http://wiki.avastarco.com/api.php?action=feedcontributions&user=%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%86&feedformat=atomویکی نجوم - مشارکتهای کاربر [fa]2024-03-28T10:52:03Zمشارکتهای کاربرMediaWiki 1.29.2http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%84%D8%A7%D9%BE%D9%84%D8%A7%D8%B3&diff=9823لاپلاس2012-10-30T11:23:13Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div><br />
'''پیر سیمون دو لاپلاس''' (متولد ۲۳ مارس، ۱۷۴۹ در نورماندی؛ درگذشت ۵ مارس ۱۸۲۷ در پاریس)، ریاضیدان، فیزیکدان، اخترشناس و فیلسوف فرانسوی بود، که برای تکمیل مکانیک سماوی بسیار همّت گذاشت.<br />
<br />
== زندگی ==<br />
<br />
<br />
او فرزند زمینداری ثروتمند بود. پدرش میخواست که او علوم دینی تحصیل کند و در روحانیت به موفقّیت برسد. ولی به پیشنهاد دالامبر که مشهورترین ریاضیدان فرانسوی در آن زمان بود، به تحصیل ریاضیات در کنار خود او پرداخت.<br />
<br />
لاپلاس پدیدآورنده معادله لاپلاس است که به نام خود او نامیده شدهاست. ولی تبدیل لاپلاس که فقط به افتخارش نامیده شده، در اصل توسط لئونارد اویلر پدیدار شد و لاپلاس این انتقال را در آثارش در مورد نظریه احتمالات به کار بردهاست.<br />
<br />
گذشته از معادله لاپلاس که در تمام شاخههای ریاضی فیزیک استفاده میشود، نگاشت خطی دیفرانسیلی لاپلاس نیز به نام او نامیده شدهاست. او سال ۱۸۰۶، لقب اشرافی کنت گرفت و در سال ۱۸۱۷ پس از بازگشت بوربونها به لقب مارک دست یافت.<br />
<br />
<br />
پییر سیمون لاپلاس در بیست و سوم مارس ۱۷۴۹ در حوالی «پون لوک» فرانسه متولد شد. پدرش دهقان فقیری بود و از کودکی خودش اطلاعی در دست نیست. لاپلاس از جمله مؤثرترین دانشوران در طول تاریخ میباشد. او به محض اینکه ریاضیدان مشهوری شد و افتخاراتی کسب نمود اصل و نسب خود را مخفی نگاه میداشت. مشهور است که لاپلاس برای ملاقات دالامبر ریاضی دان با ارزش در یکی از روزهای سال ۱۷۷۰ به خانه او میرود و با وجود توصیههایی که ارائه میدهد کمک قابل توجهی از طرف ریاضیدان بزرگ نسبت به او نمیشود. لاپلاس مأیوس نمیشود و نامهای برای دالامبر میفرستد و در آن افکار خویش را درباره اصل مکانیک شرح میدهد. دالامبر به محض خواندن نامه نویسنده را احضار میکند و به او میگوید چنانچه ملاحظه میکنید من به توصیه و سفارش ترتیب اثر نمیدهم ولی شما برای شناساندن خود وسیله خوبی به دست آوردید. دالامبر فوراً لاپلاس را به سمت استاد مدرسه نظامی پاریس انتخاب میکند. در مرحله اول لاپلاس نوشتههایی درباره مسائل حساب انتگرال، [[اخترشناسی]]، ریاضی کیهانشناسی نظریه بازیهای بخت آزمایی و علیت تألیف کرد. در این دوره سازنده وی سبک و شهرت و موضع فلسفی و برخی شیوههای ریاضی خود را ساخته و پرداخته کرد و برنامهای برای پژوهش در دو زمینه- احتمالات و مکانیک آسمانی- تنظیم نمود که بقیه عمر را به کار ریاضی درباره آنها پرداخت. در مرحله دوم در هر دو زمینه به بسیاری از نتایج عمده رسید که به سبب آنها مشهور است و بعدها آنها را در رسالههای بزرگ خود مکانیک سماوی (۱۷۹۹-۱۸۲۵) و نظریه تحلیلی احتمالات (۱۸۱۲) گنجانید. اطلاع از بخش اعظم این مسائل به وسیله شیوههای ریاضی ای صورت گرفت که او در آن زمان یا قبل از آن، به وجود آورد و ابداع کرده بود. مهمترین آنها عبارتاند از توابع مولد، که از آن پس به نام وی خوانده شدند. بسط، که آن نیز در نظریه دترمینانها به نام وی گردید، تغییر مقادیر ثابت به منظور رسیدن به راه حلهای تقریبی در انتگرال گیری عبارتهای اخترشناسی و تابع گرانشی تعمیم یافته ک بعدها با دخالت پواسون به صورت تابع پتانسیل برق و مغناطیس قرن نوزدهم در آمد. همچنین در طی همین دوره بود که لاپلاس به سومین حوزه علایقش- یعنی فیزیک که با همکاری لاووازیه در زمینه نظریه گرما بود، وارد گردید و تا حدودی در نتیجه آن همکاری بود که وی تبدیل به یکی از اعضای مؤثر حلقه درونی مجمع علمی شد.<br />
<br />
<br />
اولین مسئله مورد توجه لاپلاس دنبال نمودن کار نیوتن بود زیرا [[نیوتن]] قانون اصلی مکانیک آسمانی را یافته بود و لاپلاس میخواست این قانون را در مورد تمام اجسام [[منظومه شمسی]] به کار برد. لاپلاس شروع به تعیین قوانین مکانیک [[سیارات]] کرد تا نشان دهد که این اجسام مانند سایر اجسام تابع قوانین فیزیکی هستند. اولین موضوعی که لاپلاس نزد خود مطرح میکند موضوع ثبات دستگاه شمسی است که آیا به وضعی که داراست میماند یا بالاخره ماه روی زمین سقوط میکند و سیارات بر جرم [[خورشید]] پرتاب شده و معدوم میگردند. نیوتن هم این سؤال را مطرح کرده بود و به این نتیجه رسیده بود که باید گاهگاهی دست خداوند در کار بیاید و حرکات آنها را به جریان عادی برگرداند ولی لاپلاس گفت اگرچه وضع سیارات نسبت به خورشید تغییر میکند ولی این تغییرات تناوبی است. لاپلاس تمام این اکتشافات را تحت عنوان «مکانیک آسمانی» منتشر ساخت ولی چون فهم مطالبش برای همه کس مقدور نبود لذا تصمیم گرفت کتابی دیگر بنویسد که مردم عادی هم از آن بهره مند گردند. این کتاب تحت عنوان «شرح دستگاههای جهانی» منتشر شد. لاپلاس علاوه بر نجوم و ریاضیات استادی عالیقدر در علم [[فیزیک]] بود و درباره لولههای موئین و انتشار امواج صوتی مطالعه فراوانی داشت. از مهمترین آثار لاپلاس «تئوری تحلیلی احتمالات» را که در سال ۱۸۱۲ نوشتهاست میتوان نام برد.<br />
<br />
<br />
لاپلاس را که دانشمندی بی همتا میتوان گفت متأسفانه نسبت به تمام حکومتهایی که پی در پی عوض میشدند تملق میگفت و از آنها استفاده میکرد در مقابل ناپلئون تا زانو تعظیم میکرد و به همین علتها بود که از طرف امپراتور به مقامهای کنت- سناتور- ریاست مجلس سنا انتخاب شد با وجود اینها وقتی ناپلئون اسیر شد به او پشت کرد و به عزلش رأی داد و خود را در دامان لوئی هجدهم انداخت و از طرف او به سمت رئیس کمیته تجدید تشکیلات مدرسه پلی تکنیک و عضو مجلس اعیان انتخاب شد. لاپلاس با تمام این اوصاف جوانان را تشویق و کمک میکرد به طوری که روزی یکی از اکتشافات جوان ناشناسی به نام «بیو» از طرف آکادمی مورد تمجید قرار گرفت او را نزد خود خواند و معلوم گردید لاپلاس قبلاً این اکتشاف را مورد مطالعه قرار دادهاست. لاپلاس اواخر عمر را در «آرکوی» نزدیک پاریس در عمارت ییلاقی خود که نزدیک برتوله بود گذرانید. او روز پنجم مارس ۱۸۲۸ در هفتاد و هشت سالگی درگذشت در حالیکه آخرین حرف او این بود: «آنچه میدانیم ناچیز و آنچه نمیدانیم عظیم و وسیع است.»<br />
<br />
<br />
[[رده:اعلام]]<br />
<br />
<br />
== منبع ==<br />
<br />
ویکی بدیا</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%DA%A9%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D9%86%DB%8C&diff=9822کاسینی2012-10-30T11:05:08Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div>'''جووانی دومنیکو کاسینی''' <br />
<br />
[[پرونده:Giovanni Cassini.jpg|جووانی کاسینی ، اخترشناس ایتالیایی|چپ |قاب]]<br />
<br />
(۸ ژوئن ۱۶۲۵ - ۱۴ سپتامبر ۱۷۱۲) یک ریاضیدان، اخترشناس، مهندس و اخترشناس ایتالیایی بود.<br />
<br />
او را با نام جاندومنیکو کاسینی (Giandomenico Cassini) نیز مینامیدند. کاسینی در زمان جمهوری جنوآ در محلی به نام پرینالدو در نزدیکی سانرمو به دنیا آمد.<br />
<br />
کاسینی به همراه رابرت هوک، لکه قرمز بزرگ را در سیاره [[مشتری]] کشف کرد. کاسینی همچنین نخستین کسی بود که چهار قمر سیاره [[زحل]] (کیوان) را رصد کرد.<br />
<br />
کاسینی همچنین در حدود سال ۱۶۹۰ شکاف کاسینی را در میان حلقههای زحل کشف کرد.<br />
<br />
==منابع==<br />
<br />
ویکیپدیا فارسی<br />
<br />
[[رده:اعلام]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%DA%A9%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D9%86%DB%8C&diff=9821کاسینی2012-10-30T11:04:15Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div>'''جووانی دومنیکو کاسینی''' <br />
<br />
[[پرونده:Giovanni Cassini.jpg|جووانی کاسینی ، اخترشناس ایتالیایی|چپ |قاب]]<br />
<br />
(۸ ژوئن ۱۶۲۵ - ۱۴ سپتامبر ۱۷۱۲) یک ریاضیدان، اخترشناس، مهندس و اخترشناس ایتالیایی بود.<br />
<br />
او را با نام جاندومنیکو کاسینی (Giandomenico Cassini) نیز مینامیدند. کاسینی در زمان جمهوری جنوآ در محلی به نام پرینالدو در نزدیکی سانرمو به دنیا آمد.<br />
<br />
کاسینی به همراه رابرت هوک، لکه قرمز بزرگ را در سیاره [[مشتری]] کشف کرد. کاسینی همچنین نخستین کسی بود که چهار قمر سیاره [[زحل]] (کیوان) را رصد کرد.<br />
<br />
کاسینی همچنین در حدود سال ۱۶۹۰ شکاف کاسینی را در میان حلقههای زحل کشف کرد.<br />
<br />
[[رده:اعلام]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%DA%A9%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D9%86%DB%8C&diff=9820کاسینی2012-10-30T11:01:10Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div>'''جووانی دومنیکو کاسینی''' <br />
<br />
(۸ ژوئن ۱۶۲۵ - ۱۴ سپتامبر ۱۷۱۲) یک ریاضیدان، اخترشناس، مهندس و اخترشناس ایتالیایی بود.<br />
<br />
او را با نام جاندومنیکو کاسینی (Giandomenico Cassini) نیز مینامیدند. کاسینی در زمان جمهوری جنوآ در محلی به نام پرینالدو در نزدیکی سانرمو به دنیا آمد.<br />
<br />
کاسینی به همراه رابرت هوک، لکه قرمز بزرگ را در سیاره [[مشتری]] کشف کرد. کاسینی همچنین نخستین کسی بود که چهار قمر سیاره [[زحل]] (کیوان) را رصد کرد.<br />
<br />
کاسینی همچنین در حدود سال ۱۶۹۰ شکاف کاسینی را در میان حلقههای زحل کشف کرد.<br />
<br />
[[رده:اعلام]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%DA%A9%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D9%86%DB%8C&diff=9819کاسینی2012-10-30T10:59:50Z<p>ارسلان: صفحهای جدید حاوی ''''جووانی دومنیکو کاسینی''' (۸ ژوئن ۱۶۲۵ - ۱۴ سپتامبر ۱۷۱۲) یک ریاضیدان، اخترشنا...' ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>'''جووانی دومنیکو کاسینی''' <br />
<br />
(۸ ژوئن ۱۶۲۵ - ۱۴ سپتامبر ۱۷۱۲) یک ریاضیدان، اخترشناس، مهندس و اخترشناس ایتالیایی بود.<br />
<br />
او را با نام جاندومنیکو کاسینی (Giandomenico Cassini) نیز مینامیدند. کاسینی در زمان جمهوری جنوآ در محلی به نام پرینالدو در نزدیکی سانرمو به دنیا آمد.<br />
<br />
کاسینی به همراه رابرت هوک، لکه قرمز بزرگ را در سیاره مشتری کشف کرد. کاسینی همچنین نخستین کسی بود که چهار ماه کیوان (زحل) را رصد کرد.<br />
<br />
کاسینی همچنین در حدود سال ۱۶۹۰ شکاف کاسینی را در میان حلقههای زحل کشف کرد.</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A7%D9%86%D9%81%D8%AC%D8%A7%D8%B1_%D9%BE%D8%B1%D8%AA%D9%88_%DA%AF%D8%A7%D9%85%D8%A7&diff=6371انفجار پرتو گاما2012-08-17T15:06:32Z<p>ارسلان: انفجارهای اشعه ي گاما-GRBs را به انفجارهای اشعه گاما-GRBs منتقل کرد</p>
<hr />
<div>این نوع انفجارها (GRBs) درخشش تشعشعات گاما به همراه انفجار هاي پر[[انرژی]] هستند که در [[کهکشان]] هاي دوردست مشاهده شده اند. آن ها درخشان ترين پديده هاي [[الکترومغناطیس]]ی شناخته شده در جهان هستند. این انفجارها ممکن است از 10ميلي ثانيه تا چند دقيقه بطول بیانجامند؛ و يک انفجار معمولی 40-20 ثانيه طول مي کشد.<br />
<br />
معمولاً انفجار اوليه، "پستاب" طولاني مدتی را بدنبال خواهد داشت که با [[طول موج]] بلندتری ساطع می شود (یعنی به یکی از اشکال [[پرتو ایکس]]، [[فرابنفش]]، [[فروسرخ]]، [[ماکروويو]] و [[راديويی]]). دانشمندان معتقدند که اکثر GRB های مشاهده شده متشکلند از يک پرتو باريکِ تابش شديد که به هنگام دوران سريع يک [[ابرنواختر]]- ستاره ي پرجرمی که پس از رمبش، یک [[ستاره نوترونی]]، ستاره ي کوارکي و يا [[سیاهچاله]] از آن شکل می گیرد- آزاد مي شود.<br />
<br />
به نظر می رسد که زیر رده ای از GRB ها (انفجار هاي کوتاه) از فرايند متفاوتی ناشی می شوند. که این فرایند ممکن است ادغام ستاره هاي دوتايي نوتروني و شاید گسترش رزونانسِ بين هسته و پوسته این ستارگان باشد، که در نتیجه تحمل نيروهای جزر و مدی بسیار در ثانیه های آخر، و انفجارِ پس از آن و تکه تکه شدن کل پوسته ی [[ستاره]]، رخ داده است.<br />
<br />
منابع اکثر GRB ها ميليارد ها [[سال نوری]] با [[زمين]] فاصله دارند. و این دال بر این نکته است که انفجارها همبسيار پرانرژی هستند (يک انفجار معمولی در عرض چند ثانيه، به اندازۀ کل [[انرژی]] آزاد شده از [[خورشید]] در طول عمر 10 ميليارد ساله اش، [[انرژی]] آزاد می کند) و هم بسيار نادر (یعنی تعدادی معدود در هر [[کهکشان]] در هر یک میلیون سال).<br />
<br />
تمام GRB هاي مشاهده شده متعلق به خارج از [[کهکشان راه شیری]] هستند، گرچه یک رده ی مربوط به این پدیده، شراره های تکرار شونده ی اشعه ی نرم گاما، همراه با مگنتار هاي منسوب به درون راه شيري هستند. چنین فرض شده است که یک انفجار [[اشعه گاما]] در راه شيری- که مستقیماً به سمت [[زمين]] نشانه رفته- ممکن است منجر به انهدامی عظیم شود.<br />
<br />
GRB ها اولین بار در سال 1967 توسط ماهواره هاي Vela شناسايي شدند - یک سري ماهواره هايي که براي شناسايي آزمایشات مخفیانه ی سلاح هاي هسته اي طراحي شده اند. در سالهای بعد صدها مدل فرضي براي توجيه اين انفجارها ارائه شدند، از جمله برخورد [[دنباله دار]]ها با ستاره هاي نوتروني. اطلاعات کمي براي توضیح اين مدل ها در دسترس بود تا اينکه در سال 1997 اولين [[پرتو ایکس]] و پستابهای نوری آن شناسايي شد و محاسبۀ مستقيمِ [[انتقال به سرخ]] آنها با استفاده از [[طيف سنجی]] نوری صورت گرفت، و بدین گونه فواصل و [[انرژی]] خروجيشان مورد محاسبه قرار گرفت. اين اکتشافات و تحقیقات بعدی بر روي [[کهکشان]] ها و [[ابرنواختر]] هاي مربوط به اين نوع انفجار، فواصل و درخشش GRB ها را مشخص نمود. اين حقایق قطعاً آنها را در [[کهکشان]] هاي دور قرار داده و GRB های طولاني مدت را به مرگ ستارگان پر[[جرم]] ربط می دهد، که تنها سرچشمه ي ممکن براي [[انرژی]] خروجي مشاهده شده است.<br />
<br />
== منبع ==<br />
ویکی پدیا انگلیسی[http://en.wikipedia.org/wiki/Gamma-ray_burst]<br />
[[رده:اخترفیزیک]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A7%D9%86%D9%81%D8%AC%D8%A7%D8%B1_%D9%BE%D8%B1%D8%AA%D9%88_%DA%AF%D8%A7%D9%85%D8%A7&diff=6370انفجار پرتو گاما2012-08-17T15:06:01Z<p>ارسلان: /* منبع */</p>
<hr />
<div>این نوع انفجارها (GRBs) درخشش تشعشعات گاما به همراه انفجار هاي پر[[انرژی]] هستند که در [[کهکشان]] هاي دوردست مشاهده شده اند. آن ها درخشان ترين پديده هاي [[الکترومغناطیس]]ی شناخته شده در جهان هستند. این انفجارها ممکن است از 10ميلي ثانيه تا چند دقيقه بطول بیانجامند؛ و يک انفجار معمولی 40-20 ثانيه طول مي کشد.<br />
<br />
معمولاً انفجار اوليه، "پستاب" طولاني مدتی را بدنبال خواهد داشت که با [[طول موج]] بلندتری ساطع می شود (یعنی به یکی از اشکال [[پرتو ایکس]]، [[فرابنفش]]، [[فروسرخ]]، [[ماکروويو]] و [[راديويی]]). دانشمندان معتقدند که اکثر GRB های مشاهده شده متشکلند از يک پرتو باريکِ تابش شديد که به هنگام دوران سريع يک [[ابرنواختر]]- ستاره ي پرجرمی که پس از رمبش، یک [[ستاره نوترونی]]، ستاره ي کوارکي و يا [[سیاهچاله]] از آن شکل می گیرد- آزاد مي شود.<br />
<br />
به نظر می رسد که زیر رده ای از GRB ها (انفجار هاي کوتاه) از فرايند متفاوتی ناشی می شوند. که این فرایند ممکن است ادغام ستاره هاي دوتايي نوتروني و شاید گسترش رزونانسِ بين هسته و پوسته این ستارگان باشد، که در نتیجه تحمل نيروهای جزر و مدی بسیار در ثانیه های آخر، و انفجارِ پس از آن و تکه تکه شدن کل پوسته ی [[ستاره]]، رخ داده است.<br />
<br />
منابع اکثر GRB ها ميليارد ها [[سال نوری]] با [[زمين]] فاصله دارند. و این دال بر این نکته است که انفجارها همبسيار پرانرژی هستند (يک انفجار معمولی در عرض چند ثانيه، به اندازۀ کل [[انرژی]] آزاد شده از [[خورشید]] در طول عمر 10 ميليارد ساله اش، [[انرژی]] آزاد می کند) و هم بسيار نادر (یعنی تعدادی معدود در هر [[کهکشان]] در هر یک میلیون سال).<br />
<br />
تمام GRB هاي مشاهده شده متعلق به خارج از [[کهکشان راه شیری]] هستند، گرچه یک رده ی مربوط به این پدیده، شراره های تکرار شونده ی اشعه ی نرم گاما، همراه با مگنتار هاي منسوب به درون راه شيري هستند. چنین فرض شده است که یک انفجار [[اشعه گاما]] در راه شيری- که مستقیماً به سمت [[زمين]] نشانه رفته- ممکن است منجر به انهدامی عظیم شود.<br />
<br />
GRB ها اولین بار در سال 1967 توسط ماهواره هاي Vela شناسايي شدند - یک سري ماهواره هايي که براي شناسايي آزمایشات مخفیانه ی سلاح هاي هسته اي طراحي شده اند. در سالهای بعد صدها مدل فرضي براي توجيه اين انفجارها ارائه شدند، از جمله برخورد [[دنباله دار]]ها با ستاره هاي نوتروني. اطلاعات کمي براي توضیح اين مدل ها در دسترس بود تا اينکه در سال 1997 اولين [[پرتو ایکس]] و پستابهای نوری آن شناسايي شد و محاسبۀ مستقيمِ [[انتقال به سرخ]] آنها با استفاده از [[طيف سنجی]] نوری صورت گرفت، و بدین گونه فواصل و [[انرژی]] خروجيشان مورد محاسبه قرار گرفت. اين اکتشافات و تحقیقات بعدی بر روي [[کهکشان]] ها و [[ابرنواختر]] هاي مربوط به اين نوع انفجار، فواصل و درخشش GRB ها را مشخص نمود. اين حقایق قطعاً آنها را در [[کهکشان]] هاي دور قرار داده و GRB های طولاني مدت را به مرگ ستارگان پر[[جرم]] ربط می دهد، که تنها سرچشمه ي ممکن براي [[انرژی]] خروجي مشاهده شده است.<br />
<br />
== منبع ==<br />
ویکی پدیا انگلیسی[http://en.wikipedia.org/wiki/Gamma-ray_burst]<br />
[[رده:اخترفیزیک]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B9%D8%AF%D8%B3%DB%8C_%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B4%DB%8C&diff=6369عدسی گرانشی2012-08-17T14:54:29Z<p>ارسلان: /* منبع */</p>
<hr />
<div><br />
[[پرونده:156541.JPG|چهار تصوير ايجاد شده از [[اختروش]] QSO 0305+2237 را نشان مي دهد که پشت کهکشان ZW 030+2237 قرار داد. اين اختروش، هشت ميليارد[[ سال نوري]] از زمين فاصله دارد در حالي که فاصله ي کهکشان عدسي از ما چهارصد ميليون سال نوري است. |چپ|قاب]]<br />
<br />
همان طور که مسير [[نور]] بر اثر عبور از[[عدسی]] منحرف مي شود، هنگام عبور از کنار جرم هم منحرف مي شود. پس مي توانيم از [[ستاره]] ها، [[کهکشان]] ها و خوشه هاي کهکشاني به عنوان عدسي استفاده کنيم. نام اين نوع عدسي ها را گذاشته اند عدسي گرانشي. پس از شکل گيري[[ نسبيت عام]]، انحراف نور در کنار اجرام مطالعه شد. پيش تر از آن هم، اين انحراف با استفاده از گرانش نيوتوني محاسبه شده بود. در گرانش نيوتونی مي توان نور را نيز مانند ذره ای جرم دار در نظر گرفت و مسير اين ذره را در کنار جرمی ديگر به دست آورد. مسير نور مانند مسير هر ذره ي جرم داري، هنگام عبور از کنار جرمی ديگر (مانند [[خورشيد]]) منحرف مي شود. نسبيت عام، اين انحراف را با رهيافتی ديگر به دست مي دهد (البته مقدار نسبيتی انحراف دو برابر مقدار نيوتونی آن است).<br />
