کهکشان رادیویی: تفاوت بین نسخهها
هانيه اميري (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
هانيه اميري (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | کهکشان های رادیویی و بستگانشان، [[کوازار]]ها و [[بلازار]]ها نوعی [[کهکشان فعال]] هستند که در طول موجهای رادیویی، بسیار درخشان هستند، حداکثر [[درخشندگی]] آن ها 39^10 وات بین 10MHz تا 100GHz می باشد. | |
− | گسیل امواج رادیویی به خاطر فرآیند | + | گسیل امواج رادیویی به خاطر فرآیند سنکروترون است.ساختار مشاهده شده در گسیل امواج رادیویی به وسیله ی بر هم کنش بین فواره های [[گاز]]ی دو گانه و محیط بیرونی تعیین میشود که توسط تابش های نسبیتی اصلاح شده است. اکثر کهکشان های میزبان صرفاً کهکشان های بیضوی بزرگ هستند. کهکشان های فعال با طول موج بلند رادیویی نه تنها در نوع خود جالب توجه هستند بلکه بدلیل امکان یافت شدن آنها در فواصل دور، می توان از آنها بعنوان ابزار ارزشمندی (معتبری) در کیهانشناسی رصدی بهره گرفت . اخیرا کارهای زیادی بر روی اثرات این اجرام در محیط بین کهکشانی به ویژه در خوشه ها و گروه های کهکشانی انجام شده است. |
− | برخیاز | + | برخیاز کهکشانها امواج بسیار قویرادیوییاز خود گسیل میکنند . در حقیقت از نظر رده بندیاین کهکشانها جزء اجرام |
انفجاریرده بندیمیشوند . | انفجاریرده بندیمیشوند . | ||
− | برایتوجیه این میزان انرژینظریه هایزیادیوجود دارد | + | برایتوجیه این میزان انرژینظریه هایزیادیوجود دارد که اولین آن ها احتمال بر خورد دو کهکشان به یکدیگر است ولیبا |
− | توجه به نسبت میزان اندازه ستارگان | + | توجه به نسبت میزان اندازه ستارگان دوکهکشان و فاصله میان آنها احتمال تولید چنین نیروییبدون در نظر گرفتن گرد و غبار |
− | میان ستاره | + | میان ستاره اینزدیک به صفر است برایدرک بهتر این موضوع کهکشان خودمان را در نظر بگیرید قطر کهکشان ما 100.000 |
− | سال نوریاست و | + | سال نوریاست و نوریکه از نزدیکترین کهکشان به ما میرسد 2.5 میلیون سال در راه بوده است یعنینسبت فاصله دو کهکشان |
− | به قطرشان حدود 20 برابر است | + | به قطرشان حدود 20 برابر است اکنون فاصله خورشید تا نزدیکترین ستاره به آن ، یعنیآلفا قنطورس ، را در نظر بگیرید میبینیم |
− | این فاصله 30 میلیون برابر قطر خورشید است به عبارت دیگر احتمال | + | این فاصله 30 میلیون برابر قطر خورشید است به عبارت دیگر احتمال اینکه دو ستاره به هم بر خورد کنند خیلیکمتر از احتمال |
− | برخورد دو | + | برخورد دو کهکشان است .و با برسیمیزان انرژیتولید شده توسط برخورد این ابرهایگاز و غبار در صورتیکه میزان آنها خیلی |
− | بیشتر از ستارگان آن | + | بیشتر از ستارگان آن کهکشان ها باشد باز هم برایتوجیه این انرژیدچار مشکل خواهیم بود. |
− | حالت دیگر این است | + | حالت دیگر این است که ممکن است هر دو کهکشان در مرکز خود دارایسیاهچاله باشند در این صورت با ادغام این دو کهکشان |
− | این دوسیاهچاله هم ادغام میشوند و باعث بوجود آمدن | + | این دوسیاهچاله هم ادغام میشوند و باعث بوجود آمدن کهکشان هایفعال میشوند البته کهکشان هایرادیوییفقط همراه با |
− | + | کهکشان هایبیضویدیده میشوند نه با مارپیچیها. از نشانه هاییکه برایتایید این نظریه میتوان به آن اشاره کرد وجود تعداد | |
