام عبور از یک الکتروسکوپ باردار، هوا را یونیده می کند و الکتروسکوپ به وسیله یون هایی که روی آن جمع می شوند خنثی و تخلیه می شود.<br />
سه رده عمومی از آشکارسازهای گازی عبارتند از: اتاقک یونش، شمارشگر تناسبی و شمارشگر گایگر.<br />
شکل(2)[[پرونده:Ashkarsaz1.jpg|وسط]]<br />
<br />
شکل (2) را در نظر بگیرید. اتاقک گازی دارای دو الکترود است، یکی استوانه خارجی و دیگری یک سیم نازک در امتداد محور استوانه. این سیم در یک پتانسیل الکتریکی مثبت بالا نسبت به استوانه قرار داده می شود.دیواره اتاقک خواه از شیشه، فلز یا میکا، آن قدر نازک هست که امکان ورود ذرات باردار یا فوتون ها از خارج را میسر کند.در این اتاقک می توان از گازهای گوناگون استفاده کرد، و فشار نیز از کسری از یک اتمسفر تا چندین اتمسفر می تواند تغییر کند.میدان الکتریکی بین این دو الکترود بسیار نا همگن و در نزدیکی سیم مرکزی بسیار قوی است. تمام آشکارسازهای گازی بر اساس اصل زیر کار می کنند:<br />
<br />
•تابش هسته ای، برخی از مولکول های گاز درون اتاقک را یونیده می کند.<br />
<br />
•[[میدان الکتریکی]] ذرات یونیده را به سوی الکترودها می کشاند و جریانی در مدار تولید می کند.<br />
<br />
•جریان حاصل در یک مقاومت توسط ابزارهای الکتریکی اندازه گیری می شود.<br />
'''<br />
آشکارسازهای نیمه رسانا'''<br />
<br />
آشکارساز نیمه رسانا، یا حالت جامد، از جمله مفیدترین، دقیقترین و موثرترین آشکارسازهای معاصر است.این آشکارساز در ساده ترین شکل خود شامل یک جامد(ماده نیمه رسانا) مانند ژرمانیم(معمولا همراه با ناخالصی لیتیوم) است که بین دو الکترودی که در آنها تپ خروجی پدیدار می شود قرار گرفته است.در حالی که آشکارسازهای گازی با زوج یون هایی که هر یک شامل یک [[الکترون]] آزاد و یک یون اند کار می کنند، آشکارساز نیمه رسانا با "زوج یون هایی" که هر یک شامل یک [[الکترون]] و یک حفره اند عمل می کند.<br />
الکترون های یک ماده خالص نیمه رسانا، یا عایق خالص، در حالت عادی به [[اتم]] های مادر خویش مقیدند و نمی توانند مانند حامل های بار در بلور سرگردان باشند. در چنین موادی حامل های بار با برانگیختگی گرمایی توسط [[اتم]] های ناخالصی مناسب یا، در وسایل آشکارساز،با عبور ذرات پر[[انرژی]] تولید می شوند.<br />
اگر یک ذره باردار فرودی یا یک [[فوتون]] فرودی به یک الکترون مقید انرژی کافی بدهد، [[الکترون]] آزاد می شود.در همین زمان، از جا کندن [[الکترون]] مقید از شبکه بلورین، به یک به اصطلاح حفره، یعنی جایی که الکترون از دست رفته است منجر می شود.این حفره در صورتی می تواند پر شود که یک [[الکترون]] مجاور به آن منتقل شود، که در این صورت در جای این [[الکترون]]، حفره دیگری پدیدار می شود. این فرایند تکرار می شود؛می توان چنین توصیف کرد که حفرهای که در جهت مخالف حرکت [[الکترون]] ها در ماده حرکت می کند همچون ذره ای با بار مثبت است. به همین دلیل است که زوج الکترون-حفره را زوج "یون" می نامند.یک زوج الکترون-حفره می تواند توسط [[میدان الکتریکی]] خارجی [[شتاب]] بگیرد و در نتیجه باز هم تعداد بیشتری زوج، که سرانجام به صورت تپ های بزرگ قابل اندازه گیری در الکترودها ثبت می شوند،تولید کند.<br />
