خواص فیزیکی ستارگان: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی نجوم
پرش به: ناوبری، جستجو
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی')
سطر ۲: سطر ۲:
 
== دمای ستارگان ==
 
== دمای ستارگان ==
 
===مقدمه===
 
===مقدمه===
از طيفي كه از نور يك ستاره به دست مي آيد براي تعيين دماي سطح آن يعني دماي لايه اي كه به «نور سپهر»موسوم است نيز استفاده مي شود. دماي نور سپهر ستاره ها بسيار كمتر از دماي داخل آن هاست.
+
از طیفی كه از نور یك ستاره به دست می آید برای تعیین دمای سطح آن یعنی دمای لایه ای كه به «نور سپهر»موسوم است نیز استفاده می شود. دمای نور سپهر ستاره ها بسیار كمتر از دمای داخل آن هاست.
  
دمارا معمولا بر حسب مقياس مطلق(يا كلوين)كه به صورت ᴷ نمايش داده ميشود بيان مي كنند.براي تبديل مقياس مطلق به سانتيگراد بايد 273 درجه از اولي كم كرد.دماي نور سپهر ستاره ها در حدود هزاران درجه ي مطلق است.
+
دمارا معمولا بر حسب مقیاس مطلق(یا كلوین)كه به صورت ᴷ نمایش داده میشود بیان می كنند.برای تبدیل مقیاس مطلق به سانتیگراد باید 273 درجه از اولی كم كرد.دمای نور سپهر ستاره ها در حدود هزاران درجه ی مطلق است.
  
دماي سطحي ستاره ها معمولا در حدود 5000 تا 7000 درجه ي كلوين است.ستاره هاي فوق سوزان نظير زتا_كشتي دم دمايي برابر با 30000 درجه كلوين دارند و قرايني وجود دارد حاكي از اين كه دماي سطحي بعضي ستارگان به 50000 درجه كلوين مي رسد.از سوي ديگر دماي سرد ترين ستاره ي شناخته شده (خي_دجاجه) كه ستاره ي متغيري است به هنگام مينيموم فقط 1800 درجه كلوين يا در حدود 1500 درجه ي سلسيوس است.
+
دمای سطحی ستاره ها معمولا در حدود 5000 تا 7000 درجه ی كلوین است.ستاره های فوق سوزان نظیر زتا_كشتی دم دمایی برابر با 30000 درجه كلوین دارند و قراینی وجود دارد حاكی از این كه دمای سطحی بعضی ستارگان به 50000 درجه كلوین می رسد.از سوی دیگر دمای سرد ترین ستاره ی شناخته شده (خی_دجاجه) كه ستاره ی متغیری است به هنگام مینیموم فقط 1800 درجه كلوین یا در حدود 1500 درجه ی سلسیوس است.
  
گوشزد:براي تبديل مقياس سلسيوس به فارنهايت اولي را درضرب كرده و 32 را به حاصل بيفزاييد.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
+
گوشزد:برای تبدیل مقیاس سلسیوس به فارنهایت اولی را درضرب كرده و 32 را به حاصل بیفزایید.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
  
 
[[پرونده:2.PNG|وسط]]
 
[[پرونده:2.PNG|وسط]]
  
===محاسبه ي دماي ستارگان===
+
===محاسبه ی دمای ستارگان===
يكي از روش هاي تعيين دماي ستاره از روي طيف آن مستلزم سه گام مقدماتي است.
+
یكی از روش های تعیین دمای ستاره از روی طیف آن مستلزم سه گام مقدماتی است.
  
الف)تعيين توزيع انرژي طيف
+
الف)تعیین توزیع انرژی طیف
 
[[پرونده:Landa_max.JPG|200px|thumb|left|شکل(1):توزیع انرژی در یک طیف.شدت،یعنی مقدار انرژی موجود در خطوط مختلف در یک طیف،بسیار متفاوت است.این منحنی مقدار انرژی (محور قائم)که در هر طول موج وجود دارد نشان می دهد،مثلا در لاندا مقدار انرژی با ارتفاع ستون سایه خورده ی عمودی مشخص می شود.طول موج بخصوصی که این منحنی در آن ماکزیمم می شود با[[پرونده:3.PNG]] مشخص شده است.از این عدد در قانون وین استفاده می شود تا دمایی سطحی یک ستاره تعیین شود.  ]]
 
[[پرونده:Landa_max.JPG|200px|thumb|left|شکل(1):توزیع انرژی در یک طیف.شدت،یعنی مقدار انرژی موجود در خطوط مختلف در یک طیف،بسیار متفاوت است.این منحنی مقدار انرژی (محور قائم)که در هر طول موج وجود دارد نشان می دهد،مثلا در لاندا مقدار انرژی با ارتفاع ستون سایه خورده ی عمودی مشخص می شود.طول موج بخصوصی که این منحنی در آن ماکزیمم می شود با[[پرونده:3.PNG]] مشخص شده است.از این عدد در قانون وین استفاده می شود تا دمایی سطحی یک ستاره تعیین شود.  ]]
ب)پيدا كردن طول موج مربوط به انرژي ماكزيموم
+
ب)پیدا كردن طول موج مربوط به انرژی ماكزیموم
  
به شكل (1) نگاه كنيد.اين طول موج با [[پرونده:3.PNG]] مشخص شده است و براي محاسبه ي دماي ستاره به كار مي رود.از اين عدد( لاندا مكس) در قانون ويت استفاده مي شود تا دماي سطحي يك ستاره تعيين شود.  
+
به شكل (1) نگاه كنید.این طول موج با [[پرونده:3.PNG]] مشخص شده است و برای محاسبه ی دمای ستاره به كار می رود.از این عدد( لاندا مكس) در قانون ویت استفاده می شود تا دمای سطحی یك ستاره تعیین شود.  
  
پ)به كاربردن قانون وين:ويلهلم وين(1864-1928)فرمول ساده ای بدست آورد كه [[پرونده:3.PNG]] رو به دما مرتبط كند:
+
پ)به كاربردن قانون وین:ویلهلم وین(1864-1928)فرمول ساده ای بدست آورد كه [[پرونده:3.PNG]] رو به دما مرتبط كند:
  
  
 
[[پرونده:44.PNG|وسط]]
 
[[پرونده:44.PNG|وسط]]
  
بنابراين فرمول،طول موجي كه انرژي در آن ماكزيموم است به طور معكوس با دما متناسب است؛يا اين كه هرچه دما بيشتر باشد مقدار [[پرونده:3.PNG]] كوچكتر است.اين مطلب را به آساني مي توان اثبات كرد.وقتي آهن را حرارت دهيم نخست گرماي سرخ(طول موج بلند)كمسويي از آن ساطع مي شود.سپس با افزايش دما رنگ آن به نارنجي زردوآبي(طول موج موتاه)تغيير مي كند.
+
بنابراین فرمول،طول موجی كه انرژی در آن ماكزیموم است به طور معكوس با دما متناسب است؛یا این كه هرچه دما بیشتر باشد مقدار [[پرونده:3.PNG]] كوچكتر است.این مطلب را به آسانی می توان اثبات كرد.وقتی آهن را حرارت دهیم نخست گرمای سرخ(طول موج بلند)كمسویی از آن ساطع می شود.سپس با افزایش دما رنگ آن به نارنجی زردوآبی(طول موج موتاه)تغییر می كند.
وقتي [[پرونده:3.PNG]] تعيين شد فرمول وين محاسبه ي دماي ستاره را ميسر مي سازد.درمورد خورشيد طول موج انرژي ماكزيمم برابر 4700 آنگستروم(یا 470 نانومتر) است.دماي نور سپهر خورشيد برابراست با:
+
وقتی [[پرونده:3.PNG]] تعیین شد فرمول وین محاسبه ی دمای ستاره را میسر می سازد.درمورد خورشید طول موج انرژی ماكزیمم برابر 4700 آنگستروم(یا 470 نانومتر) است.دمای نور سپهر خورشید برابراست با:
  
 
[[پرونده:55.PNG|وسط]]
 
[[پرونده:55.PNG|وسط]]
  
دمايي كه به اين روش محاسبه مي شود به دماي «جسم سياه»موسوم است.(جسم سياه مفهوم فيزيكي جسمي است كه جذب كننده ي كامل تابش است).<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
+
دمایی كه به این روش محاسبه می شود به دمای «جسم سیاه»موسوم است.(جسم سیاه مفهوم فیزیكی جسمی است كه جذب كننده ی كامل تابش است).<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
  
===روش هاي ديگر تعيين دما===
+
===روش های دیگر تعیین دما===
براي تعيين دما از دو روش ديگر هم زياد استفاده مي شود.در يكي از اين دو روش سطح كل زير منحني انرژي به كار مي رود ودر روش ديگر مقادير انرژي به دست مي آيد.
+
برای تعیین دما از دو روش دیگر هم زیاد استفاده می شود.در یكی از این دو روش سطح كل زیر منحنی انرژی به كار می رود ودر روش دیگر مقادیر انرژی به دست می آید.
  
در مورد اول به جاي انرژي ماكسيموم انرژي كل زير منحني به كار مي رود ودر روش ديگر مفادير انرژي اي كه در چند طول موج از منحني انرژي به دست مي آيد.
+
در مورد اول به جای انرژی ماكسیموم انرژی كل زیر منحنی به كار می رود ودر روش دیگر مفادیر انرژی ای كه در چند طول موج از منحنی انرژی به دست می آید.
درمورد اول به جاي انرژي ماكزيموم انرژي كل زير منحني براي تعيين دماي خورشيد به كار مي رود.مقداري كه به دست مي آيد برابر 5750 درجه ي كلوين است.اين مقدار را دماي موثر مي نامند.
+
درمورد اول به جای انرژی ماكزیموم انرژی كل زیر منحنی برای تعیین دمای خورشید به كار می رود.مقداری كه به دست می آید برابر 5750 درجه ی كلوین است.این مقدار را دمای موثر می نامند.
  
در مورد دوم از شدت نسبي نور در چندين طول موج هاي مختلف استفاده مي شود.دمايي كه به اين روش به دست مي آيد دماي رنگ نام دارد.دماي رنگ خورشيد 7000 درجه كلوين است.
+
در مورد دوم از شدت نسبی نور در چندین طول موج های مختلف استفاده می شود.دمایی كه به این روش به دست می آید دمای رنگ نام دارد.دمای رنگ خورشید 7000 درجه كلوین است.
  
 
گوشزدها:
 
گوشزدها:
  
1.در اين جا تاكيد شد كه اين دماها مربوط به لايه هاي سطحي ستاره است كه نور را گسيل مي كنند.دماي اخل ستاره ها از مرتبه ي بزرگي كاملا متفاوتي است.دماي داخل ستاره ها از مرتبه ي هزاران درجه نيست بلكه از مرنبه ي ميليون ها درجه است.
+
1.در این جا تاكید شد كه این دماها مربوط به لایه های سطحی ستاره است كه نور را گسیل می كنند.دمای اخل ستاره ها از مرتبه ی بزرگی كاملا متفاوتی است.دمای داخل ستاره ها از مرتبه ی هزاران درجه نیست بلكه از مرنبه ی میلیون ها درجه است.
  
2.سه روش بالا سه دماي مختلف براي سطح خورشيد به دست مي دهند«دماي واقعي»ميانگين آن هاست.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
+
2.سه روش بالا سه دمای مختلف برای سطح خورشید به دست می دهند«دمای واقعی»میانگین آن هاست.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
  
 
==فواصل ستارگان==
 
==فواصل ستارگان==
 
===مقدمه===
 
===مقدمه===
برخي از ستاره ها نسبتا به ما نزديك اند؛نوري كه از آن ها ساطع مي شود پس از چند سال به ما مي رسد؛فاصله ي ستاره هاي ديگر ما را به حيرت مي افكند.
+
برخی از ستاره ها نسبتا به ما نزدیك اند؛نوری كه از آن ها ساطع می شود پس از چند سال به ما می رسد؛فاصله ی ستاره های دیگر ما را به حیرت می افكند.
  
 
این بخش به روش مستقیم تعیین فاصله ی ستاره ها مربوط می شود.
 
این بخش به روش مستقیم تعیین فاصله ی ستاره ها مربوط می شود.
  
در بعضي از روش هاي غير مستقيم پيدا كردن فواصل از اطلاعاتي استفاده مي شود كه از ستاره هاي نوع خاصي نظير قيفاووسي هاRR_شلياقي هاو... به دست مي آيد.اين روش ها را به هنگام بررسي به اختصار شرح خواهيم داد.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
+
در بعضی از روش های غیر مستقیم پیدا كردن فواصل از اطلاعاتی استفاده می شود كه از ستاره های نوع خاصی نظیر قیفاووسی هاRR_شلیاقی هاو... به دست می آید.این روش ها را به هنگام بررسی به اختصار شرح خواهیم داد.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
  
===روش مستقيم===
+
===روش مستقیم===
يكي از روش ها براي يافتن فاصله ي ستاره ها مثلث بندي يا روش مستقيم نام دارد.(شکل 2)در اين روش كه مساحان هم از آن استفاده مي كنند فاصله اي چون AC با اندازه گيري سه كميت تعيين مي شود:طول يك خط كه به طور دلبخواه اختبار شده است مانند AB و دو زاويه ي A و B .خط AB به خط وضعيت موسوم است.فاصله ي AC به كمك اين خط واين دو زاويه محاسبه مي شود.در اين شكل نقاطAوCدر دو سوي متقابل يك درياچه اند.فرمول هاي متداول مثلثات مقدماتي در اين محاسبات به كار مي رود.
+
یكی از روش ها برای یافتن فاصله ی ستاره ها مثلث بندی یا روش مستقیم نام دارد.(شکل 2)در این روش كه مساحان هم از آن استفاده می كنند فاصله ای چون AC با اندازه گیری سه كمیت تعیین می شود:طول یك خط كه به طور دلبخواه اختبار شده است مانند AB و دو زاویه ی A و B .خط AB به خط وضعیت موسوم است.فاصله ی AC به كمك این خط واین دو زاویه محاسبه می شود.در این شكل نقاطAوCدر دو سوی متقابل یك دریاچه اند.فرمول های متداول مثلثات مقدماتی در این محاسبات به كار می رود.
 