− | + | زیادیکهکشان بیضویدر مجموعه هایکهکشانیپرتراکم است . واضح است که چنین خوشه هاییکه در آنها ازدحام کهکشانی | |
− | وجود دارد احتمال برخورد بالا تر است .در خوشه | + | وجود دارد احتمال برخورد بالا تر است .در خوشه کهکشانیگیسو که در فاصله 300 ملیون سال نوریاز ما قرار دارد 85 درصد |
− | + | کهکشانهایمرئیخوشه را کهکشان هایبیضویتشکیل میدهند در قلب این خوشه دو کهکشان بیضویغول پیکر قرار دارد که | |
− | گرانش آنها بر تمامیخوشه غلبه دارد خوشه سنبله هم | + | گرانش آنها بر تمامیخوشه غلبه دارد خوشه سنبله هم که نزدیکتر است به طور عمده از بیضویها تشکیل شده است در قلب این |
− | خوشه هم سه | + | خوشه هم سه هیولایبیضویحاکم بر این خوشه اند پهنایهر کدام از این غول ها حدود دو میلیون سال نوریاست یعنی20 |
− | برابر قطر | + | برابر قطر کهکشان خودمان . اما از طرف دیگر بیشتر مارپیچیها در خوشه هاییکه تراکم کمتریدارند و بنا بر این احتمال |
− | برخورد | + | برخورد کهکشان ها هم کمتر است یافت میشوند . |
نظریه دیگر بر مبنایبرخورد ماده و پاد ماده است میدانیم در جهان ما تمام پدیده هایاطراف ما ماده نام دارد ولینوع دیگری | نظریه دیگر بر مبنایبرخورد ماده و پاد ماده است میدانیم در جهان ما تمام پدیده هایاطراف ما ماده نام دارد ولینوع دیگری | ||
− | از آن وجود دارد | + | از آن وجود دارد که پاد ماده یا ضد ماده خوانده میشود. مثلا در مورد پرتون ذره بنیادیدیگریکشف شده است که از نظر |
− | تمام خواص | + | تمام خواص کاملا مشابه آن است و فقط از نظر بار الکتریکیمنفیاست و هنگام بر خورد آن ها با هم، هردو از بین میروند و فقط |
− | انرژیآنها باقیمیماند .البته این ماده | + | انرژیآنها باقیمیماند .البته این ماده تاکنون فقط در آزمایشگاه ها تولید شده است بر اساس این نظریه اگر یک کهکشان از ماده |
− | با | + | با یک کهکشان ضد ماده بر خورد کند حاصل فقط مقدار زیادیانرژیمیتواند باشد. به هر حال هیچ منطق دقیقیبرایتوجیه |
− | انرژیزیاد آنها نیست و دانشمندان هنوز در حال بررسیبر رویاین | + | انرژیزیاد آنها نیست و دانشمندان هنوز در حال بررسیبر رویاین کهکشان هایانفجاریهستند . |
[[رده:کیهانشناسی]] | [[رده:کیهانشناسی]] | ||
نسخهٔ ۲۸ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۴۰
کهکشان های رادیویی و بستگانشان، کوازارها و بلازارها نوعی کهکشان فعال هستند که در طول موجهای رادیویی، بسیار درخشان هستند، حداکثر درخشندگی آن ها 39^10 وات بین 10MHz تا 100GHz می باشد. گسیل امواج رادیویی به خاطر فرآیند سنکروترون است.ساختار مشاهده شده در گسیل امواج رادیویی به وسیله ی بر هم کنش بین فواره های گازی دو گانه و محیط بیرونی تعیین میشود که توسط تابش های نسبیتی اصلاح شده است. اکثر کهکشان های میزبان صرفاً کهکشان های بیضوی بزرگ هستند. کهکشان های فعال با طول موج بلند رادیویی نه تنها در نوع خود جالب توجه هستند بلکه بدلیل امکان یافت شدن آنها در فواصل دور، می توان از آنها بعنوان ابزار ارزشمندی (معتبری) در کیهانشناسی رصدی بهره گرفت . اخیرا کارهای زیادی بر روی اثرات این اجرام در محیط بین کهکشانی به ویژه در خوشه ها و گروه های کهکشانی انجام شده است.