<br />
<br />
نخستين بار، اخترفيزيکدانی انگليسي به نام[[ ادينگتون]] اين انحراف نور را اندازه گيری کرد. <br />
<br />
اودر[[خورشيدگرفتگي]] سال 1919،1298 هنگام گرفت کامل و تاريک شدن [[خورشيد]]، تصويرهايي از[[ ستاره]] های زمينه و پيرامون خورشيد گرفت. به اين ترتيب مکان ستاره هاي پيرامون خورشيد را نسبت به ستاره هاي ديگر آسمان به دست آورد. نسبيت عام پيش بيني مي کند که نور ستاره بر اثر عبور از کنار خورشيد منحرف مي شود و اين باعث جابه جايي مکان تصوير ستاره در آسمان خواهد بود. او براي به دست آوردن اين انحراف، چند ماه بعد، زماني که فاصله ي زاويه اي خورشيد با آن ستاره زياد بود بار ديگر تصويري از آن ناحيه از آسمان گرفت. با مقايسه ي اين دو تصوير، '''ميزان جابه جايي ستاره ها را به دست آورد''' و اين مقدار، به تقريب، همان مقدار پيش بيني شده در نسبيت عام بود. <br />
<br />
اين پديده ی ساده ی انحراف نور، بعدها در نجوم و [[کيهان شناسی]] رصدی، مهم شد.<br />
<br />
[[پرونده:اختروش-1293257391.jpg|نحوه عمل اجرام سنگین وزن به عنوان عدسی حلقه[[ انیشتین]]|چپ|قاب]]<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
== چگونگی کار با عدسی های گرانشی ==<br />
<br />
<br />
حالا مي توانيم مسايل متنوع اپتيک را در اين جا هم برسي کنيم: بزرگ نمايي تصوير، چند تصويري، حلقه اي شدن تصوير، سوختيک ها (Caustics) و ... . يعني مي توانيم از خوشه اي کهکشانی، مانند تلسکوپ براي رصد کهکشان هاي دوردست استفاده کنيم. اين عدسی پر جرم مي تواند نور کهکشان هاي کم سو در دوردست را تقويت کند و به اين ترتيب ما آن کهکشان را رصد کنيم. کاري که در شرايط ايده آل، بهتر از تلسکوپ هاي فضايی هم انجام می شود. يا اين که مي توانيم با استفاده از چند تصويري شدن يا تغيير شکل تصوير و کماني شدن تصوير، جرم عدسي را محاسبه کنيم. يعني از روشي غير مستقيم، جرم خوشه اي کهکشاني را تخمين بزنيم. امروزه اين روش يکي از روش هاي اندازه گيري جرم خوشه های کهکشانی است. چون جرم ماده باعث انحراف نور مي شود (چه ماده ي روشن باشد و چه ماده ی تاريک)، با اندازه گيری آثار همگرايي گرانشی در کهکشان های زمينه می توان تخمينی از ميزان و توزيع جرم خوشه ي عدسي به دست آورد. <br />
[[پرونده:156542.JPG||چپ|قاب]]<br />
البته همه ی اين ها در عمل به اين سادگی نيستند. در اين جا هم درست مانند اپتيک هندسی ساده، نياز داريم فاصله ی چشم از ناظر، عدسي از ناظر و [[عدسی]] تا چشمه را بدانيم (در هندسه ي غير اقليدسي فاصله ي عدسي تا چشمه لزوماً از روي دو فاصله ي ديگر به دست نمي آيد). همچنين بايد مطمئن شويم که همگرايي رخ داده است. در اين اپتيک کيهاني آنچه ثبت مي کنيم فقط تصويري از آسمان است و بايد با استفاده از شواهدي بدانيم آيا همگرايي رخ داده است يا نه. يعني آثا مثلاً چند تصوير مشابهی که مي بينيم، تصاوير يک چشمه اند يا چند جسم متفاوت اند. نمونه هايي از پديده ي همگرايي گرانشي را در تصویر بالا میبینید .<br />
<br />
<br />
شکل ، تصاويری از حلقه ها موسوم به حلقه اينشتين را نشان مي دهد. زماني که چشمه، عدسي و ناظر در يک راستا باشند، تصوير همگرا شده اي که ناظر از چشمه مي بيند، حلقه اي به دورعدسي است. جسم پرنور در مرکز هر تصوير، '''عدسی''' است و حلقه ي دور آن، تصوير کهکشان زمينه است. نخستين حلقه ي اينشتين در سال 1998/1377 در همکاري بين دانشگاه منچستر و [[تلسکوپ فضايی هابل]] کشف شد.<br />
<br />
== انواع همگرایی گرانشی ==<br />
<br />
همگرايي گرانشي بسته به [[جرم]] عدسي ها، فاصله ها و موقعيت هاي زاويه ای که دارند، پديده های متفاوتی را ايجاد مي کند. اين پديده ها به سه دسته تقسيم مي شوند: <br />
<br />
'''1. ريزهمگرايي گرانشی<br />
<br />
2.همگرايي قوي گرانشی<br />
<br />
3.همگرايي ضعيف گرانشی'''<br />
<br />
<br />
<br />
==ریز همگرايي گرانشی==<br />
[[پرونده:Gradvitational lens-full.jpg|خمیدگی نور چشمهای دوردست به دور جسمی پرجرم. پیکان نارنجی نشاندهند مکان ظاهری چشمه است. پیکان سفید مسیر نور را از مکان واقعی چشمه نشان میدهد.|چپ|قاب]]<br />
<br />
در اين پديده ی همگرايی گرانشی، تغيير شکل جرم زمينه يا چند - تصويري ديده نمی شود. آنچه رصد مي شود تقويت نور چشمه است. يعني مثلاً عدسي اي ([[ستاره]] اي) از جلوي چشمه ای (ستاره ای ديگر) عبور مي کند و هنگام عبور، نور ستاره ي زمينه را همگرا می کند و از آن ستاره دو يا چند تصوير ايجاد مي کند. به دليل فاصله ي بسيار کم دو تصوير، ناظر نمي تواند اين تصاوير را از هم تفکيک کند و در عوض آنچه مشاهده مي کند، تقويت نور چشمه است. اين پديده در دو گستره مشاهده شده است: <br />
<br />
<br />
1- چشمه و [[عدسی]] دو [[ستاره]] در [[کهکشان]] ما يا در همسايگان نزديک ما ([[[[ابرماژلانی]] بزرگ]] و کوچک) هستند. از اين روش براي مشاهده غير مستقيم کوتوله های قهوه ای و[[ماده تاريک]] فشرده درون کهکشان استفاده مي شود <br />
<br />
<br />
2- نور رسيده از [[اختروش]] دور دست بر اثر عبور از درون يک[[ کهکشان]]، توسط ستاره هاي آن کهکشان همگرا می شود و افت و خيزهايی در تصويرهای اختروش (که خود اين تصويرها بر اثر همگرايی گرانشی ايجاد شده اند) ديده مي شود.<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
== همگرايی قوی گرانشی==<br />
<br />
<br />
در اين پديده، تغيير شکل چشمه به خوبی قابل مشاهده است. يا اين که چند تصوير از چشمه ديده مي شود. حلقه اينشتين، تصويرهاي چندگانه [[اختروش]] ها و کمان هاي بزرگ مثال هايی از اين پديده اند .<br />
<br />
== همگرايی ضعيف گرانشی ==<br />
<br />
<br />
در پديده های همگرايی ضعيف گرانشی، تغيير شکل در چشمه های زمينه بسيار کوچک است و به شکل کمان های بزرگ و حلقه اينشتين قابل مشاهده نيست. در نتيجه، فقط مي توان با تحليل کردن تعداد زيادی چشمه و اندازه گيری تغيير شکل آن ها، علامتي از همگرايی گرانشی دريافت کرد . اگر در ناحيه اي از کهکشان های زمينه به طور متوسط تغيير شکلي در کهکشان ها ديده شود علامتي از همگرايي ضعيف گرانشي است. از اين روش براي بررسي توزيع جرم عدسی استفاده مي شود. <br />
در اين روش '''خطاهای آماری''' بسيار مهم اند. چون بيشتر[[ کهکشان]] ها به طور ذاتی بيضي شکل اند و چون علامت همگرايی ضعيف گرانشی بسيار کوچک است، خطای حاصل از شکل ذاتی کهکشان ها و پهن شدگی نور توسط [[جو]] و [[تلسکوپ]]، بسيار مهم و تأثيرگذار است. روش هاي مختلفي براي کم کردن اين خطاها به وجود آمده اند. و در حال کامل شدن اند. رصدهاي همگرايي ضعيف گرانشی براي تخمين زدن پارامترهای کيهان شناسی هم به کار مي روند و روشي هستند برای اندازه گيري توزيع جرم در عالم. البته خطاهای آماری بسيار مهم و دست و پاگيرند.<br />
[[پرونده:156544.JPG|شکل 4، تصوير دو خوشه کهکشانی معروف به خوشه گلوله ای را نشان مي دهد که باعث تغيير شکل کهکشان های زمينه شده اند. توزيع جرم خوشه گلوله ای، با روش همگرایی ضعيف گرانشی به دست آمده است. پربندها، خطوط هم پتانسيل گرانشی را نشان مي دهند. |چپ|قاب]]<br />
<br />
گستره هاي مختلف همگرايي گرانشی، روش هاي مختلفی را در اختيار کيهان شناسان قرار داده اند تا جرم خوشه های کهکشاني، نمايه ي چگالي هالهی [[ماده تاريک]] [[کهکشان]] ها، توزيع جرم خوشه هاي کهکشانی و پارامترهای کيهان شناسی (از جمله چگالی ماده در عالم) را بررسي و اندازه گيری کنند. <br />
اين شاخه در کيهان شناسي هنوز نوپاست. همان طور که در بخش همگرای ضعيف گرانشی توضيح داده شد،رصدهاي دقيق تر در پيشبرد اين شاخه بسيار مهم هستند. اکنون پروژه هاي رصدي بزرگ و متفاوتی برای مطالعه عالم با استفاده از عدسي های گرانشی در حال طراحی و اجرا هستند. در آينده، تلسکوپ هاي زمينی و فضايي به کمک تلسکوپ های کيهانی (عدسی های گرانشی) تصوير بهتری از عالم به ما خواهند داد.<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
== حلقه انیشتین ==<br />
<br />
[[پرونده:7D7 image002.jpg|[[حلقه انیشتین]]|چپ|قاب]]<br />
<br />
طبق[[ نظريه نسبيت]] [[انيشتين]] نور در نزديكي يك ميدان گرانشی از مسير خود كه يك خط مستقيم است منحرف می شود.حال ما مي خواهيم اين نظريه را در مورد ستارگان بررسي كنيم.ابتدا يك [[ستاره]] را در نظر مي گيريم كه چندين سال نوری از ما فاصله دارد.اگر در بين راه اين ستاره هيچ جرمی وجود نداشته باشد،ستاره دقيقا در محل واقعی خود در آسمان قرار خواهد داشت.اما بعضي ستارگان جلوي ديگر ستارگان قرار دارند و مانع از اين مي شود كه نور ستاره پشتی به ما برسد.اما ما مي توانيم وجود ستاره ای را در پشت آن تشخيص دهيم.دليل آن این است كه نور رسيده از ستاره a كه در پشت ستاره β قرار دارد قبل از رسيدن به ما توسط ميدان گرانشی [[ستاره]]β انحنا پيدا مي كند و از مسير مستقيم خود كه يك خط صاف است، منحرف مي شود.به اين ترتيب ما مي توانيم ستاره ای كه در پشت ستاره ای ديگر قرار دارد را مشاهده كنيم،فقط با اين تفاوت كه آن ستاره را در محل اصیي خودش در عالم نمي بينيم!در ضمن در اين مثال به ستاره β '''" لنز"'''گفته مي شود.<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
[[پرونده:28E image003.jpg||چپ|قاب]]<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
== ارتباط عدسیهای گرانشی با ماده تاریک ==<br />
مشاهدات نشان میدادند که میزان خمیدگی نور در گذر از کنار یک خوشه کهکشانی حکایت از وجود جرمی بسیار بیشتر از کل جرم قابل رویت و محاسبه شده در[[ کهکشان]] داشت! به بیان ساده تر میزان خمیدگی نور بسیار بیشتر از آن بود که انتظار می رفت، بنابراین دانشمندان به این نتیجه رسیدند که باید مقدار قابل توجهی از جرم کهکشان ها از نظر پنهان مانده باشد. این معما که به " مسئله جرم گم شده در کائنات" مشهور شد سرانجام به اثبات حقیقت وجود ماده و [[انرژی تاریک]] جهان انجامید، حقیقتی درخشان که از وجود تاریک ترین ماده جهان حکایت می کرد.<br />
هرچند که وجود ماده و انرژی تاریک در جهان به اثبات رسیده است اما ماهیت و منشآ وجود آن همچنان گوشه ای از تاریکی های ذهن انسان را به خود اختصاص داده است.<br />
<br />
== منبع==<br />
مجله نجوم، شماره 191 <br />
<br />
دانشنامه ستاره شناسی <br />
<br />
em.wikipedia<br />
<br />
سایت نجوم ایران <br />
<br />
سایت باشگاه نجوم تهران<br />
<br />
[[رده:اخترفیزیک]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AA%D9%88%D8%B1%D9%85_%D8%AE%D9%88%D8%AF_%D8%A8%D9%87_%D8%AE%D9%88%D8%AF%DB%8C&diff=6368تورم خود به خودی2012-08-17T14:53:18Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div>این نظریه توسط آندره لیند و در جهت تکمیل نظریه تورم ( آلن گوث ) ارائه گردید . نظریه ی تورم نمونه ی کامل یک نظریه ی پاسخگوست , اما یک معمای پیچیده دارد . معمایی که آلن گوث را هم آشفته کرده بود . پرسش این بود : چه مکانیزمی وجود دارد که می تواندتورم را اینقدر طولانی کند ؟ چگونه تورم یک جهان می تواند جهانی را که می شناسیم به وجود آورد ؟ <br />
در نهایت لیند نسخه جدیدی از نظریه تورم را ارائه کرد که پاسخ مناسبی برای معمای تورم داشت . او جهانی را به تصویر کشید که در آن , در نقاط تصادفی در فضا-زمان , شکست خودبه خودی رخ می دهد . در هر نقطه ای که شکستی رخ می دهد , جهانی ایجاد می شود که کمی متورم می گردد . در اغلب موارد , مقدار تورم کم است . اما از آنجا که این فرآیند تصادفی ست , در نهایت حتما حبابی وجود خواهد داشت که در آن تورم به اندازه کافی طولانی می شود تا بتواند جهان ما را ایجاد کند . <br />
بر طبق این نظریه, تکه کوچکی از یک جهان ممکن است ناگهان متورم شده و شروع به رشد کند . به این ترتیب فرزندی زاد می شود که ممکن است خود , جهان نوپای دیگری را به وجود آورد . این فرآیند مثل وقتی است که به حبابهای صابون معلق در هوا فوت می کنیم و می بینیم که بعضی حباب ها نصف شده و تبدیل به دو حباب می شوند . اگر این نظریه درست باشد ممکن است که ما در دریایی از این جهان ها زندگی می کنیم .با استناد به نتایج منطقی این نظریه می توان گفت , تورم , دائمی و ابدی بوده و انفجار بزرگ همواره در حال رخ دادن است . بنابراین همواره جهان های جدیدی از درون دیگر جهان ها جوانه می زنند .<br />
[[رده:کیهانشناسی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%85%D9%82%DB%8C%D8%A7%D8%B3_%D8%A8%D9%88%D8%B1%D8%AA%D9%84&diff=6004مقیاس بورتل2012-08-12T21:23:02Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div><br />
'''مقیاس بورتل''' یکی از مقیاس های سنجش تاریکی آسمان می باشد که آسمان را از نظر تاریکی به 9 سطح تقسیم میکند.<br />
<br />
جان بورتل یکی از پرتجربه ترین اخترشناسان آماتور این مقیاس را تعیین کرده است. او تا به حال در طی حدود 60 سال رصد به بررسی بیش از 150 هزار ستاره متغیر و رصد بیش از 200 دنباله دار پرداخته است. <br />
<br />
مقیاس 9 مرحله ای او برای سنجش تاریکی آسمان به ترتیب زیر است:<br />
<br />
'''1- آسمان درجه یک و بهشت اخترشناسان!''' در این آسمان نور منطقة البروجی، نوار منطقة البروجی و نور مخالف به خوبی مشخص هستند. نور منطقة البروجی تا زاویه چشمگیری در آسمان و نوار منطقة البروجی به صورت پیوسته از سوئی به سوی دیگر آسمان گسترده می شوند. کهکشان مثلث (M 33) حتی با نگاه مستقیم به خوبی با چشم غیر مسلح دیده می شود. نوار راه کهکشان در صورت فلکی عقرب و قوس روی زمین سایه های پراکنده اما مشخص ایجاد می کند. حد قدر برای چشم غیر مسلح به 6/7 تا 8 می رسد. با نگاه به زهره و مشتری چند دقیقه طول می کشد تا چشم تان به تاریکی عادت کند. هواتاب (تابش بسیار ضعیفی که بیشتر تا محدوده 15 درجه بالای افق می درخشد و ناشی از درخشش طبیعی خود جو است) به خوبی مشخص است. با [[تلسکوپ]] 5/2 اینچ بازتابی ستاره ها تا قدر 5/17 و با تلسکوپ 50 سانتی متری تا قدر 19 را آشکار کنید، اما وسایل اطرافتان هیچ کدام پیدا نیستند.<br />
<br />
'''2- آسمان بسیار تاریک:''' هواتاب کمی در نزدیکی افق پیداست. کهکشان M33 تقریباً به خوبی و با نگاه مستقیم دیده می شود. ساختار راه کهکشان تابستانی به خوبی با چشم غیر مسلح پیداست و درخشان ترین بخش هایش از پشت دوربین دوچشمی و مانند مرمر می درخشد. نور منطقة البروجی پیش از طلوع و پس از غروب، سایه های ضعیفی را ایجاد می کند و در برابر رنگ آبی سفید کهکشان به وضوح به رنگ زرد می درخشد. ابرها به شکل چاله ها در زمینه ستاره ها نمایان اند. وسایل اطراف بسیار محو بوده و بسیاری از خوشه های کروی فهرست مسیه با چشم غیر مسلح دیده می شوند. حد قدر برای چشم غیرمسلح 1/7 تا 5/7 و برای تلسکوپ 5/2 اینچ حدود 16 یا 17 می باشد.<br />
<br />
'''3- آسمان روستایی:''' نشانه ای از آلودگی نوری در افق پیداست. ابرها در درخشان ترین بخش های آسمان نزدیک افق کمی مشخص اند اما در آسمان بالای سر تیره و پنهان می مانند. ساختار راه کهکشان هنوز نمایان است و خوشه های کروی مسیه چون شماره های 4، 5، 15 و 22 با چشم پیدا هستند. با روش چپ چپ نگاه کردن، M33 پیداست. گسترش نور منطقة البروجی در بهار و پاییز زمانی که پیش از طلوع و پس از غروب تا 60 درجه بر فراز افق گسترده می شود، چشمگیر است و رنگش به شکل ضعیفی قابل تشخیص است. تلسکوپ تان را حداکثر در فاصله 9 متری می بینید. حد قدر برای چشم غیرمسلح 6/6 و برای تسکوپ 32 سانتی متری (5/2اینچ) حدود 16 می باشد.<br />
<br />
'''4- آسمان نیمه روستایی:''' آلودگی نوری بر فراز مناطق پر جمعیت در تمام جهات، گنبدهای نورانی ایجاد می کند. نور منطقة البروجی به خوبی آشکار است اما در ابتدای فلق و انتهای شفق حتی تا نیمه راه سمت الرأس گسترده نمی شود. راه کهکشان جلوه با شکوهی بر فراز افق دارد، اما ساختار آن مگر در بخش های بسیار درخشان پیدا نیست. M33 را با چپ چپ نگاه کردن هم به سختی می یابید و اگر بالاتر از ارتفاع 50 درجه نباشد، اصلاً پیدایش نمی کنید. ابرها در افق درخشان و در بالای سرتان تیره اند. وسایل اطرافتان را از فاصله دور هم می بیند. حد قدر برای چشم غیر مسلح 1/6 تا 5/6 و برای بازتابی 5/2 اینچ 5/15 است.<br />
<br />
'''5- آسمان حومه شهر:''' در بهترین شب های بهار و پاییز فقط نشانه هایی از نور منطقة البروجی را می بینید. راه کهکشان در نزدیکی افق بسیار کم سو و گاهی غیر قابل دیدن است و حتی بالای سرتان هم بی رنگ و روست. آلودگی نوری در بیشتر جهات دیده می شود. ابرها روشن تر از خود آسمان هستند. حد قدر برای چشم 6/5 تا 6 و برای تلسکوپ 32 سانتی متری حدود 5/14 تا 15 می باشد.<br />
<br />
'''6- آسمان روشن حومه شهر:''' در بهترین شب ها هیچ اثری از نور منطقة البروجی نمی یابید. نشان های کم سوئی از راه کهکشان، آن هم فقط در سمت الرأس پیداست. آسمان تا ارتفاع 35 درجه ای بالای افق به رنگ سفید مایل به خاکستری می درخشد. ابرها در سراسر آسمان کمی می درخشند. وسایل اطراف به راحتی دیده می شوند و دیدن M33 بدون دوربین دوچشمی غیر ممکن است و با چشم، هاله کم سوئی از آن را می بینید. حد قدر برای چشم 5/5 و برای تلسکوپ 5/2اینچ با قدرت متوسط حدود 14 تا 5/14 است.<br />
<br />
'''7- از حومه شهر تا شهر:''' زمینه آسمان را نور سفید مایل به خاکستری پوشانده است. منابع قوی آلودگی نوری در همه سو دیده می شوند. راه کهکشان کاملاً محو شده است. شاید بتوانید M44 (خوشه باز کندوی عسل در صورت فلکی خرچنگ) و M31 (کهکشان آندرومدا) را با چشم غیر مسلح به صورت لکه بسیار محوی ببینید. ابرها بسیار درخشان اند. درخشان ترین اجرام مسیه حتی از میان تلسکوپ های متوسط، اشباحی بیش نیستند. حد قدر به سختی برای چشم 5 و برای بازتابی 32 سانتی متری حدود 14 است.<br />
<br />
'''8- آسمان شهر:''' آسمان با نور خاکستری مایل به سفید یا نارنجی می درخشد و در این نور به خوبی می توانید عنوان درشت روزنامه ها را بخوانید! یک رصدگر با تجربه در یک شب خوب به زحمت M31 و M44 را می بیند. با یک تلسکوپ متوسط فقط می توانید اجرام درخشان فهرست مسیه را پیدا کنید. برخی از ستاره های مشهور صور فلکی به سختی پیدا می شوند و گاهی اصلاً حضور ندارند. در بهترین شرایط حد [[قدر]] برای چشم 5/4 و برای اپتیک 5/2 اینچ حدود 13 می باشد.<br />
<br />
'''9- آسمان وسط شهر:''' آسمان حتی در سمت الرأس روشن بوده و بسیاری از ستاره های صور فلکی ناپیدا هستند. بعضی از صورت های فلکی نظیر خرچنگ و حوت اصلاً قابل رویت نیستند. تک ستاره هایی از خوشه پروین دیده می شوند. هیچ کدام از اجرام مسیه قابل رویت نیست. ماه، سیاره ها و درخشان ترین خوشه های ستاره ای تنها شکار می شوند. حد قدر برای چشم غیر مسلح 4 و یا کمتر است.<br />
[[رده:نجوم رصدی]]<br />
<br />
==منبع==<br />
<br />
وب سايت آسمان پارس /[http://http://www.parssky.com/view/2387.aspx مقاله آقاي علي پزشكي]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%85%D8%AE%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AA_%D8%B3%D9%85%D8%AA_-_%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D9%81%D8%A7%D8%B9&diff=5780مختصات سمت - ارتفاع2012-08-08T10:11:35Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div>مختصات سمت و ارتفاع یکی از دستگاه های مختصات است که برای مشخص کردن مکان اجرام سماوی به کار می رود.<br />
