گالیله: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی نجوم
پرش به: ناوبری، جستجو
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک')
 
سطر ۱: سطر ۱:
 
+
{{نیازمند تصویر}}
 
 
 
[[پرونده:Galileo-sustermans2.jpg|left|thumb|300px|گالیلئو گالیله]]
 
[[پرونده:Galileo-sustermans2.jpg|left|thumb|300px|گالیلئو گالیله]]
  
'''گالیلئو گالیله'''  (۱۵ فوریهٔ ۱۵۶۴ - ۸ ژانویهٔ ۱۶۴۲) دانشمند و مخترع سرشناس ایتالیائی در سده‌ ۱۶ (میلادی) و سده ۱۷  میلادی بود. گالیله در [[فیزیک]]، [[نجوم]]، ریاضیات و فلسفه علم تبحر داشت و یکی از پایه‌گذاران تحول علمی و گذار به دوران دانش نوین بود.
+
== گالیله (گالیلئو گالیله ئی ) پدر علوم تجربی ==
 
 
بخشی از شهرت وی به دلیل تأیید نظریه [[کوپرنیک]] مبنی بر مرکزیت نداشتن زمین در جهان است که منجر به محاکمه وی در دادگاه تفتیش عقاید شد. گالیله با [[تلسکوپ]]ی که خود ساخته بود به رصد آسمان‌ها پرداخت و توانست جزئیات سطح [[ماه]] را مشاهده کند.
 
 
 
== زندگینامه ==
 
گالیله در ۱۵ فوریه 1564 (میلادی) در شهر پیزای ایتالیا به دنیا آمد. پدر گالیله، وینچنزو (Vincenzo Galilei) از موسیقیدانان به نام بود. گالیله دارای پنج خواهر و برادر دیگر بود
 
 
 
ابتدا قرار بود در کلیسا برای کشیش شدن مشغول شود اما پدرش وی را به تحصیل در رشته پزشکی در دانشگاه پیزا فرستاد. گالیله طب را نیاموخت اما به جای آن به مطالعه ریاضیات پرداخت و به آن علاقه مند شد به گونه‌ای که در سال ۱۵۸۹ (میلادی) توانست به عنوان مدرس ریاضیات در همین دانشگاه به کار مشغول شود.
 
 
 
سه سال بعد به دانشگاه پادوا رفت و به تدریس هندسه، مکانیک و نجوم پرداخت. وی تا سال ۱۶۱۰ آموزش و پژوهش را در این دانشگاه ادامه داد و بیشترین دستاوردهای علمی و تحقیقاتی وی مربوط به همین دوره‌است.
 
 
 
گالیله پیرو مذهب کاتولیک از دین مسیحیت بود. وی با مارینا گامبا Marina Gamba ارتباط داشت و از وی دارای دو دختر و یک پسر شد، اما هرگز با او ازدواج نکرد . پسر گالیله که در اواخر عمر وی به همراه او زندگی می‌کرد و یکی از زندگی نامه نویسهای گالیه هم هست، همواره از این بابت که گالیله با مادرش ازدواج نکرده بوده‌است وی را سرزنش می‌کرد.البته گالیله با اینکه هرگز با Marina Gamba ازدواج نکرد، اما وظایف یک همسر را در قبال او و نیز وظایف یک پدر را در قبال فرزندانش به نحو احسن انجام داد. او آنقدر متعهد بود که از برادر خود هم حمایت زیادی کرد.
 