[[پرونده:06.JPG|300px|thumb|left|شکل (2):روش تعیین فاصله از خورشید تا ستاره ی نزدیک]]
 
[[پرونده:06.JPG|300px|thumb|left|شکل (2):روش تعیین فاصله از خورشید تا ستاره ی نزدیک]]
دقت اندازه گيري موقعي خوب است كه اندازه ي خط وضعيت بافاصله ي مورد نظر مقايسه باشد.بنابراين اگر AC دو كيومتر باشد خط وضعيت نيز باید در حدود دو كيلومتر باشد.
+
دقت اندازه گیری موقعی خوب است كه اندازه ی خط وضعیت بافاصله ی مورد نظر مقایسه باشد.بنابراین اگر AC دو كیومتر باشد خط وضعیت نیز باید در حدود دو كیلومتر باشد.
  
اِشكالي كه در تعيين فاصله  براي منجم وجود دارد دراختيار نداشتن خط وضعيتي است كه به اندازه ي كافي طويل باشد.بزرگترين خطي كه وي در اختيار دارد قطر مدار زمين به دور خورشيد(300ميليون كيلومتر)كه كسر كوچكي از فاصله ي ما تا نزديك ترين ستاره است.
+
اِشكالی كه در تعیین فاصله  برای منجم وجود دارد دراختیار نداشتن خط وضعیتی است كه به اندازه ی كافی طویل باشد.بزرگترین خطی كه وی در اختیار دارد قطر مدار زمین به دور خورشید(300میلیون كیلومتر)كه كسر كوچكی از فاصله ی ما تا نزدیك ترین ستاره است.
  
با استفاده از اين خط وضعيت زاويه ي A در شكل زير به دقت اندازه گيري مي شود.شش ماه بعد كه زمين در نقطه ي B قرار دارد زاويه ي B به دقت تمام اندازه گرفته مي شود.با استفاده از اين اطلاعات وفرمول هاي مثلثاتي مربوط مي توان زاويه ي C وفواصل AC و BC و OC را محاسبه كرد.
+
با استفاده از این خط وضعیت زاویه ی A در شكل زیر به دقت اندازه گیری می شود.شش ماه بعد كه زمین در نقطه ی B قرار دارد زاویه ی B به دقت تمام اندازه گرفته می شود.با استفاده از این اطلاعات وفرمول های مثلثاتی مربوط می توان زاویه ی C وفواصل AC و BC و OC را محاسبه كرد.
 
    
 
    
اين روش كه تنها براي تعيين فاصله ي ستاره هاي نزديك به كار مي رود بر اين فرض مبتني است كه مكان نسبي ستاره هاي دوردست در يك دوره ي شش ماهه تغييرچنداني پيدا نمي كند.
+
این روش كه تنها برای تعیین فاصله ی ستاره های نزدیك به كار می رود بر این فرض مبتنی است كه مكان نسبی ستاره های دوردست در یك دوره ی شش ماهه تغییرچندانی پیدا نمی كند.
  
 
گوشزدها:
 
گوشزدها:
1.فاصله ي يك ستاره معمولا به معني فاصله ي بين مركزستاره ومركز خورشيد است.بعضي مواقع فاصله ي بين مراكز ستاره و زمين به كا مي رود.از اختلاف ين اين دو كه حداكثر برابر شعاع زمين است در اندازه گيري فواصل ستاره اي مي توان چش
+
1.فاصله ی یك ستاره معمولا به معنی فاصله ی بین مركزستاره ومركز خورشید است.بعضی مواقع فاصله ی بین مراكز ستاره و زمین به كا می رود.از اختلاف ین این دو كه حداكثر برابر شعاع زمین است در اندازه گیری فواصل ستاره ای می توان چش
[[پرونده:07.JPG|300px|thumb|left|شکل (3):زاویه ی D به اختلاف منظر موسوم است.]]م پوشي كرد.
+
[[پرونده:07.JPG|300px|thumb|left|شکل (3):زاویه ی D به اختلاف منظر موسوم است.]]م پوشی كرد.
2.بنابر توافق ميان منجمان شعاع مدار زمين به عنوان خط وضعيت است نه قطر آن.
+
2.بنابر توافق میان منجمان شعاع مدار زمین به عنوان خط وضعیت است نه قطر آن.
  
3.زاويه اي كه شعاع مدار زمين در راس ستاره مي سازد،به اختلاف منظر مرسوم است.هرچه ستاره دورتر اختلاف منظر كمتراست.(شکل 3)
+
3.زاویه ای كه شعاع مدار زمین در راس ستاره می سازد،به اختلاف منظر مرسوم است.هرچه ستاره دورتر اختلاف منظر كمتراست.(شکل 3)
  
اختلاف منظر ستاره ها زواياي فوق العاده كوچكي اند.حتي نزديك ترين آنها كهɑ(آلفا)_قنطورس است اختلاف منظري برابر با0/756 ثانيه ي قوسي دارد.اين زاويه بسيار كوچكتر اززاويه اي است كه تحت آن يك سكه ي يك ريالي از فاصله ي يك كيلومتري ديده مي شود.اختلاف منظر ستاره هاي ديگر0/1 ثانيه وكمتر است.
+
اختلاف منظر ستاره ها زوایای فوق العاده كوچكی اند.حتی نزدیك ترین آنها كهɑ(آلفا)_قنطورس است اختلاف منظری برابر با0/756 ثانیه ی قوسی دارد.این زاویه بسیار كوچكتر اززاویه ای است كه تحت آن یك سكه ی یك ریالی از فاصله ی یك كیلومتری دیده می شود.اختلاف منظر ستاره های دیگر0/1 ثانیه وكمتر است.
  
اندازه گيري زاويه اي به اين كوچكي كاري است سخت وطاقت فرسا.در جريان يافتن اختلاف منظر ستاره هاي مختلف تصحيحات بسياري را بايد در قرائت هاي راصد اعمال كرد.(امروزه برخي از اين تصحيحات با تكنيك هايي كهبراي اندازه گيري اختلاف منظر ابداع شده است به طور اتوماتيك انجام مي شود).
+
اندازه گیری زاویه ای به این كوچكی كاری است سخت وطاقت فرسا.در جریان یافتن اختلاف منظر ستاره های مختلف تصحیحات بسیاری را باید در قرائت های راصد اعمال كرد.(امروزه برخی از این تصحیحات با تكنیك هایی كهبرای اندازه گیری اختلاف منظر ابداع شده است به طور اتوماتیك انجام می شود).
  
بعضي از اين تصحيحات به خاطر حركت ستاره است ومنشا تصحيحات ديگر حركت ناظر.تصحيحات ديگري نيز وجود دارد كه معلول شكست نور به وسيله ي جو زمين است.
+
بعضی از این تصحیحات به خاطر حركت ستاره است ومنشا تصحیحات دیگر حركت ناظر.تصحیحات دیگری نیز وجود دارد كه معلول شكست نور به وسیله ی جو زمین است.
  
در شش ماهي كه بين دورصد وقفه مي افتد ستاره خود ممكن است نسبت به ستارگان ديگر حركت كرده باشد.در اين مدت منظومه ي شمسي همراه با ناظر تغيير مكان مي دهد.براي اينكه برآورد معقولي از اندازه ي اين تصحيحات به دست آيد براي هر ستاره تحت مطالعه چندين دسته اندازه گيري كه كه طي چندين سال انجام شده است بررسي مي شود.از روي اندازه گيري هايي كه به فاصله ي يك سال از هم انجام انجام شده است مي توان تصحيحاتي را برآورد كرد كه در نتيجه ي ان حركات ضرورت پيدا مي كند.تصحيحات مربوط به شكست نور به وسيله ي جو زمين را بايد به دقت تمام محاسبه كرد وگرنه خطاي زيادي در تعيين فاصله راه مي يابد.
+
در شش ماهی كه بین دورصد وقفه می افتد ستاره خود ممكن است نسبت به ستارگان دیگر حركت كرده باشد.در این مدت منظومه ی شمسی همراه با ناظر تغییر مكان می دهد.برای اینكه برآورد معقولی از اندازه ی این تصحیحات به دست آید برای هر ستاره تحت مطالعه چندین دسته اندازه گیری كه كه طی چندین سال انجام شده است بررسی می شود.از روی اندازه گیری هایی كه به فاصله ی یك سال از هم انجام انجام شده است می توان تصحیحاتی را برآورد كرد كه در نتیجه ی ان حركات ضرورت پیدا می كند.تصحیحات مربوط به شكست نور به وسیله ی جو زمین را باید به دقت تمام محاسبه كرد وگرنه خطای زیادی در تعیین فاصله راه می یابد.
  
فاصله بيشتر ستاره ها را نمي توان به اين روش به دست آورد زيرا اختلاف منظر آن ها به قدري كوچك است كه حتي با بهترين وسايل موجود اندازه گرفتني نيست.روش مستقیم یا روش اختلاف منظر البته محدودیت های خود را دارد تلاطم جو زمین محدودیا قاطعی بر دقت اندازه گیری اختلاف منظر از روی زمین ،اعمال می کند.تا چند دهه پیش فقط اختلاف منظر چندین هزار ستاره،حداکثر تا 130 سال نوری اندازه گیری شده بود.در سال 1989 ماهواره ی هیپارکوس که جو زمین را پشت سر گذاشته بود،به نتایجی دست یافت که از اثرات شکست نور و تلاطم جو برکنار بود.این ماهواره در یک برنامه ی سه ساله فاصله و حرکت خاص 118 هزار ستاره را تا فاصله ی 300 سال نوری اندازه گرفت.دقت هیپارکوس در اندازهع گیری زاویه در حدود یک هزار ثانیه قوس بود.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
+
فاصله بیشتر ستاره ها را نمی توان به این روش به دست آورد زیرا اختلاف منظر آن ها به قدری كوچك است كه حتی با بهترین وسایل موجود اندازه گرفتنی نیست.روش مستقیم یا روش اختلاف منظر البته محدودیت های خود را دارد تلاطم جو زمین محدودیا قاطعی بر دقت اندازه گیری اختلاف منظر از روی زمین ،اعمال می کند.تا چند دهه پیش فقط اختلاف منظر چندین هزار ستاره،حداکثر تا 130 سال نوری اندازه گیری شده بود.در سال 1989 ماهواره ی هیپارکوس که جو زمین را پشت سر گذاشته بود،به نتایجی دست یافت که از اثرات شکست نور و تلاطم جو برکنار بود.این ماهواره در یک برنامه ی سه ساله فاصله و حرکت خاص 118 هزار ستاره را تا فاصله ی 300 سال نوری اندازه گرفت.دقت هیپارکوس در اندازهع گیری زاویه در حدود یک هزار ثانیه قوس بود.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
  
===واحد هاي فواصل ستاره اي===
+
===واحد های فواصل ستاره ای===
  
فاصله ي ستاره ها از ما به قدري زياد است كه واحد هاي معمولي-مثلا كيلومتر-به درد نمي خورد.نزديك ترين ستاره000’000’000’000’40 كيلومتر از ما فاصله دارد.عددي كه نوشتن آن به خاطر سپردن آن و به كاربردن آن سخت است.
+
فاصله ی ستاره ها از ما به قدری زیاد است كه واحد های معمولی-مثلا كیلومتر-به درد نمی خورد.نزدیك ترین ستاره000’000’000’000’40 كیلومتر از ما فاصله دارد.عددی كه نوشتن آن به خاطر سپردن آن و به كاربردن آن سخت است.
 
[[پرونده:08.JPG|300px|thumb|left|شکل (4):تعریف پارسک.اگر(1) زاویه ی B مساوی °90 باشد،(2) ظلع AB برابر 000’000’150 کیلومتر باشد و (3) زاویه ی D برابر 1 ثانیه باشد،آنگاه طول ضلع BD مساوی یک پارسک است.]]
 
[[پرونده:08.JPG|300px|thumb|left|شکل (4):تعریف پارسک.اگر(1) زاویه ی B مساوی °90 باشد،(2) ظلع AB برابر 000’000’150 کیلومتر باشد و (3) زاویه ی D برابر 1 ثانیه باشد،آنگاه طول ضلع BD مساوی یک پارسک است.]]
در نجوم معمولا سه واحد به كار مي رود:الف)واحد نجومي ب)پارسك پ)سال نوري.
+
در نجوم معمولا سه واحد به كار می رود:الف)واحد نجومی ب)پارسك پ)سال نوری.
  
الف)واحد نجومي بنا به تعريف برابر فاصله ي زمين تا خورشيد يعني تقريبا 150 ميليون كيلومتر است.اين واحد از نظر نجومي واحدي نسبتا كوچك است وبيشتر براي بيان فواصل در منظومه ي شمسي به كار مي رود.به اين ترتيب فاصله ي سياره ي پلوتون 40 واحد نجومي يا 000’000’150×40كيلومتر(000’000’000’6)است.(AU علامت اختصاري واحد نجومي است).
+
الف)واحد نجومی بنا به تعریف برابر فاصله ی زمین تا خورشید یعنی تقریبا 150 میلیون كیلومتر است.این واحد از نظر نجومی واحدی نسبتا كوچك است وبیشتر برای بیان فواصل در منظومه ی شمسی به كار می رود.به این ترتیب فاصله ی سیاره ی پلوتون 40 واحد نجومی یا 000’000’150×40كیلومتر(000’000’000’6)است.(AU علامت اختصاری واحد نجومی است).
  
ب)تعريف پارسك بر زاويه اي كه در شكل (4) نشان داده شده مبتني است.اگر اختلاف منظرD برابر يك ثانيه ي قوسي باشد فاصله ي بين ستاره وخورشيد بنا به تعريف برابر يك پارسك است.
+
ب)تعریف پارسك بر زاویه ای كه در شكل (4) نشان داده شده مبتنی است.اگر اختلاف منظرD برابر یك ثانیه ی قوسی باشد فاصله ی بین ستاره وخورشید بنا به تعریف برابر یك پارسك است.
 
   
 
   
يك پارسك فاصله ي فوق العاده بزرگي است.اين واحد بر حسب كيلومتر تقريبابرابر30 ميليون كيلومتر است .
+
یك پارسك فاصله ی فوق العاده بزرگی است.این واحد بر حسب كیلومتر تقریبابرابر30 میلیون كیلومتر است .
  
اين شكل بزرگي پارسك رو به خوبي نشان نمي دهد زيرا زاويه به مقياس كشيده نشده است.وقتي شكل به مقياس كشيده شود زاويه ي A خيلي به˚90 نزديك خواهد بود(برابر˚90 منهاي 1ثانيه است)اضلاع BD و AD تقريبا موازي اند ونقطه ي D بسيار دوراز ضلع AB واقع است.
+
این شكل بزرگی پارسك رو به خوبی نشان نمی دهد زیرا زاویه به مقیاس كشیده نشده است.وقتی شكل به مقیاس كشیده شود زاویه ی A خیلی به˚90 نزدیك خواهد بود(برابر˚90 منهای 1ثانیه است)اضلاع BD و AD تقریبا موازی اند ونقطه ی D بسیار دوراز ضلع AB واقع است.
  
