استقرار مناسب برای عکاسی نجومی

از ویکی نجوم
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۳۵ توسط هانيه اميري (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - 'می توان' به 'می‌توان')
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

مهم نیست تلسکوپ شما یک کرومات ساده باشد یا یک تلسکوپ آپوکروماتیک قدرتمند؛ اگر آن را روی استقراری نامناسب نصب کنید به هیچ وجه عکس خوبی نخواهید گرفت. استقرار تلسکوپ به منظور نگهداری تلسکوپ و حرکت دادن آن در جهت حرکت وضعی زمین برای خنثی سازی حرکت ستارگان در میدان دید تلسکوپ به کار می رود و ضروری است. در صورتی که مقر توانایی ردیابی اجرام را نداشته باشد، ستارگان در میدان دید بسته تلسکوپ در کسری از ثانیه جابجا شده و ردی از خود بر عکس به جای می گذارند.


مقایسه دو تصویر از کهکشان مثلث یا M33 که در عکس بالایی ردیابی به شکل صحیح و در دیگری همراه با خطا انجام شده و از ارزش عکس کاسته است.


انواع استقرار[ویرایش]

برای آشنایی با انواع استقرار تلسکوپ ها بهتر است ابتدا نکاتی را بدانیم:

استقرار تلسکوپ می‌تواند بر اساس مختصات سمت - ارتفاع یا بعد و میل عمل کند. تلسکوپی با استقرار سمتی-ارتفاعی در دو محور افقی و عمودی حرکت می کند. فهم چنین عملکردی به مراتب ساده تر از حرکت بر اساس بعد و میل می باشد. برای درک مفهوم بعد و میل باید آسمان را کره ای فرضی در نظر داشت که ناظر در مرکز آن کره قرار دارد. به این ترتیب طول و عرض جغرافیایی را روی آن رسم کرد (دقیقا مانند طول و عرضی که در جغرافیای زمین به کار می رود). طول و عرض را برای آسمان به ترتیب بعد و میل می نامیم و از طریق آسمان را درجه بندی می کنیم. محور بعد به سمت ستاره قطبی نشانه می رود و در نتیجه با محور حرکت زمین به دور خودش موازی می شود. محور میل نیز کاری شبیه به مدار ها و خط استوا را انجام می دهد.


کره آسمان.

نکته جالب در این درجه بندی آن است که میل ستاره هیچ گاه در طول شبانه روز تغییر نمی کند و تنها محود بعد با سرعت 15 درجه بر ساعت (سرعت حرکت زمین به دور خود) از شرق به غرب جابجا می شود (بر خلاف تقسیم بندی سمت و ارتفاع که هر دو محور حرکت می کنند). استقراری که بر اساس بعد و میل طراحی شده باشد استقرار استوایی نامیده می شود.

از سخن بالا می‌توان نتیجه گرفت که در نوع سمتی-ارتفاعی جهت ردیابی اجرام نیاز به دو موتور و سیستمی پیچده تر، و در نوع استوایی نیاز به یک موتور داریم (زیرا میل ستاره تغییر نمی کند و تنها باید بعد را دنبال کنیم). به این ترتیب استقرار استوایی موتور دار نوع مناسب و متداولی برای عکاسی نجومی محسوب می شود.

استقرار استوایی[ویرایش]

برای عکاسی با تلسکوپ های غیر رصدخانه ای، استقرار استوایی را می‌توان رایج ترین مقر برای آن ها دانست. بدین جهت برای فعالیت های عکاسی عمق آسمان به صورت آماتوری معمولا این استقرار را مورد نظر قرار می دهیم.


به توضیحات ذیل توجه کنید.

در ابتدا لازم است با قسمت های مختلف در یک مقر استوایی موتور دار آشنایی پیدا کنیم:

1. دوربین قطبی کننده: دوربین قطبی کننده (پلار اسکوپ) یکی از لوازم اصلی در مقر های استوایی به شمار می رود. توسط این وسیله می‌توان مقر را با دقت خوبی به سمت قطب شمال یا جنوب سماوی نشانه رفت تا مقر آماده رهگیری اجرام طی نوردهی باشد. این دوربین در وسط مقر قرار دارد و البته برای بعضی مقر ها باید به صورت جداگانه تهیه شود.