  
گالیله در ۸ ژانویه ۱۶۴۲ (میلادی) در سن هفتاد و هفت سالگی درگذشت.
+
قرن هفدهم ، قرن اکتشاف، آزمایشگری و اختراع  و خلاقیت بود. اختراعی که تاثیر عمیقی بر اختر شناسی نهاد، تلسکوپ بود که تاریخ آن هم دقیقاً روشن نیست. غالبا گفته می شود که یک عینک ساز هلندی به نام هانس لیپرشی چند عدسی را با هم ترکیب کرد تا تصویری بزرگ شده از اشیای دور دست ایجاد کند. با آن که لیپرشی وسیله ی خود را در سال 1608 ساخت، اما ظاهرا به قابلیت عظیم آن پی نبرد. سال بعد، گالیله (1564-1642) در شهر پادوا در ایتالیا خبر این اختراع را شنید و بی آن که اطلاعاتی از جزئیات انجام این کار داشته باشد، دست به کار ساختن تلسکوپ شد(شکل 1-23). گالیله ابتدا موفق شد وسیله ای بسازد که اشیا را سه برابر نشان می داد- تلسکوپی با توان- سه. با اصلاحات بعدی، توان این تلسکوپ را به 30 رساند. این ابزار بلافاصله به عنوان تلسکوپ زمینی، برای دیدبانی کشتیهایی که به سواحل ونیز نزدیک می شدند، به کار گرفته شد. اما گالیله متوجه اجرام آسمانی بود و پس از چندی چهار قمر را کشف کرد که سیاره مشتری را دور می زدند. هر یک از این قمر ها در گردش به دور مشتری دورۀ تناوب خاص خود را داشتند. دیدن این منظره گالیله را به یاد منظومۀ شمسی، مطابق آنچه کپرنیک توصیف کرده بود،انداخت، و مطمئنا از همین مشاهده روشن شد که زمین تنها مرکز دوران در عالم نیست.  
  
== محاکمه گالیله در کلیسا ==
+
گالیله همچنین پی برد که آنچه با چشم غیر مسلح در آسمان به صورت توده¬ای  ابری  نمایان است، در واقع گروهی ستاره است که با تلسکوپ مجزای از هم دیده می شوند. در واقع این وسیله در تمام نواحی آسمان ستارگان بسیاری را آشکار کرد که نور بسیار ضعیفی داشتند و با چشم غیر مسلح دیده نمی شدند. گالیله دربارۀ یکی از صورتهای فلکی نوشت:
[[پرونده:Galileo facing the Roman Inquisition.jpg|thumb|200px|گالیله در دادگاه تفتیش عقاید]]
 
در سال ۱۶۱۰ انتشار یافته‌های علمی وی در تائید نظر [[کوپرنیک]] مبنی بر ثابت نبودن زمین و گردش آن به دور خورشید باعث شد تا وی از سوی کلیسا مورد بازجویی و تفتیش عقاید قرار گیرد. این نظریه مخالف نص کتاب مقدس بود و از سویی با نظریات ارسطو که کلیسا حامی آن بود همخوانی نداشت. وی مجبور به امضای توبه نامه‌ای با این مضمون شد:
 
{{نقل قول|در هفتادمین سال زندگی در مقابل شما به زانو درآمده‌ام و در حالی که کتاب مقدس را پیش چشم دارم و با دستهای خود لمس می‌کنم توبه می‌کنم و ادعای واهی حرکت زمین را انکار می‌کنم و آنرا منفور و مطرود می‌نمایم.
 
وی شش سال بعد رسما از تدریس نظریه کوپرنیک در دانشگاه منع شد و تا سالها بعد مرتب مورد بازخواست کلیسا قرار می‌گرفت. سرانجام گالیله علیرغم اعتقاد درونی اش، مجبور شد اعتراف کند که نظریه ارسطو درست است و زمین مرکز جهان است.
 
  
== دستاوردها ==
+
من مصمم بودم کل صورت فلکی جبار را ترسیم کنم، اما تعداد زیاد ستاره ها و نیاز به دقت مستأصلم کرد، از این رو تلاش در این راه را به وقت دیگری موکول کردم، زیرا بیشتر از پانصد ستاره ی جدید در مجاورت ستارگان قدیمی یا در میان آنها پراکنده بودند.
  