برای یک شمارگر نیمه رسانا، اندازه تپ در گستره وسیعی به طور خطی به [[انرژی]] ذره مربوط است و شمارگر ها را می توان برای شمارش [[الکترون]] هایی با [[انرژی]] های جنبشی به کوچکی 20کیلو الکترون ولت و یون های سنگینی با [[انرژی جنبشی]] به بزرگی 200مگاالکترون ولت به قدر کافی حساس کرد.کارایی این شمارگر ها در ثبت ذراتی که ناحیه حساس را طی می کنند نزدیک به 100درصد است و از کارایی آشکارسازهای گازی خیلی بزرگتر است.زمان صعود سریع این تپ ها، از مرتبه یک نانو ثانیه([[پرونده:10betavan.gif]]) ،باعث می شود که این شمارگرها را بتوان برای آهنگ های شمارش بالا به کار برد.<br />
<br />
'''آشکارسازهای سوسوزن'''<br />
<br />
طرز کار آشکارهای سوسوزن بر این اساس است که وقتی به بعضی مواد (موسوم به فسفرها) ذرات برخورد کند و یا به آنها نور [[پرتو فرابنفش|فرابنفش]] یا [[پرتو ایکس|پرتوهای X]] تابیده شود،[[نور]] مرئی گسیل می کنند.وقتی ذره ای با فسفر برخورد می کند، الکترونی را به حالت [[انرژی]] بالاتر برمی انگیزد. وانگیختگی فسفر و بازگشت به حالت پایه با گسیل [[فوتون]] هایی که در ناحیه مرئی طیف قرار دارند همراه است.<br />
نمونه آشنای سوسوزنی یا فسفرسانس را می توان در اسیلوسکوپ پرتو کاتدی یا لامپ تصویر تلویزیون یافت، که در آن [[الکترون]] های با [[سرعت]] بالا به فسفر برخورد می کنند و گسیل تابش مرئی را موجب می شوند. یکی از ابتدایی ترین وسایل آشکارسازی حضور ذراتα از طریق آثار سوسوزنی آنها بر روی فسفری از جنس سولفور روی بود. در آزمایش های اولیه پراکندگی [[ارنست رادرفورد|رادرفورد]]، یک پرده سولفور روی به عنوان آشکارساز ذرهα با میکروسکوپ مورد مشاهده قرار گرفت.کسل کنندگی و غیر حساسی نسبی این روش، که در آن با مشاهده مستقیم درخش های نور روشن سوسوها شمارش می شوند. در آشکارسازهای سوسوزن نوین، که در آنها از لامپ الکترونی قابل توجهی (تکثیر کننده فوتون یا افزونگر فوتون) استفاده می شود، حذف شده است.<br />
<br />
شکل(3)[[پرونده:Ashkarsaz2_800x393.jpg|وسط]]<br />
در شکل (3) نمودار طرح وار یک آشکارساز سوسوزن همراه با افزونگر [[فوتون]] را مشاهده می کنیم.فسفر(یک ماده شفاف) می تواند یدور سدیم با مقدار ناچیزی از تالیوم(برای پرتوهای γ)، یا یک جسم آلی مانند آنتراسن(برای الکترون ها)، یا سولفور روی با مقدار ناچیزی نقره(برای ذرات باردار سنگین مانند ذراتα)باشد.این فسفر پس از برانگیختگی [[اتم]] هایش بر اثر برخورد با ذرات یا [[فوتون]] ها درخش های نوری تولید می کند. فسفر در یک پوشش مانع نفوذ [[نور]] پیچیده می شود و [[فوتون]] ها احتمالا پس از چند بازتاب در درون فسفر، به فوتوکاتد لامپ افزونگر [[فوتون]] می رسند.فوتونی که به کاتد برخورد می کند برخورد فوتوالکتریکی را متحمل می شود، و یک الکترون از سطح کاتد به بیرون رانده می شود.این فوتوالکترون با یک اختلاف پتانسیل حدود 100ولت، به سوی اولین داینود لامپ افزونگر فوتون شتاب می گیرد. وقتی این فوتوالکترون با سطح داینود برخورد کرد، گسیل ثانوی الکترون، با انرژی جنبشی حداقل100 الکترون ولت رخ می دهد و دو یا چند الکترون توسط انرژی که از [[الکترون]] اولیه کسب می کنند، از این سطح رها می شوند.سپس این الکترون های ثانوی به واسطه پتانسیل 100ولتی دیگری، به سوی دومین داینود شتاب می گیرند و در انجا افزایش الکترون ها توسط گسیل ثانوی، دوباره رخ می دهد. یک لامپ افزونگر فوتون نوعی، دارای 10داینود یا 10 مرحله تقویت الکترونی است.فوتوالکترون اولیه می تواند در آخرین داینود یک تپ جریان را که به آسانی اندازه گیری می شود و ناشی از ورود حدود یک میلیون الکترون است تولید کند.<br />