<br />
این مختصات وابسته به مکان و زمان ناظر است و با تغییر مکان و زمان ، تغییر می کند .<br />
<br />
برای درک صحیح این مختصات لازم است دو مولفه آن یعنی '''سمت''' و '''ارتفاع''' را معرفی کنیم.<br />
<br />
===سمت===<br />
<br />
[[پرونده:Az.jpg|مختصات سمت|چپ|قاب]]<br />
<br />
<br />
<br />
زاویه بین پای عمود نقطه شمال سماوی (در نزدیکی [[ستاره قطبی]]) با پای عمود جرم مورد نظر در جهت حرکت عقربه های ساعت برحسب درجه : دقیقه : ثانیه(قوسی).<br />
<br />
مقدار آن بین صفر تا ۳۶۰ درجه متغییر است.سمت نقطه ای که در شرق باشد۹۰ درجه :سمت نقطه ای که در جنوب باشد ۱۸۰ درجه و سمت نقطه ای که در غرب باشد ۲۷۰ درجه است.سمت خود نقطه شمال سماوی نیز صفر است. <br />
<br />
یکی از راههای بیان مختصات اجرام سماوی ٬استفاده از مولفه های سمت وارتفاع می باشد.بنابراین با داشتن سمت وارتفاع دقیق هر جرم می توان آنراموقعیت یابی و مشاهده نمود. این سیستم مختصات٬ مختصات سمت ارتفاعی نامیده می شود.سمت اجرام متغییر است یعنی با گذشت زمان مقدار آن تغییر می کند.<br />
<br />
<br />
===ارتفاع===<br />
<br />
[[پرونده:Alt.jpg|مختصات ارتفاع|چپ|قاب]]<br />
<br />
<br />
زاویه بین جرم مورد نظر با [[افق]] ناظر بر حسب درجه:دقیقه :ثانیه(قوسی).این زاویه بین صفر تا نود درجه متغییر است.ارتفاع جرمی که در افق باشد صفر وارتفاع جرمی که در بالاترین نقطه بالای سر یا سمت الراس ( سرسو) هم ۹۰ درجه است.<br />
<br />
[[ستاره قطبی]] به این دلیل که در امتداد محور شمالی زمین است همواره در محل خود ثابت است و سمت و ارتفاع آن تغییر نمی کند<br />
<br />
ارتفاع ستاره قطبی در هر منطقه، برابر با عرض جغرافیایی آن منطقه می باشد<br />
<br />
<br />
[[رده:نجوم رصدی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%85%D8%AE%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AA_%D8%B3%D9%85%D8%AA_-_%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D9%81%D8%A7%D8%B9&diff=5779مختصات سمت - ارتفاع2012-08-08T10:08:13Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div>مختصات سمت و ارتفاع یکی از دستگاه های مختصات است که برای مشخص کردن مکان اجرام سماوی به کار می رود.<br />
<br />
این مختصات وابسته به مکان و زمان ناظر است و با تغییر مکان و زمان ، تغییر می کند .<br />
<br />
برای درک صحیح این مختصات لازم است دو مولفه آن یعنی '''سمت''' و '''ارتفاع''' را معرفی کنیم.<br />
<br />
===سمت===<br />
<br />
[[پرونده:Az.jpg|مختصات سمت|چپ|قاب]]<br />
<br />
<br />
<br />
زاویه بین پای عمود نقطه شمال سماوی (در نزدیکی ستاره قطبی) با پای عمود جرم مورد نظر در جهت حرکت عقربه های ساعت برحسب درجه : دقیقه : ثانیه(قوسی).مقدار آن بین صفر تا ۳۶۰ درجه متغییر است.سمت نقطه ای که در شرق باشد۹۰ درجه :سمت نقطه ای که در جنوب باشد ۱۸۰ درجه و سمت نقطه ای که در غرب باشد ۲۷۰ درجه است.سمت خود نقطه شمال سماوی نیز صفر است. <br />
یکی از راههای بیان مختصات اجرام سماوی ٬استفاده از مولفه های سمت وارتفاع می باشد.بنابراین با داشتن سمت وارتفاع دقیق هر جرم می توان آنراموقعیت یابی و مشاهده نمود. این سیستم مختصات٬ مختصات سمت ارتفاعی نامیده می شود.سمت اجرام متغییر است یعنی با گذشت زمان مقدار آن تغییر می کند.<br />
<br />
<br />
===ارتفاع===<br />
<br />
[[پرونده:Alt.jpg|مختصات ارتفاع|چپ|قاب]]<br />
<br />
<br />
زاویه بین جرم مورد نظر با افق ناظر بر حسب درجه:دقیقه :ثانیه(قوسی).این زاویه بین صفر تا نود درجه متغییر است.ارتفاع جرمی که در افق باشد صفر وارتفاع جرمی که در بالاترین نقطه بالای سر یا سرسو هم ۹۰ درجه است.<br />
یکی از راههای بیان مختصات اجرام سماوی ٬استفاده از مولفه های سمت وارتفاع می باشد.بنابراین با داشتن سمت وارتفاع دقیق هر جرم می توان آنراموقعیت یابی و مشاهده نمود. این سیستم مختصات٬ مختصات سمت ارتفاعی نامیده می شود.ارتفاع اجرام به زمان بستگی دارد یعنی باگذشت زمان مقدار آن تغییر می کند.<br />
ارتفاع هر قطبی که بالای افق باشد برابر با عرض جغرافیایی محل می باشد<br />
<br />
<br />
[[رده:نجوم رصدی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Alt.jpg&diff=5778پرونده:Alt.jpg2012-08-08T10:06:59Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div></div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%85%D8%AE%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AA_%D8%B3%D9%85%D8%AA_-_%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D9%81%D8%A7%D8%B9&diff=5777مختصات سمت - ارتفاع2012-08-08T10:06:21Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div>مختصات سمت و ارتفاع یکی از دستگاه های مختصات است که برای مشخص کردن مکان اجرام سماوی به کار می رود.<br />
<br />
این مختصات وابسته به مکان و زمان ناظر است و با تغییر مکان و زمان ، تغییر می کند .<br />
<br />
برای درک صحیح این مختصات لازم است دو مولفه آن یعنی '''سمت''' و '''ارتفاع''' را معرفی کنیم.<br />
<br />
===سمت===<br />
<br />
[[پرونده:Az.jpg|مختصات سمت|چپ|قاب]]<br />
<br />
<br />
<br />
زاویه بین پای عمود نقطه شمال سماوی (در نزدیکی ستاره قطبی) با پای عمود جرم مورد نظر در جهت حرکت عقربه های ساعت برحسب درجه : دقیقه : ثانیه(قوسی).مقدار آن بین صفر تا ۳۶۰ درجه متغییر است.سمت نقطه ای که در شرق باشد۹۰ درجه :سمت نقطه ای که در جنوب باشد ۱۸۰ درجه و سمت نقطه ای که در غرب باشد ۲۷۰ درجه است.سمت خود نقطه شمال سماوی نیز صفر است. <br />
یکی از راههای بیان مختصات اجرام سماوی ٬استفاده از مولفه های سمت وارتفاع می باشد.بنابراین با داشتن سمت وارتفاع دقیق هر جرم می توان آنراموقعیت یابی و مشاهده نمود. این سیستم مختصات٬ مختصات سمت ارتفاعی نامیده می شود.سمت اجرام متغییر است یعنی با گذشت زمان مقدار آن تغییر می کند.<br />
<br />
<br />
===ارتفاع===<br />
<br />
<br />
زاویه بین جرم مورد نظر با افق ناظر بر حسب درجه:دقیقه :ثانیه(قوسی).این زاویه بین صفر تا نود درجه متغییر است.ارتفاع جرمی که در افق باشد صفر وارتفاع جرمی که در بالاترین نقطه بالای سر یا سرسو هم ۹۰ درجه است.<br />
یکی از راههای بیان مختصات اجرام سماوی ٬استفاده از مولفه های سمت وارتفاع می باشد.بنابراین با داشتن سمت وارتفاع دقیق هر جرم می توان آنراموقعیت یابی و مشاهده نمود. این سیستم مختصات٬ مختصات سمت ارتفاعی نامیده می شود.ارتفاع اجرام به زمان بستگی دارد یعنی باگذشت زمان مقدار آن تغییر می کند.<br />
ارتفاع هر قطبی که بالای افق باشد برابر با عرض جغرافیایی محل می باشد<br />
<br />
<br />
[[رده:نجوم رصدی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Az.jpg&diff=5776پرونده:Az.jpg2012-08-08T10:05:23Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div></div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%85%D8%AE%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AA_%D8%B3%D9%85%D8%AA_-_%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D9%81%D8%A7%D8%B9&diff=5775مختصات سمت - ارتفاع2012-08-08T10:01:18Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div>مختصات سمت و ارتفاع یکی از دستگاه های مختصات است که برای مشخص کردن مکان اجرام سماوی به کار می رود.<br />
<br />
این مختصات وابسته به مکان و زمان ناظر است و با تغییر مکان و زمان ، تغییر می کند .<br />
<br />
===سمت===<br />
<br />
<br />
<br />
زاویه بین پای عمود نقطه شمال سماوی (در نزدیکی ستاره قطبی) با پای عمود جرم مورد نظر در جهت حرکت عقربه های ساعت برحسب درجه : دقیقه : ثانیه(قوسی).مقدار آن بین صفر تا ۳۶۰ درجه متغییر است.سمت نقطه ای که در شرق باشد۹۰ درجه :سمت نقطه ای که در جنوب باشد ۱۸۰ درجه و سمت نقطه ای که در غرب باشد ۲۷۰ درجه است.سمت خود نقطه شمال سماوی نیز صفر است. <br />
یکی از راههای بیان مختصات اجرام سماوی ٬استفاده از مولفه های سمت وارتفاع می باشد.بنابراین با داشتن سمت وارتفاع دقیق هر جرم می توان آنراموقعیت یابی و مشاهده نمود. این سیستم مختصات٬ مختصات سمت ارتفاعی نامیده می شود.سمت اجرام متغییر است یعنی با گذشت زمان مقدار آن تغییر می کند.<br />
<br />
<br />
===ارتفاع===<br />
<br />
<br />
زاویه بین جرم مورد نظر با افق ناظر بر حسب درجه:دقیقه :ثانیه(قوسی).این زاویه بین صفر تا نود درجه متغییر است.ارتفاع جرمی که در افق باشد صفر وارتفاع جرمی که در بالاترین نقطه بالای سر یا سرسو هم ۹۰ درجه است.<br />
یکی از راههای بیان مختصات اجرام سماوی ٬استفاده از مولفه های سمت وارتفاع می باشد.بنابراین با داشتن سمت وارتفاع دقیق هر جرم می توان آنراموقعیت یابی و مشاهده نمود. این سیستم مختصات٬ مختصات سمت ارتفاعی نامیده می شود.ارتفاع اجرام به زمان بستگی دارد یعنی باگذشت زمان مقدار آن تغییر می کند.<br />
ارتفاع هر قطبی که بالای افق باشد برابر با عرض جغرافیایی محل می باشد<br />
<br />
<br />
[[رده:نجوم رصدی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%85%D8%AE%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AA_%D8%B3%D9%85%D8%AA_-_%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D9%81%D8%A7%D8%B9&diff=5774مختصات سمت - ارتفاع2012-08-08T09:59:41Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div>مختصات سمت و ارتفاع یکی از دستگاه های مختصات است که برای مشخص کردن مکان اجرام سماوی به کار می رود.<br />
<br />
این مختصات وابسته به مکان و زمان ناظر است و با تغییر مکان و زمان ، تغییر می کند .<br />
<br />
===سمت===<br />
<br />
<br />
<br />
زاویه بین پای عمود نقطه شمال سماوی (در نزدیکی ستاره قطبی) با پای عمود جرم مورد نظر در جهت حرکت عقربه های ساعت برحسب درجه : دقیقه : ثانیه(قوسی).مقدار آن بین صفر تا ۳۶۰ درجه متغییر است.سمت نقطه ای که در شرق باشد۹۰ درجه :سمت نقطه ای که در جنوب باشد ۱۸۰ درجه و سمت نقطه ای که در غرب باشد ۲۷۰ درجه است.سمت خود نقطه شمال سماوی نیز صفر است. <br />
یکی از راههای بیان مختصات اجرام سماوی ٬استفاده از مولفه های سمت وارتفاع می باشد.بنابراین با داشتن سمت وارتفاع دقیق هر جرم می توان آنراموقعیت یابی و مشاهده نمود. این سیستم مختصات٬ مختصات سمت ارتفاعی نامیده می شود.سمت اجرام متغییر است یعنی با گذشت زمان مقدار آن تغییر می کند.<br />
<br />
<br />
===ارتفاع===<br />
<br />
<br />
زاویه بین جرم مورد نظر با افق ناظر بر حسب درجه:دقیقه :ثانیه(قوسی).این زاویه بین صفر تا نود درجه متغییر است.ارتفاع جرمی که در افق باشد صفر وارتفاع جرمی که در بالاترین نقطه بالای سر یا سرسو هم ۹۰ درجه است.<br />
یکی از راههای بیان مختصات اجرام سماوی ٬استفاده از مولفه های سمت وارتفاع می باشد.بنابراین با داشتن سمت وارتفاع دقیق هر جرم می توان آنراموقعیت یابی و مشاهده نمود. این سیستم مختصات٬ مختصات سمت ارتفاعی نامیده می شود.ارتفاع اجرام به زمان بستگی دارد یعنی باگذشت زمان مقدار آن تغییر می کند.<br />
ارتفاع هر قطبی که بالای افق باشد برابر با عرض جغرافیایی محل می باشد</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%85%D8%AE%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AA_%D8%B3%D9%85%D8%AA_-_%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D9%81%D8%A7%D8%B9&diff=5773مختصات سمت - ارتفاع2012-08-08T09:59:14Z<p>ارسلان: صفحهای جدید حاوی 'مختصات سمت و ارتفاع یکی از دستگاه های مختصات است که برای مشخص کردن مکان اجرام سم...' ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>مختصات سمت و ارتفاع یکی از دستگاه های مختصات است که برای مشخص کردن مکان اجرام سماوی به کار می رود .<br />
این مختصات وابسته به مکان و زمان ناظر است و با تغییر مکان و زمان ، تغییر می کند .<br />
<br />
===سمت===<br />
<br />
<br />
<br />
زاویه بین پای عمود نقطه شمال سماوی (در نزدیکی ستاره قطبی) با پای عمود جرم مورد نظر در جهت حرکت عقربه های ساعت برحسب درجه : دقیقه : ثانیه(قوسی).مقدار آن بین صفر تا ۳۶۰ درجه متغییر است.سمت نقطه ای که در شرق باشد۹۰ درجه :سمت نقطه ای که در جنوب باشد ۱۸۰ درجه و سمت نقطه ای که در غرب باشد ۲۷۰ درجه است.سمت خود نقطه شمال سماوی نیز صفر است. <br />
یکی از راههای بیان مختصات اجرام سماوی ٬استفاده از مولفه های سمت وارتفاع می باشد.بنابراین با داشتن سمت وارتفاع دقیق هر جرم می توان آنراموقعیت یابی و مشاهده نمود. این سیستم مختصات٬ مختصات سمت ارتفاعی نامیده می شود.سمت اجرام متغییر است یعنی با گذشت زمان مقدار آن تغییر می کند.<br />
<br />
<br />
===ارتفاع===<br />
<br />
<br />
زاویه بین جرم مورد نظر با افق ناظر بر حسب درجه:دقیقه :ثانیه(قوسی).این زاویه بین صفر تا نود درجه متغییر است.ارتفاع جرمی که در افق باشد صفر وارتفاع جرمی که در بالاترین نقطه بالای سر یا سرسو هم ۹۰ درجه است.<br />
یکی از راههای بیان مختصات اجرام سماوی ٬استفاده از مولفه های سمت وارتفاع می باشد.بنابراین با داشتن سمت وارتفاع دقیق هر جرم می توان آنراموقعیت یابی و مشاهده نمود. این سیستم مختصات٬ مختصات سمت ارتفاعی نامیده می شود.ارتفاع اجرام به زمان بستگی دارد یعنی باگذشت زمان مقدار آن تغییر می کند.<br />
ارتفاع هر قطبی که بالای افق باشد برابر با عرض جغرافیایی محل می باشد</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA_%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D9%84%DB%8C&diff=5352حرکت انتقالی2012-07-28T14:01:08Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div>حرکت انتقالی زمین همان حرکت زمین به دور خورشید حول مدار بیضی شکل است و چون خورشید در یکی از کانونهای این بیضی قرار دارد ، فواصل زمین نسبت به خورشید در تمام نقاط روی این مدار یکسان و مساوی نیست.<br />
===فاصله===<br />
فاصلۀ متوسط زمین نسبت به خورشید حدود 150 میلیون کیلومتر است که حداقل آن 4/146 میلیون کیلومتر و حداکثر آن 2/151 میلیون کیلومتر است . <br />
===علت حرکت انتقالی===<br />
علت این گردش نیروی جاذبۀ خورشید است و کرۀ زمین با سرعت متوسط حدود 30 کیلومتر در ثانیه در مدت 365 روز و 6 ساعت و 9 دقیقه یک دور کامل به دور خورشید می چرخد که این مدت را یک سال شمسی یا یک سال خورشیدی می نامند .<br />
===کجی محور زمین===<br />
محور واقعی زمین نسبت به سطح مدار گردش آن به دور خورشید به حالت مایل قرار دارد و زاویۀ بین این دو 5/66 درجه است و از طرف دیگر زاویۀ بین محور گردش زمین و محور واقعی آن 5/23 درجه است . تمایل محور واقعی زمین نسبت به سطح مداری گردش به دور خورشید به حالتی است که خط استوا با سطح مدار گردش به دور خورشید ، زاویۀ 5/23 درجه تشکیل می دهد و چنانچه از مرکز خورشید یک خط فرضی به استوای زمین رسم کنیم می بینیم خورشید به حالت عمودی به زمین نمی تابد ، بلکه استوای زمین با خط تابش خورشید که این خط بر مدار گردش زمین به دورخورشید منطبق است ، زاویۀ 5/23 درجه می سازد .<br />
پدیدۀ ایجاد فصول در طول سال، نتیجۀ حرکت زمین به دور خورشید و انحراف محور زمین نسبت به سطح مدار گردش آن است.<br />
===نقاط خاص در بیضی حرکت زمین===<br />
در طول مدار بیضی شکل گردش به دور خورشید چهار نقطه اهمیّت زیادی دارد و در حقیقت پدیده های ناشی از حرکت انتقالی زمین در همین چهار نقطه ایجاد می شود.<br />
<br />
یکی از این چهار نقطه اعتدال بهاری است که در این نقطه گردش زمین در وضعیتی است که اشعۀ خورشید به طور عمودی در محل استوای زمین می تابد که در این حالت مقدار نور تابشی به دو نیمکرۀ شمالی و جنوبی برابر بوده و طول مدت شب و روز نیز در دو نیمکره مساوی است و دایرۀ روشنایی کاملاً از محل دو قطب شمال و جنوب زمین می گذرد. این نقطه از مدار بیضی شکل که با اول فروردین سال شمسی همزمان است نقطۀ اعتدال بهاری نامیده می شود .<br />
<br />
از این پس ساکنان نیمکرۀ شمالی احساس می کنند خورشید به نیمکرۀ شمالی نزدیکتر می شود و نور و حرارت آن در این نیمکره بیشتر و در نیمکرۀ جنوبی کمتر می گردد و از نیمکرۀ جنوبی فاصله می گیرند. این روند تا سه ماه ادامه دارد و پس از سه ماه زمین در نقطۀ دیگری به نام نقطۀ انقلاب تابستانی قرار می گیرد. در این حالت اشعۀ خورشید به مدار رأس السرطان به طور عمودی بر زمین می تابد. این زمان تابستان نیمکرۀ شمالی و زمستان نیمکرۀ جنوبی است. در این حالت دایرۀ روشنایی تمام مناطق واقع در مدار قطبی شمال را پوشانده ولی قطب جنوب خارج از دایرۀ روشنایی واقع است.<br />
در نتیجه در قطب شمال در طول 24 ساعت تقریباً روز است و خورشید پنهان نمی شود و در قطب جنوب تمام 24 ساعت شب است و سراسر منطقۀ قطب جنوب در تاریکی فرو می رود.<br />
در نیمکرۀ شمالی روزها بلند است ولی بر عکس در نیمکرۀ جنوبی روزها کوتاه و هوا سرد بوده و زمستان کاملاً حکم فرماست. زمین در اول تیر ماه در این نقطه قرار دارد که به نقطۀ انقلاب تابستانی مرسوم است. <br />
حرکت زمین از این نقطه به سمت نقطۀ مهم بعدی سه ماه دیگر به طول می انجامد. در نقطۀ مهم بعدی که زمین در اول مهر ماه در آن قرار می گیرد دوباره <br />
<br />
اشعۀ خورشید به طور عمود بر استوای زمین می تابد و همان وضعیتی که در اعتدال بهاری در کرۀ زمین وجود داشت در این حالت نیز برقرار می شود و مجدداً دایرۀ روشنایی از قطبهای زمین عبور کرده و طول مدت شب و روز در استوا با هم برابر می گردد . این نقطه را نقطۀ اعتدال پاییزی می نامند .<br />
<br />
از دوم مهر ماه میل تابش خورشید به سمت نیمکرۀ جنوبی است و هر روز که می گذرد به تدریج روزهای زمستان نیمکرۀ شمالی و تابستان نیمکرۀ جنوبی فرا می رسد تا جایی که زمین به نقطۀ مهم چهارم میرسد در این حالت اشعۀ خورشید مستقیماً در مدار رأس الجدی می تابد که با تابستان نیمکرۀ جنوبی همزمان می شود. در این حالت دایرۀ روشنایی تمام مناطق واقع در مدار قطبی جنوبی را در بر می گیرد که در این زمان در قطب جنوب 24 ساعت روز و در قطب شمال 24 ساعت شب است<br />
در تابستان نیمکرۀ جنوبی روزهای نیمکرۀ شمالی کوتاه می شود . وقتی زمین در چنین حالتی قرار می گیرد نقطۀ انقلاب زمستانی است.</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%82%D8%AF%D8%B1_%D9%85%D8%B7%D9%84%D9%82&diff=5287قدر مطلق2012-07-27T18:21:34Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div>قدر مطلق (به انگلیسی: absolute magnitude) به قدر ظاهری اجرام آسمانی وقتي که آنها را در فاصله 10 پارسكی ( 1[[پارسک]]= 3.26سال نوري ) قرار دهیم مي گويند .<br />
قدر مطلق را با M و قدر ظاهری را با m نشان میدهند.<br />
<br />