گالیله در پیدایش شیوه علمی سنجش و بررسی نقش مهمی داشت. به باور گالیله یکی از برجسته‌ترین دانشمندان رنسانس در اوایل قرن ۱۶ «بدون ابزار شناخت علمی نمی‌توان به علم دست یافت.» او معتقد بود که: «برای شناخت علمی بجای گمانه زنی، باید هر چیز را اندازه گیری و سنجش کرد. آنچه را که نمی‌توان اندازه گرفت را نیز باید کوشش کرد که قابل اندازه گیری کرد.» او همچنین نوشت که: «قانون طبیعت با زبان مادی نوشته شده‌است.» روش علمی تازه نخستین گام اساسی بشر بسوی کشف یک دنیای تازه بود و راه را برای انقلاب علمی و فنی و اختراعات تازه و دگرگون ساز گشود . دوران نوزایی در حقیقت دوران آزادی انسان از قید و بند طبیعت و نیز جهل خود خواسته انسان بود . طبیعت دیگر چیزی نبود که ماورا انسان قرار گرفته باشد و انسان تنها چیزهایی درباره اش می‌داند، بلکه طبیعت به موضوع کار، تجربه و کاربرد انسان تبدیل شد.
+
گالیله همچنین مشاهده کرد که سیاره زهره هم مانند ماه اهله تشکیل میدهد، گاهی به صورت هلالی نازک و زمانی به صورت قرصی تقریبا روشن نمایان می شود.این مشاهدات حاصل رصد هایی هیجان انگیز بود،زیرا برای نخستین بار شاهدی به دست آمده بود که نشان می داد نظام بطلمیوسی نمی تواند واقعیت را نشان دهد. به خاطر آورید که در نظام بطلمیوسی فلک تدویر زهره همیشه باید بر خطی فرضی که زمین و خورشید را به هم متصل می کند، باقی بماند. با این محدودیت، سیاره زهره هرگز نمی تواند، از زمین، کاملتر از یک هلال صرف دیده شود(شکل1-26). اما گالیله می دید که زهره گاهی به صورت تقریبا کامل نمایان می شود. آیا این واقعیت را به کمک نظریۀ کپرنیک بهتر می شد توضیح داد؟ وقتی از زمین نگاه کنیم، زهره را می توان به صورت همۀ اهلۀ ممکن دید، مگر وقتی که دقیقا با خورشید همخط باشد.
  
* برخی گالیله را مخترع [[تلسکوپ]] می‌دانند.  
+
آشکار شدن این موضوع که زهره به صورت هلال دیده می شود،ناقوس مرگ نظریۀ بطلمیوسی را به صدا در آورد. گالیله با اطمینان به برهان نو یافتۀ خود، کوشید تا رهبران کلیسای کاتولیک رومی را متقاعد کند که تفسیر آنان از کتاب مقدس با واقعیتهای مشاهده شده ناسازگار است. اما در این تلاشها خود ناکام ماند.درواقع،سلسله مراتب کلیسا یافته های وی را کذب و بدعت خواند و آموزش آن ها را از طرف گالیله یا هرکس دیگر، به هر طریق ممنوع کرد. آدمهایی که نخواهند چشمشان ببیند،از هر کوری کورترند.
زیرا به دلیل انگیزه های مذهبی و سیاسی بسیاری از دستاورد های دیگر دانشمندان به وی نسبت داده شد.  
 
  
در سال ۱۶۰۹ شایع شد که در سوئیس با ترکیب عدسی‌ها توانسته‌اند وسیله‌ای برای مشاهده اشیای دور دست اختراع کنند . وی در همین سال توانست اولین تلسکوپ خود را با ترکیب کردن چند عدسی بسازد که از قدرت کمی برخوردار بود اما گالیله با آن توانست مشاهدات علمی فراوانی کند.  
+
گالیله همچینین لکه های خورشیدی را مشاهده کرد و تشخیص داد که آن ها روی سطح خود خورشید جای دارند. او با تهیه جدولی از حرکت این لکه ها، دورۀ چرخش خورشید را تعیین کرد.اما در نزد فیلسوفان آن زمان، هر گونه "نقصی" در اجرام  آسمانی غیر قابل تصور بود، به این ترتیب ، بار دیگر گزارش وی به مسخره گرفته شد.
  
* گالیله نخستین کسی بود که چهار [[قمر]] سیاره [[مشتری]] را رصد کرد.  
+
گالیله علی رغم همۀ این موانع، عصری نوین را در تجربۀ علمی آغاز کرد.مثلاً، وی نسبت به این ادعای ارسطو که وقتی دو شیء با وزنهای متفاوت از ارتفاعی سقوط کنند، شیء سنگینتر زودتر به زمین می رسد،تردید کرد.بنابر افسانه ها، وی از بالای برج کج پیزا(در زادگاه خویش) دو سنگ کروی را که یکی بسیار سنگینتر از دیگری بود، همزمان رها کرد و در مقابل چشمان  شگفت زدۀ کسانی که در آنجا گرد آمده بودند، دو سنگ در کنار هم سقوط کردند و با هم به زمین رسیدند. اما واقع امر این است که گالیله برای اندازه گیری  دقیقتر اثر گرانش وسیله ای فراهم آورد که گلوله ای در یک مسیر شیب دار بغلتد و شتاب آن را معین کرد،همچنین،جسمی را در طول سطوح متقارن لغزاند و مشاهده کرد که وقتی اصطکاک به حداقل می رسد،جسم مسافت بیشتری را می پیماید. شاید وی به این نتیجه رسیده باشد که اگز دو جسم در فضا، در محیطی بدون اصطکاک حرکت کند، برای همیشه با رعت معین خود پیش می رود. اما معمولاً اعتبار این مفهوم را از آن ایزاک نیوتون می دانند.این دانشمند بزرگ بریتانیایی وقتی می گوید"اگر من توانسته ام فراتر از دیگران را ببینم، به این سبب است که بر شانۀ غولها ایستاده ام" مطمئناً با کار های گالیله ، کپلر ،براهه و کپرنیک آشنا بوده است."<ref name="multiple1">کتاب نجوم دینامیکی / نوشته رابرت تی دیکسون / ترجمه احمد خواجه نصیر طوسی </ref>
* با رصد [[کهکشان راه شیری]] گالیله دریافت که تعداد ستارگان این مجموعه بیشتر از آن است که قابل شمارش باشد.
 
