در حال ویرایش اسطرلاب
هشدار: شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
این ویرایش را میتوان خنثی کرد.
لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
سطر ۳: | سطر ۳: | ||
== واژه شناسی == | == واژه شناسی == | ||
− | اسطرلاب واژه بونانی است که از دوبخش اسطرو به معنای [[ستاره]] و دیگری لاب به معنای ترازو و اندازه گیر ساخته شده است.در تاریخ دانش [[ستاره شناسی|اخترشناسی]] آن را دستگاهی دانسته اند که با آن | + | اسطرلاب واژه بونانی است که از دوبخش اسطرو به معنای [[ستاره]] و دیگری لاب به معنای ترازو و اندازه گیر ساخته شده است.در تاریخ دانش [[ستاره شناسی|اخترشناسی]] آن را دستگاهی دانسته اند که با آن می توان جایگاه ستارگان را در هر زمان از روزهای سال دید و پویش آن را پیگیری شد.برخی دانشوران فارسی زبان آن را [[ستاره]] یاب گفته اند.در زبان و ادب پارسی نام های دیگری برای اسطرلاب آمده است.جام جم و جام جهان نما که به پیشینه تاریخی نیز وابستگی دارد از آن شمارند.جمشید جم را از نخستین پادشاهان ایرانی است پایه گذار جشن های نوروزی و دارنده جام جهان بین می شناسیم.در زبان دانشی امروز آن را به معنای هماهنگ کننده و ستاره یاب می خوانند.در زبان تازی وضع الکره گفته می شود. |
== تاریخواره == | == تاریخواره == |