[[قدر ظاهری]] یک ستاره هم به روشنی ذاتی و هم به فاصله آن وابستهاست. قدر مطلق به دلیل نیاز به مقیاسی مستقل از فاصله در ستارهشناسی تعریف شدهاست تا بتوان روشنی ذاتی اجرام آسمان را بدون در نظر گرفتن فاصله آنها با هم مقایسه کرد.<br />
<br />
با استفاده از قدر مطلق، میتوان درخشندگی (و بزرگی) ستارگان را با یکدیگر مقایسه کرد. هنگامی که خورشید در فاصلهٔ ۱۰ پارسِکیِ زمین قرار گیرد، قدری نزدیک به ۴٫۸+ خواهد داشت و با چشم غیر مسلح سخت دیده خواهد شد. بالاترین قدر مطلق -۹ برای ابرغولها و ۱۹ برای کوتولههای سفید است<br />
<br />
[[رده:اخترسنجی]]<br />
[[رده:نجوم رصدی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%DA%86%D8%B4%D9%85%DB%8C&diff=5285چشمی2012-07-27T18:08:26Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div>[[پرونده:91235410a6b3422dee49e80d55ab5ea7 L.jpg|svd ]سری چشمی های uma |چپ|قاب]]<br />
<br />
چشمی ها یکی از مهم ترین قسمت های [[تلسکوپ]] ها هستند .چشمی ها به طور کلی تصویر ایجاد شده توسط آینه و عدسی تلسکوپ ها را بزرگ می کنند . چشمی های ابتدایی تنها از یک عدسی استفاده می کردند اما امروزه از ترکیب چند عدسی ساخته می شوند .<br />
<br />
چشمی ها ویژگی ها مختلفی دارند که مهم ترین آن ها عبارتند از :<br />
فاصله کانونی،سایز دهانه،میدان دید واقعی و ظاهری،ناهنجارها،راحتی چشم،مردمک خروجی <br />
<br />
فاصله کانونی چشمی ها از 3 میلی متر تا 40 میلی متر وجود دارد و بزرگ نمایی که تلسکوپ ایجاد می کند علاوه بر قطر دهانه و فاصله کانونی تلسکوپ به عدد فاصله کانونی چشمی بستگی دارد .<br />
<br />
چشمی ها در سه سایز دهانه وجود دارند : 0.965 اینچ ، 1.25 اینچ ، 2 اینچ <br />
<br />
<br />
امروزه انواع مختلفی از چشمی ها ساخته شده اند که مهم ترین ها عبارتند از :<br />
<br />
اورتوسکوپیک ، پلوسل ، رمزدن ،کلنر ،هویگنسی<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
== ویژگی ها ==<br />
<br />
هر چشمی تلسکوپ دارای ویژه گی های است که باید به همه ی این ویژه گی ها در انتخاب یک چشمی مناسب و کارمد توجه کرد : ای ویژه گی ها شامل 13 چیز هستند :<br />
1- فاصله کانونی ( بستگی که به تلسکوپ و نیاز انتخاب کنیم برای نمونه 25 میلی متر) <br />
<br />
2- سایز دهانه ( 0.965 اینچ،1.25 اینچ،2اینچ)<br />
<br />
3- میدان دید واقعی و ظاهری (میدان دیدی که از آسمان داریم)<br />
<br />
4- ناهنجارها ( کروی،رنگی،استیگماتیسم و...)<br />
<br />
5- راحتی چشم ( بر حسب میلیمتر سنجیده میشود برای نمونه 12میلیمتر)<br />
<br />
6- مردمک خروجی ( بر حسبمیلیمتر سنجیده می شود برای نموه 8 میلی متر)<br />
<br />
7- روشنایی ( روشنایی مناسب داشن در میدان دد که بستگیبه بزرگنمایی و .. دارد)<br />
<br />
8- کنتراست یا تضادرنگی ( مشخص شدن بهتر مرزها)<br />
<br />
9- کوتیگ یا روکش نوری ( برای بازتاب کمتر نور و روشنایی و تضاد رنگی بالا )<br />
<br />
10- ابعاد و وزن ( بستگی به نوع طراحی که دارد و نیازی که داریم)<br />
<br />
11- حساسیت به رطوبت ( چشمهای که در صورت رطوبت دیدن تصاویر بی کیفیتی تولید میکنند)<br />
<br />
12- قیمت ( چشمی های مناسب و با قیمت مناسب داشته باشیم و با توجه به نیاز انتخاب کنیم)<br />
<br />
13- مارک تولید کننده (مارک های معرفی که موجود مثله تله وو ،سلسترون،مید،اسکای واچر و ... اسفاده کنیم)<br />
<br />
<br />
== چشمی آرتوسکوپیک ==<br />
این چشمی از بهترین انواع چشمی های موجود ومخصوص بزرگنمایی زیاد است وتشکیل شده است از یک عدسی میدان، که خود مرکب از سه جزء است ویک عدسی دید تخت-کوژ. سه جزء عدسی میدان عبارت است از یک عدسی دو سوکا وفلینت که بین دو عدسی دوسوکوژ کراون قرار گرفته است. عدسی دید تخت-کوژ ونزدیک به عدسی میدان قرار دارد و وجه تخت آن به طرف چشم است. به شکل نگاه کنید.<br />
<br />
[[پرونده:6.JPG |فرایند دید در چشمی آرتوسکوپیک |چپ|قاب]]<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
== چشمی های هویگنسی ==<br />
<br />
== منابع ==<br />
http://www.daviddarling.info/encyclo.../eyepiece.html<br />
<br />
کتاب نجوم به زبان ساده<br />
<br />
<br />
[[رده:ابزارهای نجومی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%DA%86%D8%B4%D9%85%DB%8C&diff=5283چشمی2012-07-27T18:05:53Z<p>ارسلان: چشمي را به چشمی منتقل کرد</p>
<hr />
<div>چشمی ها یکی از مهم ترین قسمت های [[تلسکوپ]] ها هستند .چشمی ها به طور کلی تصویر ایجاد شده توسط آینه و عدسی تلسکوپ ها را بزرگ می کنند . چشمی های ابتدایی تنها از یک عدسی استفاده می کردند اما امروزه از ترکیب چند عدسی ساخته می شوند .<br />
<br />
چشمی ها ویژگی ها مختلفی دارند که مهم ترین آن ها عبارتند از :<br />
فاصله کانونی،سایز دهانه،میدان دید واقعی و ظاهری،ناهنجارها،راحتی چشم،مردمک خروجی <br />
<br />
فاصله کانونی چشمی ها از 3 میلی متر تا 40 میلی متر وجود دارد و بزرگ نمایی که تلسکوپ ایجاد می کند علاوه بر قطر دهانه و فاصله کانونی تلسکوپ به عدد فاصله کانونی چشمی بستگی دارد .<br />
<br />
چشمی ها در سه سایز دهانه وجود دارند : 0.965 اینچ ، 1.25 اینچ ، 2 اینچ <br />
<br />
<br />
امروزه انواع مختلفی از چشمی ها ساخته شده اند که مهم ترین ها عبارتند از :<br />
<br />
اورتوسکوپیک ، پلوسل ، رمزدن ،کلنر ،هویگنسی<br />
[[پرونده:91235410a6b3422dee49e80d55ab5ea7 L.jpg|svd ]سری چشمی های uma |چپ|قاب]]<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
== ویژگی ها ==<br />
<br />
هر چشمی تلسکوپ دارای ویژه گی های است که باید به همه ی این ویژه گی ها در انتخاب یک چشمی مناسب و کارمد توجه کرد : ای ویژه گی ها شامل 13 چیز هستند :<br />
1- فاصله کانونی ( بستگی که به تلسکوپ و نیاز انتخاب کنیم برای نمونه 25 میلی متر) <br />
<br />
2- سایز دهانه ( 0.965 اینچ،1.25 اینچ،2اینچ)<br />
<br />
3- میدان دید واقعی و ظاهری (میدان دیدی که از آسمان داریم)<br />
<br />
4- ناهنجارها ( کروی،رنگی،استیگماتیسم و...)<br />
<br />
5- راحتی چشم ( بر حسب میلیمتر سنجیده میشود برای نمونه 12میلیمتر)<br />
<br />
6- مردمک خروجی ( بر حسبمیلیمتر سنجیده می شود برای نموه 8 میلی متر)<br />
<br />
7- روشنایی ( روشنایی مناسب داشن در میدان دد که بستگیبه بزرگنمایی و .. دارد)<br />
<br />
8- کنتراست یا تضادرنگی ( مشخص شدن بهتر مرزها)<br />
<br />
9- کوتیگ یا روکش نوری ( برای بازتاب کمتر نور و روشنایی و تضاد رنگی بالا )<br />
<br />
10- ابعاد و وزن ( بستگی به نوع طراحی که دارد و نیازی که داریم)<br />
<br />
11- حساسیت به رطوبت ( چشمهای که در صورت رطوبت دیدن تصاویر بی کیفیتی تولید میکنند)<br />
<br />
12- قیمت ( چشمی های مناسب و با قیمت مناسب داشته باشیم و با توجه به نیاز انتخاب کنیم)<br />
<br />
13- مارک تولید کننده (مارک های معرفی که موجود مثله تله وو ،سلسترون،مید،اسکای واچر و ... اسفاده کنیم)<br />
<br />
<br />
== چشمی آرتوسکوپیک ==<br />
این چشمی از بهترین انواع چشمی های موجود ومخصوص بزرگنمایی زیاد است وتشکیل شده است از یک عدسی میدان، که خود مرکب از سه جزء است ویک عدسی دید تخت-کوژ. سه جزء عدسی میدان عبارت است از یک عدسی دو سوکا وفلینت که بین دو عدسی دوسوکوژ کراون قرار گرفته است. عدسی دید تخت-کوژ ونزدیک به عدسی میدان قرار دارد و وجه تخت آن به طرف چشم است. به شکل نگاه کنید.<br />
<br />
[[پرونده:6.JPG |فرایند دید در چشمی آرتوسکوپیک |چپ|قاب]]<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
== چشمی های هویگنسی ==<br />
<br />
== منابع ==<br />
http://www.daviddarling.info/encyclo.../eyepiece.html<br />
<br />
کتاب نجوم به زبان ساده<br />
<br />
<br />
[[رده:ابزارهای نجومی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B4_%D8%A8%D8%AA%D8%A7_%D8%AB%D9%88%D8%B1%DB%8C&diff=4078بارش بتا ثوری2012-05-30T19:23:37Z<p>ارسلان: صفحهای جدید حاوی 'نام یک بارش شهابی که طی بازه اي طولاني روي مي دهد ولي اوج آن معمولآ در روزهاي ابت...' ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>نام یک بارش شهابی که طی بازه اي طولاني روي مي دهد ولي اوج آن معمولآ در روزهاي ابتدا تير ماه رخ مي دهد و كانون اين بارش در صورت فلكي ثور و در نزديكي ستاره بتا ثور قرار دارد .<br />
این بارش ناشی از دنباله دار تناوبی انکه می باشد.گفته شده که حادثه تونگاسکا در شوروی سابق که در سال 1908 رخ داده ناشی از یکی از تکه های بزرگ بارش بوده است. <br />
<br />
پارامتر ساعتی (zhr) آن تنها 5 است با این وجود شهابهای آن بسیار پرنور هستند.در ایام رخ دادن این بارش بعضی مواقع شاهد برخورد شهاب با سطح ماه نیز هستیم.<br />
<br />
==منبع==<br />
<br />
دانشنامه هفت آسمان<br />
<br />
ويكيپديا انگليسي<br />
<br />
[[رده:نجوم رصدی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B4_%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D9%87_%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C&diff=4077بارش ارابه رانی2012-05-30T19:10:39Z<p>ارسلان: صفحهای جدید حاوی 'نخستین بارش شهابي ارابهرانی در تابستان سال ۱۹۳۵ میلادی گزارش شد. بعدها مشخص ش...' ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>نخستین بارش شهابي ارابهرانی در تابستان سال ۱۹۳۵ میلادی گزارش شد. بعدها مشخص شد که منشا این بارش [[دنبالهدار]]ی بلند دورهای به نام (C/1911 N1) با دوره تناوب ۲۰۰۰ سال است. این دنبالهدار در سال ۱۹۱۱ به هنگام گذر از درون منظومه شمسی و رسیدن به حضیض مدار بزرگ خود کشف شده است. <br />
<br />
زمین هر سال در شبهای نزدیک به ۹ و ۱۰ شهریور از نزدیکی جریان توده ذرات رها شده از اين دنبالهدار میگذرد اما در بیشتر سالها این توده چنان رقیق است که شهاب های چندانی از این بارش دیده نمیشود.<br />
<br />
كانون اين بارش در نزدیکی ستاره [[عیوق]] در [[صورت فلکی ارابه ران]] می باشد<br />
<br />
[[رده:نجوم رصدی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B4_%D8%A7%D8%AA%D8%A7_%D8%AF%D9%84%D9%88%DB%8C&diff=4076بارش اتا دلوی2012-05-30T19:04:38Z<p>ارسلان: صفحهای جدید حاوی 'این بارش شهابي در اواسط اردیبهشت هرسال به اوج می رسد وناشی از حرکت زمین از نزد...' ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>این [[بارش شهابي]] در اواسط اردیبهشت هرسال به اوج می رسد وناشی از حرکت زمین از نزديكي مدار دنباله دار معروف هالی است.<br />
پارامتر ساعتی (ZHR) اين بارش به حدود 60 می رسد.<br />
كانون این بارش در [[صورت فلكي دلو]] و نزدیکی ستاره اتا-دلو است باشد.<br />
<br />
[[رده:نجوم رصدی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B4_%D8%A2%D9%86%D8%AF%D8%B1%D9%88%D9%85%D8%AF%D8%A7%DB%8C%DB%8C&diff=4075بارش آندرومدایی2012-05-30T18:56:20Z<p>ارسلان: صفحهای جدید حاوی ''''بارش شهابی آندرومدایی''' که با نام Beilids هم شناخته می شود. این بارش از بقاياي به ج...' ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>'''بارش شهابی آندرومدایی''' که با نام Beilids هم شناخته می شود. این بارش از بقاياي به جا مانده از [[دنبالهدار]] BEILA می باشد. این دنباله دار با دو ره تناوب 5/6 ساله درسال 1845 به دو قسمت تقسیم شد. كانون بارش در [[صورت فلکی آندرومدا]] واقع شده و گهگاهی بارشهای خوبی به نمایش میگذارد.<br />
<br />
اولین گزارش رویت بارش به سال 1741 برمیگردد در سالهای 1798- 1830- 1838 و 1847 در هفته اول دسامبر بارشهایی رخ داده است. كانون بارش نسبت به دیگر بارشها حرکت سریعتری از خود نشان داده که این راناشی از اثرات گرانشی سیارات بزرگتر منظومه شمسی دانستهاند. با محاسباتی که D Arrest و Galle در سال 1872 انجام دادند احتمال بارش در 28 نوامبر همان سال وجودداشت، ساعاتی بعد از غروب خورشید و در تاریخ 27 نوامبر یعنی یک روز زودتر ، مردم اروپا شاهد یک بارش بسیار جالب و خیره کننده بودند. شهابها از نزدیکی ستارهی گاما آندرومدا ايجاد می شدند.<br />
از سال 1885 وجود اين بارش با قاطعیت تایید نشده است. ظاهراً مدار حرکت شهابواره ها حرکت کرده و از مسیر مداری زمین خارج شده است.<br />
در سالهای 1952 و1953 گزارشهای از رصد بارش وجود دارد و ظاهراً از آن تاریخ به بعد هیچ بارشی مشاهده گزارش نشده است.<br />
<br />
==منبع==<br />
<br />
دانشنامه هفت آسمان<br />
<br />
[[رده:نجوم رصدی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B4_%D8%A2%D9%84%D9%81%D8%A7_%D8%AC%D8%AF%DB%8C&diff=4074بارش آلفا جدی2012-05-30T18:49:42Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div>نام یک [[بارش شهابی]] کوچک که كانون آن در [[صورت فلكي جدي]] قرار دارد و در بازه اواخر تیر تا اواخر مرداد روي مي دهد و از عرضهای جنوبی تر بهتر دیده می شود.<br />
<br />
پارامتر zhr آن 6 است ولی در آن شهاب هاي پرنور ( [[آذرگوي]]) با رد هاي طولانی دیده می شود.<br />
<br />
مشاهدات نشان میدهند که مدار دنباله دار سازنده اين بارش مدار پیچیده ای داردو شاید دو مدار جداگانه بعنوان منبع بارش وجود داشته باشد.<br />
<br />
یکی از مدارها با مدار دنباله دار honda-mrkos-pajdusakova / p مطابقت دارد.<br />
<br />
[[رده:نجوم رصدی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B4_%D8%A2%D9%84%D9%81%D8%A7_%D8%AC%D8%AF%DB%8C&diff=4073بارش آلفا جدی2012-05-30T18:48:58Z<p>ارسلان: صفحهای جدید حاوی 'نام یک بارش شهابی کوچک که كانون آن در صورت فلكي جدي قرار دارد و در بازه اواخ...' ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>نام یک [[بارش شهابی]] کوچک که كانون آن در [[صورت فلكي جدي]] قرار دارد و در بازه اواخر تیر تا اواخر مرداد روي مي دهد و از عرضهای جنوبی تر بهتر دیده می شود.<br />
<br />
پارامتر zhr آن 6 است ولی در آن شهاب هاي پرنور ( [[آذرگوي]]) با رد هاي طولانی دیده می شود.<br />
<br />
مشاهدات نشان میدهند که مدار دنباله دار سازنده اين بارش مدار پیچیده ای داردو شاید دو مدار جداگانه بعنوان منبع بارش وجود داشته باشد.<br />
<br />
یکی از مدارها با مدار دنباله دار honda-mrkos-pajdusakova / p مطابقت دارد.</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B4_%D8%A2%D9%84%D9%81%D8%A7_%D8%AA%DA%A9_%D8%B4%D8%A7%D8%AE&diff=4071بارش آلفا تک شاخ2012-05-30T18:37:58Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div>[[بارش شهابی]] کوچکي که [[كانون بارش]] آن در نزديكي ستاره آلفا [[صورت فلكي تك شاخ]] قرار دارد و تاريخ وقوع آن حوالی 29-30 آبان است . <br />
<br />
این بارش ظاهراً ناشی از [[دنباله دار]] C/1943W1vanGent- Peltier-Daimaca است.<br />
<br />
==منبع==<br />
<br />
دانشنامه هفت آسمان<br />
<br />
[[رده:نجوم رصدی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B4_%D8%A2%D9%84%D9%81%D8%A7_%D8%AA%DA%A9_%D8%B4%D8%A7%D8%AE&diff=4070بارش آلفا تک شاخ2012-05-30T18:36:55Z<p>ارسلان: صفحهای جدید حاوی 'بارش شهابی کوچکي که كانون بارش آن در نزديكي ستاره آلفا صورت فلكي تك شاخ ق...' ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>[[بارش شهابی]] کوچکي که [[كانون بارش]] آن در نزديكي ستاره آلفا [[صورت فلكي تك شاخ]] قرار دارد و تاريخ وقوع آن حوالی 29-30 آبان است . <br />
<br />
این بارش ظاهراً ناشی از [[دنباله دار]] C/1943W1vanGent- Peltier-Daimaca است.</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A2%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%86%D9%87%D8%B1&diff=4065آخرالنهر2012-05-30T14:30:06Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div>ستاره آلفا [[نهر]] ( نام دیگر : ظلیم) پرنور ترین ستاره صورت فلکی نهر و نهمین ستاره نورانی آسمان، با رنگ سفید و آبی از [[قدر]] 46/0، از ستار گان [[رشته اصلی]] از رده طیفی B3Vp بوده و در فاصله 144 [[سال نوری]] از زمین قرار دارد.<br />
[[قدر مطلق]] آخرالنهر 7/2- و درخشندگی آن در حدود 3000 برابر خورشید است. قطر آن 9 برابر خورشید و دمای آن 14000 درجه است.<br />
<br />
==منابع==<br />
<br />
کتاب آشنایی با صورت های فلکی / نرجمه احمد دالکی / انتشارات گیتاشناسی<br />
<br />
دانشنامه هفت آسمان<br />
<br />
[[رده:نجوم رصدی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A2%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%86%D9%87%D8%B1&diff=4064آخرالنهر2012-05-30T14:29:33Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div>ستاره آلفا [[نهر]] ( نام دیگر : ظلیم) پرنور ترین ستاره صورت فلکی نهر و نهمین ستاره نورانی آسمان، با رنگ سفید و آبی از [[قدر]] 46/0، از ستار گان رشت[[ه اصلی]] از رده طیفی B3Vp بوده و در فاصله 144 [[سال نوری]] از زمین قرار دارد.<br />
[[قدر مطلق]] آخرالنهر 7/2- و درخشندگی آن در حدود 3000 برابر خورشید است. قطر آن 9 برابر خورشید و دمای آن 14000 درجه است.<br />
<br />
==منابع==<br />
<br />
کتاب آشنایی با صورت های فلکی / نرجمه احمد دالکی / انتشارات گیتاشناسی<br />
<br />
دانشنامه هفت آسمان<br />
<br />
[[رده:نجوم رصدی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A2%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%86%D9%87%D8%B1&diff=4063آخرالنهر2012-05-30T14:26:54Z<p>ارسلان: صفحهای جدید حاوی 'ستاره آلفا نهر ( نام دیگر : ظلیم) که نهمین ستاره نورانی آسمان، با رنگ سفید و آبی ا...' ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>ستاره آلفا نهر ( نام دیگر : ظلیم) که نهمین ستاره نورانی آسمان، با رنگ سفید و آبی از قدر 46/0، از ستار گان رشته اصلی از رده طیفی B3Vp بوده و در فاصله 144 سال نوری از زمین قرار دارد.<br />
قدر مطلق آن 7/2- و درخشندگی آن در حدود 3000 برابر خورشید است. قطر آن 9 برابر خورشید و دمای آن 14000 درجه است.</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%AF_%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%DA%AF%DB%8C&diff=4061خورشید گرفتگی2012-05-30T14:20:38Z<p>ارسلان: خورشيد گرفتگي را به خورشيد گرفتگی منتقل کرد</p>
<hr />
<div>{{نیازمند منبع}}<br />
<br />
خورشید گرفتگی یا کسوف وقتی رخ میدهد که مرکز زمین ، ماه نو و [[خورشید]] در یک خط واقع شوند؛ به عبارت دیگر ماه ضمن گردش انتقالی خود، به دور [[زمین]] در مقابل خورشد قرار میگیرد و از رسیدن نور آن به ما جلوگیری به عمل می اورد. بسته به موقعیت قرار گرفتن ماه در هنگام گرفتگی، ممکن است کسوف کامل یا حلقوی باشد.<br />
<br />
<br />
پیشینیان کسوف را نشانه پایان کار دنیا می انگاشتند و در آیین های مختلف مراسمی خاص برای رفع آن برگزار می نمودند.<br />
<br />