<br />
خصوصیت مهم آشکارساز سوسوزن آن است که تپ ولتاژ خروجی ناشی از لامپ افزونگر [[فوتون]]، با [[انرژی]] ذره یا فوتونی که در فسفر سوسو راه می اندازد تناسب بسیار نزدیک دارد؛ در این صورت نه تنها می توان ذرات را با آشکارساز سوسوزن آشکار کرد بلکه [[انرژی]] آنها را نیز می توان اندازه گیری کرد. آشکارساز های سوسوزن دارای برتری های دیگری نیز هستند؛ این آشکارسازها می توانند در آهنگ های شمارش خیلی بالا، با طول عمرهای تپ ها به کوتاهی یک نانو ثانیه([[پرونده:10betavan.gif]]) به کار می روند، و کارایی آنها در شمارش پرتوهای γ تقریبا 100درصد است.<br />
آشکارساز سوسوزن همراه با تحلیلگر ارتفاع تپ(یک وسیله الکترونیکی که تپ های خروجی از افزونگر [[فوتون]] را بر حسب اندازه آنها دسته بندی می کند)طیف سنج سوسوزن را تشکیل می دهند که به وسیله آن [[انرژی]] های پرتوهای تکفام γ را می توان به آسانی و با دقت خیلی زیاد اندازه گیری کرد.ولتاژ تپ خروجی مستقیما با [[انرژی جنبشی]] [[الکترون]] هایی که توسط سه فرایند اثر فوتوالکتریک،اثر کامپتون و تولید زوج [[الکترون]]-پوزیترون تولید می شوند، متناسب است.در این فرایند ها پرتوهای γ با ماده سوسوزن برهم کنش می کنند.<br />
<br />
'''آشکارساز چرنکوف'''<br />
<br />
وقتی ذره بارداری در یک محیط شفاف با سرعتی که از [[سرعت نور]] در آن محیط بیشتر است حرکت کند، [[نور]] مرئی گسیل می شود؛چنین نوری به یادبود کاشف آن به تابش چرنکوف موسوم است. حرکت یک ذره باردار پر[[انرژی]] در امتداد یک خط مستقیم در این محیط را می توان به صورت جا به جایی یک به یک یک سری [[الکترون]] [[اتم]]ی واقع بر مسیر آن ذره، از موقعیت تعادل در نظر گرفت. میدان های تابشی ناشی از جا به جایی [[الکترون]] ها با هم ترکیب می شوند و یک [[امواج الکترومغناطیسی|موج الکترومغناطیسی]] خروجی قوی تشکیل می دهند؛ همانطور که اگر جسمی با [[سرعت]] بیشتر از سرعت صوت در یک محیط کشسان حرکت کند یک موج ضربه ای تولید می شود.<ref name="multiple1"> کتاب مبانی فیزیک نوین/نوشته ریچارد وایدنر-رابرت سلز/ترجمه علی اکبر بابایی-مهدی صفا اصفهانی</ref><br />
<br />
== انواع دیگر آشکارساز ==<br />
'''شمارشگر گایگر'''<br />
<br />
شمارشگر گایگر از یک سیم مرکزی در استوانه فلزی تو خالی حاوی [[گاز]]ی کم [[فشار]] تشکیل شده است.ولتاژی الکتریکی به دو سر استوانه و سیم طوری اعمال می شود که سیم مرکزی مثبت تر از استوانه شود.اگر تابش وارد شمارشگر شود و [[اتم]]ی از گاز را یونیده کند، [[الکترون]] آزاد شده جذب سیم مرکزی دارای بار مثبت می شود.وقتی این [[الکترون]] به طرف سیم [[شتاب]] می گیرد، با [[اتم]] های دیگر برخورد می کند و [[الکترون]] های بیشتری را بیرون می اندازد که آنها نیز به نوبه خود [[الکترون]] های بیشتری تولید می کنند، و به همین ترتیب باعث می شود که بهمنی از الکترون ها به طرف سیم روان شود.این موضوع تپ کوچکی از جریان الکتریکی به وجود می آورد که ابزار شمارش متصل به شمارشگر را فعال می سازد. این تپ پس از تقویت شدن، صدای تق تق شناخته شده آشکارساز های تابش را به وجود می آورد.<br />
