کهکشان: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی نجوم
پرش به: ناوبری، جستجو
(کهکشانها چیستند؟)
سطر ۱: سطر ۱:
==کهکشانها چیستند؟ ==
+
==کهکشان ها چیستند؟ ==
 
[[File:Ssc2003-06c.jpg|thumb|left|250px]]
 
[[File:Ssc2003-06c.jpg|thumb|left|250px]]
  
سطر ۱۰: سطر ۱۰:
 
== [[کهکشان بیضوی|کهکشان‌های بیضوی]] ==
 
== [[کهکشان بیضوی|کهکشان‌های بیضوی]] ==
  
همانگونه که از نام این [[کهکشان]] ها بر می آید ، این کهکشان ها شکلی بیضی گون دارند ، چیزی شبیه به توپ راگبی . در هنگام مشاهده ، شکل آن ها از حالتی عملا دایره ای ، که هابل آن را E0 نامید ، تا E7 ، یعنی نمونه های کاملا کشیده ، متغیر است .این تقسیم بندی کاملا مشاهداتی است و لزوما بیان گر شکل واقعی کهکشان نمی باشد - اگر از یک انتها حتی به کهکشانی کاملا کشیده ، یا توپ راگبی ، نگاه کنیم ، آن را دایره ای می بینیم! در قلب خوشه های بزرگ کهکشانی ، اغلب یک یا چند کهکشان عظیم بیضوی غول  مشاهده می شود . آن ها تا 10 میلیون میلیون [[جرم]] [[خورشید]] را در حجمی حدود 9 برابر کهکشان ما - قطری حدود 300000 [[سال نوری]] - جای می دهند . احتمالا آن ها نتیجه ی ادغام تعداد زیادی کهکشان کوچکترند، وجود این نوع کهکشان در مناطق پر تراکم کهکشانی از جمله شواهد این عقیده است. این کهکشان ها پر جرم ترین کهکشان های شناخته شده هستند ، هر چند که تعداد آن ها نسبتا کم است . کهکشان های بیضوی ای که چند میلیون جرم خورشید را در حجمی به وسعت چند هزار سال نوری جای داده اند ، بسیار فراوان هستند . یک حقیقت جالب آن است که به نظر نمی رسد[[ ستاره]] ی جوانی در کهکشان های بیضوی وجود داشته باشد ، به عبارتی ظاهرا سازو کار ساخت ستاره متوقف شده است و اغلب ستاره های نشکیل دهنده ی آنها از نوع ستاره های کم جرم و پیر میباشند  . تصاویر [[M31]] ، [[کهکشان آندرومدا]] ، دو کهکشان بیضویرا برای آن نشان می دهد . کهکشان نزدیک تر و در ظاهر کروی تر ، از رده ی E2 است ،در حالیکه کهکشان دورتر از رده ی E5 می باشد . کهکشان های بیضوی حدود یک سوم تمام کهکشان های [[جهان]] را شامل می شوند .<ref>کتاب درآمدی بر نجوم و کیهان‌شناسی / یان موریسون (نویسنده) / غلامرضا شاه‌علی (مترجم) / انتشارات ارم شیراز/ [http://astronomy2012.blogfa.com/]</ref>
+
همانگونه که از نام این [[کهکشان]] ها بر می آید ، این کهکشان ها شکلی بیضی گون دارند ، چیزی شبیه به توپ راگبی . در هنگام مشاهده ، شکل آن ها از حالتی عملا دایره ای ، که هابل آن را E0 نامید ، تا E7 ، یعنی نمونه های کاملا کشیده ، متغیر است .این تقسیم بندی کاملا مشاهداتی است و لزوما بیان گر شکل واقعی کهکشان نمی باشد - اگر از یک انتها حتی به کهکشانی کاملا کشیده ، یا توپ راگبی ، نگاه کنیم ، آن را دایره ای می بینیم! در قلب خوشه های بزرگ کهکشانی ، اغلب یک یا چند کهکشان عظیم بیضوی غول  مشاهده می شود . آن ها تا 10 میلیون میلیون [[جرم]] [[خورشید]] را در حجمی حدود 9 برابر کهکشان ما - قطری حدود 300000 [[سال نوری]] - جای می دهند . احتمالا آن ها نتیجه ی ادغام تعداد زیادی کهکشان کوچکترند، وجود این نوع کهکشان در مناطق پر تراکم کهکشانی از جمله شواهد این عقیده است. این کهکشان ها پر جرم ترین کهکشان های شناخته شده هستند ، هر چند که تعداد آن ها نسبتا کم است . کهکشان های بیضوی ای که چند میلیون جرم خورشید را در حجمی به وسعت چند هزار سال نوری جای داده اند ، بسیار فراوان هستند . یک حقیقت جالب آن است که به نظر نمی رسد[[ ستاره]] ی جوانی در کهکشان های بیضوی وجود داشته باشد ، به عبارتی ظاهرا سازو کار ساخت ستاره متوقف شده است و اغلب ستاره های نشکیل دهنده ی آنها از نوع ستاره های کم جرم و پیر میباشند  . تصاویر [[M31]] ، [[کهکشان آندرومدا]] ، دو کهکشان بیضویرا برای آن نشان می دهد . کهکشان نزدیک تر و در ظاهر کروی تر ، از رده ی E2 است ،در حالیکه کهکشان دورتر از رده ی E5 می باشد . کهکشان های بیضوی حدود یک سوم تمام کهکشان های [[جهان]] را شامل می شوند .<ref name="multiple">کتاب درآمدی بر نجوم و کیهان‌شناسی / یان موریسون (نویسنده) / غلامرضا شاه‌علی (مترجم) / انتشارات ارم شیراز/ [http://astronomy2012.blogfa.com/]</ref>
 
