نجوم دردوران باستان: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی نجوم
پرش به: ناوبری، جستجو
سطر ۶: سطر ۶:
 
<br/>
 
<br/>
  
'''ک''هنان مصری'''''
+
'''کا''هنان مصری'''''
  
 
----
 
----

نسخهٔ ‏۲۵ ژوئن ۲۰۱۷، ساعت ۲۱:۳۷

مقدمه


بی گمان توجه انسان به آسمان شب، خورشید و ماه از هزاران سال پیش و حتی در دوران غارنشینی آغاز شده است. اما از زمانی که انسان دشت نشین و کشاورز پیشه شد، به تقویم نیاز پیدا کرد و دانش نجوم از همان دوره پاگرفت. انسان برای زمان سنجی، به رصد اهله ی ماه پرداخت و صورت های فلکی را ابداع کرد تا نشان دهنده ی محل خورشید در آغاز فصل های سال باشد. کم کم، با توجه بیشتر به اسمان، صورت های فلکی بیشتری ابداع شد و پدیده های آسمان مورد توجه نخستین اخترشناسان باستان قرار گرفت. نقش روی سفال ها و مهرهای قدیمی حاکی از آن است که دست کم، از حدود ۶ هزار سال پیش، برخی صورت های فلکی منطقةالبروج در میانرودان (شامل جنوب غرب ایران) شناخته شده بود. حدود ۵هزار سال پیش، در ساختار هرم های بزرگ مصر، نشانه هایی از توجه عمیق به آسمان دیده شد. در هزاره ی سوم پیش از میلاد، اقوام آمریکای مرکزی رصدگران دقیقی بودند و در همان دوره، در بابل و امپراتوری هخامنشی، نجوم در اوج شکوفایی بود. با رشد علم در یونان باستان، بیش از ۲ هزار سال پیش دوره ی جدیدی از اخترشناسی آغاز شد و از حدود یک هزاره پیشی، در اوج دوره ی شکوفایی علم در جامعه ی مسلمانان، منجمان ایرانی و عرب بسیاری به تحقیق، ساخت ابزار و رصدخانه و ارائه ی جداول دقیق نجومی پرداختند. دانش این دوره، انقلاب نجوم کوپرنیکی را در اروپا پایه گذاری کرد.


کاهنان مصری


آنچه از برخی نقاشی های دیواری در معابد و هرم های مصر برجای مانده، نشاندهنده آن است که کاهنان یا روحانیان مصری، رصدگران دقیقی بودندکه برای پادشاه و جهت پیش گویی رویداد ها، به رصد می پرداختند. آنها زمان طغیان رود نیل را با طلوع صبح گاهی ستاره شباهنگ حدس می زدند. زیرا در آن هنگام، نیمه تابستان و فصل خشک به پایان می رسید. هرم بزرگ جیزه، که ساخت آن 4800 سال پیش شروع شد، تونلی دارد که از محل آرامگاه مرکزی هرم شروع می شود و رو به ستاره ی قطبی آن زمان ( ثعبان در صورت فلکی اژدها )، امتداد می یابد.


رصدگران بابل


روی دو لوح گلی پخته، مربوط به حدود 700 سال پیش از میلاد که در تمدن بابل ( جایی که عراق امروز قرار دارد ) یافت شده، اطلاعات کاملی از حرکت ستارگان و سیارات ثبت شده است. فهرستی از ستاره ها و صورت های فلکی شناخته شده آنزمان، نشانه روشنی از وجود پشتوانه و سنتی بسیار غنی از رصد آسمان به همت بابلی هاست. برخی صورت فلکی تا این روزگار حفظ شده و به دست ما رسیده است. بابلی ها میراث بزرگ دیگری نیز در تاریخ نجوم دارند و آن تقسیم مدت یک سال به 360 روز است. با ظهور امپراطوری هخامنشی و گسترش آن به بابل، مغان ایران ( پیروان حضرت نوح ) نیز، که منجمانی توانا بودند، به رصدگران بابلی پیوستند و دوره ی شکوفایی نجوم منطقه فرارسید.