<br />
'''اتاقک ابری'''<br />
<br />
اتاقک ابری مسیر مرئی تابش یوننده را به صورت ردهای مه نمایان می سازد.این دستگاه از اتاقک شیشه ای استوانه ای شکلی تشکیل شده است که بخش بالایی آن را پنجره ای شیشه ای و بخش پایینی آن را پیستونی متحرک مسدود می سازد.با تنظیم پیستون می توان بخار آب یا الکل موجود در اتاقک را اشباع کرد.نمونه پرتوزا درون اتاقک یا بیرون پنجره نازک شیشه ای قرار می گیرد.با عبور تابش از اتاقک، [[یون]] ها در مسیر آن تشکیل می شوند.سپس اگر با حرکت پیستون هوای اشباع درون اتاقک ناگهان خنک شود،ریز قطره های رطوبت در اطراف [[یون]] ها چگالیده می شوندو رد هایی از بخار به وجود می آورند که نشان دهنده مسیر های تابش اند.این رد ها نسخه های [[اتم]]ی رد های بلور یخی هستند که هواپیماهای جت در آسمان به جا می گذارند. اتاقک ابری پیوسته از این هم ساده تر است.این اتاقک به علت قرار گرفتن روی تیغه ای از یخ خشک که گرادیان [[دما]]ی نزدیک به دمای اتاق را در بالا تا [[دما]]ی بسیار کم در پایین به وجود می آورد، دارای بخار فوق اشباع دائمی است.در تمام انواع این اتاقک ها، لامپی رد های مه تشکیل شده را روشن می سازد و می توان آنها را از پنجره بالایی مشاهده کرد یا از آنها عکس گرفت.این اتاقک را می توان در [[میدان الکتریکی]] یا [[میدان مغناطیسی|مغناطیسی]] قوی قرار داد تا مسیر رد ها را طوری خم کند که بتوان اطلاعاتی درباره [[بار الکتریکی|بار]]،[[جرم]] و [[تکانه]] ذرات تابش به دست آورد.ذرات دارای بار مثبت و منفی در جهت های مخالف خم می شوند.<br />
اتاقک های ابری را که وسیله بسیار مهمی در پژوهش های کیهانی اولیه بودند اکنون بیشتر برای نمایش به کار می برند.<br />
'''<br />
اتاقک حباب'''<br />
<br />
ردهای ذره که در اتاقک حباب مشاهده می شوند حباب های ریز [[گاز]] در [[هیدروژن]] مایع اند.هیدروژن مایع تحت [[فشار]] در اتاقکی متشکل از شیشه و فولاد ضد زنگ تا نقطه شروع به جوشیدن گرم می شود.اگر در لحظه ورود ذره یوننده [[فشار]] اتاقک را ناگهان کم کنند، رد باریکی از حباب ها در مسیر ذره بوجود می آید.تمام مایع ناگهان شروع به جوشیدن می کند، اما چند هزارم ثانیه پیش از این واقعه، عکس هایی از رد کوتاه عمر ذره گرفته می شود.مانند اتاقک ابری، [[میدان مغناطیسی]] موجود در اتاقک حباب نسبت بار به [[جرم]] ذره مورد نظر را مشخص می سازد. پژوهشگران دهه های قبل از اتاقک های حباب استفاده فراوانی می کردند،اما اکنون اتاقک جرقه بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.<br />
<br />
'''اتاقک جرقه'''<br />
<br />
اتاقک جرقه ابزار شمارش متشکل از آرایه صفحات موازی نزدیک به هم است ؛صفحات یک در میان به زمین متصل شده اندو صفحات بین آنها به ولتاژ زیاد (حدود 10KV)متصل شده اند.[[یون]] ها با عبور ذرات باردار از اتاقک در گاز بین صفحات تشکیل می شوند.تخلیه الکتریکی در مسیر یون هاجرقه ای مرئی بین صفحات بوجود می آورد ردی متشکل از جرقه های زیاد مسیر ذره را نمایان می سازد.طرح متفاوت موسوم به اتاقک جویبار فقط از دو صفحه به فاصله زیاد از هم تشکیل شده است که بین آنها یک تخلیه الکتریکی، یا جویباری مسیر ذره باردار فرودی را دنبال می کند.امتیاز مهم اتاقک های جرقه یا جویبار نسبت به اتاقک حباب، ثبت رویداد های بیشتر در زمان معین است. <ref name="multiple2"> کتاب فیزیک مفهومی/جلد چهارم فیزیک اتمی و هسته ای/ پل جی.هیوئیت/ترجمه منیژه رهبر </ref> <br />