[[File:M32.jpg|کهشان بیضوی M32|قاب|وسط]]  
 
[[File:M32.jpg|کهشان بیضوی M32|قاب|وسط]]  
 
{{-}}
 
{{-}}
سطر ۲۹: سطر ۲۹:
 
وجود بازوهای مارپیچی را می توان ناشی از یک اثر مشهور فیزیکی دانست که در منظومه ی موج چگالی سی.سی.لین توصیف می شود. طبق نظریه این فیزکدانف یک قرص گازی چرخان می تواند امواج  مارپیچ بسیار چگال و پایدار تولید کند. در این بازوها ،ستارگان و ماده ی بین ستاره ای به مدت معینی در کنار هم جمع می شوند وبه موازات گیر افتادن مواد جدید توسط موج چگالی ، آرام به حرکت خود ادامه می دهند. سابقا به اشتباه تصور میشد که امواج مغناطیسی در پیدایش بازوها موثرند، ولی مطالعات دقیق نشان می دهند که میدانهای مغناطیسی کهکشانهای مارپیچی بسیار ضعف هستند و نمی توانند بر ساختار آنها تاثیر گذارند. برای مثال ، میدان مغناطیسی کهکشان ما ، 100000 بار کم توانتر از میدان مغناطیسی زمین است.
 
وجود بازوهای مارپیچی را می توان ناشی از یک اثر مشهور فیزیکی دانست که در منظومه ی موج چگالی سی.سی.لین توصیف می شود. طبق نظریه این فیزکدانف یک قرص گازی چرخان می تواند امواج  مارپیچ بسیار چگال و پایدار تولید کند. در این بازوها ،ستارگان و ماده ی بین ستاره ای به مدت معینی در کنار هم جمع می شوند وبه موازات گیر افتادن مواد جدید توسط موج چگالی ، آرام به حرکت خود ادامه می دهند. سابقا به اشتباه تصور میشد که امواج مغناطیسی در پیدایش بازوها موثرند، ولی مطالعات دقیق نشان می دهند که میدانهای مغناطیسی کهکشانهای مارپیچی بسیار ضعف هستند و نمی توانند بر ساختار آنها تاثیر گذارند. برای مثال ، میدان مغناطیسی کهکشان ما ، 100000 بار کم توانتر از میدان مغناطیسی زمین است.
 