برخیاز کهکشانها امواج بسیار قویرادیوییاز خود گسیل میکنند . در حقیقت از نظر رده بندیاین کهکشانها جزء اجرام انفجاریرده بندیمیشوند . برایتوجیه این میزان انرژینظریه هایزیادیوجود دارد که اولین آن ها احتمال بر خورد دو کهکشان به یکدیگر است ولیبا توجه به نسبت میزان اندازه ستارگان دوکهکشان و فاصله میان آنها احتمال تولید چنین نیروییبدون در نظر گرفتن گرد و غبار میان ستاره اینزدیک به صفر است برایدرک بهتر این موضوع کهکشان خودمان را در نظر بگیرید قطر کهکشان ما 100.000 سال نوریاست و نوریکه از نزدیکترین کهکشان به ما میرسد 2.5 میلیون سال در راه بوده است یعنینسبت فاصله دو کهکشان به قطرشان حدود 20 برابر است اکنون فاصله خورشید تا نزدیکترین ستاره به آن ، یعنیآلفا قنطورس ، را در نظر بگیرید میبینیم این فاصله 30 میلیون برابر قطر خورشید است به عبارت دیگر احتمال اینکه دو ستاره به هم بر خورد کنند خیلیکمتر از احتمال برخورد دو کهکشان است .و با برسیمیزان انرژیتولید شده توسط برخورد این ابرهایگاز و غبار در صورتیکه میزان آنها خیلی بیشتر از ستارگان آن کهکشان ها باشد باز هم برایتوجیه این انرژیدچار مشکل خواهیم بود. حالت دیگر این است که ممکن است هر دو کهکشان در مرکز خود دارایسیاهچاله باشند در این صورت با ادغام این دو کهکشان این دوسیاهچاله هم ادغام میشوند و باعث بوجود آمدن کهکشان هایفعال میشوند البته کهکشان هایرادیوییفقط همراه با کهکشان هایبیضویدیده میشوند نه با مارپیچیها. از نشانه هاییکه برایتایید این نظریه میتوان به آن اشاره کرد وجود تعداد زیادیکهکشان بیضویدر مجموعه هایکهکشانیپرتراکم است . واضح است که چنین خوشه هاییکه در آنها ازدحام کهکشانی وجود دارد احتمال برخورد بالا تر است .در خوشه کهکشانیگیسو که در فاصله 300 ملیون سال نوریاز ما قرار دارد 85 درصد کهکشانهایمرئیخوشه را کهکشان هایبیضویتشکیل میدهند در قلب این خوشه دو کهکشان بیضویغول پیکر قرار دارد که گرانش آنها بر تمامیخوشه غلبه دارد خوشه سنبله هم که نزدیکتر است به طور عمده از بیضویها تشکیل شده است در قلب این خوشه هم سه هیولایبیضویحاکم بر این خوشه اند پهنایهر کدام از این غول ها حدود دو میلیون سال نوریاست یعنی20 برابر قطر کهکشان خودمان . اما از طرف دیگر بیشتر مارپیچیها در خوشه هاییکه تراکم کمتریدارند و بنا بر این احتمال برخورد کهکشان ها هم کمتر است یافت میشوند . نظریه دیگر بر مبنایبرخورد ماده و پاد ماده است میدانیم در جهان ما تمام پدیده هایاطراف ما ماده نام دارد ولینوع دیگری از آن وجود دارد که پاد ماده یا ضد ماده خوانده میشود. مثلا در مورد پرتون ذره بنیادیدیگریکشف شده است که از نظر تمام خواص کاملا مشابه آن است و فقط از نظر بار الکتریکیمنفیاست و هنگام بر خورد آن ها با هم، هردو از بین میروند و فقط انرژیآنها باقیمیماند .البته این ماده تاکنون فقط در آزمایشگاه ها تولید شده است بر اساس این نظریه اگر یک کهکشان از ماده با یک کهکشان ضد ماده بر خورد کند حاصل فقط مقدار زیادیانرژیمیتواند باشد. به هر حال هیچ منطق دقیقیبرایتوجیه انرژیزیاد آنها نیست و دانشمندان هنوز در حال بررسیبر رویاین کهکشان هایانفجاریهستند .
منبع
- ویکی پدیای انگلیسی
- دانشنامه ستاره شناسی