[[رده:فیزیک]]<br />
<br />
== منبع ==<br />
<br />
<references/></div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88&diff=14926نیرو2013-05-19T13:11:24Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>در زبان روزمره، هر کشش یا فشاری نیرو نامیده می شود.مفهوم نیرو توصیفی کمی از اندرکنش بین دو جسم یا یک جسم و محیط را ممکن می سازد. وقتی خودروی گیر افتاده در برف راهل می دهید به آن نیرو وارد می کنید. لوکوموتیو به قطار نیرو وارد می کند و ...<br />
<br />
وقتی اعمال نیرو با تماس مستقیم دو جسم حاصل می شود، آن نیرو نیروی تماسی نام دارد. کشش یا رانشی که با دست خود ایجاد می کنید، نیرویی که طناب به جسم متصل به آن وارد می کند، و نیروی اصطکاکی که زمین به شما وارد می کند نمونه هایی از نیروهای تماسی اند. نیروهایی، موسوم به نیروهای دوربرد، هم وجود دارند که دو جسم دور از هم به یکدیگر وارد می کنند. هنگام بازی با آهنربا این نیروها را تجربه کرده اید.گرانش نیز یک نیروی دور برد است.<br />
<br />
نیرو کمیتی [[%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1|برداری]] است، می توان جسم را در جهت های مختلفی کشید یا راند. پس برای توصیف نیرو باید علاوه بر اندازه، که بزرگی یا قوت کشش یا رانش را نشان می دهد، جهت آن را نیز بیان کرد. یکای [[%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D9%87%20SI|SI]] اندازه نیرو [[%D9%86%DB%8C%D9%88%D8%AA%D9%86|نیوتن]]، با علامت اختصاریN، است.<br />
<br />
'''نیرو را با علامت اختصاریF نمایش می دهند.'''<br />
<br />
'''بر اساس قانون دوم نیوتن، یک [[%D9%86%DB%8C%D9%88%D8%AA%D9%86|نیوتن]] اندازه نیروی خالصی است که به جسمی به جرم یک کیلوگرم [[%D8%B4%D8%AA%D8%A7%D8%A8|شتاب]] یک متر بر مجذور ثانیه می دهد.'''<br />
<br />
ابزار معمول برای اندازه گیری نیرو ترازوی فنری است. این ترازو از یک فنر، واقع در یک محفظه، و یک عقربه که به انتهای آن وصل است تشکیل می شود. با اعمال نیرو به یک سر فنر، فنر کشیده می شود؛ میزان کشیدگی فنر به نیروی اعمالی بستگی دارد.<ref name="multiple2"> فیزیک دانشگاهی/سیرز – زیمانسکی کتاب </ref> <br />
<br />
== نیروی خالص ==<br />
<br />
تغییر در حرکت ناشی از یک نیرو یا ترکیبی از آنهاست. نیرو، به ساده ترین شکل، به صورت [[%D9%81%D8%B4%D8%A7%D8%B1|فشار]] یا کشش است. منبع آن می تواند گرانشی، الکتریکی، مغناطیسی، یا صرفا تلاش عضلانی باشد. وقتی بیش از یک نیرو بر جسمی وارد شود، نیروی خالص را در نظر می گیریم. مثلا، اگر شما و دوستتان جسمی را با نیروهای مساوی در یک جهت بکشید، نیروها با هم ترکیب می شوند و نیروی خالصی دو برابر نیروی شما تولید می کنند. اگر هر یک از شما با نیروهای مساوی جسمی را در جهت های مخالف بکشید، نیروی خالص صفر می شود. نیروهای مساوی و در جهت های مخالف اثر هم را خنثی می سازند. یکی از نیروها را می توان منفی نیروی دیگر در نظر گرفت، و جمع جبری آن دو صفر می شود، که نیروی خالص حاصل را صفر می سازد.<ref name="multiple1"> فیزیک مفهومی/پل جی .هیوئیت/ ترجمه منیژه رهبر/ انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