هابل کهکشانهای مارپیچی را به هشت زیر رده ی مختلف تقسیم کرده است. در زیر رده ی نخست،کهکشانهای So قرار دارند. این کهکشانها ،شامل مولفه های مسطح و بیضیوار و فاقد بازوهای مارپیچی هستند. ساختار بیرونی برخی از ۀنها به طور نامعلوم ئ نامشخص ، مارپیچی به نظر می رسد. در کهکشانهای So  ، غالبا غبار نیز وجود دارد.
 
هابل کهکشانهای مارپیچی را به هشت زیر رده ی مختلف تقسیم کرده است. در زیر رده ی نخست،کهکشانهای So قرار دارند. این کهکشانها ،شامل مولفه های مسطح و بیضیوار و فاقد بازوهای مارپیچی هستند. ساختار بیرونی برخی از ۀنها به طور نامعلوم ئ نامشخص ، مارپیچی به نظر می رسد. در کهکشانهای So  ، غالبا غبار نیز وجود دارد.
سه زیر رده ی بعدی بر مبنای چگونگی پیچ خوردگی بازوها  تعریف می شوند. در یک کهکشان Sa  در کهکشان Sc  ،بازوها بسیار آزاد وگسترده اند.در کهکشان Sa  ناحیه ی هسته ای ( مولفه ی بیضیوار) بسیار نوارنی و بازوهای نوارنی هموار دارند. در کهکشان  Sb  ، ناحیه بیضیوار مرکزی کوپکتر و کم نورتر است و بازوها تکه تکه به نظر می رسند.  کهکشانهای  Sc  هسته ی بسیار کوچک دارند و تکه تکه بودن بازوهایشان بیشتر است.<ref>کتاب ساختار ستارگان و کهکشان ها / نوشته پاول هاج / ترجمه توفیق حیدرزاده</ref>
+
سه زیر رده ی بعدی بر مبنای چگونگی پیچ خوردگی بازوها  تعریف می شوند. در یک کهکشان Sa  در کهکشان Sc  ،بازوها بسیار آزاد وگسترده اند.در کهکشان Sa  ناحیه ی هسته ای ( مولفه ی بیضیوار) بسیار نوارنی و بازوهای نوارنی هموار دارند. در کهکشان  Sb  ، ناحیه بیضیوار مرکزی کوپکتر و کم نورتر است و بازوها تکه تکه به نظر می رسند.  کهکشانهای  Sc  هسته ی بسیار کوچک دارند و تکه تکه بودن بازوهایشان بیشتر است.<ref name="multiple">کتاب ساختار ستارگان و کهکشان ها / نوشته پاول هاج / ترجمه توفیق حیدرزاده</ref>
  
 
{{-}}
 
{{-}}
سطر ۳۶: سطر ۳۶:
  
 
[[File:220px-HAWK-I NGC 1300.jpg|frame|left]]
 