يك پارسك 205’206 برابر يك واحد نجومي است.
+
یك پارسك 205’206 برابر یك واحد نجومی است.
  
برحسب اين واحد ˓فاصله ي نزديك ترين ستاره آلفاي قنطورس˓ 1/3 پارسك است.ستاره هاي ديگر به فاصله ي صدها و هزارها پارسك اند.
+
برحسب این واحد ˓فاصله ی نزدیك ترین ستاره آلفای قنطورس˓ 1/3 پارسك است.ستاره های دیگر به فاصله ی صدها و هزارها پارسك اند.
  
به رابطه ي ساده ميان اختلاف منظر يك ستاره وفاصله ي آن به پارسك بايد توجه داشت.يكي عكس ديگري است.بنابراين ستاره اي كه اختلاف منظر آن 0/5 ثانيه ي قوسي است به فاصله ي دو پارسك و ستاره اي كه اختلاف منظر آن 0/2 ثانيه ي قوسي است به فاصله ي 5 پارسك وستاره اي كه اختلاف منظر آن 0/1 ثانيه ي قوس است به فاصله ي 10 پارسك قرار دارد والي آخر.
+
به رابطه ی ساده میان اختلاف منظر یك ستاره وفاصله ی آن به پارسك باید توجه داشت.یكی عكس دیگری است.بنابراین ستاره ای كه اختلاف منظر آن 0/5 ثانیه ی قوسی است به فاصله ی دو پارسك و ستاره ای كه اختلاف منظر آن 0/2 ثانیه ی قوسی است به فاصله ی 5 پارسك وستاره ای كه اختلاف منظر آن 0/1 ثانیه ی قوس است به فاصله ی 10 پارسك قرار دارد والی آخر.
  
پ)واحد ديگر فاصله ي نجومي سال نوري است كه به صورت فاصله اي كه يك شعاع نور در مدت يك سال مي پيمايد تعريف مي شود.يك سال نوري برابر 9/47 تريليون كيلومتراست.(12∧10×9/5)است.بنابرین یک پارسک برابر است با :
+
پ)واحد دیگر فاصله ی نجومی سال نوری است كه به صورت فاصله ای كه یك شعاع نور در مدت یك سال می پیماید تعریف می شود.یك سال نوری برابر 9/47 تریلیون كیلومتراست.(12∧10×9/5)است.بنابرین یک پارسک برابر است با :
  
 
[[پرونده:09.PNG|وسط]]
 
[[پرونده:09.PNG|وسط]]
  
برحسب اين واحدɑ_قنطورس برابر 4/3 سال نوري از ما فاصله دارد و يا اين كه نوري كه ما از اين ستاره دريافت مي كنيم 4/3 سال در راه بوده است.
+
برحسب این واحدɑ_قنطورس برابر 4/3 سال نوری از ما فاصله دارد و یا این كه نوری كه ما از این ستاره دریافت می كنیم 4/3 سال در راه بوده است.
  
فاصله بر حسب پارسك را به آساني مي توان به صورت فاصله برحسب سال نوري بيان كرد.
+
فاصله بر حسب پارسك را به آسانی می توان به صورت فاصله برحسب سال نوری بیان كرد.
  
يك پارسك= 3/26 سال نوري
+
یك پارسك= 3/26 سال نوری
دو پارسك= 6/52 سال نوري
+
دو پارسك= 6/52 سال نوری
ده پارسك= 32/6 سال نوري والي آخر.
+
ده پارسك= 32/6 سال نوری والی آخر.
  
سواي خورشيد وɑ_قنطورس˓ ستاره هاي زير در زمره ي نزديك ترين ستاره ها به ما اند:ستاره ي بارنارد به فاصله ي 5/9 سال نوري˓ وولف 359 به فاصله ي 7/8 سال نوري˓لالاند 21185  به فاصله ي 8/1 سال نوري(اين ستاره ها به نام منجماني كه در مورد آن ها تحقيق كرده اند ناميده شده اند).<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
+
سوای خورشید وɑ_قنطورس˓ ستاره های زیر در زمره ی نزدیك ترین ستاره ها به ما اند:ستاره ی بارنارد به فاصله ی 5/9 سال نوری˓ وولف 359 به فاصله ی 7/8 سال نوری˓لالاند 21185  به فاصله ی 8/1 سال نوری(این ستاره ها به نام منجمانی كه در مورد آن ها تحقیق كرده اند نامیده شده اند).<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
  
==اندازه ي ستارگان==
+
==اندازه ی ستارگان==
 
===مقدمه===
 
===مقدمه===
ستاره ها به اندازه هاي گوناگون اند.كوچكترين ستاره ي شناخته شده كه قطر آن 6500 كيلومتر است با شماره ي كاتالوگي 8247°AC+70 {كاتالوگ آسترو گرافيك(AC)˓ستاره ي شماره ي 8247˓ميل°70}مشخص مي شود.
+
ستاره ها به اندازه های گوناگون اند.كوچكترین ستاره ی شناخته شده كه قطر آن 6500 كیلومتر است با شماره ی كاتالوگی 8247°AC+70 {كاتالوگ آسترو گرافیك(AC)˓ستاره ی شماره ی 8247˓میل°70}مشخص می شود.
بزرگ ترين ستاره ي شناخته شدهƐ(اپسيلون)_ممسك العنان B است كه قطري در حدود 1500 تا 2000 برابر قطر خورشيد دارد.(قطر خورشيد 1390000 كيلومتر است).
+
بزرگ ترین ستاره ی شناخته شدهƐ(اپسیلون)_ممسك العنان B است كه قطری در حدود 1500 تا 2000 برابر قطر خورشید دارد.(قطر خورشید 1390000 كیلومتر است).
قطر يك ستاره را نمي توان مستقيما به كمك تلسكوپ اندازه گرفت.ستاره ها حتي در يك تلسكوپ بزرگ هم چون نقاطي نوراني به نظر مي رسند.كه قطري قابل اندازه گيري ندارند.اساس روش هایی که برای اندازه گیری قطر واقعی ستاره ها ابعداع شده اند بر تداخل سنجی مبتنی اند.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
+
قطر یك ستاره را نمی توان مستقیما به كمك تلسكوپ اندازه گرفت.ستاره ها حتی در یك تلسكوپ بزرگ هم چون نقاطی نورانی به نظر می رسند.كه قطری قابل اندازه گیری ندارند.اساس روش هایی که برای اندازه گیری قطر واقعی ستاره ها ابعداع شده اند بر تداخل سنجی مبتنی اند.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
===تعيين قطر ستاره با تداخل سنج===
+
===تعیین قطر ستاره با تداخل سنج===
 
[[پرونده:012.JPG|300px|thumb|left|شکل (5):تداخل سنج مایکلسون.آینه های A و D با هم به داخل یا به سمت خارج حرکت می کنند تا آن که نوارهای تاریک و روشنی که در چشمی تلسکوپ دیده می شود،ناپدید گردد.وقتی این فاصله بخصوص میان آینه ها معین شد،محاسبه ی قطر زاویه ای ستاره آسان است.]]
 
[[پرونده:012.JPG|300px|thumb|left|شکل (5):تداخل سنج مایکلسون.آینه های A و D با هم به داخل یا به سمت خارج حرکت می کنند تا آن که نوارهای تاریک و روشنی که در چشمی تلسکوپ دیده می شود،ناپدید گردد.وقتی این فاصله بخصوص میان آینه ها معین شد،محاسبه ی قطر زاویه ای ستاره آسان است.]]
در سال هاي اخير روش هوشمندانه اي كه بر تداخل نور مبتني است براي اندازه گيري قطر ستارگان به كار رفته است.با اين روش در واقع قطر زاويه اي اندازه گرفته مي شود.البته اين نقص به حساب نمي آيد زيرا اگر قطر زاويه اي و فاصله ي ستاره معلوم باشد قطر واقعي را به سهولت مي توان محاسبه كرد.
+
در سال های اخیر روش هوشمندانه ای كه بر تداخل نور مبتنی است برای اندازه گیری قطر ستارگان به كار رفته است.با این روش در واقع قطر زاویه ای اندازه گرفته می شود.البته این نقص به حساب نمی آید زیرا اگر قطر زاویه ای و فاصله ی ستاره معلوم باشد قطر واقعی را به سهولت می توان محاسبه كرد.
  
قطر زاويه اي زاويه اي است كه قطر ستاره به راس چشم ناظر مي سازد.
+
قطر زاویه ای زاویه ای است كه قطر ستاره به راس چشم ناظر می سازد.
 
[[پرونده:013.PNG|300px|thumb|left|شکل (6):تصویر ستاره به صورتی که از مجموعه ی تداخل سنج و تلسکوپ دیده می شود.ستاره به صورت قرص کوچکی به نظر می رسد که با نوارهای روشن و تاریک متناوب پوشانده شده است.این نوارها به ازای یک و فقط یک فاصله بین آینه ها از بین می روند و سرتاسر فرث به یک اندازه روشن می شود]]
 
[[پرونده:013.PNG|300px|thumb|left|شکل (6):تصویر ستاره به صورتی که از مجموعه ی تداخل سنج و تلسکوپ دیده می شود.ستاره به صورت قرص کوچکی به نظر می رسد که با نوارهای روشن و تاریک متناوب پوشانده شده است.این نوارها به ازای یک و فقط یک فاصله بین آینه ها از بین می روند و سرتاسر فرث به یک اندازه روشن می شود]]
اين روش كه ابتدا به توسط مايكلسون پيشنهاد شد در سال1920در رصد خانه ي مونت ويلسون مورد استفاده قرار گرفت.تداخل سنجي كه بر انتهاي فوقاني تلسكوپ 2/5 متري نصب شد اساسا از ميله اي فولادي تشكيل شده بود كه بر آن چهار آينه قرار داشت:دو آينه ي بيروني˓ A و D را مي توان در امتداد ميله حركت داد به طوري كه حداكثر فاصله ي بين آن ها  610 سانتي متر است.دو آينه ي داخلي˓ B و C ثابت اند.
+
این روش كه ابتدا به توسط مایكلسون پیشنهاد شد در سال1920در رصد خانه ی مونت ویلسون مورد استفاده قرار گرفت.تداخل سنجی كه بر انتهای فوقانی تلسكوپ 2/5 متری نصب شد اساسا از میله ای فولادی تشكیل شده بود كه بر آن چهار آینه قرار داشت:دو آینه ی بیرونی˓ A و D را می توان در امتداد میله حركت داد به طوری كه حداكثر فاصله ی بین آن ها  610 سانتی متر است.دو آینه ی داخلی˓ B و C ثابت اند.
كار آينه هاي متحرك آن است كه دوتابه ي 1 و 2 را كه بيشترين فاصله ي ممكن(طول ميله)را از هم دارند˓بگيرند.كار آينه هاي ثابت اين است كه اين هردو تابه را به داخل تلسكوپ بفرستد.به شكل (5) نگاه كنيد:
+
كار آینه های متحرك آن است كه دوتابه ی 1 و 2 را كه بیشترین فاصله ی ممكن(طول میله)را از هم دارند˓بگیرند.كار آینه های ثابت این است كه این هردو تابه را به داخل تلسكوپ بفرستد.به شكل (5) نگاه كنید:
 
[[پرونده:014.JPG|300px|thumb|left|شکل (7):قطر زاویه ای،زاویه ای است که قطر یک دایره در چشم ناظر می سازد.]]
 
[[پرونده:014.JPG|300px|thumb|left|شکل (7):قطر زاویه ای،زاویه ای است که قطر یک دایره در چشم ناظر می سازد.]]
كاملا محقق شده است كه اين تابه ها كه به اصطلاح از نقاط مختلف ستاره ي واحدي مي آيند تداخل خواهند كرد.تصوير ستاره در تلسكوپ ديگر نه يك نقطه ي نوراني است و نه يك قرص جعلي پراش بلكه مجموعه اي است از نوار هاي باريك روشن وتاريك كه كم وبيش به دندانه هاي يك شانه مي ماند.
+
كاملا محقق شده است كه این تابه ها كه به اصطلاح از نقاط مختلف ستاره ی واحدی می آیند تداخل خواهند كرد.تصویر ستاره در تلسكوپ دیگر نه یك نقطه ی نورانی است و نه یك قرص جعلی پراش بلكه مجموعه ای است از نوار های باریك روشن وتاریك كه كم وبیش به دندانه های یك شانه می ماند.
  
هم به طور نظري هم از راه آزمايش ثابت شده است كه اين نوار ها به ازاء فاصله ي معيني ميان آينه هاي متحرك از ميان مي روند.در اين فاصله به شرط آن كه ستاره بزرگ باشد نوار هاي روشني كه يك نيمه ي ستاره پديد آورده است بر نوار هاي تاريك نيمه ي ديگر منطبق مي شود.در اين فاصله بين آينه ها سرتاسر تصوير به يك اندازه روشن است.به شكل (6) نگاه كنيد:
+
هم به طور نظری هم از راه آزمایش ثابت شده است كه این نوار ها به ازاء فاصله ی معینی میان آینه های متحرك از میان می روند.در این فاصله به شرط آن كه ستاره بزرگ باشد نوار های روشنی كه یك نیمه ی ستاره پدید آورده است بر نوار های تاریك نیمه ی دیگر منطبق می شود.در این فاصله بین آینه ها سرتاسر تصویر به یك اندازه روشن است.به شكل (6) نگاه كنید:
 
   
 
   
اگر فاصله ي بين آينه هاي متحرك باSمشخص شود˓قطر زاويه اي(شكل 7)ستاره را مي توان از فرمول زير محاسبه كرد:
+
اگر فاصله ی بین آینه های متحرك باSمشخص شود˓قطر زاویه ای(شكل 7)ستاره را می توان از فرمول زیر محاسبه كرد:
  
12S= قطرزاويه اي
+
12S= قطرزاویه ای
 
   
 
   
فاصله ي S بايد برحسب سانتيمتر بيان مي شود.قطر زاويه اي بر حسب ثانيه ي قوس است.
+
فاصله ی S باید برحسب سانتیمتر بیان می شود.قطر زاویه ای بر حسب ثانیه ی قوس است.
  
اين روش تنها قابل انطباق به بزرگترين نزديك ترين وپرنور ترين ستاره هاست.قطر زاويه اي كمتر از بيست ستاره به روش تداخل سنجي اندازه گيري شده است.
+
این روش تنها قابل انطباق به بزرگترین نزدیك ترین وپرنور ترین ستاره هاست.قطر زاویه ای كمتر از بیست ستاره به روش تداخل سنجی اندازه گیری شده است.
  