== نیروی تکیه گاه ==<br />
<br />
کتابی را در نظر بگیرید که روی میز قرار دارد.این کتاب در حالت تعادل است.چه نیروهایی بر این کتاب وارد می شوند؟یک نیروی ناشی از [[%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B4|گرانش]](وزن کتاب) است. چون کتاب در حال تعادل است، باید نیروی دیگری نیز بر کتاب وارد شود تا نیروی خالص صفر را تولید کند؛ یعنی نیروی بالا سو و در جهت مخالف گرانش.این نیروی بالاسو را میز وارد می کند که آن را ''نیروی تکیه گاه'' می نامیم. این نیروی تکیه گاه بالاسو، که اغلب نیروی قائم خوانده می شود، باید برابر وزن کتاب باشد.<ref name="multiple1"> فیزیک مفهومی/پل جی .هیوئیت/ ترجمه منیژه رهبر/ انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
<br/><br />
<br />
== قوانین حرکت نیوتن ==<br />
<br />
'''قانون اول نیوتن'''<br />
<br />
[[%DA%AF%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%84%D9%87|گالیله]] با بیان این مطلب که با نبود نیرو، حرکت جسم متحرک استمرار می یابد، این نظر ارسطو را که جسم متحرک باید با نیروی ثابت به پیش رانده شود کاملا دگرگون ساخت. گالیله این مقاوت اجسام در برابر تغییر حرکت را لختی نامید. [[%D9%86%DB%8C%D9%88%D8%AA%D9%86|نیوتن]] نظر گالیله را بهبود بخشید و آن را به صورت قانون اول خود درآورد، که نام قانون لختی شایسته آن است:<br />
<br />
'''حالت سکون یا حرکت یکنواخت در خط راست هر جسم تداوم می یابد، مگر آنکه تحت تاثیر نیروهایی که بر آن وارد می شود مجبور به تغییر آن حالت شود.'''<br />
<br />
'''قانون دوم نیوتن'''<br />
<br />
نیوتن نخستین کسی بود که رابطه بین مفاهیم بنیادی فیزیک- [[%D8%B4%D8%AA%D8%A7%D8%A8|شتاب]]،نیرو و [[%D8%AC%D8%B1%D9%85|جرم]] را کشف کرد.او یکی از مهم ترین قاعده های طبیعت، قانون دوم حرکت خود را پیشنهاد کرد. قانون دوم نیوتن چنین است:<br />
<br />
'''شتاب هر جسم با نیروی خالص وارد بر آن نسبت مستقیم دارد، در جهت نیروی خالص است، و با جرم جسم نسبت عکس دارد.'''<br />
<p style="text-align: center">'''a=F/m'''</p><br />
'''قانون سوم نیوتن'''<br />
<br />
تا کنون نیرو را به ساده ترین شکل-به صورت [[%D9%81%D8%B4%D8%A7%D8%B1|فشار]] یا کشش- بررسی کردیم.اما هیچ فشار و کششی هرگز به تنهایی وجود ندارد.هر نیرو بخشی از برهم کنش بین یک چیز و چیزی دیگر است.وقتی با انگشتان خود به دیوار فشار می آورید، قضیه فقط به فشار انگشتان شما به دیوار محدود نمی شود، بلکه با دیوار برهم کنش دارید، و دیوار هم به شما فشار وارد می کند.هر برهم کنش یک زوج نیرو نیاز دارد که بر دو جسم جداگانه وارد می شود.<br />
<br />
قانون سوم نیوتن چنین می گوید:<br />
<br />
'''هر گاه جسمی بر جسم دیگری نیرو وارد کند، جسم دوم نیز نیرویی برابر و با علامت مخالف بر جسم اول وارد می کند.'''<br />
<br />
یکی از نیرو ها را نیروی کنش و نیروی دیگری را نیروی واکنش می نامیم.بدین ترتیب قانون سوم نیوتن را می توان به صورت زیر بیان کرد:<br />