[[File:220px-HAWK-I NGC 1300.jpg|frame|left]]
وجه مشخصه ی نوع دیگری از کهکشانهای مارپیچی ، میله ای شکل بودن نواحی مرکزی آنهاست .  هسته ای این کهکشانهای کمیاب به کهکشانهای بیضیوار شبیه نیست، بلکه ساختاری دراز ونسبتا" باریک دارد. هسته در مرکز این میله ی نورانی جای گرفته است. معمولا" بازوها به از مرکز کهکشان ، بلکه از دو سر این میله سرچشمه می گیرند. کهکشانهای مارپیچی میله ای در رده بندی هابل ، با درج حرف B بین S  و حرفهای Oو aو b یا c مشخص می شوند. از جهات دیگر ، زیر رده ها همانند کهکشانهای مارپیچی تعریف می گردند. یک کهکشان میله ای بدون بازو در زیر رده ی SBo  است. دانسته نیست که آنها چگونه به وجود آمده اند ویا چگونه شکل گرفته اند. امروزه پژوهشهای زیادی برای این معما انجام می گیرد. <ref> کتاب ساختار ستارگان و کهکشان ها / نوشته پاول هاج / ترجمه توفیق حیدرزاده</ref>
+
وجه مشخصه ی نوع دیگری از کهکشانهای مارپیچی ، میله ای شکل بودن نواحی مرکزی آنهاست .  هسته ای این کهکشانهای کمیاب به کهکشانهای بیضیوار شبیه نیست، بلکه ساختاری دراز ونسبتا" باریک دارد. هسته در مرکز این میله ی نورانی جای گرفته است. معمولا" بازوها به از مرکز کهکشان ، بلکه از دو سر این میله سرچشمه می گیرند. کهکشانهای مارپیچی میله ای در رده بندی هابل ، با درج حرف B بین S  و حرفهای Oو aو b یا c مشخص می شوند. از جهات دیگر ، زیر رده ها همانند کهکشانهای مارپیچی تعریف می گردند. یک کهکشان میله ای بدون بازو در زیر رده ی SBo  است. دانسته نیست که آنها چگونه به وجود آمده اند ویا چگونه شکل گرفته اند. امروزه پژوهشهای زیادی برای این معما انجام می گیرد. <ref name="multiple"> کتاب ساختار ستارگان و کهکشان ها / نوشته پاول هاج / ترجمه توفیق حیدرزاده</ref>
  
 
{{-}}
 
{{-}}
سطر ۴۵: سطر ۴۵:
 
سومین نوع اصلی کهکشانها ، عبارت است از کهکشانهای بی نظم . ترکیب ستاره ای آنها عموما " مشابه کهکشانهای مارپیچی است ولی در ساختارشان بازو های مشخص وجود ندارد. آنها هسته واضحی هم ندارند ،اما در صورت وجود ، گاهی به شکل میله دیده می شود. همه ی کهکشانهای بی نظم دارای مقادیر بسیار زیادی ستاره ی جوان ، گاز و غبار هستند. خوشه های ستاره ای موجود در آنها ف در مقایسه با یک کهکشان مارپیچی که همان جمعیت کلی را دارد،بسیار زیاد است. وجه مشخصه ی مهم یک کهکشان بی نظم معمولی ، جوان آن است . بیشترین نور آنها ، از تعداد زیادی ستار ه ی جوان و درخشان و ابرهای نورانی گسیل میشود . کهکشانهای بی نظم همانند کهکشانهای مارپیچ می چرخند ولی به دلیلی که تا کنون ناشناخته مانده است، بازوهای مارپیچی در ۀنها شکل نمی گیرد. واقعیت این است که در برخی از آنها ،چیزی شبیه به بازوهای ابتدایی ، بازوهای واپیچیده و یا بازوهایی کخ به طور جزئی شکل گرفته اند، دیده می شود و از این رو گمان می رود که ارتباط نزدیکی بین کهکشانهای مارپیچی  Sc  وکهکشانهای بی نظم وجود داشته است.
 
سومین نوع اصلی کهکشانها ، عبارت است از کهکشانهای بی نظم . ترکیب ستاره ای آنها عموما " مشابه کهکشانهای مارپیچی است ولی در ساختارشان بازو های مشخص وجود ندارد. آنها هسته واضحی هم ندارند ،اما در صورت وجود ، گاهی به شکل میله دیده می شود. همه ی کهکشانهای بی نظم دارای مقادیر بسیار زیادی ستاره ی جوان ، گاز و غبار هستند. خوشه های ستاره ای موجود در آنها ف در مقایسه با یک کهکشان مارپیچی که همان جمعیت کلی را دارد،بسیار زیاد است. وجه مشخصه ی مهم یک کهکشان بی نظم معمولی ، جوان آن است . بیشترین نور آنها ، از تعداد زیادی ستار ه ی جوان و درخشان و ابرهای نورانی گسیل میشود . کهکشانهای بی نظم همانند کهکشانهای مارپیچ می چرخند ولی به دلیلی که تا کنون ناشناخته مانده است، بازوهای مارپیچی در ۀنها شکل نمی گیرد. واقعیت این است که در برخی از آنها ،چیزی شبیه به بازوهای ابتدایی ، بازوهای واپیچیده و یا بازوهایی کخ به طور جزئی شکل گرفته اند، دیده می شود و از این رو گمان می رود که ارتباط نزدیکی بین کهکشانهای مارپیچی  Sc  وکهکشانهای بی نظم وجود داشته است.
  
