الکترومغناطیس

از ویکی نجوم
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۱۹ توسط آسمون (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به: ناوبری، جستجو
این نوشتار خرد توسط مؤلف آن تکمیل می‌شود . لطفا شکیبا باشید . 


گسترش نظریه الکترومغناطیس

در قرن بیستم,با سه پیشرفت بسیار قابل توجه,ادامه یافت.در سال 1905,آلبرت اینشتین نشان داد که,برای یک ناظر متحرک,اثرهای الکتریکی ممکن است به صورت پدیده های مغناطیسی جلوه کنند,و از آن رو امکان دارد بین ناظرانی که نسبت به هم در حرکتند،عدم توافق در مورد اندازه گیریهای مرتبط با مسائل الکتریکی یا مغناطیسی پیش بیاید.این نتیجه گیری اساس نظریه نسبیت خاص را به وجود آورد که سرانجام برداشت ما از مفاهیم فضا و زمان را دستخوش انقلاب کرد.تحول دومی که در این زمینه رخ داد عبارت بود از معرفی نظریه الکترومغناطیس،که به آن الکترودینامیک کوانتومی میگوییم.این نظریه در حوالی سال 1949 به بار نشست و فیزیکدانان را قادر ساخت که خواص اتم ها را با دقتی باورنکردنی محاسبه کند،به طوری که این دقت در زمان حاضر به 11 رقم با معنی ارتقا یافته است.سومین پیشرفت نظریه الکترومغناطیس در قرن بیستم عبارت بود از وحدت بخشیدن الکترومغناطیس با یک نیروی دیگر به نام "نیروی ضعیف".نیروی ضعیف عامل برخی از فرایندهای واپاشی مواد پرتوزا و بعضی از برهمکنشهای بین ذرات است.درست به همان صورت که آثار الکتریکی و مغناطیسی در برهمکنش الکترومغناطیسی وحدت یافتند،آثار الکترومغناطیسی و ضعیف در سالهای دهه ی 1960 در برهمکنش الکتروضعیف به وحدت رسیدند.


جستاره ای دیگر

منبع