براي قطر هاي زاويه اي كوچك فاصله ي بين آينه ها بايد در حدود چند صد متر باشد.ولي چند ستاره اي كه قطرشان به اين طريق اندازه گيري شده است داراي اهميت زياد اند.زيرا قطر هايي را كه ازز راه هاي غير مستقيم محاسبه شده اند تاييد مي كنند.
+
برای قطر های زاویه ای كوچك فاصله ی بین آینه ها باید در حدود چند صد متر باشد.ولی چند ستاره ای كه قطرشان به این طریق اندازه گیری شده است دارای اهمیت زیاد اند.زیرا قطر هایی را كه ازز راه های غیر مستقیم محاسبه شده اند تایید می كنند.
  
برخي از ستاره هايي كه قطرشان با تداخل سنج اندازه گيري شده است عبارت اند از:ستاره ي متغير يدالجوزا كه قطر زاويه اي آن 0/034 و 0/042 ثانيه ي قوسي تغيير مي كند وسماك رامح ودبران كه هر يك قطري زاويه اي برابر 0/020 ثانيه ي قوس دارند.
+
برخی از ستاره هایی كه قطرشان با تداخل سنج اندازه گیری شده است عبارت اند از:ستاره ی متغیر یدالجوزا كه قطر زاویه ای آن 0/034 و 0/042 ثانیه ی قوسی تغییر می كند وسماك رامح ودبران كه هر یك قطری زاویه ای برابر 0/020 ثانیه ی قوس دارند.
  
چون فاصله ي اين ستاره ها معلوم است قطر خطي آن ها را با ضرب كردن قطر زاويه اي در فاصله مي توان به دست آورد.قطر يدالجوزا مساوي 500 برابر قطر خورشيد است.قطر هاي زاويه اي سماك رامح و دبران به ترتيب 25 و 40 برابرقطر خورشيد است.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
+
چون فاصله ی این ستاره ها معلوم است قطر خطی آن ها را با ضرب كردن قطر زاویه ای در فاصله می توان به دست آورد.قطر یدالجوزا مساوی 500 برابر قطر خورشید است.قطر های زاویه ای سماك رامح و دبران به ترتیب 25 و 40 برابرقطر خورشید است.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
===تعيين قطر ستاره ها از روي درخشندگي آن ها===
+
===تعیین قطر ستاره ها از روی درخشندگی آن ها===
روش ديگري كه براي تعيي نقطر ستاره ها به كار مي رود بر رابطه ي ميان درخشندگي(L)˓دما(T)و قطر(D) ستاره مبتني است.
+
روش دیگری كه برای تعیی نقطر ستاره ها به كار می رود بر رابطه ی میان درخشندگی(L)˓دما(T)و قطر(D) ستاره مبتنی است.
  
درخشندگي معيار روشني واقعي ستاره است وكميتي است كه مي توان آنرا به سهولت براي بسياري از ستاره ها به دست آورد.
+
درخشندگی معیار روشنی واقعی ستاره است وكمیتی است كه می توان آنرا به سهولت برای بسیاری از ستاره ها به دست آورد.
  
درخشندگي معمولا به صورت مضارب يا كسرهايي از درخشندگي خورشيد بيان مي شود.درخشنده ترين ستاره هاي شناخته شده ستاره اي است در ابر ماژلاني بزرگ موسوم به S_ماهي طلايي.درخشندگي اين ستاره 600000 است يعني 600000 بار از خورسيد پرنورتر است.بدين معني كه اگر خورشيد و S_ماهي طلايي را به يك فاصله فرضا يك پارسك قرار دهيم ستاره ي اخير 600000 مرتبه پرنورتر به نظر مي رسد.معني ديگر اين گفته اين است كه ستاره ي ياد شده در هر ثانيه 600000 برابر خورشيد نور به فضا گسيل مي كند.
+
درخشندگی معمولا به صورت مضارب یا كسرهایی از درخشندگی خورشید بیان می شود.درخشنده ترین ستاره های شناخته شده ستاره ای است در ابر ماژلانی بزرگ موسوم به S_ماهی طلایی.درخشندگی این ستاره 600000 است یعنی 600000 بار از خورسید پرنورتر است.بدین معنی كه اگر خورشید و S_ماهی طلایی را به یك فاصله فرضا یك پارسك قرار دهیم ستاره ی اخیر 600000 مرتبه پرنورتر به نظر می رسد.معنی دیگر این گفته این است كه ستاره ی یاد شده در هر ثانیه 600000 برابر خورشید نور به فضا گسیل می كند.
  
ستاره اي كه ذاتا كم فروغ ترين ستاره ي شناخته شده است نديم BD+4°4048 (ستاره ي شماره ي 4048 در كاتالوگ بن كه ميل آن4N°است).
+
ستاره ای كه ذاتا كم فروغ ترین ستاره ی شناخته شده است ندیم BD+4°4048 (ستاره ی شماره ی 4048 در كاتالوگ بن كه میل آن4N°است).
درخشندگي آن فقط [[پرونده:010.PNG]] خورشيد است.
+
درخشندگی آن فقط [[پرونده:010.PNG]] خورشید است.
  
درخشندگي يك ستاره به دو عامل بستگي دارد: (1)اندازه ي ستاره و (2) مقدار نور مرئي كه از هر واحد سطح(متر مربع) آن گسيل مي شود˓كه اين به نوبه ي خود تابع دماي سطحي ستاره است.
+
درخشندگی یك ستاره به دو عامل بستگی دارد: (1)اندازه ی ستاره و (2) مقدار نور مرئی كه از هر واحد سطح(متر مربع) آن گسیل می شود˓كه این به نوبه ی خود تابع دمای سطحی ستاره است.
  
فرمولي كه سه كميت ياد شده را به هم مربوط مي كند عبارت است از:
+
فرمولی كه سه كمیت یاد شده را به هم مربوط می كند عبارت است از:
  
 
[[پرونده:011.PNG|وسط]]
 
[[پرونده:011.PNG|وسط]]
  
D قطر برحسب قطر خورشيد است.T دماي سطح ستاره برحسب درجه ي مطلق و L درخشندگي ستاره برحسب درخشندگي خورشيد است.
+
D قطر برحسب قطر خورشید است.T دمای سطح ستاره برحسب درجه ی مطلق و L درخشندگی ستاره برحسب درخشندگی خورشید است.
5750 دماي مؤثر سطح خورشيد(نور سپهر)است.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
+
5750 دمای مؤثر سطح خورشید(نور سپهر)است.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
  
==جرم وچگالي ستارگان==
+
==جرم وچگالی ستارگان==
 
===مقدمه===
 
===مقدمه===
تفاوت جرم،ميان ستاره ها بسيار كم است.جرم بيشتر ستاره ها بين يك پنج و پنج برابر خورشيد است.
+
تفاوت جرم،میان ستاره ها بسیار كم است.جرم بیشتر ستاره ها بین یك پنج و پنج برابر خورشید است.
  
دامنه ي تغييرات جرم نيز محدود است.يكي از پرجرم ترين ستاره هاي شناخته شدهHD698 (ستاره ي شماره ي698در كاتالوگ طيف هاي ستارگان كه در دانشگاه هاروارد تهيه شده وبه افتخار دانشمند مريكايي هنري دري پر Henry draper نامگذاري شده است)˓جرمي 113 برابر جرم خورشيد دارد.يكي از سبك ترين ستاره هاي شناخته شده لويتن B8-726 است كه جرم آن فقط يك-بيست و پنجم جرم خورشيد است.  
+
دامنه ی تغییرات جرم نیز محدود است.یكی از پرجرم ترین ستاره های شناخته شدهHD698 (ستاره ی شماره ی698در كاتالوگ طیف های ستارگان كه در دانشگاه هاروارد تهیه شده وبه افتخار دانشمند مریكایی هنری دری پر Henry draper نامگذاری شده است)˓جرمی 113 برابر جرم خورشید دارد.یكی از سبك ترین ستاره های شناخته شده لویتن B8-726 است كه جرم آن فقط یك-بیست و پنجم جرم خورشید است.  
  
در حال حاضر هيچ روش مستقيمي براي پيدا كردن جرم يك ستاره وجو ندارد.ولي چندين روش غير مستقيم موجود است.يكي از اين روش ها را تنها در مورد جفت ستاره هايي مي توان به كاربرد كه به دوتايي هاي مرئی موسوم اند.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
+
در حال حاضر هیچ روش مستقیمی برای پیدا كردن جرم یك ستاره وجو ندارد.ولی چندین روش غیر مستقیم موجود است.یكی از این روش ها را تنها در مورد جفت ستاره هایی می توان به كاربرد كه به دوتایی های مرئی موسوم اند.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
  
===جرم دوتايي هاي مرئی===
+
===جرم دوتایی های مرئی===
  
يك دوتايي جفت ستاره اي است كه چون زمين و ماه برگردد گرانيگاه مشتركشان مي گردند.اگر دو ستاره ي اين جفت جدا از هم ديده شوند جفت را دوتايي مرئی مي نامند.تاكنون در حدود 60000 دوتايي مرئی شناخته شده است.
+
یك دوتایی جفت ستاره ای است كه چون زمین و ماه برگردد گرانیگاه مشتركشان می گردند.اگر دو ستاره ی این جفت جدا از هم دیده شوند جفت را دوتایی مرئی می نامند.تاكنون در حدود 60000 دوتایی مرئی شناخته شده است.
  
اصلي كه در يافتن جرم يك دوتايي مورد استفاده قرار ميگيرد بر قانون هارمونيك كپلر مبتني است كه آن را مي توان به صورت فرمول ساده اي بيان كرد كه مجموع دو جرم فاصله ي بين آنها ودوره تناوب حركت انتقالي را به هم مربوط مي كند.اين فرمول عبارت است از:
+
اصلی كه در یافتن جرم یك دوتایی مورد استفاده قرار میگیرد بر قانون هارمونیك كپلر مبتنی است كه آن را می توان به صورت فرمول ساده ای بیان كرد كه مجموع دو جرم فاصله ی بین آنها ودوره تناوب حركت انتقالی را به هم مربوط می كند.این فرمول عبارت است از:
  
 
[[پرونده:015.PNG|وسط]]
 
[[پرونده:015.PNG|وسط]]
  
كه در آن M+m مجموع دو جرم بر حسب واحد جرم خورشيد است p زماني كه لازم است تا خط واصل دو ستاره يك دوران كامل را تمام كند(كه بر حسب سال نوري بيان مي شود)و a فاصله ي متوسط بين دوستاره(برحسب واحد نجومي)است.فاصله ي "a" و دوره ي تناوب "p" از مشاهده ي مستقيم به دست مي آيد.جرم منظومه ي دوتايي M+m به كمك فرمول بالا محاسبه مي شود.
+
كه در آن M+m مجموع دو جرم بر حسب واحد جرم خورشید است p زمانی كه لازم است تا خط واصل دو ستاره یك دوران كامل را تمام كند(كه بر حسب سال نوری بیان می شود)و a فاصله ی متوسط بین دوستاره(برحسب واحد نجومی)است.فاصله ی "a" و دوره ی تناوب "p" از مشاهده ی مستقیم به دست می آید.جرم منظومه ی دوتایی M+m به كمك فرمول بالا محاسبه می شود.
  
براي محاسبه ي جرم تك تك ستارگان هر جفت˓رصد هاي ديگري بايد انجام شود.اين رصد ها به حركت مطلق هر ستاره ي منظومه ي دوتايي حول گرانيگاه مشتركشان مربوط مي شود.جرم سنگين تر بيضي بزرگي را طي مي كند.از روي اندازه ي اين بيضي ها نسبت دوجرم تعيين مي شود كه همراهان با مجموع جرم ها براي تعيين جرم هر ستاره كافي است.
+
برای محاسبه ی جرم تك تك ستارگان هر جفت˓رصد های دیگری باید انجام شود.این رصد ها به حركت مطلق هر ستاره ی منظومه ی دوتایی حول گرانیگاه مشتركشان مربوط می شود.جرم سنگین تر بیضی بزرگی را طی می كند.از روی اندازه ی این بیضی ها نسبت دوجرم تعیین می شود كه همراهان با مجموع جرم ها برای تعیین جرم هر ستاره كافی است.
  
فرضا اگر مجموع دو جرم 8 برابر جرم خورشيد و نسبت آن ها 3 به 1 باشد جرم ها يكي 6 و ديگري 2 برابر جرم خورشيد خواهد بود.
+
فرضا اگر مجموع دو جرم 8 برابر جرم خورشید و نسبت آن ها 3 به 1 باشد جرم ها یكی 6 و دیگری 2 برابر جرم خورشید خواهد بود.
  
جرم گونه ي ديگري از منظومه هاي دوتايي را كه به دوتايي هاي طيف نمودي موسوم اند مي توان تعيين كرد.يك دوتايي طيف نمودي يك جفت ستاره است كه حتي در يك تلسكوپ بزرگ هم به صورت يك واحد به نظر مي رسد.ماهيت واقعي اين واحد تنها در مطالعه ي طيف نمايي آن آشكار مي شود.طيف ستاره حاكي از آن است كه از دو ستاره تشكيل شده است كه متناوبا به ناظر زميني نزديك و از او دور مي شوند.حركت آن ها شبيه حركت دووزنه ي يك دمبل دوار است.بيش از1500دوتايي طيف نمودي شناخته شده است.
+
جرم گونه ی دیگری از منظومه های دوتایی را كه به دوتایی های طیف نمودی موسوم اند می توان تعیین كرد.یك دوتایی طیف نمودی یك جفت ستاره است كه حتی در یك تلسكوپ بزرگ هم به صورت یك واحد به نظر می رسد.ماهیت واقعی این واحد تنها در مطالعه ی طیف نمایی آن آشكار می شود.طیف ستاره حاكی از آن است كه از دو ستاره تشكیل شده است كه متناوبا به ناظر زمینی نزدیك و از او دور می شوند.حركت آن ها شبیه حركت دووزنه ی یك دمبل دوار است.بیش از1500دوتایی طیف نمودی شناخته شده است.
  