همه ی کهکشان ها با رده بندی ساده ی هابل مطابقت ندارند، زیرا برخی از آنها بسیار عجیبند، دلایلی در دست است که این کهکشانهای خاص با رویداهای شدید و ویران کننده ی انفجار رو به رو هستند ودر نتیجه به آمیزه ای از ستاره ای از ستارگان ، گاز و غبار تبدیل شده اند که قابل رده بندی نیست . <ref>کتاب ساختار ستارگان و کهکشان ها / نوشته پاول هاج / ترجمه توفیق حیدرزاده</ref>
+
همه ی کهکشان ها با رده بندی ساده ی هابل مطابقت ندارند، زیرا برخی از آنها بسیار عجیبند، دلایلی در دست است که این کهکشانهای خاص با رویداهای شدید و ویران کننده ی انفجار رو به رو هستند ودر نتیجه به آمیزه ای از ستاره ای از ستارگان ، گاز و غبار تبدیل شده اند که قابل رده بندی نیست . <ref name="multiple">کتاب ساختار ستارگان و کهکشان ها / نوشته پاول هاج / ترجمه توفیق حیدرزاده</ref>
  
 
{{-}}
 
{{-}}

نسخهٔ ‏۲ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۱۲

کهکشان ها چیستند؟

جهان از کهکشانها که توده های بسیار بزرگی از ستارگان ،گاز و غبار هستند، تشکیل یافته است. کهکشانها که چندین میلیون تا هزار میلیار ستاره را در بر میگیرند،بیشترین جرم قابل مشاهده جهان را در خود دارد وبیشترین جرم هر کهکشان نیز در ستارگان آن است. قطر کوچکترین کهکشانها که کوتوله نامید می شوند،بیش از 200 پارسک نیست، در حالی که قطر بزرگترین آنها ممکن است از 30000 پارسک هم بیشتر باشد.

کهکشانها شکلهای مختلفی دارند، برخی همانند کهکشان محلی ما (راه شیری ) مارپیچی هستند. برخی بی نظمند، ولی ساختار بیشتر آنها منظم ویکنواخت است. اخترشناسی به نام هابل ، برای نخستین بار کهکشانها را رده بندی کرد.این رده بندی بر مبنای نمای ظاهری کهکشانهاست وگرچه تکامل آنها را نشان نمی دهد ، ولی به شناخت ما از تکامل کهکشانها کمک زیادی کرده است. هابل کهکشانها را به سه نوع اصلی تقسیم کرد:بیضی ، مارپیچی، بی نظم. <ref name="multiple">کتاب ساختار ستارگان و کهکشان ها / نوشته پاول هاج / ترجمه توفیق حیدرزاده</ref>


