صورت فلکی حمل

از ویکی نجوم
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۰۱ توسط هانيه اميري (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - 'می توان' به 'می‌توان')
پرش به: ناوبری، جستجو


صورت فلکی حمل

نام لاتین Aries
زمان رسیدن به نصف النهار 19 آذر
بعد ۰3h 00m 00s٬
میل 20° 00′ 00″
مساحت 441 درجه مربع
ستارگان اصلی 3
ستاره های سیاره دار 6
ستارگان نزدیک تر از 10 پارسک 2
درخشان ترین ستاره آلفا_حمل
نزدیک ترین ستاره ستاره باغ چای
اجرام مسیه 0

بهترین زمان مشاهده در ماه دسامبر

مشهود بین عرض های جغرافیایی°90 + و°''60-


صورت فلکی بَرّه یا حَمَل، دارای سه ستاره ی اصلی رنگ‌پریده و بی زرق و برق به صورت مثلثی مختلف الاضلاع می‌باشد.

این صورت فلکی پیوندی با افسانه‌ها و اساطیر ایرانی دارد. حدود دوهزارسال پیش مبنای آغاز بهار بوده‌است ولی به علت پدیدهٔ حرکت تقدیمی زمین، در زمان حال، خورشید در لحظهٔ اعتدال بهاری در صورت فلکی مجاور آن یعنی حوت است. ستارهٔ آلفای این صورت فلکی به نام حمل (بره) است. نوع طیف آنIII ۲K، با قدر ۲، به فاصلهٔ ۷۸ سال نوری تا زمین است. ستارهٔ بتای آن، به نام انورالشیاطین که به معنای ((دو چیز که واضح نیست)) قدری معادل ۶/۲ دارد و فاصلهٔ آن ۴۴ سال نوری است. ستارهٔ گامای آن هم به نام اخفی الشیاطین نامیده می‌شود که با چشم غیر مسلح به صورت یک ستاره با قدر ۴ است، اما با یک تلسکوپ کوچک یک جفت همدم آن با قدر ۶/۴ هم دیده می‌شود.<ref name="multiple2">کتاب صورت های فلکی/ترجمه احمد دالکی/گیتاشناسی</ref>


در افسانه ها

زیباترین افسانه ای که درباره حمل وجود دارد به طور یقین داستان قوچ پشم طلایی است . این افسانه مربوط به عهد یونان باستان است . می گویند در زمانهای خیلی قدیم در آنجا پادشاهی به نام " آتاماس " ( athamas ) زندگی می کرد . او بانوی ابرها " نفله " ( nephele ) ازدواج کرده بود و ازاو فرزند داشت ، دختری به نام هله ( helle ) و پسری به نام " فریکسوس " ( phrixos ) . پادشاه پس از یک زندگی مشترک طولانی همسر نخست خود را طلاق داد و با " اینو " ( ino ) ازدواج کرد و آن طور که در افسانه ها آمده است ، " اینو " نامادری بسیار شرور و بدجنسی بود . او با نفرت شدیدی همیشه در پی اذیت و آزار هله و فریکسوس بود و تلاش می کرد آنها را سربه نیست کند . بنابراین " اینو " زنان سرزمین خود را متقاعد کرد که تمام بذرهای غلات را برشته کنند ، تا در هنگام کاشت در زمین بپوسد و به این ترتیب مردم با خطر قحطی و گرسنگی روبرو شوند . بعد او گناه این فاجعه را به گردن دو کودک انداخت . پادشاه دستور داد تا از راهبه " پیتیا " ( pythia ) در معبد " دلفی " ( Delphi : شهری باستانی در مرکز یونان ، در دامنه جنوبی مونت پارناس و جایگاه حرم مقدی آپولو بود – م . ) بپرسند که برای نجات انسانها از گرسنگی و مرگ چه باید کرد ملکه خیانتکار ، پیکهایی که شاه به " دلفی " فرستاده بود ، تطمیع کرد و آنها در مراجعت به پادشاه گزارش دادند که زمینها هنگامی دوباره بارور خواهند شد که پسری را که از ازدواج اول خود داشت ، یعنی " فریکسوس " را در محراب خدای خدایان زئوس قربانی کند . همان گونه که در کتاب عهد عتیق ( تورات ) هم آمده است ، قربانی انسانها به درگاه خدایان برای به رحم آوردن خدایان متداول بود و رواج داشت . <ref name="multiple1">کتاب صورت های فلکی و اسطوره های یونانی</ref>