<br />
'''همواره واکنشی برابر و با علامت مخالف در برابر هر کنش وجود دارد.'''<br />
<br />
مهم نیست که کدام نیرو را کنش و کدام را واکنش بنامیم.مهم آن است که بدانیم آنها اجزای یک برهم کنش اند و هیچ یک از این دو بدون دیگری وجود ندارد.<ref name="multiple1"> فیزیک مفهومی/پل جی .هیوئیت/ ترجمه منیژه رهبر/ انتشارات فاطمی </ref><br />
<br />
== منبع ==<br />
<references /><br />
<br />
<br />
[[Category:فیزیک]]</div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%88%D8%AA%D9%88%D9%BE&diff=14925ایزوتوپ2013-05-19T13:00:17Z<p>آسمون: </p>
<hr />
<div>[[رده:فیزیک]]{{نوشتار خرد}}<br />
هسته اتم [[%D9%87%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D9%88%DA%98%D9%86|هیدروژن]] فقط حاوی یک [[%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%AA%D9%88%D9%86|پروتون]]، هسته [[هلیوم]] دارای دو پروتون، هسته لیتم دارای سه پروتون است و به همین ترتیب. هر عنصر بعدی در فهرست عناصر یک پروتون بیشتر از عنصر قبل از خود دارد. تعداد پروتون های هسته همان عدد [[%D8%A7%D8%AA%D9%85|اتم]]ی است. عدد اتمی هیدروژن 1 است؛ عدد اتمی [[هلیوم]] 2؛ عدد اتمی لیتیم 3؛ و به همین ترتیب تا آخر.هسته هر عنصر خاص می تواند تعداد [[%D9%86%D9%88%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%86|نوترون]] های متفاوتی داشته باشد. گرچه هسته هر [[%D8%A7%D8%AA%D9%85|اتم]] هیدروژن حاوی یک [[%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%AA%D9%88%D9%86|پروتون]] است، اما برخی از هسته های هیدروژن علاوه بر پروتون یک نوترون هم دارند.در مواردی نادر، هسته هیدروژن علاوه بر پروتون می تواند دو نوترون هم داشته باشد.به خاطر داشته باشید که [[%D8%A7%D8%AA%D9%85|اتم]] های با تعداد پروتون مساوی و نوترون های نا مساوی را '''ایزوتوپ''' های یک عنصر می نامند.<br />
<br />
معمولی ترین ایزوتوپ هیدروژن <sub>1<sup>1H</sup></sub> است.عدد اندیس پایین عدد اتمی و عدد اندیس بالا مربوط به [[%D8%AC%D8%B1%D9%85|جرم]] اتمی است.ایزوتوپ [[%D9%87%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D9%88%DA%98%D9%86|هیدروژن]] با [[%D8%AC%D8%B1%D9%85|جرم]] دو برابر را '''دوتریم''' می نامند."آب سنگین" به نوعی H2O گفته می شود که در آن یکی یا هر دو [[%D8%A7%D8%AA%D9%85|اتم]] H از جنس دوتریم باشد.<br />
<br />
تمام عناصر دارای ایزوتوپ های مختلف اند.مثلا سه ایزوتوپ اورانیوم به صورت طبیعی در پوسته [[%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86|زمین]] وجود دارد.<br />
<br />
می دانیم که یکای مربوط به جرم های اتمی، یکای جرم اتمی(amu) مبتنی بر جرم اتم [[%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%86|کربن]] معمولی است، که طبق قرارداد جرم آن به دلخواه درست برابر 12 در نظر گرفته شده است. مقدار 1amu یک دوازدهم جرم کربن 12 معمولی، برابر kg 10<sup>-27</sup>*1.661،اندکی کمتر از [[%D8%AC%D8%B1%D9%85|جرم]] پروتون است.جرم های اتمی در جدول تناوبی بر حسب یکاهای جرم اتمی است.مقدار جرم هر عنصر در این جدول میانگین جرم های اتمی ایزوتوپ های مختلف آن عنصر است.<ref> فیزیک مفهومی / پل جی.هیوئیت / ترجمه منیژه رهبر / انتشارات فاطمی</ref><br />