کهکشان‌های بیضوی

همانگونه که از نام این کهکشان ها بر می آید ، این کهکشان ها شکلی بیضی گون دارند ، چیزی شبیه به توپ راگبی . در هنگام مشاهده ، شکل آن ها از حالتی عملا دایره ای ، که هابل آن را E0 نامید ، تا E7 ، یعنی نمونه های کاملا کشیده ، متغیر است .این تقسیم بندی کاملا مشاهداتی است و لزوما بیان گر شکل واقعی کهکشان نمی باشد - اگر از یک انتها حتی به کهکشانی کاملا کشیده ، یا توپ راگبی ، نگاه کنیم ، آن را دایره ای می بینیم! در قلب خوشه های بزرگ کهکشانی ، اغلب یک یا چند کهکشان عظیم بیضوی غول مشاهده می شود . آن ها تا 10 میلیون میلیون جرم خورشید را در حجمی حدود 9 برابر کهکشان ما - قطری حدود 300000 سال نوری - جای می دهند . احتمالا آن ها نتیجه ی ادغام تعداد زیادی کهکشان کوچکترند، وجود این نوع کهکشان در مناطق پر تراکم کهکشانی از جمله شواهد این عقیده است. این کهکشان ها پر جرم ترین کهکشان های شناخته شده هستند ، هر چند که تعداد آن ها نسبتا کم است . کهکشان های بیضوی ای که چند میلیون جرم خورشید را در حجمی به وسعت چند هزار سال نوری جای داده اند ، بسیار فراوان هستند . یک حقیقت جالب آن است که به نظر نمی رسدستاره ی جوانی در کهکشان های بیضوی وجود داشته باشد ، به عبارتی ظاهرا سازو کار ساخت ستاره متوقف شده است و اغلب ستاره های نشکیل دهنده ی آنها از نوع ستاره های کم جرم و پیر میباشند . تصاویر M31 ، کهکشان آندرومدا ، دو کهکشان بیضویرا برای آن نشان می دهد . کهکشان نزدیک تر و در ظاهر کروی تر ، از رده ی E2 است ،در حالیکه کهکشان دورتر از رده ی E5 می باشد . کهکشان های بیضوی حدود یک سوم تمام کهکشان های جهان را شامل می شوند .<ref name="multiple">کتاب درآمدی بر نجوم و کیهان‌شناسی / یان موریسون (نویسنده) / غلامرضا شاه‌علی (مترجم) / انتشارات ارم شیراز/ [۱]</ref>

کهشان بیضوی M32


کهکشان های مارپیچی

All-galaxy3.jpg

مرکز نورانی و بازوهای مارپیچ پر ستاره ،جلوه ی خاصی به کهکشانهای مارپیچی می بخشد. انها عوموما" اجرام بزرگی هستند که دو ( یا بیشتر) بازو دارند . در محدوده ی دو میلیون پارسکی ما ،تنها حدود 10 کهکشان مارپیچی بزرگ وجود دارد که این مقدار نسبت به تعداد کهکشانها ی بیضوی بسیار اندک است .

کهکشانهای مارپیچی کاملا"پهن هستند و فقط نواحی مرکزی آنها برآمدگی دارد. این امر را مت یوان به طور آماری از سمت گیری بازوهای مارپیچی به دست آورد. مشاهدات کافی نشان داده اند که این پهن شدگی ،با مقدار متوسط 0.8 برای کمیت ( b/a -1 )-، به ماهیت آنها مربوط نیست ، بلکه ظاهرا" در نتیجه چرخش نسبتا سریع خود سیستم است. با مطالعه ی سریع شعاعی بخشهای مختلف کهکشانهای ماپیچی در می یابیم که سرعت چرخش آنها ،حدود 200 تا 300 کیلومتر در هر ثانیه است. این چرخش همانند پرخش یک جسم جامد نیست ، بلکه در مناطق بیرونی سریع تر و در حوالی مرکز آهسته تر است.

چون ستارگان ابر های گاز،پیوستگی سختی با هم ندارند، گردش بخشهای بیرونی کهکشانهای مارپیچی همانند گردش سیارات به دور خورشید است، به این معنی که هر چه از کهکشان دور می شویم، سرعت گردش رو به کاهش می گذارد. در نواحی درونی ، سرعت زاویه گردش ستارگان ،تقریبا" یکسان است (مانند گردش جسم جامد) ،زیرا کشش گرانش نه تنها در هسته کهکشان بلکه در تمام مناطق مرکزی وجود دارد.