اما برگردیم به داستان " آتاماس " و فریکسوس ! پادشاه برای نجات قومش از قحطی و گرسنگی با قربانی کردن پسرش در محراب معبد زئوس موافقت کرد . ولی خوشبختانه کار به آنجا نرسید . هنگامی که فریکسوس در غل و زنجیر بر قربانگاه دراز شده بود ، قوچی ظاهر شد که می‌توانست مانند انسانها سخن بگوید و پشمهای طلایی داشت . این حیوان باشکوه به خواهش بانوی ابرها " نفله " از سوی خداوند " هرمس " ( hermes : یکی از خدایان اساطیری یئنان که رب النوع تجارت و خدای حامی دزدان ، فریبکاران ، خدای بخت و فصاحت و ورزش بود " مرکور " خدای اساطیری رومیان همردیف هرمس است . فرهنگ فارسی ، ج 6 ، ص 2271 – م ) ارسال شده بود ، هر دو کودک " هله " و " فریکسوس " را بر پشت خود سوار کرد و به آسمان پرواز کرد . سفر از اروپا به آسیا بود . در میان راه " هله " که دختر بچه ای بیش نبود ، از پشت قوچ سقوط کرد و در دریا غرق شد. تنگه ای که می گویند او در آن غرق شده است – داردانل امروز – به یاد " هلسپونت " ( Hellespont ) نام گرفت . قوچ به همراه فریکسوس به پرواز ادامه داد تا به سرزمین دوردستی در پایان جهان به نام " کلوخیس " ( klochis ) رسید . پادشاه کلوخیس قوچ را قربانی کرد و پوست پشم طلائی آن را به درخت بلوطی آویزان کرد ، که اژدهای ترسناکی ا ز این درخت و پوست محافظت می کرد .در افسانه آمده است که بعدها دریانورد " لاسون " ( lason ) با کشتی " آرگو " ( argo ) پوست طلائی را به یونان بازگرداند . به هر حال روح قوچ به پاس کارهای نیکش به آسمان صعود کرد . صورت فلکی حمل در آسمان چندان چشمگیر و مشخص نیست ، بلکه در جایی که می پندارند سر جانور باید باشد ، چند ستاره نورانی دارد . صورت فلکی حمل را به خصوص در شب های پاییزی می‌توان به خوبی مشاهده کرد .<ref name="multiple1">کتاب صورت های فلکی و اسطوره های یونانی</ref>



ستاره ها


ستاره آلفای این صورت فلکی به نام حمل یا بره است که در زبان عربی و فارسی این نام برای کل مجموعه نیز به کار برده می‌شود.نوع طیف آن K2 III , با قدر 2 ,به فاصله 78 سال نوری تا زمین است.

ستاره بتا به نام انورالشرطین که به معنای (دوچیزی که واضح نیست) تعبیر می‌شود و نوع طیف آن A4 V , با قدر2/6 وفاصله 44 سال نوری تا زمین می‌باشد.ستاره ی گامای حمل به نام اخفی الشرطین نامیده می‌شود که با چشم غیر مسلح به صورت یک ستاره از قدر چهارم است, اما با کمک یک تلسکوپ کوچک می‌توان به وجود همدم آن با قدر 4/6 پی برد, که هر دو از نظر طیفی در رده A0 V و در فاصله 115 سال نوری از ما هستند.<ref name="multiple2">کتاب صورت های فلکی/ترجمه احمد دالکی/گیتاشناسی</ref>


اجرام عمق آسمان

در محدوده این صورت فلکی از اجرام عمقی آسمان هیچگونه جرم قابل توجهی که به سادگی دیده شوند وجود ندارد.<ref name="multiple2">کتاب صورت های فلکی/ترجمه احمد دالکی/گیتاشناسی</ref>

منابع

<references />