2. پیچ های تنظیم مقر: برای تنظیم دقیق پلار اسکوپ به سمت قطب آسمان می بایست از این 4 پیچ (2 عدد برای حرکت در محور سمت و 2 عدد برای ارتفاع) استفاده نمود.

3. وزنه: تلسکوپ باید در هنگام ردیابی در تعادل کامل باشد. بخشی از این تعادل توسط وزنه هایی که در سمت مخالف لوله اپتیکی بر روی میله ای سوار هستند تامین می شود و با جابجایی وزنه ها قابل تنظیم است. در صورتی که تلسکوپ تعادل وزنی نداشته باشد، به موتور مقر فشار آمده و ردیابی با کیفیت خوب انجام نمی گیرد (و یا اصلا ردیابی صورت گرفته نمی شود).

4. درجه بندی بعد و میل: اگر بخواهیم جرمی کم نور را در آسمان پیدا کنیم می‌توانیم از این درجه بندی ها برای یافتن مکان نسبتا دقیق آن استفاده کنیم. این دو حلقه مدرج در رصد با مقر های بدون سامانه جست و جوگر خودکار ابزار مفیدی محسوب می شوند.

5. پیچ های حرکت بعد و میل: هر کدام از دو محور بعد و میل دو پیچ در کنار خود دارند که با شل کردن آن می‌توان آن محور را با دست جا به جا کرد. در صورتی که پیچ سفت باشد و محور را حرکت بدهیم قطعا به مقر فشار آمده و منجر به خرابی می شود.

6. سه پایه: در عکاسی نجومی میدان دید باز برای نگاه داشتن دوربین از سه پایه ای استفاده می شود که روی آن یک هد عکاسی دوربین را روی خود نگه می دارد. برای کار دیپ اسکای نیز باید مقری مناسب بر روی یک سه پایه با استحکام بسیار بیشتر سوار باشد. سه پایه های آلومینیومی قطعا برای عکاسی نجومی با تلسکوپ گزینه مناسبی به شمار نمی روند زیرا شدیدا لرزش پذیر هستند؛ اگرچه نوع آلومینیومی سبک تر و برای رصد قابل استفاده است، اما سه پایه هایی با جنس استیل کروم گزینه بسیار بهتری جهت عکاسی می باشند.

7. سینی: وسیله ای تخت موسوم به سینی تلسکوپ بین سه پایه قرار می گیرد و کاربرد آن اول در محکم نگه داشتن سه پایه، و در وهله بعد قرار گیری چشمی های مختلف هنگام رصد در آن است. این وسیله ساده در ایجاد استکام و جلوگیری از لرزش بسیار مفید است.

انتخاب استقرار استوایی مناسب[ویرایش]

پارامتر های مختلفی در انتخاب یک مقر مناسب برای عکاسی با تلسکوپ دخیل می باشند. گزینه های انتخابی ما در این جا بین استقرار های نوع استوایی موتور دار می باشد که شرکت های گوناگونی آن ها را تولید و عرضه می کنند. در ایران شاید مقر های اسکای واچر رایج ترین مقر های مورد استفاده در عکاسی نجومی باشند؛ اما انواع دیگری نیز از کمپانی های دیگر مانند سلسترون، Software Bisque و ... نیز موجود می باشند.

مقر باید توانایی تحمل وزن تلسکوپ را داشته باشد. مثلا نمی‌توان یک تلسکوپ 12 اینچ را بر روی مقر EQ5 اسکای واچر سوار کرد و باید سراغ مقری با توانایی بالاتر رفت. دقت کار نیز برای ما مهم است. هر مقری با هر دقتی که ساخته شود، به هر حال خطایی در ردیابی خواهد داشت. هر چقدر فاصله کانونی تلسکوپ بیشتر باشد (یعنی میدان دید بسته تر)، خطا خودش را زود تر در عکس نشان می دهد و مدت نوردهی بدون خطا پایین تر می آید. برای عکاسی نجومی که میزان نوردهی گاهی بیش از 5 دقیقه نیز می رسد، می بایست مقری استفاده شود که توانایی بالا تری داشته باشد.