ساختار کهکشانهای مارپیچی را می توان متشکل از دو مولفه دانست-یک مولفه بیضیوار و یک مولفه مسطح . بخش مرکزی اساسا" شامل مولفه بیضیوار است که ساختاری همانند یک کهکشان بیضوی دارد.قسمت بیرونی در ساختار کاملا" متفاوت ،توزیع مسطحی از ستارگان را نشان می دهد، منحنی درخشندگیهای هم تراز در مولفه بیضیوار ، به شکل بیضی است. این مولفه متشکل از ستارگان پیر است،گاز و غبار ندارد وتوزیع درخشندگی آن از قانون ساختاری کهکشان های بیضوی پیروی می کندو مولفه مسطح ، بازوهای مارپیچ را در بر می گیرد. بیشتر کهکشانهای مارپیچ دو بازو دارند، و گاه این بازوها چند شاخه اند. برخی از آنها گسترده هستند و برخی دیگر پیچ خورده اند . آنها مقادیر زیادی ستاره ای جوان و گاز و غبار را شامل می شوند. گاز موجود در بازوها به شکل ابرهای غول پیکری است که به دو شکل آشکار می شود: آنها یا به طور اپتیکی قابل رویتند و یا ابرهای غیر قابل رویت (جز برای رادیو تلسکوپها ) ئیدورژن خنثی هستند که در تمام ساختار بازوها گسترده شده اند وامواجی در طول موج 21سانتیمتر گسیل می کنند. گفتیم که در بازوهای کهکشان مارپیچی ،غبار نیز وجود دارد. غبار همانند حبابهای تاریکی از ماده ،ستارگان ورای خود را تیره می سازد . ولی ستارگان جوان ،حداقل در کهکشانهای مارپیچی نزدیک تر ، درخشان و واضح هستند و به رنگ آبی دیده می شوند.

از این موضوع می توان نتسجه گرفت که باوزها ، مکانی برای شکل گیری ستارگان هستند. ستارگان موجود در آن ها ، بیش از یک میلیون سال عمر ندارند و در مقایسه با عمر این کهکشانها که مجموعا " حدود 10 میلیارد سال است ، بسیار جوان می نمایند . گاز و غبار موجود در ابرها ، مواد اولیه را برای شکل گیری ستارگان جدید مهیا می سازند. وجود بازوهای مارپیچی را می توان ناشی از یک اثر مشهور فیزیکی دانست که در منظومه ی موج چگالی سی.سی.لین توصیف می شود. طبق نظریه این فیزکدانف یک قرص گازی چرخان می تواند امواج مارپیچ بسیار چگال و پایدار تولید کند. در این بازوها ،ستارگان و ماده ی بین ستاره ای به مدت معینی در کنار هم جمع می شوند وبه موازات گیر افتادن مواد جدید توسط موج چگالی ، آرام به حرکت خود ادامه می دهند. سابقا به اشتباه تصور میشد که امواج مغناطیسی در پیدایش بازوها موثرند، ولی مطالعات دقیق نشان می دهند که میدانهای مغناطیسی کهکشانهای مارپیچی بسیار ضعف هستند و نمی توانند بر ساختار آنها تاثیر گذارند. برای مثال ، میدان مغناطیسی کهکشان ما ، 100000 بار کم توانتر از میدان مغناطیسی زمین است. هابل کهکشانهای مارپیچی را به هشت زیر رده ی مختلف تقسیم کرده است. در زیر رده ی نخست،کهکشانهای So قرار دارند. این کهکشانها ،شامل مولفه های مسطح و بیضیوار و فاقد بازوهای مارپیچی هستند. ساختار بیرونی برخی از ۀنها به طور نامعلوم ئ نامشخص ، مارپیچی به نظر می رسد. در کهکشانهای So ، غالبا غبار نیز وجود دارد. سه زیر رده ی بعدی بر مبنای چگونگی پیچ خوردگی بازوها تعریف می شوند. در یک کهکشان Sa در کهکشان Sc ،بازوها بسیار آزاد وگسترده اند.در کهکشان Sa ناحیه ی هسته ای ( مولفه ی بیضیوار) بسیار نوارنی و بازوهای نوارنی هموار دارند. در کهکشان Sb ، ناحیه بیضیوار مرکزی کوپکتر و کم نورتر است و بازوها تکه تکه به نظر می رسند. کهکشانهای Sc هسته ی بسیار کوچک دارند و تکه تکه بودن بازوهایشان بیشتر است.<ref name="multiple">کتاب ساختار ستارگان و کهکشان ها / نوشته پاول هاج / ترجمه توفیق حیدرزاده</ref>


