تکینگی

از ویکی نجوم
پرش به: ناوبری، جستجو

تاریخچه تکینگی

آلبرت اینشتین امکان به وقوع پیوستن رمبش ستارگان را در نظریه نسبیت عام خود که در سال 1915 متنشر شد ، پیشگویی کرد.کارل شوارتزلشید در سال 1916 با رسیدن به برخی پیامد های این نظریه ،پیشگویی کرد که وقتی ستاره ای به اندازه معینی (که فقط بستگی به جرم آن دارد ) دستخوش رمبش شود ، تابش حاصل از آن ستاره دیگر نمی‌تواند به علت نیرو های گرانشی عظیمی که پیش می آید فرار کند . مثلا اگر ستاره ای با سه برابر جرم خورشید به صورت یک سیاهچاله رمبیده شود این دام اندازه ی تابش وقتی صورت می گیرد که شعاع ستاره تا 9 کیلومتر کاهش یابد اما از این پس رمبش متوقف نخواهد شد ، زیرا می پندارند که رمبش ادامه می یابد تا به نقطه ای که در آن چگالی بینهایت و نیرو های کشنده بینهایت است نزدیک شود .

تکینگی

تکینگی بر اساس نسبیت عام، جرم یک سیاهچاله به طور کامل در داخل ناحیه ای با حجم صفر فشرده شده است. این ادعا بدین معناست که چگالی و گرانش این نقطه بینهایت است. علاوه بر این، خمیدگی فضا-زمان در این نقطه بینهایت خواهد بود. این مقادیر بینهایت باعث می شوند که بیشتر معادلات فیزیکی، از جمله معادلات نسبیت، کارایی خود را در میان مرکز سیاهچاله از دست بدهند. از اینرو فیزیکدانان این ناحیه، بی نهایت چگال با حجم صفر در مرکز سیاهچاله را "تگینگی" می نامند.

تکینگی در یک سیاهچاله غیرباردار غیرچرخشی، یک نقطه است؛ به عبارت دیگر ناحیه ای است که طول، عرض و ارتفاع آن صفر است.

البته بر اساس مکانیک کوانتومی هیچ جسمی نمی‌تواند داری اندازه صفر باشد. بنابر تعریف مکانیک کوانتومی، مرکز سیاهچاله تکینگی نیست، بلکه ناحیه ای است که در آن مقادیر زیادی ماده در کوچکترین حجم ممکن فشرده شده است. از اینرو بین نظریه نسبیت و مکانیک کوانتمی بر سر تکینگی اختلاف نظر وجود دارد.

در صورتی که سیاهچاله چرخشی باشد(که براساس اکثر نظریات موجود، اغلب سیاهچاله ها چرخشی هستند)تکینگی ان بر اساس نظریات نسبیت، به شکل یک حلقه خواهد بود. این تکینگی که در مرکز سیاهچاله قرار دارد دارای ضخامت و عرض صفر است.

















منبع

نجوم دینامیکی/ رابرت تی دیکسون / احمد خواجه نصیر توسی/ انتشارات مرکز نشر