در حال ویرایش تابش سنکروترون

پرش به: ناوبری، جستجو

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی متن شما
سطر ۱: سطر ۱:
==تعریف==
 
تابش سنکروترون ، تابش الکترومغناطیسی منتشر شده توسط ذرات باردار (معمولا [[الکترون]]) در حال حرکت در [[میدان مغناطیسی]] در کسر زیادی از سرعت نور است. ذرات باردار به دلیل شتابی که به آن ها داده شده است به دنبال مسیرهای مارپیچ در امتداد خطوط مغناطیسی نیرو و تابش ساطع شده ، می روند. این فرایند وابستگی نزدیکی با free-free radiation دارد. طول موج اشعه ساطع شده به همان اندازه که انرژی الکترون افزایش می یابد، کاهش پیدا می‌کند و به شدت قطبیده می شود.
 
 
تابش سنکروترون بسیاری از امواج منتشر شده در [[سحابی خرچنگ]]، تپ اخترها و [[کهکشان]] های رادیویی را تولید می کند <ref>Philip's Astronomy Encyclopedia 2002 </ref>
 
 
 
==تاریخچه==
 
==تاریخچه==
  
سطر ۹: سطر ۴:
  
 
این تابش را نخستین بار در سال ۱۹۴۸، فرانک الدر (Frank Elder)، روبرت لانگمویر (Robert Langmuir) و هربرت پولک  (Herbert Pollack)، در هنگام آزمایش با یک سنکروترون الکترونی مشاهده کردند. در این دستگاه، [[الکترون]] در یک میدان مغناطیسی تا انرژی‌های نسبیتی شتاب می‌گرفت. آن‌ها متوجه شدند که الکترون در راستای لحظه‌ای حرکت خود و در یک مخروط باریک، نور مرئی تابش می‌کند. در [[اختر فیزیک]]، نخستین بار از تابش سنکروترون برای توضیح [[گسیل رادیویی]] [[راه شیری]]، سخن به میان آمد. این گسیل رادیویی را کارل جانسکی در سال ۱۹۳۱کشف کرده بود. طیف و دمای درخشایی بالای این تابش (بیش از ۱۰<sup>۵</sup> کلوین) با گسیل معمولی آزاد-آزاد گرمایی ناشی از گاز یونیده هم‌خوانی نداشت. در سال ۱۹۵۰، هانس آلفوِن (Hannes Alfvèn) و نیکلای هرلُف‌سان (Nicolai Herlofson)، به همراه کارل اوتو کیپن‌هوور (Karl-Otto Kiepenheuer) پیشنهاد کردند که زمینه‌ی رادیویی کهکشان به‌دلیل تابش سنکروترون می‌باشد. کیپن‌هوور اعتقاد داشت که الکترون‌های پرانرژیِ [[پرتوهای کیهانی|پرتو کیهانی]] در میدان مغناطیسی ضعیف کهکشان، تابش رادیویی گسیل می‌دارند. این توضیح درست از آب درآمده است. تابش سنکروترون، یک فرایند گسیل مهم در [[باقی‌مانده‌های ابرنواختری]]، [[کهکشان رادیویی|کهکشان‌های رادیویی]] و [[اختروش]]‌ها نیز می‌باشد. این یک فرایند تابشی غیر گرمایی است، به عبارتی، انرژی الکترون‌‌‌‌‌‌‌‌های تابش کننده ناشی از حرکات گرمایی نیست.<ref> کتاب مبانی ستاره‌شناسی/ هانو کاتونن و همکاران/ مترجم: غلامرضا شاه‌علی/ انتشارات شاهچراغ </ref>
 