<br />
<br/><br />
<br />
== منبع ==<br />
<br />
<references /></div>آسمونhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%88%D8%AA%D9%88%D9%BE&diff=14924ایزوتوپ2013-05-19T12:59:07Z<p>آسمون: صفحهای جدید حاوی 'هسته اتم هیدروژن فقط حاوی یک [[%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%AA%D9%88%D9%86|پرو...' ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>هسته اتم [[%D9%87%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D9%88%DA%98%D9%86|هیدروژن]] فقط حاوی یک [[%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%AA%D9%88%D9%86|پروتون]]، هسته [[هلیوم]] دارای دو پروتون، هسته لیتم دارای سه پروتون است و به همین ترتیب. هر عنصر بعدی در فهرست عناصر یک پروتون بیشتر از عنصر قبل از خود دارد. تعداد پروتون های هسته همان عدد [[%D8%A7%D8%AA%D9%85|اتم]]ی است. عدد اتمی هیدروژن 1 است؛ عدد اتمی [[هلیوم]] 2؛ عدد اتمی لیتیم 3؛ و به همین ترتیب تا آخر.هسته هر عنصر خاص می تواند تعداد [[%D9%86%D9%88%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%86|نوترون]] های متفاوتی داشته باشد. گرچه هسته هر [[%D8%A7%D8%AA%D9%85|اتم]] هیدروژن حاوی یک [[%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%AA%D9%88%D9%86|پروتون]] است، اما برخی از هسته های هیدروژن علاوه بر پروتون یک نوترون هم دارند.در مواردی نادر، هسته هیدروژن علاوه بر پروتون می تواند دو نوترون هم داشته باشد.به خاطر داشته باشید که [[%D8%A7%D8%AA%D9%85|اتم]] های با تعداد پروتون مساوی و نوترون های نا مساوی را '''ایزوتوپ''' های یک عنصر می نامند.<br />
<br />
معمولی ترین ایزوتوپ هیدروژن <sub>1<sup>1H</sup></sub> است.عدد اندیس پایین عدد اتمی و عدد اندیس بالا مربوط به [[%D8%AC%D8%B1%D9%85|جرم]] اتمی است.ایزوتوپ [[%D9%87%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D9%88%DA%98%D9%86|هیدروژن]] با [[%D8%AC%D8%B1%D9%85|جرم]] دو برابر را '''دوتریم''' می نامند."آب سنگین" به نوعی H2O گفته می شود که در آن یکی یا هر دو [[%D8%A7%D8%AA%D9%85|اتم]] H از جنس دوتریم باشد.<br />
<br />
تمام عناصر دارای ایزوتوپ های مختلف اند.مثلا سه ایزوتوپ اورانیوم به صورت طبیعی در پوسته [[%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86|زمین]] وجود دارد.<br />
<br />
می دانیم که یکای مربوط به جرم های اتمی، یکای جرم اتمی(amu) مبتنی بر جرم اتم [[%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%86|کربن]] معمولی است، که طبق قرارداد جرم آن به دلخواه درست برابر 12 در نظر گرفته شده است. مقدار 1amu یک دوازدهم جرم کربن 12 معمولی، برابر kg 10<sup>-27</sup>*1.661،اندکی کمتر از [[%D8%AC%D8%B1%D9%85|جرم]] پروتون است.جرم های اتمی در جدول تناوبی بر حسب یکاهای جرم اتمی است.مقدار جرم هر عنصر در این جدول میانگین جرم های اتمی ایزوتوپ های مختلف آن عنصر است.<ref> فیزیک مفهومی / پل جی.هیوئیت / ترجمه منیژه رهبر / انتشارات فاطمی</ref><br />
<br />
<br/><br />
<br />
== منبع ==<br />
<br />
<references /></div>آسمون