موقعی که خورشید گرفتگی اتفاق می افتد(به ویژه خورشید گرفتگی کامل)، تاریکی غیرطبیعی فضای آسمان را در برمیگیرد، دما پایین می آید و در هنگام روز [[ستارگان]] و بعضی از [[سیارات]] آسمان را همچون شب می توان دید. هنگامی که کسوف کامل باشد، فقط چند دقیقه طول می کشد و در نوار باریکی از زمین برای ساکنان قابل دیدن است. بنابراین احتمال دیدار آن در سرزمینی که اقامت داریم کم و حدود یک بار در هر 360 سال است. لذا جویندگان کسوف برای دیدار گرفتگی های کامل اغلب به نوار باریکی مسافرت میکنند که این نوع گرفتگی در آن نوار روی دهد.<br />
<br />
توصیه میشود هیچگاه نه با چشم تنها، نه با دوربین و نه با تلسکوپها(در صورتی که فیلترهای مناسب روی انها تعبیه نشده)، نباید مستقیم در خورشید گرفته(به ویژه گرفتگی های جزئی) نگریست، زیرا تابش آن باعث آسیب شدید چشم شده و ممکن است کوری دائمی پدید آورد.<br />
<br />
[[رده:علوم سیارهای]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AE%D8%B3%D9%88%D9%81&diff=4060خسوف2012-05-30T14:19:51Z<p>ارسلان: تغییرمسیر به ماه گرفتگی</p>
<hr />
<div>#تغییرمسیر [[ماه گرفتگی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%85%D8%A7%D9%87_%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%DA%AF%DB%8C&diff=4059ماه گرفتگی2012-05-30T14:18:49Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div>یکی از پدیده هایی که همواره نظر انسان را به خود جلب کرده ماه گرفتگی است.<br />
<br />
'''ماه گرفتگی''' یا '''خسوف''' زمانی اتفاق می افتد که ماه در فاز کامل(بدر) و در حال عبور از بخشی از سایه ی زمین باشد. سایه ی زمین در واقع از دو قسمت مخروطی شکل درست شده است که یکی در داخل دیگری قرار دارد. بخش خارجی یا نیم سایه ای(penumbra) منطقه ای است که زمین فقط قسمتی از پرتو های خورشید را مسدود می کند و مانع از رسیدن آنها به ماه می شود.در مقابل بخش درونی یا قسمت سایه(umbra)، ناحیه ای است که زمین مانع از رسیدن تمام پرتو هایی می شود که از خورشید به ماه می رسد قاعده ی این مخروط مقطع زمین و طول متوسط آن 0 138000 کیلومتر است، طول این سایه بر اثر تغییر فاصله ی زمین از خورشید وتغییر فاصله ماه تا زمین تا حدود 40000 کیلومتر تغییر می کند.با توجه به جابجایی ماه در مدار ،همواره 2 هفته قبل یا بعد از خورشید گرفتگی امکان گرفتگی ماه هم وجود دارد.<br />
<br />
==انواع ماه گرفتگی ==<br />
<br />
1) '''خسوف نیم سایه ای''' : <br />
ماه از قسمت نیم سایه ی زمین عبور می کند. در این حالت تغییر نور سطح ماه بسیار کم بوده و مشاهده آن دشوار است.<br />
<br />
<br />
<br />
2)'''خسوف جزیی''' یا partial: <br />
در خسوف جزیی بخشی از ماه از سایه ی زمین عبور می کندو قسمتهایی از آن در تاریکی فرو می رود.<br />
رصد این رویداد حتی بدون استفاده از ابزار اپتیکی نیز ساده است.<br />
<br />
3)'''خسوف کلی''' یا total: <br />
تمام ماه از داخل سایه ی زمین عبور می کند وبطور کامل در تاریکی فرو می رود.<br />
این رویداد به خاطر رنگ های گوناگون و متغییری که ماه در لحظه ی گرفت کامل در سطح خود دارد بسیار برجسته و مورد توجه است.<br />
<br />
<br />
<br />
ماه در مدت 21222/27 روز(ماه گره ای) یک دور کامل به دور مدار خود حول زمین می گردد اما در این مدت خورشید در آسمان زمین تقریبا" به اندازه 30درجه جابجا شده است و ماه ناچار است(با توجه به اینکه ماه ظاهرا" هر روز 15 درجه در آسمان جابجا می شود) دو روز دیگر وقت صرف کند تا به خورشید برسد. پس این مدت به طور متوسط برابربا 53056/29 روز(ماه هلالی) است. <br />
با توجه به آنچه گفته شد ممکن است این سوال در ذهن ایجاد شود که « اگر ماه هر 5/29 روز به دور زمین می گردد و خسوف تنها در زمان ماه کامل رخ دهد پس چرا در هر ماه سال یک کسوف به وقوع نمی پیوندد؟» پاسخ به این سوال نیازمند توجه بیشتر به مدارها است. <br />
مدار ماه به گرد زمین در حدود 15/5 درجه نسبت به مدار زمین به دورخورشید انحراف دارد.این امر بدان معنی است که ماه در اغلب اوقات درسطح پایین تر و یا در سطح بالاتر از مدار زمین قرار دارد. صفحه ی مدار زمین به دور خورشید با اهمیت است زیرا سایه ی زمین دقیقا" در همین صفحه قرار دارد. در طی ماه کامل ، قمر طبیعی زمین می تواند تا بیش از 32000 کیلومتر از بالا یا پایین سایه ی زمین عبور کند بنابراین خسوفی رخ نخواهد داد.این پدیده دقیقا" زمانی به وقوع می پیوندد که ماه در یکی از دو مکان برخورد مدارها (نقاط گره ای) قرار داشته باشد.<br />
<br />
<br />
<br />
البته این تطابق صددرصد لازم نیست و75/18 روز قبل یا بعد از این موقعیت ویژه نیز می توان منتظر رخ دادن گرفتگی بود.همین زمان موجب بوجود آمدن فصل گرفتگی شده است.از آنجاییکه ماه سینودیکی (5/29روزه) کمتر از فصل گرفتگی می باشد در هر فصل گرفتگی امکان رخ دادن دو گرفتگی وجود دارد.<br />
<br />
<br />
<br />
'''با توجه به آنچه گفته شد شرط وقوع خسوف را در دو مورد می توان خلاصه کرد:''' <br />
<br />
1) ماه و خورشید و زمین در یک راستا یا خط مستقیم قرار گیرند به طوری که زمین بین ماه و خورشید قرار داشته باشد. به عبارت دیگر ماه در حالت بدر از زمین دیده شود. <br />
2) ماه در حرکت مداری خود به دور زمین در یکی از گره ها ویا در نزدیکی آن قرار داشته باشد.<br />
<br />
<br />
<br />
در هر سال ماه از بخشی از سایه یا نیم سایه ی زمین عبور می کند و یکی از سه نوع خسوف ذکر شده روی می دهد . در هنگام خسوف هر کسی که در قسمت تاریک کره زمین قرار داشته باشد می تواند آن را ببیند. حدود 35% از خسوف ها از نوع نیم سایه ای است که تشخیص آن حتی به کمک تلسکوپ بسیار دشوار است. در حدود 30% خسوف ها نیز جزیی می باشد که با چشم مسلح به راحتی قابل رویت است. و درنهایت 35% خسوف ها نیز کلی است که رویدادی بسیار برجسته برای رصد می باشد.تعداد ممکن خورشید گرفتگی در هر سال بیشتر از ماه گرفتگی است اما به دلیل اینکه در ماه گرفتگی قسمتهایی بزرگی(مثلا" نیمی) از زمین می توانند آنرا ببینندبه نظر می رسد که تعداد گرفتگی های ماه بیشتر از خورشید گرفتگی باشد.در خورشید گرفتگی تنها مناطق کوچکی از سطح زمین به صورت یک نوار باریک می توانند آنرا مشاهده کنند . پهنای منطقه گرفتگی خورشید بر سطح زمین از 272 کیلومتر تجاوز نمی کند. <br />
هنگامی که ماه به طور کامل درون سایه ی زمین قرار می گیرد باز هم شعاع های نوری غیر مستقیمی از خورشید به آن می رسند و ماه را قابل مشاهده می کنند .دلیل اینکه قرص ماه در زمان گرفتگی کامل،قابل مشاهده است چیست؟<br />
<br />
پرتوهای خورشید در مسیرشان به سمت ماه از جو زمین عبور می کنند.این جو مانند فیلتر اکثر طیف های آبی پرتو های خورشید را پراکنده می کند و مابقی نور که به رنگ قرمز پررنگ و یا نارنجی است و به مراتب تیره تر از نور سفید آفتاب می باشد در درون آن دچار مقداری شکست شده تا اینکه کسر کوچکی از آن به سطح ماه می رسد و آن را پرفروغ می کند. <br />
اگر زمین اتمسفری نداشت ماه در طی یک گرفت کامل، کاملا" سیاه به نظر می رسید. در حالی که اکنون ماه می تواند رنگ های زیادی از قهوه ای و قرمز تیره گرفته تا نارنجی و زرد روشن ، بر سطح خود داشته باشد.<br />
<br />
گرفت های کلی بعد از فوران های عظیم آتشفشانی بسیار تاریک به نظر می رسند چون فوران ها مقادیر عظیمی از خاکسترهای آتش فشانی را وارد اتمسفر زمین می کند .به عنوان مثال در طی یک خسوف کلی در دسامبر 1992 خاکستر های ناشی از کوه میناتوبو باعث شدند که ماه تقریبا" غیر قابل رویت گردد. <br />
<br />
==مدت زمان خسوف==<br />
<br />
در فاصله متوسط ماه تا زمین قطر مخروط سایه ماه در حدود 9170 کیلومتر است چنانچه ماه از مرکز مخروط زمین عبور کند مدت زمان خسوف طولانی است و با توجه به این، حداکثر زمان گرفتگی کلی به یک ساعت و44 دقیقه می رسد. در حدود 1 ساعت طول می کشد تا ماه کاملا" وارد سایه ی زمین شود(قبل از گرفتگی کامل) و برای خروج کامل از سایه نیز 1 ساعت زمان نیاز دارد.ماه گرفتگی ها در فاصله دو هفته از خورشید گرفتگی(قبل یا بعد ازآن)می توانند رخ دهند.<br />
<br />
گفتنی است طول متوسط مخروط سایه نیز در حدود 1367650 کیلومتر است.<br />
<br />
==رصد ماه گرفتگی==<br />
<br />
بر خلاف خورشید گرفتگی ( کسوف)، رصد ماه گرفتگی کاملا" بی خطر است و شما به هیچ فیلتر محافظی نیاز ندارید .حتی برای رصد این پدیده نیازی به استفاده از تلسکوپ نیست .شما می توانید ماه گرفتگی را با چشمان خود نیز رصد کنید اگر دوربین دوچشمی دارید بکارگیری آن سبب می شود که چشم انداز بزرگ تری داشته و نیز زمینه ی رنگی سطح ماه پرفروغ تر گردد. یک دوربین دوچشمی 35*7 و یا 50*7 می تواند کارآیی خوبی داشته باشد . منجمان آماتور می توانند در طی یک خسوف رصدهای مفیدی انجام دهند؛ پیش بینی میزان تاریکی ماه در هنگام گرفت کلی امری غیر ممکن است رنگ ماه می تواند از خاکستری تیره یا قهوه ای تا رنگهای قرمز روشن و نارنجی روشن تغییر کند. رنگ و درخشندگی ماه بستگی به میزان گرد و غباری دارد که در طی خسوف در اتمسفر زمین وجود دارد. با استفاده از« '''میزان درخشندگی دانژون'''» برای ماه گرفتگی ، منجمان آماتور می توانند رنگ و درخشندگی ماه را طبقه بندی کنند. <br />
<br />
0 : بسیار تاریک.در این حالت ماه تقریبا" غیر قابل مشاهده است.<br />
<br />
1:تاریک.ماه به رنگ خاکستری یا قهوه ای دیده می شود.جزییات سطح ماه به سختی قابل تشخیص است.<br />
<br />
2:نسبتا" تاریک.یک لکه تیره درون قرص دیده می شود وکناره های قرص روشن تر دیده می شوند.<br />
<br />
3:سرخ آجری.گاهی نوری روشن یا زردی در کناره های قرص مشاهده می شود.<br />
<br />
4:رنگ مسی یا نارنجی- سرخ.قرص ماه روشن دیده می شود.<br />
<br />
یک خسوف سوژه ی بسیار جذابی برای عکاسی است خوشبختانه عکاسی از خسوف آسان است به شرط آنکه امکانات مناسبی داشته باشید و از آن به خوبی استفاده کنید. <br />
<br />
همانطور که در بالا اشاره شده است وقوع گرفتگی (چه خورشید وچه ماه)ارتباط مستقیمی با مکان گره های مداری دارد. با توجه به اینکه نقاط گره ای روی دایرﺓ البروج به سمت غرب حرکت می کنند<br />
<br />
با توجه به اینکه نقاط گره ای روی دایرﺓ البروج به سمت غرب حرکت می کنند ماه در کمتر از 6 ماه به نقطه گره مقابل می رسد وبعد از گذشت 00362/346 روز(یا 346 روز و14 ساعت و52 دقیقه و6/50 ثانیه) نیز به همان گره اولی می رسد این زمان سال گرفتگی نام دارد. مدت سال گرفتی بدلیل جابجایی قابل ملاحظه گره مدار در خلاف جهت حرکت خورشید،کوتاهتر از سال نجومی است.<br />
<br />
==پیش بینی گرفت ها==<br />
<br />
منجمین بابلی پدیده های مختلف آسمانی را به همراه زمان آن به دقت روی لوحه های گلی ثبت می کردند. با رصدهای پیگر و متداوم در طول قرن ها نظمهای خاصی در زمان پدیده های نجومی یافتند. فاصله ی زمانی بین مقارنه ها و رجعتهای سیارات، کسوف ها و خسوف ها از جمله دوره های منظمی بود که منجمین بابلی به آنها توجه کردند. با بدست آوردن این دوره ها ایشان می توانستند این پدیده ها را با دقت قابل قبول پیش بینی کنند. <br />
<br />
در این میان جالب توجه ترین پدیده ی آسمانی، کسوفها و خسوف ها بودند. با رصد این پدیده ها و ثبت آنها، ایشان توانستند نظم بین گرفتها را پیدا کنند. ایشان متوجه شدند از میان این گرفتگی هایی که معمولا" همه ساله روی می دهند، هر کدام پس از 18 سال دوباره تقریبا" به همان شکل تکرار می شوند.<br />
<br />
==منابع==<br />
<br />
دانشنامه هفت آسمان<br />
<br />
کتاب نجوم دینامیکی<br />
<br />
[[رده:نجوم رصدی]]<br />
<br />
[[رده:منظومه شمسی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%85%D8%A7%D9%87_%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%DA%AF%DB%8C&diff=4058ماه گرفتگی2012-05-30T14:16:54Z<p>ارسلان: صفحهای جدید حاوی 'یکی از پدیده هایی که همواره نظر انسان را به خود جلب کرده ماه گرفتگی است. '''ماه گر...' ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>یکی از پدیده هایی که همواره نظر انسان را به خود جلب کرده ماه گرفتگی است.<br />
<br />
'''ماه گرفتگی''' یا '''خسوف''' زمانی اتفاق می افتد که ماه در فاز کامل(بدر) و در حال عبور از بخشی از سایه ی زمین باشد. سایه ی زمین در واقع از دو قسمت مخروطی شکل درست شده است که یکی در داخل دیگری قرار دارد. بخش خارجی یا نیم سایه ای(penumbra) منطقه ای است که زمین فقط قسمتی از پرتو های خورشید را مسدود می کند و مانع از رسیدن آنها به ماه می شود.در مقابل بخش درونی یا قسمت سایه(umbra)، ناحیه ای است که زمین مانع از رسیدن تمام پرتو هایی می شود که از خورشید به ماه می رسد قاعده ی این مخروط مقطع زمین و طول متوسط آن 0 138000 کیلومتر است، طول این سایه بر اثر تغییر فاصله ی زمین از خورشید وتغییر فاصله ماه تا زمین تا حدود 40000 کیلومتر تغییر می کند.با توجه به جابجایی ماه در مدار ،همواره 2 هفته قبل یا بعد از خورشید گرفتگی امکان گرفتگی ماه هم وجود دارد.<br />
<br />
==انواع ماه گرفتگی ==<br />
<br />
1) '''خسوف نیم سایه ای''' : <br />
ماه از قسمت نیم سایه ی زمین عبور می کند. در این حالت تغییر نور سطح ماه بسیار کم بوده و مشاهده آن دشوار است.<br />
<br />
<br />
<br />
2)'''خسوف جزیی''' یا partial: <br />
در خسوف جزیی بخشی از ماه از سایه ی زمین عبور می کندو قسمتهایی از آن در تاریکی فرو می رود.<br />
رصد این رویداد حتی بدون استفاده از ابزار اپتیکی نیز ساده است.<br />
<br />
3)'''خسوف کلی''' یا total: <br />
تمام ماه از داخل سایه ی زمین عبور می کند وبطور کامل در تاریکی فرو می رود.<br />
این رویداد به خاطر رنگ های گوناگون و متغییری که ماه در لحظه ی گرفت کامل در سطح خود دارد بسیار برجسته و مورد توجه است.<br />
<br />
<br />
<br />
ماه در مدت 21222/27 روز(ماه گره ای) یک دور کامل به دور مدار خود حول زمین می گردد اما در این مدت خورشید در آسمان زمین تقریبا" به اندازه 30درجه جابجا شده است و ماه ناچار است(با توجه به اینکه ماه ظاهرا" هر روز 15 درجه در آسمان جابجا می شود) دو روز دیگر وقت صرف کند تا به خورشید برسد. پس این مدت به طور متوسط برابربا 53056/29 روز(ماه هلالی) است. <br />
با توجه به آنچه گفته شد ممکن است این سوال در ذهن ایجاد شود که « اگر ماه هر 5/29 روز به دور زمین می گردد و خسوف تنها در زمان ماه کامل رخ دهد پس چرا در هر ماه سال یک کسوف به وقوع نمی پیوندد؟» پاسخ به این سوال نیازمند توجه بیشتر به مدارها است. <br />
مدار ماه به گرد زمین در حدود 15/5 درجه نسبت به مدار زمین به دورخورشید انحراف دارد.این امر بدان معنی است که ماه در اغلب اوقات درسطح پایین تر و یا در سطح بالاتر از مدار زمین قرار دارد. صفحه ی مدار زمین به دور خورشید با اهمیت است زیرا سایه ی زمین دقیقا" در همین صفحه قرار دارد. در طی ماه کامل ، قمر طبیعی زمین می تواند تا بیش از 32000 کیلومتر از بالا یا پایین سایه ی زمین عبور کند بنابراین خسوفی رخ نخواهد داد.این پدیده دقیقا" زمانی به وقوع می پیوندد که ماه در یکی از دو مکان برخورد مدارها (نقاط گره ای) قرار داشته باشد.<br />
<br />
<br />
<br />
البته این تطابق صددرصد لازم نیست و75/18 روز قبل یا بعد از این موقعیت ویژه نیز می توان منتظر رخ دادن گرفتگی بود.همین زمان موجب بوجود آمدن فصل گرفتگی شده است.از آنجاییکه ماه سینودیکی (5/29روزه) کمتر از فصل گرفتگی می باشد در هر فصل گرفتگی امکان رخ دادن دو گرفتگی وجود دارد.<br />
<br />
<br />
<br />
'''با توجه به آنچه گفته شد شرط وقوع خسوف را در دو مورد می توان خلاصه کرد:''' <br />
<br />
1) ماه و خورشید و زمین در یک راستا یا خط مستقیم قرار گیرند به طوری که زمین بین ماه و خورشید قرار داشته باشد. به عبارت دیگر ماه در حالت بدر از زمین دیده شود. <br />
2) ماه در حرکت مداری خود به دور زمین در یکی از گره ها ویا در نزدیکی آن قرار داشته باشد.<br />
<br />
<br />
<br />
در هر سال ماه از بخشی از سایه یا نیم سایه ی زمین عبور می کند و یکی از سه نوع خسوف ذکر شده روی می دهد . در هنگام خسوف هر کسی که در قسمت تاریک کره زمین قرار داشته باشد می تواند آن را ببیند. حدود 35% از خسوف ها از نوع نیم سایه ای است که تشخیص آن حتی به کمک تلسکوپ بسیار دشوار است. در حدود 30% خسوف ها نیز جزیی می باشد که با چشم مسلح به راحتی قابل رویت است. و درنهایت 35% خسوف ها نیز کلی است که رویدادی بسیار برجسته برای رصد می باشد.تعداد ممکن خورشید گرفتگی در هر سال بیشتر از ماه گرفتگی است اما به دلیل اینکه در ماه گرفتگی قسمتهایی بزرگی(مثلا" نیمی) از زمین می توانند آنرا ببینندبه نظر می رسد که تعداد گرفتگی های ماه بیشتر از خورشید گرفتگی باشد.در خورشید گرفتگی تنها مناطق کوچکی از سطح زمین به صورت یک نوار باریک می توانند آنرا مشاهده کنند . پهنای منطقه گرفتگی خورشید بر سطح زمین از 272 کیلومتر تجاوز نمی کند. <br />
هنگامی که ماه به طور کامل درون سایه ی زمین قرار می گیرد باز هم شعاع های نوری غیر مستقیمی از خورشید به آن می رسند و ماه را قابل مشاهده می کنند .دلیل اینکه قرص ماه در زمان گرفتگی کامل،قابل مشاهده است چیست؟<br />
<br />
پرتوهای خورشید در مسیرشان به سمت ماه از جو زمین عبور می کنند.این جو مانند فیلتر اکثر طیف های آبی پرتو های خورشید را پراکنده می کند و مابقی نور که به رنگ قرمز پررنگ و یا نارنجی است و به مراتب تیره تر از نور سفید آفتاب می باشد در درون آن دچار مقداری شکست شده تا اینکه کسر کوچکی از آن به سطح ماه می رسد و آن را پرفروغ می کند. <br />
اگر زمین اتمسفری نداشت ماه در طی یک گرفت کامل، کاملا" سیاه به نظر می رسید. در حالی که اکنون ماه می تواند رنگ های زیادی از قهوه ای و قرمز تیره گرفته تا نارنجی و زرد روشن ، بر سطح خود داشته باشد.<br />
<br />
گرفت های کلی بعد از فوران های عظیم آتشفشانی بسیار تاریک به نظر می رسند چون فوران ها مقادیر عظیمی از خاکسترهای آتش فشانی را وارد اتمسفر زمین می کند .به عنوان مثال در طی یک خسوف کلی در دسامبر 1992 خاکستر های ناشی از کوه میناتوبو باعث شدند که ماه تقریبا" غیر قابل رویت گردد. <br />
<br />
==مدت زمان خسوف==<br />
<br />
در فاصله متوسط ماه تا زمین قطر مخروط سایه ماه در حدود 9170 کیلومتر است چنانچه ماه از مرکز مخروط زمین عبور کند مدت زمان خسوف طولانی است و با توجه به این، حداکثر زمان گرفتگی کلی به یک ساعت و44 دقیقه می رسد. در حدود 1 ساعت طول می کشد تا ماه کاملا" وارد سایه ی زمین شود(قبل از گرفتگی کامل) و برای خروج کامل از سایه نیز 1 ساعت زمان نیاز دارد.ماه گرفتگی ها در فاصله دو هفته از خورشید گرفتگی(قبل یا بعد ازآن)می توانند رخ دهند.<br />
<br />
گفتنی است طول متوسط مخروط سایه نیز در حدود 1367650 کیلومتر است.<br />
<br />
==رصد ماه گرفتگی==<br />
<br />
بر خلاف خورشید گرفتگی ( کسوف)، رصد ماه گرفتگی کاملا" بی خطر است و شما به هیچ فیلتر محافظی نیاز ندارید .حتی برای رصد این پدیده نیازی به استفاده از تلسکوپ نیست .شما می توانید ماه گرفتگی را با چشمان خود نیز رصد کنید اگر دوربین دوچشمی دارید بکارگیری آن سبب می شود که چشم انداز بزرگ تری داشته و نیز زمینه ی رنگی سطح ماه پرفروغ تر گردد. یک دوربین دوچشمی 35*7 و یا 50*7 می تواند کارآیی خوبی داشته باشد . منجمان آماتور می توانند در طی یک خسوف رصدهای مفیدی انجام دهند؛ پیش بینی میزان تاریکی ماه در هنگام گرفت کلی امری غیر ممکن است رنگ ماه می تواند از خاکستری تیره یا قهوه ای تا رنگهای قرمز روشن و نارنجی روشن تغییر کند. رنگ و درخشندگی ماه بستگی به میزان گرد و غباری دارد که در طی خسوف در اتمسفر زمین وجود دارد. با استفاده از« '''میزان درخشندگی دانژون'''» برای ماه گرفتگی ، منجمان آماتور می توانند رنگ و درخشندگی ماه را طبقه بندی کنند. <br />