  
* گالیله نخستین کسی بود که جزئیات سطح [[ماه]] را با [[تلسکوپ]] مشاهده و ثبت کرد. وی همچنین دریافت که نور ماه حاصل انعکاس نور [[خورشید]] است و این نور از خودش نیست.
+
== منبع ==
  
 +
<references />
  
[[رده:اعلام]]
+
[[Category:اعلام]]
==منبع==
 
ویکی پدیا فارسی[http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%84%D8%A6%D9%88_%DA%AF%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%84%D9%87]
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۴۷

40px-Camera-photo.svg.png

این نوشتار با رعایت حق تکثیر نیازمند افزودن تصویر است .

پرونده:Galileo-sustermans2.jpg
گالیلئو گالیله

گالیله (گالیلئو گالیله ئی ) پدر علوم تجربی[ویرایش]

قرن هفدهم ، قرن اکتشاف، آزمایشگری و اختراع و خلاقیت بود. اختراعی که تاثیر عمیقی بر اختر شناسی نهاد، تلسکوپ بود که تاریخ آن هم دقیقاً روشن نیست. غالبا گفته می شود که یک عینک ساز هلندی به نام هانس لیپرشی چند عدسی را با هم ترکیب کرد تا تصویری بزرگ شده از اشیای دور دست ایجاد کند. با آن که لیپرشی وسیله ی خود را در سال 1608 ساخت، اما ظاهرا به قابلیت عظیم آن پی نبرد. سال بعد، گالیله (1564-1642) در شهر پادوا در ایتالیا خبر این اختراع را شنید و بی آن که اطلاعاتی از جزئیات انجام این کار داشته باشد، دست به کار ساختن تلسکوپ شد(شکل 1-23). گالیله ابتدا موفق شد وسیله ای بسازد که اشیا را سه برابر نشان می داد- تلسکوپی با توان- سه. با اصلاحات بعدی، توان این تلسکوپ را به 30 رساند. این ابزار بلافاصله به عنوان تلسکوپ زمینی، برای دیدبانی کشتیهایی که به سواحل ونیز نزدیک می شدند، به کار گرفته شد. اما گالیله متوجه اجرام آسمانی بود و پس از چندی چهار قمر را کشف کرد که سیاره مشتری را دور می زدند. هر یک از این قمر ها در گردش به دور مشتری دورۀ تناوب خاص خود را داشتند. دیدن این منظره گالیله را به یاد منظومۀ شمسی، مطابق آنچه کپرنیک توصیف کرده بود،انداخت، و مطمئنا از همین مشاهده روشن شد که زمین تنها مرکز دوران در عالم نیست.

گالیله همچنین پی برد که آنچه با چشم غیر مسلح در آسمان به صورت توده¬ای ابری نمایان است، در واقع گروهی ستاره است که با تلسکوپ مجزای از هم دیده می شوند. در واقع این وسیله در تمام نواحی آسمان ستارگان بسیاری را آشکار کرد که نور بسیار ضعیفی داشتند و با چشم غیر مسلح دیده نمی شدند. گالیله دربارۀ یکی از صورتهای فلکی نوشت:

من مصمم بودم کل صورت فلکی جبار را ترسیم کنم، اما تعداد زیاد ستاره ها و نیاز به دقت مستأصلم کرد، از این رو تلاش در این راه را به وقت دیگری موکول کردم، زیرا بیشتر از پانصد ستاره ی جدید در مجاورت ستارگان قدیمی یا در میان آنها پراکنده بودند.