عيوق پنجمين ستاره ي از لحاظ روشني ظاهري يك دوتايي طيف نمودي است.جرم عضو پرنور تر 18/4برابر واز آن نديمش32/3برابر جرم خورشيد است.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
+
عیوق پنجمین ستاره ی از لحاظ روشنی ظاهری یك دوتایی طیف نمودی است.جرم عضو پرنور تر 18/4برابر واز آن ندیمش32/3برابر جرم خورشید است.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
  
===جرم ستاره هاي چگال===
+
===جرم ستاره های چگال===
اين روش تعيين جرم،قابل تطبيق به ستاره هايي است كه گرانش سطحي آن ها بسيار زياد است.نيروي گرانش در چندين نوع ستاره بسيار بزرگ است.يكي از آن ها به كوتوله هاي سفيد معروف است.گرانش سطحي زياد در ستاره هاي كوتوله ي سفيد ناشي از چگالي هاي فوق العاده ماده ي تشكيل دهنده ي اين ستاره هاست.
+
این روش تعیین جرم،قابل تطبیق به ستاره هایی است كه گرانش سطحی آن ها بسیار زیاد است.نیروی گرانش در چندین نوع ستاره بسیار بزرگ است.یكی از آن ها به كوتوله های سفید معروف است.گرانش سطحی زیاد در ستاره های كوتوله ی سفید ناشی از چگالی های فوق العاده ماده ی تشكیل دهنده ی این ستاره هاست.
  
جرم كوتوله هاي سفيد نسبتا معمولي است(در حدود جرم خورشيد)ولي حجم آن ها بسيار كوچك تر از حد معمول است(واز اين رو ((كوتوله))نام گرفته اند).قطر آن ها فقط چند برابر قطر زمين است.
+
جرم كوتوله های سفید نسبتا معمولی است(در حدود جرم خورشید)ولی حجم آن ها بسیار كوچك تر از حد معمول است(واز این رو ((كوتوله))نام گرفته اند).قطر آن ها فقط چند برابر قطر زمین است.
  
جرم اين ستاره هارا مي توان به كمك نظريه ي نسبيت عام انيشتين محاسبه كرد.بنابر اين نظريه طول موج نوري كه از ستاره اي با جاذبه ي گرانشي شديد سطحي گسيل مي شود دستخوش اندكي تغيير مي شود.هر طول موج اندكي زياد مي شود.اين تغيير در طول موج خطوط طيفي را"انتقال نسبي"مي نامند ومعمولا فوق العاده كوچك ولي قابل اندازه گيري است.مقادير اندازه گرفته شده در محسبه ي جرم ستاره هايي چون كوتوله ي سفيد به كار مي روند.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
+
جرم این ستاره هارا می توان به كمك نظریه ی نسبیت عام انیشتین محاسبه كرد.بنابر این نظریه طول موج نوری كه از ستاره ای با جاذبه ی گرانشی شدید سطحی گسیل می شود دستخوش اندكی تغییر می شود.هر طول موج اندكی زیاد می شود.این تغییر در طول موج خطوط طیفی را"انتقال نسبی"می نامند ومعمولا فوق العاده كوچك ولی قابل اندازه گیری است.مقادیر اندازه گرفته شده در محسبه ی جرم ستاره هایی چون كوتوله ی سفید به كار می روند.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
  
===چگالي ها===
+
===چگالی ها===
چگالي˓طبق معمول˓از تقسيم جرم بر حجم به دست مي آيد.اين حاصل قسمت ميزان تراكم ماده ي تشكيل دهنده ي ستاره را نشان مي دهد.
+
چگالی˓طبق معمول˓از تقسیم جرم بر حجم به دست می آید.این حاصل قسمت میزان تراكم ماده ی تشكیل دهنده ی ستاره را نشان می دهد.
  
ستاره ها ار حيث چگالي˓با هم تفاوت هاي زيادي دارند.اين تفاوت ها عمدتا به علت آن است كه گستره ي مقدار حجم در آنها  وسيع است.
+
ستاره ها ار حیث چگالی˓با هم تفاوت های زیادی دارند.این تفاوت ها عمدتا به علت آن است كه گستره ی مقدار حجم در آنها  وسیع است.
  
حدود مقادير چگالي ستارگان آدمي را متحير مي سازد.توله˓نديم شعراي يماني˓يكي از ستاره هاي بسيار چگال است.جرم آن برابر جرم خورشيد˓ولي حجم آن فقط [[پرونده:016.PNG]] حجم خورشيد است.چون چگالي متوسط  خورشيد5/1 برابر چگالي آب است˓چگالي متوسط توله50000 برابر چگالي آب است.يك قاشق از اين ماده يك تن وزن دارد!و با اين حال توله چگال ترين ستاره ي شناخته شده نيست.
+
حدود مقادیر چگالی ستارگان آدمی را متحیر می سازد.توله˓ندیم شعرای یمانی˓یكی از ستاره های بسیار چگال است.جرم آن برابر جرم خورشید˓ولی حجم آن فقط [[پرونده:016.PNG]] حجم خورشید است.چون چگالی متوسط  خورشید5/1 برابر چگالی آب است˓چگالی متوسط توله50000 برابر چگالی آب است.یك قاشق از این ماده یك تن وزن دارد!و با این حال توله چگال ترین ستاره ی شناخته شده نیست.
در مركز ستاره هاي نوتروني چگالي برابر با10به توان 14 تا 10 به توان 15 برابر چگالي ْآب است.يك سانتيمتر مكعب آن جرمي برابر با10 به توان12 يا يك ميليون كيلو گرم خواهد داشت.
+
در مركز ستاره های نوترونی چگالی برابر با10به توان 14 تا 10 به توان 15 برابر چگالی ْآب است.یك سانتیمتر مكعب آن جرمی برابر با10 به توان12 یا یك میلیون كیلو گرم خواهد داشت.
از سوي ديگر ستاره هايي هم وجود دارد كه چگالي آن ها [[پرونده:017.PNG]] چگالی هوا است.چگالی آنها كمتر از چگالي خلاء معمولي قابل حصول در آزمايشگاه است.آن ها را بيشتر اوقات «خلاءداغ سرخ» مي نامند.بزرگترين ستاره ي شناخته شده˓Ɛ(اپسيلون)_ممسك العنان به خاطرداشتن كمترين چگالي نيز متمايز است.مقداري كه براي چگالي آن حدس زده می شود در حدود[[پرونده:018.PNG]]چگالي آب است.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
+
از سوی دیگر ستاره هایی هم وجود دارد كه چگالی آن ها [[پرونده:017.PNG]] چگالی هوا است.چگالی آنها كمتر از چگالی خلاء معمولی قابل حصول در آزمایشگاه است.آن ها را بیشتر اوقات «خلاءداغ سرخ» می نامند.بزرگترین ستاره ی شناخته شده˓Ɛ(اپسیلون)_ممسك العنان به خاطرداشتن كمترین چگالی نیز متمایز است.مقداری كه برای چگالی آن حدس زده می شود در حدود[[پرونده:018.PNG]]چگالی آب است.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
  
  
 
==حركات ستارگان==
 
==حركات ستارگان==
 
===مقدمه===
 
===مقدمه===
اكنون ديگر همه مي دانند «ثوابت» حركت مي كنند و به سرعت هاي زياد هم حركت ميكنند واين حركات در طول،فرضا يك قرن،شكل صورت هاي فلكي را اندكي تغيير مي دهد.اين كه تاكنون سرعت هاي زياد ترتيب صورت هاي فلكي را بر هم نزده است معمول فاصله ي ستارگان و نيز به علت زمان نسبتا كوتاهي(در مقياس نجومي)است كه ستارگان تحت رصد منظم بوده اند.
+
اكنون دیگر همه می دانند «ثوابت» حركت می كنند و به سرعت های زیاد هم حركت میكنند واین حركات در طول،فرضا یك قرن،شكل صورت های فلكی را اندكی تغییر می دهد.این كه تاكنون سرعت های زیاد ترتیب صورت های فلكی را بر هم نزده است معمول فاصله ی ستارگان و نیز به علت زمان نسبتا كوتاهی(در مقیاس نجومی)است كه ستارگان تحت رصد منظم بوده اند.
  
اندازه گيري سرعت ستاره ها مستلزم دقت زياد است و علاوه بر اين حركت ناظر هم آن راپيچيده ميكند.نه تنها ستاره حركت مي كند بلكه ناظر نيز در چندين حركت شركت مي جويد:الف:دوران روزانه ي زمين به دور محورش ب:تغييرات مختصر در امتداد محور زمين پ:گردش سالانه ي زمين برگرد خورشيد ت:حركت خورشيد و منظومه ي شمسي در فضا.اين حركت ها تغيير مكان هايي را در ستارهها موجب مي شوند كه به «حركات عام» موسوم اند كه البته هيچ ربطي به حركت واقعي ستارگان ندارند.
+
اندازه گیری سرعت ستاره ها مستلزم دقت زیاد است و علاوه بر این حركت ناظر هم آن راپیچیده میكند.نه تنها ستاره حركت می كند بلكه ناظر نیز در چندین حركت شركت می جوید:الف:دوران روزانه ی زمین به دور محورش ب:تغییرات مختصر در امتداد محور زمین پ:گردش سالانه ی زمین برگرد خورشید ت:حركت خورشید و منظومه ی شمسی در فضا.این حركت ها تغییر مكان هایی را در ستارهها موجب می شوند كه به «حركات عام» موسوم اند كه البته هیچ ربطی به حركت واقعی ستارگان ندارند.
  
سرعت واقعي يك ستاره كه به سرعت فضايي موسوم است از روي دو مؤلفه ي آن حساب مي شود:يكي كه در امتداد خط ديد است وسرعت شعاعي ستاره ناميده مي شود.ديگري عمود بر خط ديد است(حركت عرضي) وبه سرعت ظلي(مماسي)موسوم است.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
+
سرعت واقعی یك ستاره كه به سرعت فضایی موسوم است از روی دو مؤلفه ی آن حساب می شود:یكی كه در امتداد خط دید است وسرعت شعاعی ستاره نامیده می شود.دیگری عمود بر خط دید است(حركت عرضی) وبه سرعت ظلی(مماسی)موسوم است.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
===سرعت شعاعي===
+
===سرعت شعاعی===
مقدار اين سرعت از روي طيف ستاره تعيين مي شود.درمحاسبه ي آن از يك اصل بنيادي فيزيك موسوم به اثر دوپلر استفاده مي شود كه بنابر آن طول موج هاي طيف چشمه ي نوري كه به ما نزديك مي شود كوتاه مي گردد.تغيير هر طول موج كه باʎΔ نمايش داده مي شود˓فرمول زير به دست مي آيد:
+
مقدار این سرعت از روی طیف ستاره تعیین می شود.درمحاسبه ی آن از یك اصل بنیادی فیزیك موسوم به اثر دوپلر استفاده می شود كه بنابر آن طول موج های طیف چشمه ی نوری كه به ما نزدیك می شود كوتاه می گردد.تغییر هر طول موج كه باʎΔ نمایش داده می شود˓فرمول زیر به دست می آید:
  
 
[[پرونده:019.PNG|وسط]]
 
[[پرونده:019.PNG|وسط]]
  
در اين فرمول ʎ طول موج اصلي نور v سرعت نسبي نزديك شدن و c سرعت نور است.
+
در این فرمول ʎ طول موج اصلی نور v سرعت نسبی نزدیك شدن و c سرعت نور است.
  
كميات c و ʎ معلوم اند.تغيير طول موج را به آساني مي توان اندازه گرفت و سرعت نسبي نزديك شدن را محاسبه كرد.همين فرمول را مي توان در مورد دور شدن ستاره هم به كار برد˓كه در اين مورد تغيير به سمت طول موج بلند تر است.خطوط طيف به جاي آن كه در جاي عادي خود بر طيف باشند در محل هاي جديد خطوط همگي به انتهاي سرخ طيف نزديك ترند.
+
كمیات c و ʎ معلوم اند.تغییر طول موج را به آسانی می توان اندازه گرفت و سرعت نسبی نزدیك شدن را محاسبه كرد.همین فرمول را می توان در مورد دور شدن ستاره هم به كار برد˓كه در این مورد تغییر به سمت طول موج بلند تر است.خطوط طیف به جای آن كه در جای عادی خود بر طیف باشند در محل های جدید خطوط همگی به انتهای سرخ طیف نزدیك ترند.
  
در اين نوع كار عملا از روش هاي عكسبرداري استفاده مي شود.از دو طيف به طور همزمان بر يك صفحه عكاسي يكي بالاي ديگري عكس گرفته مي شود.طيف ستاره ي مورد مطالعه در كنار طيف مقايسه كه معمولا طيف آهن است˓قرار داده مي شود.اگر ستاره هيچ سرعت شعاعي نداشته باشد خطوط آهن طيف ستاره برخطوط طيف مقايسه منطبق خواهد بود.ترتيب اين خطوط در هر دو طيف الگوي مشابهی خواهد داشت.
+
در این نوع كار عملا از روش های عكسبرداری استفاده می شود.از دو طیف به طور همزمان بر یك صفحه عكاسی یكی بالای دیگری عكس گرفته می شود.طیف ستاره ی مورد مطالعه در كنار طیف مقایسه كه معمولا طیف آهن است˓قرار داده می شود.اگر ستاره هیچ سرعت شعاعی نداشته باشد خطوط آهن طیف ستاره برخطوط طیف مقایسه منطبق خواهد بود.ترتیب این خطوط در هر دو طیف الگوی مشابهی خواهد داشت.
  
در مورد ستاره اي كه داراي سرعت شعاعي باشد خطوط جابه جا خواهند شد و مقدار اين جابه جايي ʎΔ ˓براي هر طول موج ʎ مستقيما از روي عكس به دست مي آيد.اين مقادير چون در فرمول دوپلر گذاشته شوند سرعت شعاعي ستاره را به دست خواهند داد.
+
در مورد ستاره ای كه دارای سرعت شعاعی باشد خطوط جابه جا خواهند شد و مقدار این جابه جایی ʎΔ ˓برای هر طول موج ʎ مستقیما از روی عكس به دست می آید.این مقادیر چون در فرمول دوپلر گذاشته شوند سرعت شعاعی ستاره را به دست خواهند داد.
  
بزرگ ترين سرعت شعاعي شناخته شده برابر 547 كيلومتر در ثانيه˓مربوط به ستاره ي CD_29°2277 (ستاره ي شماره ي 2277 در كاتالوگ كوردوبا با زاويه ي ميل S °29 )است. <ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
+
بزرگ ترین سرعت شعاعی شناخته شده برابر 547 كیلومتر در ثانیه˓مربوط به ستاره ی CD_29°2277 (ستاره ی شماره ی 2277 در كاتالوگ كوردوبا با زاویه ی میل S °29 )است. <ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
===سرعت ظلي(مماسي)===
+
===سرعت ظلی(مماسی)===
سرعت ظلي ستاره را حركت عرضي آن نيز مي گويند كه اشاره ي آن به سرعت ستاره در صفحه اي عمود بر خط ديد است.معمولا آن را برحسب كيلومتر در ثانيه بيان مي كنند.
+
سرعت ظلی ستاره را حركت عرضی آن نیز می گویند كه اشاره ی آن به سرعت ستاره در صفحه ای عمود بر خط دید است.معمولا آن را برحسب كیلومتر در ثانیه بیان می كنند.
  