<br />
0 : بسیار تاریک.در این حالت ماه تقریبا" غیر قابل مشاهده است.<br />
<br />
1:تاریک.ماه به رنگ خاکستری یا قهوه ای دیده می شود.جزییات سطح ماه به سختی قابل تشخیص است.<br />
<br />
2:نسبتا" تاریک.یک لکه تیره درون قرص دیده می شود وکناره های قرص روشن تر دیده می شوند.<br />
<br />
3:سرخ آجری.گاهی نوری روشن یا زردی در کناره های قرص مشاهده می شود.<br />
<br />
4:رنگ مسی یا نارنجی- سرخ.قرص ماه روشن دیده می شود.<br />
<br />
یک خسوف سوژه ی بسیار جذابی برای عکاسی است خوشبختانه عکاسی از خسوف آسان است به شرط آنکه امکانات مناسبی داشته باشید و از آن به خوبی استفاده کنید. <br />
<br />
همانطور که در بالا اشاره شده است وقوع گرفتگی (چه خورشید وچه ماه)ارتباط مستقیمی با مکان گره های مداری دارد. با توجه به اینکه نقاط گره ای روی دایرﺓ البروج به سمت غرب حرکت می کنند<br />
<br />
با توجه به اینکه نقاط گره ای روی دایرﺓ البروج به سمت غرب حرکت می کنند ماه در کمتر از 6 ماه به نقطه گره مقابل می رسد وبعد از گذشت 00362/346 روز(یا 346 روز و14 ساعت و52 دقیقه و6/50 ثانیه) نیز به همان گره اولی می رسد این زمان سال گرفتگی نام دارد. مدت سال گرفتی بدلیل جابجایی قابل ملاحظه گره مدار در خلاف جهت حرکت خورشید،کوتاهتر از سال نجومی است.<br />
<br />
==پیش بینی گرفت ها==<br />
<br />
منجمین بابلی پدیده های مختلف آسمانی را به همراه زمان آن به دقت روی لوحه های گلی ثبت می کردند. با رصدهای پیگر و متداوم در طول قرن ها نظمهای خاصی در زمان پدیده های نجومی یافتند. فاصله ی زمانی بین مقارنه ها و رجعتهای سیارات، کسوف ها و خسوف ها از جمله دوره های منظمی بود که منجمین بابلی به آنها توجه کردند. با بدست آوردن این دوره ها ایشان می توانستند این پدیده ها را با دقت قابل قبول پیش بینی کنند. <br />
<br />
در این میان جالب توجه ترین پدیده ی آسمانی، کسوفها و خسوف ها بودند. با رصد این پدیده ها و ثبت آنها، ایشان توانستند نظم بین گرفتها را پیدا کنند. ایشان متوجه شدند از میان این گرفتگی هایی که معمولا" همه ساله روی می دهند، هر کدام پس از 18 سال دوباره تقریبا" به همان شکل تکرار می شوند.<br />
<br />
==منابع==<br />
<br />
دانشنامه هفت آسمان<br />
<br />
کتاب نجوم دینامیکی</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A2%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86_%D9%86%D9%85%D8%A7&diff=4057آسمان نما2012-05-30T14:10:03Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div>[[پرونده:Planetarium.jpg|نمونه ای از یک آسمان نمای دیجیتال|چپ|قاب]]<br />
<br />
امروزه آسمان نماها جایگاهی خاص و مهم در حوزه ی علم [[ستاره شناسی]] دارند و یکی از مکانهای کارآمد و موثر برای آشنایی عموم با این علم کهن محسوب می شوند.همانگونه که سینما عرضه کننده ی هنرهای نمایشی برای عموم است آسمان نما نیز خلاقیت انسان را در شبیه سازی آسمان و پدیده های کیهانی به نمایش می گذارد. پرده ی نمایش آسمان نما ویژگی خاصی دارد، گنبدی است که تماشاگران با قرار گرفتن در زیر آن احساس ناظری را پیدا می کنند که در شبی صاف نظاره گر گنبد آسمان لایتناهی هستند. احساسی که با وجود لذّت بخش بودن ، هیجان آور و البته کمی غریب و وهم انگیز است. این احساس برای نسل نوپا و جوان بسیار جذّاب و بیاد ماندنی است و می تواند زمینه ی شکوفایی استعداد آنان را در حوزه ی علم نجوم و شناخت پدیده های فرازمینی و علوم مرتبط با آن فراهم کند. <br />
<br />
آسمان نما وسیله ای است شامل یک پروژکتور نوری یا دیجیتالی که در مرکز یک نیمکره گنبدی شکل نصب شده و عمل شبیه سازی صورتهای فلکی و موضوعات سماوی را در هر زمان از سال انجام می دهد. با استفاده از این ابزار کمک آموزشی می توان علاوه بر آموزش مبانی نجوم کروی برخی پدیده های سماوی مانند: [[کسوف]] (خورشید گرفتگی) ، خسوف (ماه گرفتگی) ، انواع حرکت [[سیارات]] (مستقیم و برگشتی) ، حرکت آرام یا تند کره ی آسمان ، حرکت خاص ستارگان در بازه ی زمانی طولانی چند هزار سال ، پدیده ی شفق و فلق و ... را در هر نقطه ی فرضی از کره ی زمین و در هر زمان دلخواه مشاهده کرد.<br />
<br />
آسمان نماها پل ارتباطی مناسب جهت آگاهی دادن عموم از پیشرفتهای نجومی جدید نیز می باشند به گونه ای که برخی از آنها به مثابه مراکز و مراجع علمی منطقه ای جهت اشاعه اخبار و اطلاعات علمی جدید محسوب می شوند و نتایج برخی پژوهشها و تحقیقات را عرضه می کنند.هم اکنون حدود 2500 آسمان نما در نقاط مختلف جهان وجود دارد که هر ساله حدود 100 میلیون نفر بازدید کننده دارند.<br />
<br />
سابقه ی طراحی و ساخت آسمان نما به قرن هجدهم باز می گردد زمانیکه ساخت گویهای متحرک و افلاک نماهای مکانیکی با نام پلانتاریوم متداول بودند.در اواسط قرن هفدهم چند گوی توخالی به قطر 4 تا 5 متر (13 تا 16 فوت) ساخته شد بطوریکه در داخل آن تعداد محدودی بازدید کننده می توانستند ستارگان را بصورت سوراخهای کوچک در گوی مشاهده کنند.<br />
<br />
اولین آسمان نما با پروژکتور ستاره ای توسط والتر بورس فیلد Walter bauersfeld (1959-1879) که در شرکت کارل زایس آلمان (Carl Zaiss ) کار می کرد ابداع و ساخته شد. <br />
<br />
مدل شماره ی یک آسمان نما نیز در سال 1923 میلادی کامل گردید و همان سال در موزه ی دوچیز (Deutsches) مونیخ به نمایش گذاشته شد. دومین مدل آسمان نما که مورد استفاده قرار گرفت شکل و قواره ای عجیب همانند یک دمبل بزرگ داشت.<br />
<br />
اولین تماشاخانه (تئاتر) عمومی ستاره شناسی نیز در ویینا (Vienna) رم ایتالیا و مسکو ساخته شد.<br />
<br />
در نمایشگاه بین المللی شیکاگو در سال 1930 میلادی آسمان نمای آدلر (Adler ) درهایش را برای نمایش عمومی گشود. آن تاکنون بعنوان یکی از برجسته ترین آسمان نماهای دنیا باقی مانده است.<br />
<br />
آسمان نمای لندن در سال 1958 میلادی کامل گردید. این آسمان نما نخستین آسمان نمای با گنبد بتنی بود.<br />
<br />
پیشتاز و مروّج آسمان نماهای کوچک در ایالات متحده آرماند اسپیتز Armand spitz (1971-1904 ) بود که صدها آسمان نمای کوچک در مناطق مختلف نصب و راه اندازی کرد.<br />
<br />
در ژاپن نیز تولید کنندگان ادوات نوری به نامهای سیزوگوتو Seizo Goto و مینولتا Minolta صدها آسمان نمای کوچک در بخشهای مختلف کشور نصب و راه اندازی کردند.<br />
<br />
در اوایل دهه ی 1980 میلادی اونز و سادرلند Evans & Sutherland اولین پروژکتور ستاره ای دیجیتال را ابداع کردند که توانمندیهای بیشتری نسبت به پروژکتور های متداول داشت.<br />
<br />
<br />
<br />
==انواع آسمان نما==<br />
<br />
بطورکلی پروژکتور آسمان نما ها در دو نوع وجود دارند:<br />
<br />
1. پروژکتور نوری- مکانیکی<br />
<br />
2. پروژکتور دیجیتالی<br />
<br />
<br />
<br />
در پروژکتورهای نوری مکانیکی صفحات ستاره ای سوراخدار در هریک از کره های دستگاه جهت شبیه سازی اجرام موجود در نیمکره های شمالی و جنوبی آسمان جای داده شده اند. یک لامپ یا مجموعه ای از فیبر (رشته)های نوری تأمین کننده ی نور مورد نیاز بوده و آن را به سوی سوراخهای موجود در صفحات ستاره ای هدایت می کنند. نور عبوری از سوراخها به رویه ی داخلی و صیقل شده ی گنبد آسمان نما تابیده و بدین ترتیب تصویری درست و دقیق از اجرام در داخل گنبد ایجاد می شود.<br />
<br />
کره های نگهدارنده ی صفحات ستاره ای در دو انتهای یک چارچوب محوری و قابل دوران نصب شده اند که در مرکز آن نیز پروژکتورهای اختصاصی نمایش سیارات جای دارند. این دستگاه با استفاده از حرکت چرخ دنده های متعدد و ترکیبی موقعیت صحیح سیارات و حرکت آنها در زمان گذشته ، حال یا آینده در داخل گنبد آسمان نما به نمایش می گذارد. استفاده از صفحات ستاره ای ثابت در پروژکتورهای نوری- مکانیکی نمایی زمین مرکزی از آسمان ارائه می دهد که برای بیشتر اهداف نمایشی عالی است.<br />
<br />
در نوع دوم یک پروژکتور دیجیتال مورد استفاده قرار می گیرد که اطلاعات و تصاویر گرافیکی اجرام در حافظه ی رایانه متصل به آن جای دارند. در این آسمان ما می توان فواصل چند هزار ستاره نزدیک را نیز ارائه کرد. در این نوع پروژکتور نقاط نمایشی ستاره ها بوسیله یک تفنگ الکترونی شبیه به لوله های اشعه کاتدیک تولید می شوند. <br />
<br />
تصاویر بوسیله ی یک عدسی ویژه موسوم به عدسی چشم ماهی با زوایه باز و وسیع به سمت صفحه ی فسفری بزرگ نصب شده در داخل گنبد تابش می گردد. این پروژکتور علاوه بر صورتهای فلکی می تواند تعدادی اشکال هندسی مرسوم در آسمان مانند: استوای سماوی ، نصف النهارات ، دایره البروج و ... <br />
<br />
پروژکتورهای دیجیتالی قابلیت تحرک و تنوع بیشتری از پروژکتورهای نوری مکانیکی هم ارز خود دارند. ولی تصویر ستاره ها در آنها تیز و برجسته نیستند.<br />
<br />
آسمان نما ها در اندازه های محتلف و مورد نیاز ساخته می شوند بطوریکه قطر گنبد آنها بین 3 تا 23 متر (10 تا 75 فوت) می باشد.<br />
<br />
اخیراً آسمان نماهایی با گنبدهای بادی کوچک و بصورت قابل حمل ابداع شده است که می تواند برخی پدیده ای سماوی را همانند آسمان نماهای بزرگ برای اجتماعات و گروههای کوچک علاقه مند در مدارس و دانشگاهها اجرا نماید. <br />
<br />
آسمان نماهای بزرگتر اغلب در مراکز آموزشی و علمی عمومی مورد استفاده قرار می گیرند. این نوع آسمان نماها با هدف کاربری آموزشی و سرگرمی در برخی شهرهای بزرگ دنیا ساخته شده و مدتهای طولانی به خدمات رسانی مشغول هستند. <br />
<br />
اغلب آسمان نماهای مدرن دارای پروژکتورهای ویدئویی نیز هستند تا فیلمهای گرافیکی نجومی را نمایش دهند که بطور مسلم اثر بصری بیشتری بر ناظران دارند. همچنین برخی پروژکتورهای نوری آسمان نماهای قدیمی با پروژکتورهای دیجیتالی جدید تعویض شده اند تا توانمندیهای آنها افزایش یابد. با رشد و توسعه فنآوری دیجیتال و بکارگیری رایانه های پیشرفته و سریع می توان با قرار گرفتن در زیر گنبد آسمان نماها شاهد تصاویری واقعی تر با جزییات بیشتر از خورشید ، سیارات ، کهکشانها ، خوشه های ستاره ای ، سحابیها و ... بود تصاویر باشکوهی که بوسیله ی تلسکوپهای بزرگ زمینی و فضایی همچون تلسکوپ فضایی هابل تصویربرداری شده اند.<br />
<br />
==منبع==<br />
<br />
ویکی پدیا انگلیسی<br />
<br />
دانشنامه هفت آسمان<br />
<br />
[[رده: ابزارهای نجومی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A2%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86_%D9%86%D9%85%D8%A7&diff=4056آسمان نما2012-05-30T14:08:20Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div>امروزه آسمان نماها جایگاهی خاص و مهم در حوزه ی علم [[ستاره شناسی]] دارند و یکی از مکانهای کارآمد و موثر برای آشنایی عموم با این علم کهن محسوب می شوند.همانگونه که سینما عرضه کننده ی هنرهای نمایشی برای عموم است آسمان نما نیز خلاقیت انسان را در شبیه سازی آسمان و پدیده های کیهانی به نمایش می گذارد. پرده ی نمایش آسمان نما ویژگی خاصی دارد، گنبدی است که تماشاگران با قرار گرفتن در زیر آن احساس ناظری را پیدا می کنند که در شبی صاف نظاره گر گنبد آسمان لایتناهی هستند. احساسی که با وجود لذّت بخش بودن ، هیجان آور و البته کمی غریب و وهم انگیز است. این احساس برای نسل نوپا و جوان بسیار جذّاب و بیاد ماندنی است و می تواند زمینه ی شکوفایی استعداد آنان را در حوزه ی علم نجوم و شناخت پدیده های فرازمینی و علوم مرتبط با آن فراهم کند. <br />
<br />
آسمان نما وسیله ای است شامل یک پروژکتور نوری یا دیجیتالی که در مرکز یک نیمکره گنبدی شکل نصب شده و عمل شبیه سازی [[صورتهای فلکی]] و موضوعات سماوی را در هر زمان از سال انجام می دهد. با استفاده از این ابزار کمک آموزشی می توان علاوه بر آموزش مبانی نجوم کروی برخی پدیده های سماوی مانند: [[کسوف]] (خورشید گرفتگی) ، [[خسوف]] (ماه گرفتگی) ، انواع حرکت [[سیارات]] (مستقیم و برگشتی) ، حرکت آرام یا تند کره ی آسمان ، حرکت خاص ستارگان در بازه ی زمانی طولانی چند هزار سال ، پدیده ی شفق و فلق و ... را در هر نقطه ی فرضی از کره ی زمین و در هر زمان دلخواه مشاهده کرد.<br />
<br />
آسمان نماها پل ارتباطی مناسب جهت آگاهی دادن عموم از پیشرفتهای نجومی جدید نیز می باشند به گونه ای که برخی از آنها به مثابه مراکز و مراجع علمی منطقه ای جهت اشاعه اخبار و اطلاعات علمی جدید محسوب می شوند و نتایج برخی پژوهشها و تحقیقات را عرضه می کنند.هم اکنون حدود 2500 آسمان نما در نقاط مختلف جهان وجود دارد که هر ساله حدود 100 میلیون نفر بازدید کننده دارند.<br />
<br />
سابقه ی طراحی و ساخت آسمان نما به قرن هجدهم باز می گردد زمانیکه ساخت گویهای متحرک و افلاک نماهای مکانیکی با نام پلانتاریوم متداول بودند.در اواسط قرن هفدهم چند گوی توخالی به قطر 4 تا 5 متر (13 تا 16 فوت) ساخته شد بطوریکه در داخل آن تعداد محدودی بازدید کننده می توانستند ستارگان را بصورت سوراخهای کوچک در گوی مشاهده کنند.<br />
<br />
اولین آسمان نما با پروژکتور ستاره ای توسط والتر بورس فیلد Walter bauersfeld (1959-1879) که در شرکت کارل زایس آلمان (Carl Zaiss ) کار می کرد ابداع و ساخته شد. <br />
<br />
مدل شماره ی یک آسمان نما نیز در سال 1923 میلادی کامل گردید و همان سال در موزه ی دوچیز (Deutsches) مونیخ به نمایش گذاشته شد. دومین مدل آسمان نما که مورد استفاده قرار گرفت شکل و قواره ای عجیب همانند یک دمبل بزرگ داشت.<br />
<br />
اولین تماشاخانه (تئاتر) عمومی ستاره شناسی نیز در ویینا (Vienna) رم ایتالیا و مسکو ساخته شد.<br />
<br />
در نمایشگاه بین المللی شیکاگو در سال 1930 میلادی آسمان نمای آدلر (Adler ) درهایش را برای نمایش عمومی گشود. آن تاکنون بعنوان یکی از برجسته ترین آسمان نماهای دنیا باقی مانده است.<br />
<br />
آسمان نمای لندن در سال 1958 میلادی کامل گردید. این آسمان نما نخستین آسمان نمای با گنبد بتنی بود.<br />
<br />
پیشتاز و مروّج آسمان نماهای کوچک در ایالات متحده آرماند اسپیتز Armand spitz (1971-1904 ) بود که صدها آسمان نمای کوچک در مناطق مختلف نصب و راه اندازی کرد.<br />
<br />
در ژاپن نیز تولید کنندگان ادوات نوری به نامهای سیزوگوتو Seizo Goto و مینولتا Minolta صدها آسمان نمای کوچک در بخشهای مختلف کشور نصب و راه اندازی کردند.<br />
<br />
در اوایل دهه ی 1980 میلادی اونز و سادرلند Evans & Sutherland اولین پروژکتور ستاره ای دیجیتال را ابداع کردند که توانمندیهای بیشتری نسبت به پروژکتور های متداول داشت.<br />
<br />
<br />
<br />
==انواع آسمان نما==<br />
<br />
بطورکلی پروژکتور آسمان نما ها در دو نوع وجود دارند:<br />
<br />
1. پروژکتور نوری- مکانیکی<br />
<br />
2. پروژکتور دیجیتالی<br />
<br />
<br />
<br />
در پروژکتورهای نوری مکانیکی صفحات ستاره ای سوراخدار در هریک از کره های دستگاه جهت شبیه سازی اجرام موجود در نیمکره های شمالی و جنوبی آسمان جای داده شده اند. یک لامپ یا مجموعه ای از فیبر (رشته)های نوری تأمین کننده ی نور مورد نیاز بوده و آن را به سوی سوراخهای موجود در صفحات ستاره ای هدایت می کنند. نور عبوری از سوراخها به رویه ی داخلی و صیقل شده ی گنبد آسمان نما تابیده و بدین ترتیب تصویری درست و دقیق از اجرام در داخل گنبد ایجاد می شود.<br />
<br />
کره های نگهدارنده ی صفحات ستاره ای در دو انتهای یک چارچوب محوری و قابل دوران نصب شده اند که در مرکز آن نیز پروژکتورهای اختصاصی نمایش سیارات جای دارند. این دستگاه با استفاده از حرکت چرخ دنده های متعدد و ترکیبی موقعیت صحیح سیارات و حرکت آنها در زمان گذشته ، حال یا آینده در داخل گنبد آسمان نما به نمایش می گذارد. استفاده از صفحات ستاره ای ثابت در پروژکتورهای نوری- مکانیکی نمایی زمین مرکزی از آسمان ارائه می دهد که برای بیشتر اهداف نمایشی عالی است.<br />
<br />
در نوع دوم یک پروژکتور دیجیتال مورد استفاده قرار می گیرد که اطلاعات و تصاویر گرافیکی اجرام در حافظه ی رایانه متصل به آن جای دارند. در این آسمان ما می توان فواصل چند هزار ستاره نزدیک را نیز ارائه کرد. در این نوع پروژکتور نقاط نمایشی ستاره ها بوسیله یک تفنگ الکترونی شبیه به لوله های اشعه کاتدیک تولید می شوند. <br />
<br />
تصاویر بوسیله ی یک عدسی ویژه موسوم به عدسی چشم ماهی با زوایه باز و وسیع به سمت صفحه ی فسفری بزرگ نصب شده در داخل گنبد تابش می گردد. این پروژکتور علاوه بر صورتهای فلکی می تواند تعدادی اشکال هندسی مرسوم در آسمان مانند: استوای سماوی ، نصف النهارات ، دایره البروج و ... <br />
<br />
پروژکتورهای دیجیتالی قابلیت تحرک و تنوع بیشتری از پروژکتورهای نوری مکانیکی هم ارز خود دارند. ولی تصویر ستاره ها در آنها تیز و برجسته نیستند.<br />
<br />
آسمان نما ها در اندازه های محتلف و مورد نیاز ساخته می شوند بطوریکه قطر گنبد آنها بین 3 تا 23 متر (10 تا 75 فوت) می باشد.<br />
<br />
اخیراً آسمان نماهایی با گنبدهای بادی کوچک و بصورت قابل حمل ابداع شده است که می تواند برخی پدیده ای سماوی را همانند آسمان نماهای بزرگ برای اجتماعات و گروههای کوچک علاقه مند در مدارس و دانشگاهها اجرا نماید. <br />
<br />
آسمان نماهای بزرگتر اغلب در مراکز آموزشی و علمی عمومی مورد استفاده قرار می گیرند. این نوع آسمان نماها با هدف کاربری آموزشی و سرگرمی در برخی شهرهای بزرگ دنیا ساخته شده و مدتهای طولانی به خدمات رسانی مشغول هستند. <br />
<br />
اغلب آسمان نماهای مدرن دارای پروژکتورهای ویدئویی نیز هستند تا فیلمهای گرافیکی نجومی را نمایش دهند که بطور مسلم اثر بصری بیشتری بر ناظران دارند. همچنین برخی پروژکتورهای نوری آسمان نماهای قدیمی با پروژکتورهای دیجیتالی جدید تعویض شده اند تا توانمندیهای آنها افزایش یابد. با رشد و توسعه فنآوری دیجیتال و بکارگیری رایانه های پیشرفته و سریع می توان با قرار گرفتن در زیر گنبد آسمان نماها شاهد تصاویری واقعی تر با جزییات بیشتر از خورشید ، سیارات ، کهکشانها ، خوشه های ستاره ای ، سحابیها و ... بود تصاویر باشکوهی که بوسیله ی تلسکوپهای بزرگ زمینی و فضایی همچون تلسکوپ فضایی هابل تصویربرداری شده اند.<br />
<br />
==منبع==<br />
<br />
ویکی پدیا انگلیسی<br />
<br />
دانشنامه هفت آسمان<br />
<br />