گالیله همچنین مشاهده کرد که سیاره زهره هم مانند ماه اهله تشکیل میدهد، گاهی به صورت هلالی نازک و زمانی به صورت قرصی تقریبا روشن نمایان می شود.این مشاهدات حاصل رصد هایی هیجان انگیز بود،زیرا برای نخستین بار شاهدی به دست آمده بود که نشان می داد نظام بطلمیوسی نمی تواند واقعیت را نشان دهد. به خاطر آورید که در نظام بطلمیوسی فلک تدویر زهره همیشه باید بر خطی فرضی که زمین و خورشید را به هم متصل می کند، باقی بماند. با این محدودیت، سیاره زهره هرگز نمی تواند، از زمین، کاملتر از یک هلال صرف دیده شود(شکل1-26). اما گالیله می دید که زهره گاهی به صورت تقریبا کامل نمایان می شود. آیا این واقعیت را به کمک نظریۀ کپرنیک بهتر می شد توضیح داد؟ وقتی از زمین نگاه کنیم، زهره را می توان به صورت همۀ اهلۀ ممکن دید، مگر وقتی که دقیقا با خورشید همخط باشد.

آشکار شدن این موضوع که زهره به صورت هلال دیده می شود،ناقوس مرگ نظریۀ بطلمیوسی را به صدا در آورد. گالیله با اطمینان به برهان نو یافتۀ خود، کوشید تا رهبران کلیسای کاتولیک رومی را متقاعد کند که تفسیر آنان از کتاب مقدس با واقعیتهای مشاهده شده ناسازگار است. اما در این تلاشها خود ناکام ماند.درواقع،سلسله مراتب کلیسا یافته های وی را کذب و بدعت خواند و آموزش آن ها را از طرف گالیله یا هرکس دیگر، به هر طریق ممنوع کرد. آدمهایی که نخواهند چشمشان ببیند،از هر کوری کورترند.

گالیله همچینین لکه های خورشیدی را مشاهده کرد و تشخیص داد که آن ها روی سطح خود خورشید جای دارند. او با تهیه جدولی از حرکت این لکه ها، دورۀ چرخش خورشید را تعیین کرد.اما در نزد فیلسوفان آن زمان، هر گونه "نقصی" در اجرام آسمانی غیر قابل تصور بود، به این ترتیب ، بار دیگر گزارش وی به مسخره گرفته شد.

گالیله علی رغم همۀ این موانع، عصری نوین را در تجربۀ علمی آغاز کرد.مثلاً، وی نسبت به این ادعای ارسطو که وقتی دو شیء با وزنهای متفاوت از ارتفاعی سقوط کنند، شیء سنگینتر زودتر به زمین می رسد،تردید کرد.بنابر افسانه ها، وی از بالای برج کج پیزا(در زادگاه خویش) دو سنگ کروی را که یکی بسیار سنگینتر از دیگری بود، همزمان رها کرد و در مقابل چشمان شگفت زدۀ کسانی که در آنجا گرد آمده بودند، دو سنگ در کنار هم سقوط کردند و با هم به زمین رسیدند. اما واقع امر این است که گالیله برای اندازه گیری دقیقتر اثر گرانش وسیله ای فراهم آورد که گلوله ای در یک مسیر شیب دار بغلتد و شتاب آن را معین کرد،همچنین،جسمی را در طول سطوح متقارن لغزاند و مشاهده کرد که وقتی اصطکاک به حداقل می رسد،جسم مسافت بیشتری را می پیماید. شاید وی به این نتیجه رسیده باشد که اگز دو جسم در فضا، در محیطی بدون اصطکاک حرکت کند، برای همیشه با رعت معین خود پیش می رود. اما معمولاً اعتبار این مفهوم را از آن ایزاک نیوتون می دانند.این دانشمند بزرگ بریتانیایی وقتی می گوید"اگر من توانسته ام فراتر از دیگران را ببینم، به این سبب است که بر شانۀ غولها ایستاده ام" مطمئناً با کار های گالیله ، کپلر ،براهه و کپرنیک آشنا بوده است."<ref name="multiple1">کتاب نجوم دینامیکی / نوشته رابرت تی دیکسون / ترجمه احمد خواجه نصیر طوسی </ref>

منبع[ویرایش]

<references />