کهکشان مارپیچی میله ای

220px-HAWK-I NGC 1300.jpg

وجه مشخصه ی نوع دیگری از کهکشانهای مارپیچی ، میله ای شکل بودن نواحی مرکزی آنهاست . هسته ای این کهکشانهای کمیاب به کهکشانهای بیضیوار شبیه نیست، بلکه ساختاری دراز ونسبتا" باریک دارد. هسته در مرکز این میله ی نورانی جای گرفته است. معمولا" بازوها به از مرکز کهکشان ، بلکه از دو سر این میله سرچشمه می گیرند. کهکشانهای مارپیچی میله ای در رده بندی هابل ، با درج حرف B بین S و حرفهای Oو aو b یا c مشخص می شوند. از جهات دیگر ، زیر رده ها همانند کهکشانهای مارپیچی تعریف می گردند. یک کهکشان میله ای بدون بازو در زیر رده ی SBo است. دانسته نیست که آنها چگونه به وجود آمده اند ویا چگونه شکل گرفته اند. امروزه پژوهشهای زیادی برای این معما انجام می گیرد. <ref name="multiple"> کتاب ساختار ستارگان و کهکشان ها / نوشته پاول هاج / ترجمه توفیق حیدرزاده</ref>


کهکشان های بی نظم

220px-Irregular galaxy NGC 1427A (captured by the Hubble Space Telescope).jpg

سومین نوع اصلی کهکشانها ، عبارت است از کهکشانهای بی نظم . ترکیب ستاره ای آنها عموما " مشابه کهکشانهای مارپیچی است ولی در ساختارشان بازو های مشخص وجود ندارد. آنها هسته واضحی هم ندارند ،اما در صورت وجود ، گاهی به شکل میله دیده می شود. همه ی کهکشانهای بی نظم دارای مقادیر بسیار زیادی ستاره ی جوان ، گاز و غبار هستند. خوشه های ستاره ای موجود در آنها ف در مقایسه با یک کهکشان مارپیچی که همان جمعیت کلی را دارد،بسیار زیاد است. وجه مشخصه ی مهم یک کهکشان بی نظم معمولی ، جوان آن است . بیشترین نور آنها ، از تعداد زیادی ستار ه ی جوان و درخشان و ابرهای نورانی گسیل میشود . کهکشانهای بی نظم همانند کهکشانهای مارپیچ می چرخند ولی به دلیلی که تا کنون ناشناخته مانده است، بازوهای مارپیچی در ۀنها شکل نمی گیرد. واقعیت این است که در برخی از آنها ،چیزی شبیه به بازوهای ابتدایی ، بازوهای واپیچیده و یا بازوهایی کخ به طور جزئی شکل گرفته اند، دیده می شود و از این رو گمان می رود که ارتباط نزدیکی بین کهکشانهای مارپیچی Sc وکهکشانهای بی نظم وجود داشته است.

همه ی کهکشان ها با رده بندی ساده ی هابل مطابقت ندارند، زیرا برخی از آنها بسیار عجیبند، دلایلی در دست است که این کهکشانهای خاص با رویداهای شدید و ویران کننده ی انفجار رو به رو هستند ودر نتیجه به آمیزه ای از ستاره ای از ستارگان ، گاز و غبار تبدیل شده اند که قابل رده بندی نیست . <ref name="multiple">کتاب ساختار ستارگان و کهکشان ها / نوشته پاول هاج / ترجمه توفیق حیدرزاده</ref>


منابع

<references />