[[رده: ابزارهای نجومی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Planetarium.jpg&diff=4055پرونده:Planetarium.jpg2012-05-30T14:08:14Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div></div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A2%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86_%D9%86%D9%85%D8%A7&diff=4054آسمان نما2012-05-30T14:05:29Z<p>ارسلان: صفحهای جدید حاوی 'امروزه آسمان نماها جایگاهی خاص و مهم در حوزه ی علم ستاره شناسی دارند و یکی از مک...' ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>امروزه آسمان نماها جایگاهی خاص و مهم در حوزه ی علم ستاره شناسی دارند و یکی از مکانهای کارآمد و موثر برای آشنایی عموم با این علم کهن محسوب می شوند.همانگونه که سینما عرضه کننده ی هنرهای نمایشی برای عموم است آسمان نما نیز خلاقیت انسان را در شبیه سازی آسمان و پدیده های کیهانی به نمایش می گذارد. پرده ی نمایش آسمان نما ویژگی خاصی دارد، گنبدی است که تماشاگران با قرار گرفتن در زیر آن احساس ناظری را پیدا می کنند که در شبی صاف نظاره گر گنبد آسمان لایتناهی هستند. احساسی که با وجود لذّت بخش بودن ، هیجان آور و البته کمی غریب و وهم انگیز است. این احساس برای نسل نوپا و جوان بسیار جذّاب و بیاد ماندنی است و می تواند زمینه ی شکوفایی استعداد آنان را در حوزه ی علم نجوم و شناخت پدیده های فرازمینی و علوم مرتبط با آن فراهم کند. <br />
<br />
آسمان نما وسیله ای است شامل یک پروژکتور نوری یا دیجیتالی که در مرکز یک نیمکره گنبدی شکل نصب شده و عمل شبیه سازی صورتهای فلکی و موضوعات سماوی را در هر زمان از سال انجام می دهد. با استفاده از این ابزار کمک آموزشی می توان علاوه بر آموزش مبانی نجوم کروی برخی پدیده های سماوی مانند: کسوف (خورشید گرفتگی) ، خسوف (ماه گرفتگی) ، انواع حرکت سیارات (مستقیم و برگشتی) ، حرکت آرام یا تند کره ی آسمان ، حرکت خاص ستارگان در بازه ی زمانی طولانی چند هزار سال ، پدیده ی شفق و فلق و ... را در هر نقطه ی فرضی از کره ی زمین و در هر زمان دلخواه مشاهده کرد.<br />
<br />
آسمان نماها پل ارتباطی مناسب جهت آگاهی دادن عموم از پیشرفتهای نجومی جدید نیز می باشند به گونه ای که برخی از آنها به مثابه مراکز و مراجع علمی منطقه ای جهت اشاعه اخبار و اطلاعات علمی جدید محسوب می شوند و نتایج برخی پژوهشها و تحقیقات را عرضه می کنند.هم اکنون حدود 2500 آسمان نما در نقاط مختلف جهان وجود دارد که هر ساله حدود 100 میلیون نفر بازدید کننده دارند.<br />
<br />
سابقه ی طراحی و ساخت آسمان نما به قرن هجدهم باز می گردد زمانیکه ساخت گویهای متحرک و افلاک نماهای مکانیکی با نام پلانتاریوم متداول بودند.در اواسط قرن هفدهم چند گوی توخالی به قطر 4 تا 5 متر (13 تا 16 فوت) ساخته شد بطوریکه در داخل آن تعداد محدودی بازدید کننده می توانستند ستارگان را بصورت سوراخهای کوچک در گوی مشاهده کنند.<br />
<br />
اولین آسمان نما با پروژکتور ستاره ای توسط والتر بورس فیلد Walter bauersfeld (1959-1879) که در شرکت کارل زایس آلمان (Carl Zaiss ) کار می کرد ابداع و ساخته شد. <br />
<br />
مدل شماره ی یک آسمان نما نیز در سال 1923 میلادی کامل گردید و همان سال در موزه ی دوچیز (Deutsches) مونیخ به نمایش گذاشته شد. دومین مدل آسمان نما که مورد استفاده قرار گرفت شکل و قواره ای عجیب همانند یک دمبل بزرگ داشت.<br />
<br />
اولین تماشاخانه (تئاتر) عمومی ستاره شناسی نیز در ویینا (Vienna) رم ایتالیا و مسکو ساخته شد.<br />
<br />
در نمایشگاه بین المللی شیکاگو در سال 1930 میلادی آسمان نمای آدلر (Adler ) درهایش را برای نمایش عمومی گشود. آن تاکنون بعنوان یکی از برجسته ترین آسمان نماهای دنیا باقی مانده است.<br />
<br />
آسمان نمای لندن در سال 1958 میلادی کامل گردید. این آسمان نما نخستین آسمان نمای با گنبد بتنی بود.<br />
<br />
پیشتاز و مروّج آسمان نماهای کوچک در ایالات متحده آرماند اسپیتز Armand spitz (1971-1904 ) بود که صدها آسمان نمای کوچک در مناطق مختلف نصب و راه اندازی کرد.<br />
<br />
در ژاپن نیز تولید کنندگان ادوات نوری به نامهای سیزوگوتو Seizo Goto و مینولتا Minolta صدها آسمان نمای کوچک در بخشهای مختلف کشور نصب و راه اندازی کردند.<br />
<br />
در اوایل دهه ی 1980 میلادی اونز و سادرلند Evans & Sutherland اولین پروژکتور ستاره ای دیجیتال را ابداع کردند که توانمندیهای بیشتری نسبت به پروژکتور های متداول داشت.<br />
<br />
<br />
<br />
پروژکتور آسمان نماها<br />
<br />
بطورکلی پروژکتور آسمان نما ها در دو نوع وجود دارند:<br />
<br />
1. پروژکتور نوری- مکانیکی<br />
<br />
2. پروژکتور دیجیتالی<br />
<br />
<br />
<br />
در پروژکتورهای نوری مکانیکی صفحات ستاره ای سوراخدار در هریک از کره های دستگاه جهت شبیه سازی اجرام موجود در نیمکره های شمالی و جنوبی آسمان جای داده شده اند. یک لامپ یا مجموعه ای از فیبر (رشته)های نوری تأمین کننده ی نور مورد نیاز بوده و آن را به سوی سوراخهای موجود در صفحات ستاره ای هدایت می کنند. نور عبوری از سوراخها به رویه ی داخلی و صیقل شده ی گنبد آسمان نما تابیده و بدین ترتیب تصویری درست و دقیق از اجرام در داخل گنبد ایجاد می شود.<br />
<br />
کره های نگهدارنده ی صفحات ستاره ای در دو انتهای یک چارچوب محوری و قابل دوران نصب شده اند که در مرکز آن نیز پروژکتورهای اختصاصی نمایش سیارات جای دارند. این دستگاه با استفاده از حرکت چرخ دنده های متعدد و ترکیبی موقعیت صحیح سیارات و حرکت آنها در زمان گذشته ، حال یا آینده در داخل گنبد آسمان نما به نمایش می گذارد. استفاده از صفحات ستاره ای ثابت در پروژکتورهای نوری- مکانیکی نمایی زمین مرکزی از آسمان ارائه می دهد که برای بیشتر اهداف نمایشی عالی است.<br />
<br />
در نوع دوم یک پروژکتور دیجیتال مورد استفاده قرار می گیرد که اطلاعات و تصاویر گرافیکی اجرام در حافظه ی رایانه متصل به آن جای دارند. در این آسمان ما می توان فواصل چند هزار ستاره نزدیک را نیز ارائه کرد. در این نوع پروژکتور نقاط نمایشی ستاره ها بوسیله یک تفنگ الکترونی شبیه به لوله های اشعه کاتدیک تولید می شوند. <br />
<br />
تصاویر بوسیله ی یک عدسی ویژه موسوم به عدسی چشم ماهی با زوایه باز و وسیع به سمت صفحه ی فسفری بزرگ نصب شده در داخل گنبد تابش می گردد. این پروژکتور علاوه بر صورتهای فلکی می تواند تعدادی اشکال هندسی مرسوم در آسمان مانند: استوای سماوی ، نصف النهارات ، دایره البروج و ... <br />
<br />
پروژکتورهای دیجیتالی قابلیت تحرک و تنوع بیشتری از پروژکتورهای نوری مکانیکی هم ارز خود دارند. ولی تصویر ستاره ها در آنها تیز و برجسته نیستند.<br />
<br />
آسمان نما ها در اندازه های محتلف و مورد نیاز ساخته می شوند بطوریکه قطر گنبد آنها بین 3 تا 23 متر (10 تا 75 فوت) می باشد.<br />
<br />
اخیراً آسمان نماهایی با گنبدهای بادی کوچک و بصورت قابل حمل ابداع شده است که می تواند برخی پدیده ای سماوی را همانند آسمان نماهای بزرگ برای اجتماعات و گروههای کوچک علاقه مند در مدارس و دانشگاهها اجرا نماید. <br />
<br />
آسمان نماهای بزرگتر اغلب در مراکز آموزشی و علمی عمومی مورد استفاده قرار می گیرند. این نوع آسمان نماها با هدف کاربری آموزشی و سرگرمی در برخی شهرهای بزرگ دنیا ساخته شده و مدتهای طولانی به خدمات رسانی مشغول هستند. <br />
<br />
اغلب آسمان نماهای مدرن دارای پروژکتورهای ویدئویی نیز هستند تا فیلمهای گرافیکی نجومی را نمایش دهند که بطور مسلم اثر بصری بیشتری بر ناظران دارند. همچنین برخی پروژکتورهای نوری آسمان نماهای قدیمی با پروژکتورهای دیجیتالی جدید تعویض شده اند تا توانمندیهای آنها افزایش یابد. با رشد و توسعه فنآوری دیجیتال و بکارگیری رایانه های پیشرفته و سریع می توان با قرار گرفتن در زیر گنبد آسمان نماها شاهد تصاویری واقعی تر با جزییات بیشتر از خورشید ، سیارات ، کهکشانها ، خوشه های ستاره ای ، سحابیها و ... بود تصاویر باشکوهی که بوسیله ی تلسکوپهای بزرگ زمینی و فضایی همچون تلسکوپ فضایی هابل تصویربرداری شده اند.<br />
<br />
==منبع==<br />
<br />
ویکی پدیا انگلیسی<br />
<br />
دانشنامه هفت آسمان<br />
<br />
[[رده: ابزارهای نجومی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA_%D9%81%D9%84%DA%A9%DB%8C_%D8%AC%D9%88%D8%B2%D8%A7&diff=3983صورت فلکی جوزا2012-05-17T06:23:02Z<p>ارسلان: /* ستاره ها */</p>
<hr />
<div>[[پرونده:Jemini1.jpg|صورت فلکی جوزا و محدوده آن در آسمان|چپ|قاب]]<br />
<br />
یکی از صورتهای فلکی دایرة البروجی در نیمکره شمالی آسمان که در اوائل اسفند ماه به بهترین وضعیت رصدی می رسد.<br />
در ماههای سرد زمستانی صورت فلکی جوزا ( دوپیکر ) را – که ستارگان اصلی پرنورش کاستور ( آلفا-جوزا ) ( castor ( راس التوام المقدم یا راس پیکر پیشین)) و پولوکس ( بتا جوزا ( pollux ( راس التوام الموخر یا راس پیکر پسین )) حتی در آسمان شهرهای بزرگ نیز جلب توجه می کنند به راحتی می توان یافت . این دو [[ستاره]] به یاد برادرانی دو قلو چنین نام گرفته اند .<br />
زمان رسیدن به نصف النهار: 1 اسفند <br />
مساحت:514 درجه مربع<br />
<br />
<br />
==افسانه ها==<br />
<br />
برابر افسانه ها " [[پولوکس]] " فنا ناپذیر بود ، زیرا او پسر خدای خدایان ، یعنی زئوس بود ، ولی [[کاستور]] بر عکس پدرش از نوع بشر بود و به همین دلیل جزو فناپذیران به شمار می آمد . هر دو برادر قهرمانان بزرگی بودند و هیچ گاه از یکدیگر جدا نمی شدند . هنگامی که کاستور در نبردی به قتل رسید ، جدایی از برادر برای پولوکس تحمل ناپذیر بود . به خصوص این مساله که کاستور می باید به قلمرو تاریک زیرزمینی مردگان می رفت ، پولوکس را خیلی آزار می داد . به این جهت " پولوکس " از پدرش خواهش کرد که اجازه دهد او هم بمیرد ، تا بتواند به برادر فناپذیرش بپیوندد .<br />
<br />
زئوس که تحت تاثیر این عشق برادرانه قرار گرفته بود ، به پولوکس پیشنهاد کرد ، به جای اینکه همیشه نزد خدایان در " المپ " ( Olympus ) زندگی کند ، با کاستور به طور نوبتی یک روز را در قلمرو مردگان و روز دیگر را در المپ به سر آورد . پولوکس بدون مکث و تفکر تصمیم گرفت این پیشنهاد را بپذیرد ، تا دیگر هرگز مجبور به جدایی از کاستور نباشد .<br />
<br />
می گویند چندی پس از آن ، زئوس به پاس وحدت و وفاداری دو برادر به یکدیگر آنها را به ستارگانی نورانی در آسمان تبدیل کرد . از آن زمان آنها به شکل صورت فلکی دو پیکر در آسمان زمستان می درخشند و آدمیان را به یاد عشق برادری و رفاقت و دوستی می اندازند .<br />
<br />
در افسانه ها آمده است که این دو برادر در سفر دریایی " آرگو " نیز ، که هدفش بازپس گیری پوست طلایی قوچ ( [[حمل]] ) بود ، شرکت داشتند . می گویند هنگامی که خطر واژگونی کشتی آنها در طوفان می رفت ، دو برادر دریای کف آلود را آرام کردند . شاید به این خاطر است که می گویند صورت فلکی جوزا برای دریانوردان خوش اقبالی می آورد .<br />
<br />
در روم باستان نیز این دو برادر مورد احترام بودند . می گویند دو برادر در سال 490 پیش از میلاد به رومیان کمک کردند تا در جنگ پیروز شوند . در همان روز آنها با لباسی ارغوانی رنگ در رم ظاهر شدند و بر سر یک چشمه به اسبان خود آب دادند . پس از آن ناپدید شدند . مردم رم به منظور سپاسگزاری و قدردانی برای پیروزی در جنگ ، معبد بزرگی به یادبود دو برادر برپا کردند ، که امروزه هنوز هم خرابه های آن بر جاست .<br />
<br />
==ستاره ها==<br />
<br />
ستاره آلفا جوزا یا همان کاستور ، دومین ستاره درخشان این صورت فلکی است ( البته این یک استثنا است )<br />
با [[چشم غیر مسلح]] به صورت تک ستاره ای از [[قدر]] 1.6 به نظر می رسد . اما در واقع این ستاره یک مجموعه شش تایی است .<br />
در [[تلسکوپ]] به صورت 2 ستاره مجزا با قدرهای 2 و 3 و با جدایی زاویه ای 2 ثانیه قوسی و یک همدم قدر نهم با فاصله 73 ثانیه قوسی دیده می شوند.<br />
هریک از این سه ستاره خود به تنهایی یک جفت هستند . این مجموعه در فاصله 46 [[سال نوری]] از زمین قرار دارد.<br />
<br />
ستاره بتا جوزا یا پولوکس ، درخشان ترین ستاره این صورت فلکی است که از قدر 1.1 می درخشد و در فاصله 36 سال نوری از زمین قرار دارد.<br />
<br />
==منابع==<br />
<br />
کتاب صورت های فلکی/ترجمه احمد دالکی / گیتاشناسی<br />
<br />
[[رده:نجوم رصدی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA_%D9%81%D9%84%DA%A9%DB%8C_%D8%AC%D9%88%D8%B2%D8%A7&diff=3982صورت فلکی جوزا2012-05-17T06:21:15Z<p>ارسلان: /* افسانه ها */</p>
<hr />
<div>[[پرونده:Jemini1.jpg|صورت فلکی جوزا و محدوده آن در آسمان|چپ|قاب]]<br />
<br />
یکی از صورتهای فلکی دایرة البروجی در نیمکره شمالی آسمان که در اوائل اسفند ماه به بهترین وضعیت رصدی می رسد.<br />
در ماههای سرد زمستانی صورت فلکی جوزا ( دوپیکر ) را – که ستارگان اصلی پرنورش کاستور ( آلفا-جوزا ) ( castor ( راس التوام المقدم یا راس پیکر پیشین)) و پولوکس ( بتا جوزا ( pollux ( راس التوام الموخر یا راس پیکر پسین )) حتی در آسمان شهرهای بزرگ نیز جلب توجه می کنند به راحتی می توان یافت . این دو [[ستاره]] به یاد برادرانی دو قلو چنین نام گرفته اند .<br />
زمان رسیدن به نصف النهار: 1 اسفند <br />
مساحت:514 درجه مربع<br />
<br />
<br />
==افسانه ها==<br />
<br />
برابر افسانه ها " [[پولوکس]] " فنا ناپذیر بود ، زیرا او پسر خدای خدایان ، یعنی زئوس بود ، ولی [[کاستور]] بر عکس پدرش از نوع بشر بود و به همین دلیل جزو فناپذیران به شمار می آمد . هر دو برادر قهرمانان بزرگی بودند و هیچ گاه از یکدیگر جدا نمی شدند . هنگامی که کاستور در نبردی به قتل رسید ، جدایی از برادر برای پولوکس تحمل ناپذیر بود . به خصوص این مساله که کاستور می باید به قلمرو تاریک زیرزمینی مردگان می رفت ، پولوکس را خیلی آزار می داد . به این جهت " پولوکس " از پدرش خواهش کرد که اجازه دهد او هم بمیرد ، تا بتواند به برادر فناپذیرش بپیوندد .<br />
<br />
زئوس که تحت تاثیر این عشق برادرانه قرار گرفته بود ، به پولوکس پیشنهاد کرد ، به جای اینکه همیشه نزد خدایان در " المپ " ( Olympus ) زندگی کند ، با کاستور به طور نوبتی یک روز را در قلمرو مردگان و روز دیگر را در المپ به سر آورد . پولوکس بدون مکث و تفکر تصمیم گرفت این پیشنهاد را بپذیرد ، تا دیگر هرگز مجبور به جدایی از کاستور نباشد .<br />
<br />
می گویند چندی پس از آن ، زئوس به پاس وحدت و وفاداری دو برادر به یکدیگر آنها را به ستارگانی نورانی در آسمان تبدیل کرد . از آن زمان آنها به شکل صورت فلکی دو پیکر در آسمان زمستان می درخشند و آدمیان را به یاد عشق برادری و رفاقت و دوستی می اندازند .<br />
<br />
در افسانه ها آمده است که این دو برادر در سفر دریایی " آرگو " نیز ، که هدفش بازپس گیری پوست طلایی قوچ ( [[حمل]] ) بود ، شرکت داشتند . می گویند هنگامی که خطر واژگونی کشتی آنها در طوفان می رفت ، دو برادر دریای کف آلود را آرام کردند . شاید به این خاطر است که می گویند صورت فلکی جوزا برای دریانوردان خوش اقبالی می آورد .<br />
<br />
در روم باستان نیز این دو برادر مورد احترام بودند . می گویند دو برادر در سال 490 پیش از میلاد به رومیان کمک کردند تا در جنگ پیروز شوند . در همان روز آنها با لباسی ارغوانی رنگ در رم ظاهر شدند و بر سر یک چشمه به اسبان خود آب دادند . پس از آن ناپدید شدند . مردم رم به منظور سپاسگزاری و قدردانی برای پیروزی در جنگ ، معبد بزرگی به یادبود دو برادر برپا کردند ، که امروزه هنوز هم خرابه های آن بر جاست .<br />
<br />
==ستاره ها==<br />
<br />
ستاره آلفا جوزا یا همان کاستور ، دومین ستاره درخشان این صورت فلکی است ( البته این یک استثنا است )<br />
با چشم غیر مسلح به صورت تک ستاره ای از قدر 1.6 به نظر می رسد . اما در واقع این ستاره یک مجموعه شش تایی است .<br />
در تلسکوپ به صورت 2 ستاره مجزا با قدرهای 2 و 3 و با جدایی زاویه ای 2 ثانیه قوسی و یک همدم قدر نهم با فاصله 73 ثانیه قوسی دیده می شوند.<br />
هریک از این سه ستاره خود به تنهایی یک جفت هستند . این مجموعه در فاصله 46 سال نوری از زمین قرار دارد.<br />
<br />
ستاره بتا جوزا یا پولوکس ، درخشان ترین ستاره این صورت فلکی است که از قدر 1.1 می درخشد و در فاصله 36 سال نوری از زمین قرار دارد.<br />
<br />
==منابع==<br />
<br />
کتاب صورت های فلکی/ترجمه احمد دالکی / گیتاشناسی<br />
<br />
[[رده:نجوم رصدی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA_%D9%81%D9%84%DA%A9%DB%8C_%D8%AC%D9%88%D8%B2%D8%A7&diff=3981صورت فلکی جوزا2012-05-17T06:18:58Z<p>ارسلان: /* ستاره ها */</p>
<hr />
<div>[[پرونده:Jemini1.jpg|صورت فلکی جوزا و محدوده آن در آسمان|چپ|قاب]]<br />
<br />
یکی از صورتهای فلکی دایرة البروجی در نیمکره شمالی آسمان که در اوائل اسفند ماه به بهترین وضعیت رصدی می رسد.<br />
در ماههای سرد زمستانی صورت فلکی جوزا ( دوپیکر ) را – که ستارگان اصلی پرنورش کاستور ( آلفا-جوزا ) ( castor ( راس التوام المقدم یا راس پیکر پیشین)) و پولوکس ( بتا جوزا ( pollux ( راس التوام الموخر یا راس پیکر پسین )) حتی در آسمان شهرهای بزرگ نیز جلب توجه می کنند به راحتی می توان یافت . این دو [[ستاره]] به یاد برادرانی دو قلو چنین نام گرفته اند .<br />
زمان رسیدن به نصف النهار: 1 اسفند <br />
مساحت:514 درجه مربع<br />
<br />
<br />
==افسانه ها==<br />
<br />
برابر افسانه ها " [[پولوکس]] " فنا ناپذیر بود ، زیرا او پسر خدای خدایان ، یعنی زئوس بود ، ولی [[کاستور]] بر عکس پدرش از نوع بشر بود و به همین دلیل جزو فناپذیران به شمار می آمد . هر دو برادر قهرمانان بزرگی بودند و هیچ گاه از یکدیگر جدا نمی شدند . هنگامی که کاستور در نبردی به قتل رسید ، جدایی از برادر برای پولوکس تحمل ناپذیر بود . به خصوص این مساله که کاستور می باید به قلمرو تاریک زیرزمینی مردگان می رفت ، پولوکس را خیلی آزار می داد . به این جهت " پولوکس " از پدرش خواهش کرد که اجازه دهد او هم بمیرد ، تا بتواند به برادر فناپذیرش بپیوندد .<br />
<br />
زئوس که تحت تاثیر این عشق برادرانه قرار گرفته بود ، به پولوکس پیشنهاد کرد ، به جای اینکه همیشه نزد خدایان در " المپ " ( Olympus ) زندگی کند ، با کاستور به طور نوبتی یک روز را در قلمرو مردگان و روز دیگر را در المپ به سر آورد . پولوکس بدون مکث و تفکر تصمیم گرفت این پیشنهاد را بپذیرد ، تا دیگر هرگز مجبور به جدایی از کاستور نباشد .<br />
<br />
می گویند چندی پس از آن ، زئوس به پاس وحدت و وفاداری دو برادر به یکدیگر آنها را به ستارگانی نورانی در آسمان تبدیل کرد . از آن زمان آنها به شکل صورت فلکی دو پیکر در آسمان زمستان می درخشند و آدمیان را به یاد عشق برادری و رفاقت و دوستی می اندازند .<br />
<br />
در افسانه ها آمده است که این دو برادر در سفر دریایی " آرگو " نیز ، که هدفش بازپس گیری پوست طلایی قوچ ( حمل ) بود ، شرکت داشتند . می گویند هنگامی که خطر واژگونی کشتی آنها در طوفان می رفت ، دو برادر دریای کف آلود را آرام کردند . شاید به این خاطر است که می گویند صورت فلکی جوزا برای دریانوردان خوش اقبالی می آورد .<br />
<br />