توانایی بالا در ردیابی و همچنین تحمل وزن اپتیک، یقینا مساوی با سیر صعودی قیمت مقر نیز خواهد بود. پس نمی‌توان یکسره سراغ مقری گران قیمت و با توانایی حداکثر رفت. باید با توجه به نیاز و بودجه خود انتخاب کنیم. برای شروع عکاسی نجومی، اتفاقا مقر هایی با توانایی متوسط بهتر هستند؛ زیرا فرد قطبی کردن به شکل صحیح را در عکاسی با مقری یاد می گیرد که باید برای 2 دقیقه نوردهی با آن هنگام قطبی کردن زحمت کشید و این منجر به یادگیری کار با مقر می شود.

در رده مقر های اسکای واچر، مقر های درجه پایین تر از EQ5 خیلی مناسب نیستند و خطای زیادی دارند. خود EQ5 در صورت قطبی کردن با روش های طولانی و دشوار، حداکثر تا 4 دقیقه نوردهی می کند و تحمل وزن آن نیز حداکثر تلسکوپی با دهانه 8 اینچی است. مقر هایی که از EQ5 درجه بالاتری دارند، HEQ5، EQ6 و NEQ6 می باشند.

مقر EQ6 و NEQ6 که دقیقا بهترین های اسکای واچر هستند، توانایی ردیابی فوق العاده بهتری دارند. EQ6 با توانایی تحمل حداکثر تلسکوپ اشمیت کاسگرین های 14 اینچ غول پیکر، توانایی ردیابی استثنایی و تا حدود 8-10 دقیقه را دارا می باشد. البته به هر حال باز هم خطای ردیابی در نوردهی های بالاتر که واقعا خیلی کم پیش می آید وجود دارد و برای جبران کامل خطا تنها چاره به کار بری تصحیح گر های ردیابی یا همان اتوگایدر است که در مورد آن توضیح خواهم داد.


یکی از مقر های استوایی اسکای واچر.

سامانه جست و جوگر خودکار[ویرایش]

احتمالا شما نام مقر های go to را شنیده اید. این مقر های در خود اطلاعاتی از مکان ستارگان و اجرام سماوی دارند که این خصوصیت در آن ها باعث می شود با فشردن یک دکمه، تلسکوپ را به سمت جرم مورد نظر ببرند! این سیستم در ابتدا از کاربر مشخصاتی همچون طول و عرض جغرافیایی و زمان دقیق را می خواهد. سپس از فرد درخواست می کند تا 1 الی 3 ستاره را به آن نشان دهد. پس از تنظیم دستی تلسکوپ به سمت این ستاره ها، مقر خود را پیدا کرده و تا پایان شب اجرام دلخواه را با دقتی مناسب نشانه می رود.


سیستم جست و جوگر خودکار کمپانی اسکای واچر موسوم به SynScan.

مزیت کار با مقر های گوتو، سرعت بخشیدن به کار عکاسی است. البته مزیت دیگری هم دارد و آن، پیدا کردن اجرام بسیار کم نور آسمان است که به صورت دستی نمی‌توان آن ها را پیدا کرد. مثلا سحابی تورپرده در دجاجه را به احتمال بسیار زیاد نمی‌توان در رصدگاهی با حد قدر خوب و تلسکوپی متوسط در آسمان پیدا کرد. در حالی که مقر گوتو می‌تواند آن را با کمک تنظیمات اولیه که توضیح داده شد پیدا کند.

البته از مضرات این مقر ها هم تنبلی رصدگران است! خیلی ها پس از استفاده از این مقر های به کار با آن ها اعتیاد پیدا کرده و مهارت رصدی خود را از دست می دهند. با این حال در عکاسی نجومی، استفاده از سامانه جست و جوگر خودکار یکی از امتیازات برای عکاس به شمار می رود. <ref> فروم نجوم آوا استار </ref>

منابع[ویرایش]

<references />