این تابش را نخستین بار در سال ۱۹۴۸، فرانک الدر (Frank Elder)، روبرت لانگمویر (Robert Langmuir) و هربرت پولک  (Herbert Pollack)، در هنگام آزمایش با یک سنکروترون الکترونی مشاهده کردند. در این دستگاه، [[الکترون]] در یک میدان مغناطیسی تا انرژی‌های نسبیتی شتاب می‌گرفت. آن‌ها متوجه شدند که الکترون در راستای لحظه‌ای حرکت خود و در یک مخروط باریک، نور مرئی تابش می‌کند. در [[اختر فیزیک]]، نخستین بار از تابش سنکروترون برای توضیح [[گسیل رادیویی]] [[راه شیری]]، سخن به میان آمد. این گسیل رادیویی را کارل جانسکی در سال ۱۹۳۱کشف کرده بود. طیف و دمای درخشایی بالای این تابش (بیش از ۱۰<sup>۵</sup> کلوین) با گسیل معمولی آزاد-آزاد گرمایی ناشی از گاز یونیده هم‌خوانی نداشت. در سال ۱۹۵۰، هانس آلفوِن (Hannes Alfvèn) و نیکلای هرلُف‌سان (Nicolai Herlofson)، به همراه کارل اوتو کیپن‌هوور (Karl-Otto Kiepenheuer) پیشنهاد کردند که زمینه‌ی رادیویی کهکشان به‌دلیل تابش سنکروترون می‌باشد. کیپن‌هوور اعتقاد داشت که الکترون‌های پرانرژیِ [[پرتوهای کیهانی|پرتو کیهانی]] در میدان مغناطیسی ضعیف کهکشان، تابش رادیویی گسیل می‌دارند. این توضیح درست از آب درآمده است. تابش سنکروترون، یک فرایند گسیل مهم در [[باقی‌مانده‌های ابرنواختری]]، [[کهکشان رادیویی|کهکشان‌های رادیویی]] و [[اختروش]]‌ها نیز می‌باشد. این یک فرایند تابشی غیر گرمایی است، به عبارتی، انرژی الکترون‌‌‌‌‌‌‌‌های تابش کننده ناشی از حرکات گرمایی نیست.<ref> کتاب مبانی ستاره‌شناسی/ هانو کاتونن و همکاران/ مترجم: غلامرضا شاه‌علی/ انتشارات شاهچراغ </ref>
 +
 +
==روش محاسبه==
 +
 +
 +
نیروی وارد بر یک ذره باردار به صورت زیر داده میشود:
 +
[[پرونده:P1.JPG]]
 +
 +
اگر اکنون فرض کنیم که میدان الکتریکی صفر است نیروی لورنتز به دست می آید
 +
[[پرونده:P2.JPG]]
 +
 +
اکنون اجازه دهید دو مؤلف V را مورد برسی‌ قرار دهیم(یعنی [[پرونده:CodeCogsEqn.jpg]]و [[پرونده:CodeCogsEqn (1).jpg]] نسبت به بردار B)
 +
 +
 +
موازی
 +
 +
[[پرونده:P3.JPG]] نیرو وجود ندارد و حرکت ذره یکنواخت است
 +
 +
عمود
 +
 +
[[ پرونده:P4.JPG]] نیرو وجود دارد و حرکت ذره دایره ای است نیرو مغناطیسی نیروی مرکز گراست . حرکت خالص ذره حلزونی می‌باشد با تغییر واحد‌ها به CGS برای ورود به C به معادلات ، نیروی لورنتز را برابر با نیروی مرکزگرا قرار میدهیم:
 +
 +
[[پرونده:P5.JPG]]
 +
 +
[[پرونده:P6.JPG]]
 +
 +
بنابراین
 +
 +
[[پرونده:P7.JPG]]
 +
 +
سر انجام بسامد سیکلوترونی را پیدا می‌کنیم
 +
 +
[[پرونده:P8.JPG]]
 +
 +
 +
اگر تصور کنیم به الکترونی‌ نگاه می‌کنیم که در یک میدان مغناطیسی و در چهار چوبی حرکت می‌کند که چهار چوب جائی‌ در مسیر الکترون قرار دارد و با [[پرونده:CodeCogsEqn.jpg]]  در حال حرکت است، آنگاه حرکت آن دایره ای و با بسامدی خواهد بود که هم اکنون بدست آوردیم . اگر از نقطه واقع در صفحه چرخش و خارج از دایره چرخش به الکترون نگاه کنیم. حرکت الکترون شبیه به یک نوسانگر هماهنگ با و همان بسامد به نظر می‌رسد. نظریه کلاسیکی الکترمغناطیس نشان میدهد که ذره باردار شتابدار تابش الکترو مغناطیسی منتشر می‌کند که بسامد آن برابر با بسامد حرکت الکترون است. بنابراین ، ما چنین تابشی‌ را میبینیم، و پلاریدگی خطی‌ ، بیضوی یا دایره ای آن بستگی به جهت ناظر دارد<ref> نجوم و اخترفیزیک مقدماتی جلد اول , زیلیک و گریگوری , ترجمه دکتر جمشید قنبری </ref>
 +
  
 
==منبع==
 
==منبع==

لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی نجوم ممکن است توسط دیگر مشارکت‌کنندگان تغییر یابند، ویرایش یا حذف شوند. اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (ویکی نجوم:حق تکثیر را برای جزئیات بیشتر ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!

برای ویرایش این صفحه، لطفاً به سوال زیر پاسخ دهید (اطلاعات بیشتر):

لغو | راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)