سرعت ظلي را نمي توان به طور مستقيم به دست آورد.آن را از ضرب كردن سرعت زاويه اي ستاره در فاصله ي آن به دست مي آورند.معمولا سرعت زاويه اي را حركت خاص مي نامند.ومقادير آن را برحسب ثانيه ي قوس در سال بيان مي كنند.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
+
سرعت ظلی را نمی توان به طور مستقیم به دست آورد.آن را از ضرب كردن سرعت زاویه ای ستاره در فاصله ی آن به دست می آورند.معمولا سرعت زاویه ای را حركت خاص می نامند.ومقادیر آن را برحسب ثانیه ی قوس در سال بیان می كنند.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
  
 
===حركت خاص===
 
===حركت خاص===
ستاره ي بارنارد(كه به افتخار كاشف آن ادوارد امر سن بارنارد(1857_1923)ناميده شده است)بزرگترين حركت [[پرونده:021.JPG|300px|thumb|left|شکل (8):سرعت فضایی. (آ) سرعت ستاره در امتداد خط دید،یعنی سرعت شعاعی به کمک فرمول دوپلر تعیین می شود.(ب) سرعت عمود بر خط دید از ضرب کردن سرعت زاویه ای ستاره در فاصله آن به دست می اید.سرعت واقعی ستاره در حرکتش در فضا با همان واحد ها،به وسیله ی قطر مستطیلی داده می شود که اضلاعش سرعت های شعاعی و ظلی اند. ]]خاص را در ميان ستارگان دارد.اينستاره در حدود 10/5 ثانيه ي قوسي را در هر سال مي پيمايد و در 180 سال به اندازه ي 0/5 درجه(قطر زاويه اي ماه)حركت مي كند.اكثر ستارگان به قدري دورند كه حركات خاص قابل سنجشي از خود بروز نمي دهند.از 25000000 ستاره اي كه تا كنون بررسي شده اند كمتر از يك سوم يك درصد˓قرائني دال بر حركت خاص نشان داده اند.
+
ستاره ی بارنارد(كه به افتخار كاشف آن ادوارد امر سن بارنارد(1857_1923)نامیده شده است)بزرگترین حركت [[پرونده:021.JPG|300px|thumb|left|شکل (8):سرعت فضایی. (آ) سرعت ستاره در امتداد خط دید،یعنی سرعت شعاعی به کمک فرمول دوپلر تعیین می شود.(ب) سرعت عمود بر خط دید از ضرب کردن سرعت زاویه ای ستاره در فاصله آن به دست می اید.سرعت واقعی ستاره در حرکتش در فضا با همان واحد ها،به وسیله ی قطر مستطیلی داده می شود که اضلاعش سرعت های شعاعی و ظلی اند. ]]خاص را در میان ستارگان دارد.اینستاره در حدود 10/5 ثانیه ی قوسی را در هر سال می پیماید و در 180 سال به اندازه ی 0/5 درجه(قطر زاویه ای ماه)حركت می كند.اكثر ستارگان به قدری دورند كه حركات خاص قابل سنجشی از خود بروز نمی دهند.از 25000000 ستاره ای كه تا كنون بررسی شده اند كمتر از یك سوم یك درصد˓قرائنی دال بر حركت خاص نشان داده اند.
  
كار مطالعه ي چنين تعداد زيادي ستاره با استفاده از روش هاي عكسبرداري همراه با نوعي ميكروسكوپ موسوم به ميكروسكوپ چشمك زن˓بسيار ساده تر شده است.عكس هايي از نواحي وسيعي از آسمان به فواصل زماني سي ساله گرفته مي شود سپس دو عكس در ميكروسكوپ چشمك زن مشاهده مي شود.دستگاهي در ميكروسكوپ وجود دارد كه متناوبا وبه سرعت يكي از عكس ها وسپس ديگري را روشن مي كند.ستارگاني كه در اين سي سال به اندازه ي 6 ثانيه ي قوسي حركت كرده باشند به نظر مي رسد كه چشمك مي زنند.در حالي كه ديگران پايدار مي مانند. <ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
+
كار مطالعه ی چنین تعداد زیادی ستاره با استفاده از روش های عكسبرداری همراه با نوعی میكروسكوپ موسوم به میكروسكوپ چشمك زن˓بسیار ساده تر شده است.عكس هایی از نواحی وسیعی از آسمان به فواصل زمانی سی ساله گرفته می شود سپس دو عكس در میكروسكوپ چشمك زن مشاهده می شود.دستگاهی در میكروسكوپ وجود دارد كه متناوبا وبه سرعت یكی از عكس ها وسپس دیگری را روشن می كند.ستارگانی كه در این سی سال به اندازه ی 6 ثانیه ی قوسی حركت كرده باشند به نظر می رسد كه چشمك می زنند.در حالی كه دیگران پایدار می مانند. <ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
  
 
===سرعت ستاره در فضا===
 
===سرعت ستاره در فضا===
  
با دانستن مؤلفه هاي شعاعي و ظلي يافتن سرعت فضايي واقعي ستاره آسان است.اين سرعت برابر قطر مستطيلي است كه سرعت هاي شعاعي و ضلي اضلاع آن اند.(شكل 8)
+
با دانستن مؤلفه های شعاعی و ظلی یافتن سرعت فضایی واقعی ستاره آسان است.این سرعت برابر قطر مستطیلی است كه سرعت های شعاعی و ضلی اضلاع آن اند.(شكل 8)
  
بيش ترين سرعت فضايي شناخته شده ي يك ستاره 660كيلومتر بر ثانيه است.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
+
بیش ترین سرعت فضایی شناخته شده ی یك ستاره 660كیلومتر بر ثانیه است.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>
  
  

نسخهٔ ‏۱۲ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۱۷:۳۵

این نوشتار خرد توسط مؤلف آن تکمیل می‌شود . لطفا شکیبا باشید . 


دمای ستارگان

مقدمه

از طیفی كه از نور یك ستاره به دست می آید برای تعیین دمای سطح آن یعنی دمای لایه ای كه به «نور سپهر»موسوم است نیز استفاده می شود. دمای نور سپهر ستاره ها بسیار كمتر از دمای داخل آن هاست.

دمارا معمولا بر حسب مقیاس مطلق(یا كلوین)كه به صورت ᴷ نمایش داده میشود بیان می كنند.برای تبدیل مقیاس مطلق به سانتیگراد باید 273 درجه از اولی كم كرد.دمای نور سپهر ستاره ها در حدود هزاران درجه ی مطلق است.

دمای سطحی ستاره ها معمولا در حدود 5000 تا 7000 درجه ی كلوین است.ستاره های فوق سوزان نظیر زتا_كشتی دم دمایی برابر با 30000 درجه كلوین دارند و قراینی وجود دارد حاكی از این كه دمای سطحی بعضی ستارگان به 50000 درجه كلوین می رسد.از سوی دیگر دمای سرد ترین ستاره ی شناخته شده (خی_دجاجه) كه ستاره ی متغیری است به هنگام مینیموم فقط 1800 درجه كلوین یا در حدود 1500 درجه ی سلسیوس است.

گوشزد:برای تبدیل مقیاس سلسیوس به فارنهایت اولی را درضرب كرده و 32 را به حاصل بیفزایید.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>

2.PNG

محاسبه ی دمای ستارگان

یكی از روش های تعیین دمای ستاره از روی طیف آن مستلزم سه گام مقدماتی است.

الف)تعیین توزیع انرژی طیف

شکل(1):توزیع انرژی در یک طیف.شدت،یعنی مقدار انرژی موجود در خطوط مختلف در یک طیف،بسیار متفاوت است.این منحنی مقدار انرژی (محور قائم)که در هر طول موج وجود دارد نشان می دهد،مثلا در لاندا مقدار انرژی با ارتفاع ستون سایه خورده ی عمودی مشخص می شود.طول موج بخصوصی که این منحنی در آن ماکزیمم می شود با3.PNG مشخص شده است.از این عدد در قانون وین استفاده می شود تا دمایی سطحی یک ستاره تعیین شود.

ب)پیدا كردن طول موج مربوط به انرژی ماكزیموم

به شكل (1) نگاه كنید.این طول موج با 3.PNG مشخص شده است و برای محاسبه ی دمای ستاره به كار می رود.از این عدد( لاندا مكس) در قانون ویت استفاده می شود تا دمای سطحی یك ستاره تعیین شود.

پ)به كاربردن قانون وین:ویلهلم وین(1864-1928)فرمول ساده ای بدست آورد كه 3.PNG رو به دما مرتبط كند:


44.PNG

بنابراین فرمول،طول موجی كه انرژی در آن ماكزیموم است به طور معكوس با دما متناسب است؛یا این كه هرچه دما بیشتر باشد مقدار 3.PNG كوچكتر است.این مطلب را به آسانی می توان اثبات كرد.وقتی آهن را حرارت دهیم نخست گرمای سرخ(طول موج بلند)كمسویی از آن ساطع می شود.سپس با افزایش دما رنگ آن به نارنجی زردوآبی(طول موج موتاه)تغییر می كند. وقتی 3.PNG تعیین شد فرمول وین محاسبه ی دمای ستاره را میسر می سازد.درمورد خورشید طول موج انرژی ماكزیمم برابر 4700 آنگستروم(یا 470 نانومتر) است.دمای نور سپهر خورشید برابراست با:

55.PNG

دمایی كه به این روش محاسبه می شود به دمای «جسم سیاه»موسوم است.(جسم سیاه مفهوم فیزیكی جسمی است كه جذب كننده ی كامل تابش است).<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>

روش های دیگر تعیین دما

برای تعیین دما از دو روش دیگر هم زیاد استفاده می شود.در یكی از این دو روش سطح كل زیر منحنی انرژی به كار می رود ودر روش دیگر مقادیر انرژی به دست می آید.

در مورد اول به جای انرژی ماكسیموم انرژی كل زیر منحنی به كار می رود ودر روش دیگر مفادیر انرژی ای كه در چند طول موج از منحنی انرژی به دست می آید. درمورد اول به جای انرژی ماكزیموم انرژی كل زیر منحنی برای تعیین دمای خورشید به كار می رود.مقداری كه به دست می آید برابر 5750 درجه ی كلوین است.این مقدار را دمای موثر می نامند.

در مورد دوم از شدت نسبی نور در چندین طول موج های مختلف استفاده می شود.دمایی كه به این روش به دست می آید دمای رنگ نام دارد.دمای رنگ خورشید 7000 درجه كلوین است.

گوشزدها:

1.در این جا تاكید شد كه این دماها مربوط به لایه های سطحی ستاره است كه نور را گسیل می كنند.دمای اخل ستاره ها از مرتبه ی بزرگی كاملا متفاوتی است.دمای داخل ستاره ها از مرتبه ی هزاران درجه نیست بلكه از مرنبه ی میلیون ها درجه است.

2.سه روش بالا سه دمای مختلف برای سطح خورشید به دست می دهند«دمای واقعی»میانگین آن هاست.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>

فواصل ستارگان

مقدمه

برخی از ستاره ها نسبتا به ما نزدیك اند؛نوری كه از آن ها ساطع می شود پس از چند سال به ما می رسد؛فاصله ی ستاره های دیگر ما را به حیرت می افكند.

این بخش به روش مستقیم تعیین فاصله ی ستاره ها مربوط می شود.

در بعضی از روش های غیر مستقیم پیدا كردن فواصل از اطلاعاتی استفاده می شود كه از ستاره های نوع خاصی نظیر قیفاووسی هاRR_شلیاقی هاو... به دست می آید.این روش ها را به هنگام بررسی به اختصار شرح خواهیم داد.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>

روش مستقیم

یكی از روش ها برای یافتن فاصله ی ستاره ها مثلث بندی یا روش مستقیم نام دارد.(شکل 2)در این روش كه مساحان هم از آن استفاده می كنند فاصله ای چون AC با اندازه گیری سه كمیت تعیین می شود:طول یك خط كه به طور دلبخواه اختبار شده است مانند AB و دو زاویه ی A و B .خط AB به خط وضعیت موسوم است.فاصله ی AC به كمك این خط واین دو زاویه محاسبه می شود.در این شكل نقاطAوCدر دو سوی متقابل یك دریاچه اند.فرمول های متداول مثلثات مقدماتی در این محاسبات به كار می رود.

شکل (2):روش تعیین فاصله از خورشید تا ستاره ی نزدیک

دقت اندازه گیری موقعی خوب است كه اندازه ی خط وضعیت بافاصله ی مورد نظر مقایسه باشد.بنابراین اگر AC دو كیومتر باشد خط وضعیت نیز باید در حدود دو كیلومتر باشد.

اِشكالی كه در تعیین فاصله برای منجم وجود دارد دراختیار نداشتن خط وضعیتی است كه به اندازه ی كافی طویل باشد.بزرگترین خطی كه وی در اختیار دارد قطر مدار زمین به دور خورشید(300میلیون كیلومتر)كه كسر كوچكی از فاصله ی ما تا نزدیك ترین ستاره است.

با استفاده از این خط وضعیت زاویه ی A در شكل زیر به دقت اندازه گیری می شود.شش ماه بعد كه زمین در نقطه ی B قرار دارد زاویه ی B به دقت تمام اندازه گرفته می شود.با استفاده از این اطلاعات وفرمول های مثلثاتی مربوط می توان زاویه ی C وفواصل AC و BC و OC را محاسبه كرد.

این روش كه تنها برای تعیین فاصله ی ستاره های نزدیك به كار می رود بر این فرض مبتنی است كه مكان نسبی ستاره های دوردست در یك دوره ی شش ماهه تغییرچندانی پیدا نمی كند.

گوشزدها: 1.فاصله ی یك ستاره معمولا به معنی فاصله ی بین مركزستاره ومركز خورشید است.بعضی مواقع فاصله ی بین مراكز ستاره و زمین به كا می رود.از اختلاف ین این دو كه حداكثر برابر شعاع زمین است در اندازه گیری فواصل ستاره ای می توان چش

شکل (3):زاویه ی D به اختلاف منظر موسوم است.
م پوشی كرد.