تحول یونان


در اوایل هزاره اول پیش از میلاد، با رشد تمدن یونانی و انتقال تدریجی دانش مصر و میانرودان و ایران به آنجا، دانش دوران باستان به تحولی بزرگ رسید. برخلاف بابلی ها، که نجوم را بیشتر برای کاربرد آن در پیشگویی آینده ( اختربینی ) مطالعه می کردند، یونانیان در پی یافتن اصول کلی و قوانین فیزیکی بودند که بر حرکت های عالم حکم می راند. به این سبب آنان فلسفه را با علم آمیختند. ارسطو در قرن چهارم پیش از میلاد، نظامی برای کارکرد جهان و پدیده های آن بیان کرد که افلاکی بی تغییر و لایه لایه بر گرد زمین بود. اَبَرخُس در قرن دوم پیش از میلاد، فهرستی از 850 ستاره ی رصد شده ارايه داد و نخستین ستاره ها را بر اساس روشنایی مرتب کرد که مبنای قدرسنجی ستاره ها در نجوم شد. حدود سیصد سال بعد، در قرن دوم میلادی، منجم مصری - یونانی، بطلمیوس، مهم ترین کتاب دوران باستان را نوشت. کتاب محیطی قرن ها منبع اصلی منجمان بود و مدل زمین مرکزی بطلمیوس تا دوران کوپرنیک، یعنی 14 قرن، مبنای اصلی بود


نجوم در ایران باستان


متن های باقی مانده از دوران کهن ایران، از رشد دانش ستاره شناسی در این زمان نشان دارد. گذشته از برخی افسانه های کهن در متونی مانند شاهنامه فردوسی، که به برخی ابزار های رصدی پیشرفته نظیر جام جمشید اشاره دارند، می توان در بسیاری از متون مقدس تاریخی در این زمینه، نشانه های آشکاری یافت. در فصل پشت های اوستا، علاوه بر ارايه تقسیمات دقیقی از ستاره ها و سیاره ها، به برخی پدیده ها مانند بارش شهابی نیز اشاره شده است. وجود بنایی مانند تخت تاقدیس ( احتمالا نخستین آسمان نمای جهان )، امروزه از مرز افسانه خارج شده است و پژوهش های باستان شناختی در زمینه آنها صورت می گیرد. از سوی دیگر، بخش زیادی از سنت نجوم دوران باستانی ایران، که مربوط به امپراطوری هخامنشی و پس از فتح بابل به دست ایرانیان است، در رده ی دست آورد های نجوم بابل طبقه بندی شده است. در این دوره ی ایرانی - بابلی، افرادی مانند نبوریمانی به فعالیت پرداختند که مطالعات دقیقی درباره ی طول سال و محاسبه ی چرخه ی گرفت ها داشت. ضمن این که به سبب باورهای آیینی، تقریبا همه ی بناهای مذهبی کاربری نجومی یا دست کم تقویمی داشتند و طبقات بالای روحانیان باید دانش کاملی از ستاره شناسی می داشتند و همه ی این ها بخشی از اسرار هنوز کاوش نشده ی تمدن های این منطقه از جهان است.


نجوم چین


سنت اختر شناسی چین، به هزاره دوم پیش از میلاد می رسد و امروزه کمتر از آن صحبت می شود. اما نجوم در چین پشتوانه و اسناد بسیار محکمی دارد. در چین باستان، محاسبات دقیقی از دوره های گرفت خورشید و ماه انجام می شد و چینی ها از صورت های قلکی ویژه ی خود استفاده می کردند. رسم نقشه های دقیق از ستاره ها، یکی دیگر از پیشگامی چینیان به شمار می رود؛ به ههمین دلیل، یکی از قدیمی ترین نقشه های چاپی از ستارگان به نام سوسانگ، متعلق به چینیان و مربوط به سالهای حدود 1092 میلادی است. چینیان در رصد و ثبت دنباله دارها و جرم های نوظهور آسمان، پیشینه طولانی داشتند و یکی از دقیق ترین ثبت ها از ابرنواختر 1054 میلادی در صورت فلکی ثور را انجام دادند؛ ابرنواختری که امروزه بقایای آن در قالب سحابی خرچنگ شناخته می شود. به علاوه، آنان رصدخانه ی تاریخی پکن را برمبنای طرح رصدخانه مراغه بنا نهادند و ابزارهای نجومی بسیاری مانند کره ی سماوی ساختند که در طول تاریخ نجوم چین تحول فراوانی یافت.


نجوم در آمریکای مرکزی


یکی از بارزترین ویژگی های تمدن های بومی آمریکای شمالی و آمریکای مرکزی، توجه و وابستگی آنها به جهان ستارگان است. بسیاری از این اقوام، مانند سرخ پوستان اینکا، شاه خود را فرزند خورشید می دانستند و معمولا در ساخت بنا ها و عبادتگاه های خود جهت گیری های نجومی را رعایت می کردند. آن ها به رصد دقیق سیاره زهره نیز می پرداختند. تقویم پیچیده ی مایاها و بنا های مبتنی بر دیدگاه آن ها از ستارگان ، نمونه هایی از دست آورد های این سرخ پوستان به شمار می رود که جلوه ای از آنها را می توان در اساطیر این منطقه یافت؛ بنا هایی مانند هرم چِچِن ایتزا در مکزیک از جمله بناهایی با کاربرد نجومی است.