در روم باستان نیز این دو برادر مورد احترام بودند . می گویند دو برادر در سال 490 پیش از میلاد به رومیان کمک کردند تا در جنگ پیروز شوند . در همان روز آنها با لباسی ارغوانی رنگ در رم ظاهر شدند و بر سر یک چشمه به اسبان خود آب دادند . پس از آن ناپدید شدند . مردم رم به منظور سپاسگزاری و قدردانی برای پیروزی در جنگ ، معبد بزرگی به یادبود دو برادر برپا کردند ، که امروزه هنوز هم خرابه های آن بر جاست .<br />
<br />
==ستاره ها==<br />
<br />
ستاره آلفا جوزا یا همان کاستور ، دومین ستاره درخشان این صورت فلکی است ( البته این یک استثنا است )<br />
با چشم غیر مسلح به صورت تک ستاره ای از قدر 1.6 به نظر می رسد . اما در واقع این ستاره یک مجموعه شش تایی است .<br />
در تلسکوپ به صورت 2 ستاره مجزا با قدرهای 2 و 3 و با جدایی زاویه ای 2 ثانیه قوسی و یک همدم قدر نهم با فاصله 73 ثانیه قوسی دیده می شوند.<br />
هریک از این سه ستاره خود به تنهایی یک جفت هستند . این مجموعه در فاصله 46 سال نوری از زمین قرار دارد.<br />
<br />
ستاره بتا جوزا یا پولوکس ، درخشان ترین ستاره این صورت فلکی است که از قدر 1.1 می درخشد و در فاصله 36 سال نوری از زمین قرار دارد.<br />
<br />
==منابع==<br />
<br />
کتاب صورت های فلکی/ترجمه احمد دالکی / گیتاشناسی<br />
<br />
[[رده:نجوم رصدی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA_%D9%81%D9%84%DA%A9%DB%8C_%D8%AC%D9%88%D8%B2%D8%A7&diff=3980صورت فلکی جوزا2012-05-17T06:12:25Z<p>ارسلان: /* افسانه ها */</p>
<hr />
<div>[[پرونده:Jemini1.jpg|صورت فلکی جوزا و محدوده آن در آسمان|چپ|قاب]]<br />
<br />
یکی از صورتهای فلکی دایرة البروجی در نیمکره شمالی آسمان که در اوائل اسفند ماه به بهترین وضعیت رصدی می رسد.<br />
در ماههای سرد زمستانی صورت فلکی جوزا ( دوپیکر ) را – که ستارگان اصلی پرنورش کاستور ( آلفا-جوزا ) ( castor ( راس التوام المقدم یا راس پیکر پیشین)) و پولوکس ( بتا جوزا ( pollux ( راس التوام الموخر یا راس پیکر پسین )) حتی در آسمان شهرهای بزرگ نیز جلب توجه می کنند به راحتی می توان یافت . این دو [[ستاره]] به یاد برادرانی دو قلو چنین نام گرفته اند .<br />
زمان رسیدن به نصف النهار: 1 اسفند <br />
مساحت:514 درجه مربع<br />
<br />
<br />
==افسانه ها==<br />
<br />
برابر افسانه ها " [[پولوکس]] " فنا ناپذیر بود ، زیرا او پسر خدای خدایان ، یعنی زئوس بود ، ولی [[کاستور]] بر عکس پدرش از نوع بشر بود و به همین دلیل جزو فناپذیران به شمار می آمد . هر دو برادر قهرمانان بزرگی بودند و هیچ گاه از یکدیگر جدا نمی شدند . هنگامی که کاستور در نبردی به قتل رسید ، جدایی از برادر برای پولوکس تحمل ناپذیر بود . به خصوص این مساله که کاستور می باید به قلمرو تاریک زیرزمینی مردگان می رفت ، پولوکس را خیلی آزار می داد . به این جهت " پولوکس " از پدرش خواهش کرد که اجازه دهد او هم بمیرد ، تا بتواند به برادر فناپذیرش بپیوندد .<br />
<br />
زئوس که تحت تاثیر این عشق برادرانه قرار گرفته بود ، به پولوکس پیشنهاد کرد ، به جای اینکه همیشه نزد خدایان در " المپ " ( Olympus ) زندگی کند ، با کاستور به طور نوبتی یک روز را در قلمرو مردگان و روز دیگر را در المپ به سر آورد . پولوکس بدون مکث و تفکر تصمیم گرفت این پیشنهاد را بپذیرد ، تا دیگر هرگز مجبور به جدایی از کاستور نباشد .<br />
<br />
می گویند چندی پس از آن ، زئوس به پاس وحدت و وفاداری دو برادر به یکدیگر آنها را به ستارگانی نورانی در آسمان تبدیل کرد . از آن زمان آنها به شکل صورت فلکی دو پیکر در آسمان زمستان می درخشند و آدمیان را به یاد عشق برادری و رفاقت و دوستی می اندازند .<br />
<br />
در افسانه ها آمده است که این دو برادر در سفر دریایی " آرگو " نیز ، که هدفش بازپس گیری پوست طلایی قوچ ( حمل ) بود ، شرکت داشتند . می گویند هنگامی که خطر واژگونی کشتی آنها در طوفان می رفت ، دو برادر دریای کف آلود را آرام کردند . شاید به این خاطر است که می گویند صورت فلکی جوزا برای دریانوردان خوش اقبالی می آورد .<br />
<br />
در روم باستان نیز این دو برادر مورد احترام بودند . می گویند دو برادر در سال 490 پیش از میلاد به رومیان کمک کردند تا در جنگ پیروز شوند . در همان روز آنها با لباسی ارغوانی رنگ در رم ظاهر شدند و بر سر یک چشمه به اسبان خود آب دادند . پس از آن ناپدید شدند . مردم رم به منظور سپاسگزاری و قدردانی برای پیروزی در جنگ ، معبد بزرگی به یادبود دو برادر برپا کردند ، که امروزه هنوز هم خرابه های آن بر جاست .<br />
<br />
==ستاره ها==<br />
<br />
ستاره آلفا جوزا یا همان کاستور ، دومین ستاره درخشان این صورت فلکی است ( البته این یک استثنا است )<br />
<br />
با چشم غیر مسلح به صورت تک ستاره ای از قدر 1.6 به نظر می رسد . اما در واقع این ستاره یک مجموعه شش تایی است .<br />
<br />
در تلسکوپ به صورت 2 ستاره مجزا با قدرهای 2 و 3 و با جدایی زاویه ای 2 ثانیه قوسی و یک همدم قدر نهم با فاصله 73 ثانیه قوسی دیده می شوند.<br />
<br />
هریک از این سه ستاره خود به تنهایی یک جفت هستند . این مجموعه در فاصله 46 سال نوری از زمین قرار دارد.<br />
<br />
ستاره بتا جوزا یا پولوکس ، درخشان ترین ستاره این صورت فلکی است که از قدر 1.1 می درخشد و در فاصله 36 سال نوری از زمین قرار دارد.<br />
<br />
<br />
==منابع==<br />
<br />
کتاب صورت های فلکی/ترجمه احمد دالکی / گیتاشناسی<br />
<br />
[[رده:نجوم رصدی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA_%D9%81%D9%84%DA%A9%DB%8C_%D8%AC%D9%88%D8%B2%D8%A7&diff=3979صورت فلکی جوزا2012-05-17T06:09:23Z<p>ارسلان: /* افسانه ها */</p>
<hr />
<div>[[پرونده:Jemini1.jpg|صورت فلکی جوزا و محدوده آن در آسمان|چپ|قاب]]<br />
<br />
یکی از صورتهای فلکی دایرة البروجی در نیمکره شمالی آسمان که در اوائل اسفند ماه به بهترین وضعیت رصدی می رسد.<br />
در ماههای سرد زمستانی صورت فلکی جوزا ( دوپیکر ) را – که ستارگان اصلی پرنورش کاستور ( آلفا-جوزا ) ( castor ( راس التوام المقدم یا راس پیکر پیشین)) و پولوکس ( بتا جوزا ( pollux ( راس التوام الموخر یا راس پیکر پسین )) حتی در آسمان شهرهای بزرگ نیز جلب توجه می کنند به راحتی می توان یافت . این دو [[ستاره]] به یاد برادرانی دو قلو چنین نام گرفته اند .<br />
زمان رسیدن به نصف النهار: 1 اسفند <br />
مساحت:514 درجه مربع<br />
<br />
<br />
==افسانه ها==<br />
<br />
برابر افسانه ها " [[پولوکس]] " فنا ناپذیر بود ، زیرا او پسر خدای خدایان ، یعنی زئوس بود ، ولی [[کاستور]] بر عکس پدرش از نوع بشر بود و به همین دلیل جزو فناپذیران به شمار می آمد . هر دو برادر قهرمانان بزرگی بودند و هیچ گاه از یکدیگر جدا نمی شدند . هنگامی که کاستور در نبردی به قتل رسید ، جدایی از برادر برای پولوکس تحمل ناپذیر بود . به خصوص این مساله که کاستور می باید به قلمرو تاریک زیرزمینی مردگان می رفت ، پولوکس را خیلی آزار می داد . به این جهت " پولوکس " از پدرش خواهش کرد که اجازه دهد او هم بمیرد ، تا بتواند به برادر فناپذیرش بپیوندد .<br />
زئوس که تحت تاثیر این عشق برادرانه قرار گرفته بود ، به پولوکس پیشنهاد کرد ، به جای اینکه همیشه نزد خدایان در " المپ " ( Olympus ) زندگی کند ، با کاستور به طور نوبتی یک روز را در قلمرو مردگان و روز دیگر را در المپ به سر آورد . پولوکس بدون مکث و تفکر تصمیم گرفت این پیشنهاد را بپذیرد ، تا دیگر هرگز مجبور به جدایی از کاستور نباشد .<br />
می گویند چندی پس از آن ، زئوس به پاس وحدت و وفاداری دو برادر به یکدیگر آنها را به ستارگانی نورانی در آسمان تبدیل کرد . از آن زمان آنها به شکل صورت فلکی دو پیکر در آسمان زمستان می درخشند و آدمیان را به یاد عشق برادری و رفاقت و دوستی می اندازند .<br />
در افسانه ها آمده است که این دو برادر در سفر دریایی " آرگو " نیز ، که هدفش بازپس گیری پوست طلایی قوچ ( حمل ) بود ، شرکت داشتند . می گویند هنگامی که خطر واژگونی کشتی آنها در طوفان می رفت ، دو برادر دریای کف آلود را آرام کردند . شاید به این خاطر است که می گویند صورت فلکی جوزا برای دریانوردان خوش اقبالی می آورد .<br />
در روم باستان نیز این دو برادر مورد احترام بودند . می گویند دو برادر در سال 490 پیش از میلاد به رومیان کمک کردند تا در جنگ پیروز شوند . در همان روز آنها با لباسی ارغوانی رنگ در رم ظاهر شدند و بر سر یک چشمه به اسبان خود آب دادند . پس از آن ناپدید شدند . مردم رم به منظور سپاسگزاری و قدردانی برای پیروزی در جنگ ، معبد بزرگی به یادبود دو برادر برپا کردند ، که امروزه هنوز هم خرابه های آن بر جاست .<br />
<br />
==ستاره ها==<br />
<br />
ستاره آلفا جوزا یا همان کاستور ، دومین ستاره درخشان این صورت فلکی است ( البته این یک استثنا است )<br />
<br />
با چشم غیر مسلح به صورت تک ستاره ای از قدر 1.6 به نظر می رسد . اما در واقع این ستاره یک مجموعه شش تایی است .<br />
<br />
در تلسکوپ به صورت 2 ستاره مجزا با قدرهای 2 و 3 و با جدایی زاویه ای 2 ثانیه قوسی و یک همدم قدر نهم با فاصله 73 ثانیه قوسی دیده می شوند.<br />
<br />
هریک از این سه ستاره خود به تنهایی یک جفت هستند . این مجموعه در فاصله 46 سال نوری از زمین قرار دارد.<br />
<br />
ستاره بتا جوزا یا پولوکس ، درخشان ترین ستاره این صورت فلکی است که از قدر 1.1 می درخشد و در فاصله 36 سال نوری از زمین قرار دارد.<br />
<br />
<br />
==منابع==<br />
<br />
کتاب صورت های فلکی/ترجمه احمد دالکی / گیتاشناسی<br />
<br />
[[رده:نجوم رصدی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA_%D9%81%D9%84%DA%A9%DB%8C_%D8%AC%D9%88%D8%B2%D8%A7&diff=3978صورت فلکی جوزا2012-05-17T06:08:36Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div>[[پرونده:Jemini1.jpg|صورت فلکی جوزا و محدوده آن در آسمان|چپ|قاب]]<br />
<br />
یکی از صورتهای فلکی دایرة البروجی در نیمکره شمالی آسمان که در اوائل اسفند ماه به بهترین وضعیت رصدی می رسد.<br />
در ماههای سرد زمستانی صورت فلکی جوزا ( دوپیکر ) را – که ستارگان اصلی پرنورش کاستور ( آلفا-جوزا ) ( castor ( راس التوام المقدم یا راس پیکر پیشین)) و پولوکس ( بتا جوزا ( pollux ( راس التوام الموخر یا راس پیکر پسین )) حتی در آسمان شهرهای بزرگ نیز جلب توجه می کنند به راحتی می توان یافت . این دو [[ستاره]] به یاد برادرانی دو قلو چنین نام گرفته اند .<br />
زمان رسیدن به نصف النهار: 1 اسفند <br />
مساحت:514 درجه مربع<br />
<br />
<br />
==افسانه ها==<br />
<br />
برابر افسانه ها " [[پولوکس]] " فنا ناپذیر بود ، زیرا او پسر پدر خدایان ، یعنی زئوس بود ؛ ولی [[کاستور]] بر عکس پدرش از نوع بشر بود و به همین دلیل جزو فناپذیران به شمار می آمد . هر دو برادر قهرمانان بزرگی بودند و هیچ گاه از یکدیگر جدا نمی شدند . هنگامی که کاستور در نبردی به قتل رسید ، جدایی از برادر برای پولوکس تحمل ناپذیر بود . به خصوص این مساله که کاستور می باید به قلمرو تاریک زیرزمینی مردگان می رفت ، پولوکس را خیلی آزار می داد . به این جهت " پولوکس " از پدرش خواهش کرد که اجازه دهد او هم بمیرد ، تا بتواند به برادر فناپذیرش بپیوندد .<br />
زئوس که تحت تاثیر این عشق برادرانه قرار گرفته بود ، به پولوکس پیشنهاد کرد ، به جای اینکه همیشه نزد خدایان در " المپ " ( Olympus ) زندگی کند ، با کاستور به طور نوبتی یک روز را در قلمرو مردگان و روز دیگر را در المپ به سر آورد . پولوکس بدون مکث و تفکر تصمیم گرفت این پیشنهاد را بپذیرد ، تا دیگر هرگز مجبور به جدایی از کاستور نباشد .<br />
می گویند چندی پس از آن ، زئوس به پاس وحدت و وفاداری دو برادر به یکدیگر آنها را به ستارگانی نورانی در آسمان تبدیل کرد . از آن زمان آنها به شکل صورت فلکی دو پیکر در آسمان زمستان می درخشند و آدمیان را به یاد عشق برادری و رفاقت و دوستی می اندازند .<br />
در افسانه ها آمده است که این دو برادر در سفر دریایی " آرگو " نیز ، که هدفش بازپس گیری پوست طلایی قوچ ( حمل ) بود ، شرکت داشتند . می گویند هنگامی که خطر واژگونی کشتی آنها در طوفان می رفت ، دو برادر دریای کف آلود را آرام کردند . شاید به این خاطر است که می گویند صورت فلکی جوزا برای دریانوردان خوش اقبالی می آورد .<br />
در روم باستان نیز این دو برادر مورد احترام بودند . می گویند دو برادر در سال 490 پیش از میلاد به رومیان کمک کردند تا در جنگ پیروز شوند . در همان روز آنها با لباسی ارغوانی رنگ در رم ظاهر شدند و بر سر یک چشمه به اسبان خود آب دادند . پس از آن ناپدید شدند . مردم رم به منظور سپاسگزاری و قدردانی برای پیروزی در جنگ ، معبد بزرگی به یادبود دو برادر برپا کردند ، که امروزه هنوز هم خرابه های آن بر جاست .<br />
<br />
==ستاره ها==<br />
<br />
ستاره آلفا جوزا یا همان کاستور ، دومین ستاره درخشان این صورت فلکی است ( البته این یک استثنا است )<br />
<br />
با چشم غیر مسلح به صورت تک ستاره ای از قدر 1.6 به نظر می رسد . اما در واقع این ستاره یک مجموعه شش تایی است .<br />
<br />
در تلسکوپ به صورت 2 ستاره مجزا با قدرهای 2 و 3 و با جدایی زاویه ای 2 ثانیه قوسی و یک همدم قدر نهم با فاصله 73 ثانیه قوسی دیده می شوند.<br />
<br />
هریک از این سه ستاره خود به تنهایی یک جفت هستند . این مجموعه در فاصله 46 سال نوری از زمین قرار دارد.<br />
<br />
ستاره بتا جوزا یا پولوکس ، درخشان ترین ستاره این صورت فلکی است که از قدر 1.1 می درخشد و در فاصله 36 سال نوری از زمین قرار دارد.<br />
<br />
<br />
==منابع==<br />
<br />
کتاب صورت های فلکی/ترجمه احمد دالکی / گیتاشناسی<br />
<br />
[[رده:نجوم رصدی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA_%D9%81%D9%84%DA%A9%DB%8C_%D8%AC%D9%88%D8%B2%D8%A7&diff=3977صورت فلکی جوزا2012-05-17T05:57:04Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div>[[پرونده:Jemini1.jpg|صورت فلکی جوزا و محدوده آن در آسمان|چپ|قاب]]<br />
<br />
یکی از صورتهای فلکی دایرة البروجی در نیمکره شمالی آسمان که در اوائل اسفند ماه به بهترین وضعیت رصدی می رسد.<br />
در ماههای سرد زمستانی صورت فلکی جوزا ( دوپیکر ) را – که ستارگان اصلی پرنورش کاستور ( آلفا-جوزا ) ( castor ( راس التوام المقدم یا راس پیکر پیشین)) و پولوکس ( بتا جوزا ( pollux ( راس التوام الموخر یا راس پیکر پسین )) حتی در آسمان شهرهای بزرگ نیز جلب توجه می کنند به راحتی می توان یافت . این دو [[ستاره]] به یاد برادرانی دو قلو چنین نام گرفته اند .<br />
زمان رسیدن به نصف النهار: 1 اسفند <br />
مساحت:514 درجه مربع<br />
<br />
<br />
==افسانه ها==<br />
<br />
برابر افسانه ها " [[پولوکس]] " فنا ناپذیر بود ، زیرا او پسر پدر خدایان ، یعنی زئوس بود ؛ ولی [[کاستور]] بر عکس پدرش از نوع بشر بود و به همین دلیل جزو فناپذیران به شمار می آمد . هر دو برادر قهرمانان بزرگی بودند و هیچ گاه از یکدیگر جدا نمی شدند . هنگامی که کاستور در نبردی به قتل رسید ، جدایی از برادر برای پولوکس تحمل ناپذیر بود . به خصوص این مساله که کاستور می باید به قلمرو تاریک زیرزمینی مردگان می رفت ، پولوکس را خیلی آزار می داد . به این جهت " پولوکس " از پدرش خواهش کرد که اجازه دهد او هم بمیرد ، تا بتواند به برادر فناپذیرش بپیوندد .<br />
زئوس که تحت تاثیر این عشق برادرانه قرار گرفته بود ، به پولوکس پیشنهاد کرد ، به جای اینکه همیشه نزد خدایان در " المپ " ( Olympus ) زندگی کند ، با کاستور به طور نوبتی یک روز را در قلمرو مردگان و روز دیگر را در المپ به سر آورد . پولوکس بدون مکث و تفکر تصمیم گرفت این پیشنهاد را بپذیرد ، تا دیگر هرگز مجبور به جدایی از کاستور نباشد .<br />
می گویند چندی پس از آن ، زئوس به پاس وحدت و وفاداری دو برادر به یکدیگر آنها را به ستارگانی نورانی در آسمان تبدیل کرد . از آن زمان آنها به شکل صورت فلکی دو پیکر در آسمان زمستان می درخشند و آدمیان را به یاد عشق برادری و رفاقت و دوستی می اندازند .<br />
در افسانه ها آمده است که این دو برادر در سفر دریایی " آرگو " نیز ، که هدفش بازپس گیری پوست طلایی قوچ ( حمل ) بود ، شرکت داشتند . می گویند هنگامی که خطر واژگونی کشتی آنها در طوفان می رفت ، دو برادر دریای کف آلود را آرام کردند . شاید به این خاطر است که می گویند صورت فلکی جوزا برای دریانوردان خوش اقبالی می آورد .<br />
در روم باستان نیز این دو برادر مورد احترام بودند . می گویند دو برادر در سال 490 پیش از میلاد به رومیان کمک کردند تا در جنگ پیروز شوند . در همان روز آنها با لباسی ارغوانی رنگ در رم ظاهر شدند و بر سر یک چشمه به اسبان خود آب دادند . پس از آن ناپدید شدند . مردم رم به منظور سپاسگزاری و قدردانی برای پیروزی در جنگ ، معبد بزرگی به یادبود دو برادر برپا کردند ، که امروزه هنوز هم خرابه های آن بر جاست .<br />
<br />
==منابع==<br />
<br />
کتاب صورت های فلکی/ترجمه احمد دالکی / گیتاشناسی<br />
<br />
[[رده:نجوم رصدی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA_%D9%81%D9%84%DA%A9%DB%8C_%D9%81%D8%B1%D8%B3_%D8%A7%D8%B9%D8%B8%D9%85&diff=3929صورت فلکی فرس اعظم2012-05-12T20:50:11Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div>[[پرونده:Pegasus.jpg|صورت فلکی فرس اعظم و محدوده آن در آسمان|چپ|قاب]]<br />
<br />
'''صورت فلکی فَرَس اعظم''' یا اسب بالدار ( در انگلیسی : Pegasus )<br />
<br />
در افسانه های یونانی گفته شده است که پگاسوس ( اسب بالدار) از مخلوط کف دریا با خون عفریته ای به نام مدوسا ، زمانی که [[برساوش]] ( بُرنده سر غول) سر او را قطع کرد متولد شد .<br />
<br />
مشخصه اصلی این صورت فلکی چهارگوش بزرگی است که با وام گرفتن ستاره آلفا [[آندرومدا]] ، تکمیل می شود.<br />
<br />
اگر دقت کنیم مشاهده می کنیم که اسب بالدار به صورت واژگون در آسمان قرار گرفته است و سر او به سمت جنوب است .<br />
<br />
== ستاره ها==<br />
<br />
ستاره آلفا-فرس با نام خاص '''مرکب الفرس''' ، در گوشه جنوب غربی مربع بزرگ قرار دارد.<br />
<br />
طیف این ستاره از نوع A0IV و [[قدر]]ش 2.5 و در فاصله 220 [[سال نوری]] از زمین است.<br />
<br />
ستاره بتا-فرس با نام خاص '''منکب الفرس''' تا حدودی متغیر بوده و در سمت بالای پای اسب قرار دارد و گوشه شمال غربی چهارگوش را می سازد .<br />
<br />
==اجرام غیر ستاره ای==<br />
<br />
[[خوشه کروی]] M15 یکی از درخشان ترین خوشه های کروی آسمان ( قدر 6 ) در فاصله 4 درجه ای شمال غربی ستاره اپسیلون - فرس قرار دارد .<br />
<br />
NGC 7331 به عنوان یکی از دهها [[کهکشان]] قدر دهم و مارپیچی در این صورت فلکی است .موضع آن در 9 درجه ای شمال غربی بتا-فرس است و در فاصله 50 میلیون سال نوری از [[راه شیری]] قرار دارد .<br />
<br />
==منابع==<br />
<br />
کتاب صورتهای فلکی /گری مکلر/ ترجمه احمد دالکی / گیتاشناسی<br />
<br />
<br />
<br />
[[رده: نجوم رصدی]]</div>ارسلانhttp://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Pegasus.jpg&diff=3928پرونده:Pegasus.jpg2012-05-12T20:48:59Z<p>ارسلان: </p>
<hr />
<div></div>ارسلان