2.بنابر توافق میان منجمان شعاع مدار زمین به عنوان خط وضعیت است نه قطر آن.

3.زاویه ای كه شعاع مدار زمین در راس ستاره می سازد،به اختلاف منظر مرسوم است.هرچه ستاره دورتر اختلاف منظر كمتراست.(شکل 3)

اختلاف منظر ستاره ها زوایای فوق العاده كوچكی اند.حتی نزدیك ترین آنها كهɑ(آلفا)_قنطورس است اختلاف منظری برابر با0/756 ثانیه ی قوسی دارد.این زاویه بسیار كوچكتر اززاویه ای است كه تحت آن یك سكه ی یك ریالی از فاصله ی یك كیلومتری دیده می شود.اختلاف منظر ستاره های دیگر0/1 ثانیه وكمتر است.

اندازه گیری زاویه ای به این كوچكی كاری است سخت وطاقت فرسا.در جریان یافتن اختلاف منظر ستاره های مختلف تصحیحات بسیاری را باید در قرائت های راصد اعمال كرد.(امروزه برخی از این تصحیحات با تكنیك هایی كهبرای اندازه گیری اختلاف منظر ابداع شده است به طور اتوماتیك انجام می شود).

بعضی از این تصحیحات به خاطر حركت ستاره است ومنشا تصحیحات دیگر حركت ناظر.تصحیحات دیگری نیز وجود دارد كه معلول شكست نور به وسیله ی جو زمین است.

در شش ماهی كه بین دورصد وقفه می افتد ستاره خود ممكن است نسبت به ستارگان دیگر حركت كرده باشد.در این مدت منظومه ی شمسی همراه با ناظر تغییر مكان می دهد.برای اینكه برآورد معقولی از اندازه ی این تصحیحات به دست آید برای هر ستاره تحت مطالعه چندین دسته اندازه گیری كه كه طی چندین سال انجام شده است بررسی می شود.از روی اندازه گیری هایی كه به فاصله ی یك سال از هم انجام انجام شده است می توان تصحیحاتی را برآورد كرد كه در نتیجه ی ان حركات ضرورت پیدا می كند.تصحیحات مربوط به شكست نور به وسیله ی جو زمین را باید به دقت تمام محاسبه كرد وگرنه خطای زیادی در تعیین فاصله راه می یابد.

فاصله بیشتر ستاره ها را نمی توان به این روش به دست آورد زیرا اختلاف منظر آن ها به قدری كوچك است كه حتی با بهترین وسایل موجود اندازه گرفتنی نیست.روش مستقیم یا روش اختلاف منظر البته محدودیت های خود را دارد تلاطم جو زمین محدودیا قاطعی بر دقت اندازه گیری اختلاف منظر از روی زمین ،اعمال می کند.تا چند دهه پیش فقط اختلاف منظر چندین هزار ستاره،حداکثر تا 130 سال نوری اندازه گیری شده بود.در سال 1989 ماهواره ی هیپارکوس که جو زمین را پشت سر گذاشته بود،به نتایجی دست یافت که از اثرات شکست نور و تلاطم جو برکنار بود.این ماهواره در یک برنامه ی سه ساله فاصله و حرکت خاص 118 هزار ستاره را تا فاصله ی 300 سال نوری اندازه گرفت.دقت هیپارکوس در اندازهع گیری زاویه در حدود یک هزار ثانیه قوس بود.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>

واحد های فواصل ستاره ای

فاصله ی ستاره ها از ما به قدری زیاد است كه واحد های معمولی-مثلا كیلومتر-به درد نمی خورد.نزدیك ترین ستاره000’000’000’000’40 كیلومتر از ما فاصله دارد.عددی كه نوشتن آن به خاطر سپردن آن و به كاربردن آن سخت است.

شکل (4):تعریف پارسک.اگر(1) زاویه ی B مساوی °90 باشد،(2) ظلع AB برابر 000’000’150 کیلومتر باشد و (3) زاویه ی D برابر 1 ثانیه باشد،آنگاه طول ضلع BD مساوی یک پارسک است.

در نجوم معمولا سه واحد به كار می رود:الف)واحد نجومی ب)پارسك پ)سال نوری.

الف)واحد نجومی بنا به تعریف برابر فاصله ی زمین تا خورشید یعنی تقریبا 150 میلیون كیلومتر است.این واحد از نظر نجومی واحدی نسبتا كوچك است وبیشتر برای بیان فواصل در منظومه ی شمسی به كار می رود.به این ترتیب فاصله ی سیاره ی پلوتون 40 واحد نجومی یا 000’000’150×40كیلومتر(000’000’000’6)است.(AU علامت اختصاری واحد نجومی است).

ب)تعریف پارسك بر زاویه ای كه در شكل (4) نشان داده شده مبتنی است.اگر اختلاف منظرD برابر یك ثانیه ی قوسی باشد فاصله ی بین ستاره وخورشید بنا به تعریف برابر یك پارسك است.

یك پارسك فاصله ی فوق العاده بزرگی است.این واحد بر حسب كیلومتر تقریبابرابر30 میلیون كیلومتر است .

این شكل بزرگی پارسك رو به خوبی نشان نمی دهد زیرا زاویه به مقیاس كشیده نشده است.وقتی شكل به مقیاس كشیده شود زاویه ی A خیلی به˚90 نزدیك خواهد بود(برابر˚90 منهای 1ثانیه است)اضلاع BD و AD تقریبا موازی اند ونقطه ی D بسیار دوراز ضلع AB واقع است.

یك پارسك 205’206 برابر یك واحد نجومی است.

برحسب این واحد ˓فاصله ی نزدیك ترین ستاره آلفای قنطورس˓ 1/3 پارسك است.ستاره های دیگر به فاصله ی صدها و هزارها پارسك اند.

به رابطه ی ساده میان اختلاف منظر یك ستاره وفاصله ی آن به پارسك باید توجه داشت.یكی عكس دیگری است.بنابراین ستاره ای كه اختلاف منظر آن 0/5 ثانیه ی قوسی است به فاصله ی دو پارسك و ستاره ای كه اختلاف منظر آن 0/2 ثانیه ی قوسی است به فاصله ی 5 پارسك وستاره ای كه اختلاف منظر آن 0/1 ثانیه ی قوس است به فاصله ی 10 پارسك قرار دارد والی آخر.

پ)واحد دیگر فاصله ی نجومی سال نوری است كه به صورت فاصله ای كه یك شعاع نور در مدت یك سال می پیماید تعریف می شود.یك سال نوری برابر 9/47 تریلیون كیلومتراست.(12∧10×9/5)است.بنابرین یک پارسک برابر است با :

09.PNG

برحسب این واحدɑ_قنطورس برابر 4/3 سال نوری از ما فاصله دارد و یا این كه نوری كه ما از این ستاره دریافت می كنیم 4/3 سال در راه بوده است.

فاصله بر حسب پارسك را به آسانی می توان به صورت فاصله برحسب سال نوری بیان كرد.

یك پارسك= 3/26 سال نوری دو پارسك= 6/52 سال نوری ده پارسك= 32/6 سال نوری والی آخر.

سوای خورشید وɑ_قنطورس˓ ستاره های زیر در زمره ی نزدیك ترین ستاره ها به ما اند:ستاره ی بارنارد به فاصله ی 5/9 سال نوری˓ وولف 359 به فاصله ی 7/8 سال نوری˓لالاند 21185 به فاصله ی 8/1 سال نوری(این ستاره ها به نام منجمانی كه در مورد آن ها تحقیق كرده اند نامیده شده اند).<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>

اندازه ی ستارگان

مقدمه

ستاره ها به اندازه های گوناگون اند.كوچكترین ستاره ی شناخته شده كه قطر آن 6500 كیلومتر است با شماره ی كاتالوگی 8247°AC+70 {كاتالوگ آسترو گرافیك(AC)˓ستاره ی شماره ی 8247˓میل°70}مشخص می شود. بزرگ ترین ستاره ی شناخته شدهƐ(اپسیلون)_ممسك العنان B است كه قطری در حدود 1500 تا 2000 برابر قطر خورشید دارد.(قطر خورشید 1390000 كیلومتر است). قطر یك ستاره را نمی توان مستقیما به كمك تلسكوپ اندازه گرفت.ستاره ها حتی در یك تلسكوپ بزرگ هم چون نقاطی نورانی به نظر می رسند.كه قطری قابل اندازه گیری ندارند.اساس روش هایی که برای اندازه گیری قطر واقعی ستاره ها ابعداع شده اند بر تداخل سنجی مبتنی اند.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>

تعیین قطر ستاره با تداخل سنج

شکل (5):تداخل سنج مایکلسون.آینه های A و D با هم به داخل یا به سمت خارج حرکت می کنند تا آن که نوارهای تاریک و روشنی که در چشمی تلسکوپ دیده می شود،ناپدید گردد.وقتی این فاصله بخصوص میان آینه ها معین شد،محاسبه ی قطر زاویه ای ستاره آسان است.

در سال های اخیر روش هوشمندانه ای كه بر تداخل نور مبتنی است برای اندازه گیری قطر ستارگان به كار رفته است.با این روش در واقع قطر زاویه ای اندازه گرفته می شود.البته این نقص به حساب نمی آید زیرا اگر قطر زاویه ای و فاصله ی ستاره معلوم باشد قطر واقعی را به سهولت می توان محاسبه كرد.

قطر زاویه ای زاویه ای است كه قطر ستاره به راس چشم ناظر می سازد.

شکل (6):تصویر ستاره به صورتی که از مجموعه ی تداخل سنج و تلسکوپ دیده می شود.ستاره به صورت قرص کوچکی به نظر می رسد که با نوارهای روشن و تاریک متناوب پوشانده شده است.این نوارها به ازای یک و فقط یک فاصله بین آینه ها از بین می روند و سرتاسر فرث به یک اندازه روشن می شود

این روش كه ابتدا به توسط مایكلسون پیشنهاد شد در سال1920در رصد خانه ی مونت ویلسون مورد استفاده قرار گرفت.تداخل سنجی كه بر انتهای فوقانی تلسكوپ 2/5 متری نصب شد اساسا از میله ای فولادی تشكیل شده بود كه بر آن چهار آینه قرار داشت:دو آینه ی بیرونی˓ A و D را می توان در امتداد میله حركت داد به طوری كه حداكثر فاصله ی بین آن ها 610 سانتی متر است.دو آینه ی داخلی˓ B و C ثابت اند. كار آینه های متحرك آن است كه دوتابه ی 1 و 2 را كه بیشترین فاصله ی ممكن(طول میله)را از هم دارند˓بگیرند.كار آینه های ثابت این است كه این هردو تابه را به داخل تلسكوپ بفرستد.به شكل (5) نگاه كنید:

شکل (7):قطر زاویه ای،زاویه ای است که قطر یک دایره در چشم ناظر می سازد.

كاملا محقق شده است كه این تابه ها كه به اصطلاح از نقاط مختلف ستاره ی واحدی می آیند تداخل خواهند كرد.تصویر ستاره در تلسكوپ دیگر نه یك نقطه ی نورانی است و نه یك قرص جعلی پراش بلكه مجموعه ای است از نوار های باریك روشن وتاریك كه كم وبیش به دندانه های یك شانه می ماند.

هم به طور نظری هم از راه آزمایش ثابت شده است كه این نوار ها به ازاء فاصله ی معینی میان آینه های متحرك از میان می روند.در این فاصله به شرط آن كه ستاره بزرگ باشد نوار های روشنی كه یك نیمه ی ستاره پدید آورده است بر نوار های تاریك نیمه ی دیگر منطبق می شود.در این فاصله بین آینه ها سرتاسر تصویر به یك اندازه روشن است.به شكل (6) نگاه كنید:

اگر فاصله ی بین آینه های متحرك باSمشخص شود˓قطر زاویه ای(شكل 7)ستاره را می توان از فرمول زیر محاسبه كرد:

12S= قطرزاویه ای

فاصله ی S باید برحسب سانتیمتر بیان می شود.قطر زاویه ای بر حسب ثانیه ی قوس است.

این روش تنها قابل انطباق به بزرگترین نزدیك ترین وپرنور ترین ستاره هاست.قطر زاویه ای كمتر از بیست ستاره به روش تداخل سنجی اندازه گیری شده است.

برای قطر های زاویه ای كوچك فاصله ی بین آینه ها باید در حدود چند صد متر باشد.ولی چند ستاره ای كه قطرشان به این طریق اندازه گیری شده است دارای اهمیت زیاد اند.زیرا قطر هایی را كه ازز راه های غیر مستقیم محاسبه شده اند تایید می كنند.

برخی از ستاره هایی كه قطرشان با تداخل سنج اندازه گیری شده است عبارت اند از:ستاره ی متغیر یدالجوزا كه قطر زاویه ای آن 0/034 و 0/042 ثانیه ی قوسی تغییر می كند وسماك رامح ودبران كه هر یك قطری زاویه ای برابر 0/020 ثانیه ی قوس دارند.

چون فاصله ی این ستاره ها معلوم است قطر خطی آن ها را با ضرب كردن قطر زاویه ای در فاصله می توان به دست آورد.قطر یدالجوزا مساوی 500 برابر قطر خورشید است.قطر های زاویه ای سماك رامح و دبران به ترتیب 25 و 40 برابرقطر خورشید است.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>

تعیین قطر ستاره ها از روی درخشندگی آن ها

روش دیگری كه برای تعیی نقطر ستاره ها به كار می رود بر رابطه ی میان درخشندگی(L)˓دما(T)و قطر(D) ستاره مبتنی است.

درخشندگی معیار روشنی واقعی ستاره است وكمیتی است كه می توان آنرا به سهولت برای بسیاری از ستاره ها به دست آورد.

درخشندگی معمولا به صورت مضارب یا كسرهایی از درخشندگی خورشید بیان می شود.درخشنده ترین ستاره های شناخته شده ستاره ای است در ابر ماژلانی بزرگ موسوم به S_ماهی طلایی.درخشندگی این ستاره 600000 است یعنی 600000 بار از خورسید پرنورتر است.بدین معنی كه اگر خورشید و S_ماهی طلایی را به یك فاصله فرضا یك پارسك قرار دهیم ستاره ی اخیر 600000 مرتبه پرنورتر به نظر می رسد.معنی دیگر این گفته این است كه ستاره ی یاد شده در هر ثانیه 600000 برابر خورشید نور به فضا گسیل می كند.

ستاره ای كه ذاتا كم فروغ ترین ستاره ی شناخته شده است ندیم BD+4°4048 (ستاره ی شماره ی 4048 در كاتالوگ بن كه میل آن4N°است). درخشندگی آن فقط 010.PNG خورشید است.

درخشندگی یك ستاره به دو عامل بستگی دارد: (1)اندازه ی ستاره و (2) مقدار نور مرئی كه از هر واحد سطح(متر مربع) آن گسیل می شود˓كه این به نوبه ی خود تابع دمای سطحی ستاره است.

فرمولی كه سه كمیت یاد شده را به هم مربوط می كند عبارت است از:

011.PNG

D قطر برحسب قطر خورشید است.T دمای سطح ستاره برحسب درجه ی مطلق و L درخشندگی ستاره برحسب درخشندگی خورشید است. 5750 دمای مؤثر سطح خورشید(نور سپهر)است.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>

جرم وچگالی ستارگان

مقدمه

تفاوت جرم،میان ستاره ها بسیار كم است.جرم بیشتر ستاره ها بین یك پنج و پنج برابر خورشید است.

دامنه ی تغییرات جرم نیز محدود است.یكی از پرجرم ترین ستاره های شناخته شدهHD698 (ستاره ی شماره ی698در كاتالوگ طیف های ستارگان كه در دانشگاه هاروارد تهیه شده وبه افتخار دانشمند مریكایی هنری دری پر Henry draper نامگذاری شده است)˓جرمی 113 برابر جرم خورشید دارد.یكی از سبك ترین ستاره های شناخته شده لویتن B8-726 است كه جرم آن فقط یك-بیست و پنجم جرم خورشید است.

در حال حاضر هیچ روش مستقیمی برای پیدا كردن جرم یك ستاره وجو ندارد.ولی چندین روش غیر مستقیم موجود است.یكی از این روش ها را تنها در مورد جفت ستاره هایی می توان به كاربرد كه به دوتایی های مرئی موسوم اند.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>

جرم دوتایی های مرئی

یك دوتایی جفت ستاره ای است كه چون زمین و ماه برگردد گرانیگاه مشتركشان می گردند.اگر دو ستاره ی این جفت جدا از هم دیده شوند جفت را دوتایی مرئی می نامند.تاكنون در حدود 60000 دوتایی مرئی شناخته شده است.

اصلی كه در یافتن جرم یك دوتایی مورد استفاده قرار میگیرد بر قانون هارمونیك كپلر مبتنی است كه آن را می توان به صورت فرمول ساده ای بیان كرد كه مجموع دو جرم فاصله ی بین آنها ودوره تناوب حركت انتقالی را به هم مربوط می كند.این فرمول عبارت است از:

015.PNG

كه در آن M+m مجموع دو جرم بر حسب واحد جرم خورشید است p زمانی كه لازم است تا خط واصل دو ستاره یك دوران كامل را تمام كند(كه بر حسب سال نوری بیان می شود)و a فاصله ی متوسط بین دوستاره(برحسب واحد نجومی)است.فاصله ی "a" و دوره ی تناوب "p" از مشاهده ی مستقیم به دست می آید.جرم منظومه ی دوتایی M+m به كمك فرمول بالا محاسبه می شود.

برای محاسبه ی جرم تك تك ستارگان هر جفت˓رصد های دیگری باید انجام شود.این رصد ها به حركت مطلق هر ستاره ی منظومه ی دوتایی حول گرانیگاه مشتركشان مربوط می شود.جرم سنگین تر بیضی بزرگی را طی می كند.از روی اندازه ی این بیضی ها نسبت دوجرم تعیین می شود كه همراهان با مجموع جرم ها برای تعیین جرم هر ستاره كافی است.

فرضا اگر مجموع دو جرم 8 برابر جرم خورشید و نسبت آن ها 3 به 1 باشد جرم ها یكی 6 و دیگری 2 برابر جرم خورشید خواهد بود.

جرم گونه ی دیگری از منظومه های دوتایی را كه به دوتایی های طیف نمودی موسوم اند می توان تعیین كرد.یك دوتایی طیف نمودی یك جفت ستاره است كه حتی در یك تلسكوپ بزرگ هم به صورت یك واحد به نظر می رسد.ماهیت واقعی این واحد تنها در مطالعه ی طیف نمایی آن آشكار می شود.طیف ستاره حاكی از آن است كه از دو ستاره تشكیل شده است كه متناوبا به ناظر زمینی نزدیك و از او دور می شوند.حركت آن ها شبیه حركت دووزنه ی یك دمبل دوار است.بیش از1500دوتایی طیف نمودی شناخته شده است.

عیوق پنجمین ستاره ی از لحاظ روشنی ظاهری یك دوتایی طیف نمودی است.جرم عضو پرنور تر 18/4برابر واز آن ندیمش32/3برابر جرم خورشید است.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>

جرم ستاره های چگال

این روش تعیین جرم،قابل تطبیق به ستاره هایی است كه گرانش سطحی آن ها بسیار زیاد است.نیروی گرانش در چندین نوع ستاره بسیار بزرگ است.یكی از آن ها به كوتوله های سفید معروف است.گرانش سطحی زیاد در ستاره های كوتوله ی سفید ناشی از چگالی های فوق العاده ماده ی تشكیل دهنده ی این ستاره هاست.

جرم كوتوله های سفید نسبتا معمولی است(در حدود جرم خورشید)ولی حجم آن ها بسیار كوچك تر از حد معمول است(واز این رو ((كوتوله))نام گرفته اند).قطر آن ها فقط چند برابر قطر زمین است.

جرم این ستاره هارا می توان به كمك نظریه ی نسبیت عام انیشتین محاسبه كرد.بنابر این نظریه طول موج نوری كه از ستاره ای با جاذبه ی گرانشی شدید سطحی گسیل می شود دستخوش اندكی تغییر می شود.هر طول موج اندكی زیاد می شود.این تغییر در طول موج خطوط طیفی را"انتقال نسبی"می نامند ومعمولا فوق العاده كوچك ولی قابل اندازه گیری است.مقادیر اندازه گرفته شده در محسبه ی جرم ستاره هایی چون كوتوله ی سفید به كار می روند.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>

چگالی ها

چگالی˓طبق معمول˓از تقسیم جرم بر حجم به دست می آید.این حاصل قسمت میزان تراكم ماده ی تشكیل دهنده ی ستاره را نشان می دهد.

ستاره ها ار حیث چگالی˓با هم تفاوت های زیادی دارند.این تفاوت ها عمدتا به علت آن است كه گستره ی مقدار حجم در آنها وسیع است.

حدود مقادیر چگالی ستارگان آدمی را متحیر می سازد.توله˓ندیم شعرای یمانی˓یكی از ستاره های بسیار چگال است.جرم آن برابر جرم خورشید˓ولی حجم آن فقط 016.PNG حجم خورشید است.چون چگالی متوسط خورشید5/1 برابر چگالی آب است˓چگالی متوسط توله50000 برابر چگالی آب است.یك قاشق از این ماده یك تن وزن دارد!و با این حال توله چگال ترین ستاره ی شناخته شده نیست. در مركز ستاره های نوترونی چگالی برابر با10به توان 14 تا 10 به توان 15 برابر چگالی ْآب است.یك سانتیمتر مكعب آن جرمی برابر با10 به توان12 یا یك میلیون كیلو گرم خواهد داشت. از سوی دیگر ستاره هایی هم وجود دارد كه چگالی آن ها 017.PNG چگالی هوا است.چگالی آنها كمتر از چگالی خلاء معمولی قابل حصول در آزمایشگاه است.آن ها را بیشتر اوقات «خلاءداغ سرخ» می نامند.بزرگترین ستاره ی شناخته شده˓Ɛ(اپسیلون)_ممسك العنان به خاطرداشتن كمترین چگالی نیز متمایز است.مقداری كه برای چگالی آن حدس زده می شود در حدود018.PNGچگالی آب است.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>


حركات ستارگان

مقدمه

اكنون دیگر همه می دانند «ثوابت» حركت می كنند و به سرعت های زیاد هم حركت میكنند واین حركات در طول،فرضا یك قرن،شكل صورت های فلكی را اندكی تغییر می دهد.این كه تاكنون سرعت های زیاد ترتیب صورت های فلكی را بر هم نزده است معمول فاصله ی ستارگان و نیز به علت زمان نسبتا كوتاهی(در مقیاس نجومی)است كه ستارگان تحت رصد منظم بوده اند.

اندازه گیری سرعت ستاره ها مستلزم دقت زیاد است و علاوه بر این حركت ناظر هم آن راپیچیده میكند.نه تنها ستاره حركت می كند بلكه ناظر نیز در چندین حركت شركت می جوید:الف:دوران روزانه ی زمین به دور محورش ب:تغییرات مختصر در امتداد محور زمین پ:گردش سالانه ی زمین برگرد خورشید ت:حركت خورشید و منظومه ی شمسی در فضا.این حركت ها تغییر مكان هایی را در ستارهها موجب می شوند كه به «حركات عام» موسوم اند كه البته هیچ ربطی به حركت واقعی ستارگان ندارند.

سرعت واقعی یك ستاره كه به سرعت فضایی موسوم است از روی دو مؤلفه ی آن حساب می شود:یكی كه در امتداد خط دید است وسرعت شعاعی ستاره نامیده می شود.دیگری عمود بر خط دید است(حركت عرضی) وبه سرعت ظلی(مماسی)موسوم است.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>

سرعت شعاعی

مقدار این سرعت از روی طیف ستاره تعیین می شود.درمحاسبه ی آن از یك اصل بنیادی فیزیك موسوم به اثر دوپلر استفاده می شود كه بنابر آن طول موج های طیف چشمه ی نوری كه به ما نزدیك می شود كوتاه می گردد.تغییر هر طول موج كه باʎΔ نمایش داده می شود˓فرمول زیر به دست می آید:

019.PNG

در این فرمول ʎ طول موج اصلی نور v سرعت نسبی نزدیك شدن و c سرعت نور است.

كمیات c و ʎ معلوم اند.تغییر طول موج را به آسانی می توان اندازه گرفت و سرعت نسبی نزدیك شدن را محاسبه كرد.همین فرمول را می توان در مورد دور شدن ستاره هم به كار برد˓كه در این مورد تغییر به سمت طول موج بلند تر است.خطوط طیف به جای آن كه در جای عادی خود بر طیف باشند در محل های جدید خطوط همگی به انتهای سرخ طیف نزدیك ترند.

در این نوع كار عملا از روش های عكسبرداری استفاده می شود.از دو طیف به طور همزمان بر یك صفحه عكاسی یكی بالای دیگری عكس گرفته می شود.طیف ستاره ی مورد مطالعه در كنار طیف مقایسه كه معمولا طیف آهن است˓قرار داده می شود.اگر ستاره هیچ سرعت شعاعی نداشته باشد خطوط آهن طیف ستاره برخطوط طیف مقایسه منطبق خواهد بود.ترتیب این خطوط در هر دو طیف الگوی مشابهی خواهد داشت.

در مورد ستاره ای كه دارای سرعت شعاعی باشد خطوط جابه جا خواهند شد و مقدار این جابه جایی ʎΔ ˓برای هر طول موج ʎ مستقیما از روی عكس به دست می آید.این مقادیر چون در فرمول دوپلر گذاشته شوند سرعت شعاعی ستاره را به دست خواهند داد.

بزرگ ترین سرعت شعاعی شناخته شده برابر 547 كیلومتر در ثانیه˓مربوط به ستاره ی CD_29°2277 (ستاره ی شماره ی 2277 در كاتالوگ كوردوبا با زاویه ی میل S °29 )است. <ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>

سرعت ظلی(مماسی)

سرعت ظلی ستاره را حركت عرضی آن نیز می گویند كه اشاره ی آن به سرعت ستاره در صفحه ای عمود بر خط دید است.معمولا آن را برحسب كیلومتر در ثانیه بیان می كنند.

سرعت ظلی را نمی توان به طور مستقیم به دست آورد.آن را از ضرب كردن سرعت زاویه ای ستاره در فاصله ی آن به دست می آورند.معمولا سرعت زاویه ای را حركت خاص می نامند.ومقادیر آن را برحسب ثانیه ی قوس در سال بیان می كنند.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>

حركت خاص

ستاره ی بارنارد(كه به افتخار كاشف آن ادوارد امر سن بارنارد(1857_1923)نامیده شده است)بزرگترین حركت
شکل (8):سرعت فضایی. (آ) سرعت ستاره در امتداد خط دید،یعنی سرعت شعاعی به کمک فرمول دوپلر تعیین می شود.(ب) سرعت عمود بر خط دید از ضرب کردن سرعت زاویه ای ستاره در فاصله آن به دست می اید.سرعت واقعی ستاره در حرکتش در فضا با همان واحد ها،به وسیله ی قطر مستطیلی داده می شود که اضلاعش سرعت های شعاعی و ظلی اند.
خاص را در میان ستارگان دارد.اینستاره در حدود 10/5 ثانیه ی قوسی را در هر سال می پیماید و در 180 سال به اندازه ی 0/5 درجه(قطر زاویه ای ماه)حركت می كند.اكثر ستارگان به قدری دورند كه حركات خاص قابل سنجشی از خود بروز نمی دهند.از 25000000 ستاره ای كه تا كنون بررسی شده اند كمتر از یك سوم یك درصد˓قرائنی دال بر حركت خاص نشان داده اند.

كار مطالعه ی چنین تعداد زیادی ستاره با استفاده از روش های عكسبرداری همراه با نوعی میكروسكوپ موسوم به میكروسكوپ چشمك زن˓بسیار ساده تر شده است.عكس هایی از نواحی وسیعی از آسمان به فواصل زمانی سی ساله گرفته می شود سپس دو عكس در میكروسكوپ چشمك زن مشاهده می شود.دستگاهی در میكروسكوپ وجود دارد كه متناوبا وبه سرعت یكی از عكس ها وسپس دیگری را روشن می كند.ستارگانی كه در این سی سال به اندازه ی 6 ثانیه ی قوسی حركت كرده باشند به نظر می رسد كه چشمك می زنند.در حالی كه دیگران پایدار می مانند. <ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>

سرعت ستاره در فضا

با دانستن مؤلفه های شعاعی و ظلی یافتن سرعت فضایی واقعی ستاره آسان است.این سرعت برابر قطر مستطیلی است كه سرعت های شعاعی و ضلی اضلاع آن اند.(شكل 8)

بیش ترین سرعت فضایی شناخته شده ی یك ستاره 660كیلومتر بر ثانیه است.<ref name="multiple3">نجوم به زبان ساده / نوشته مایردگانی / ترجمه محمدرضا خواجه پور / انتشارات گیتا شناسی </ref>


منبع

<references />