در حال ویرایش کوتوله سفید
هشدار: شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
این ویرایش را میتوان خنثی کرد.
لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | کوتوله های سفید، که تعدادشان در کهکشان ما نسبتاً زیاد است، آخرین مرحلۀ تکامل بسیاری از ستاره ها هستند. درحالیکه برخی از ستاره های پر جرم ممکن است به هنگام مرگ به اجرامی شگفت آور و غیر عادی تبدیل شوند. ستاره هایی که جرمشان تقریبامعادل جرم خورشید یا کمتر از آن است، محتملاً همگی به کوتوله های سفید تبدیل می شوند. این اصطلاح برای توصیف مرحله ای از تکامل ستاره ای به کار می رود که ستاره پس از تبدیل شدن به غول سرخ، در آن مرحله از | + | [[رده: اخترفیزیک]] |
− | + | کوتوله های سفید، که تعدادشان در کهکشان ما نسبتاً زیاد است، آخرین مرحلۀ تکامل بسیاری از ستاره ها هستند. درحالیکه برخی از ستاره های پر جرم ممکن است به هنگام مرگ به اجرامی شگفت آور و غیر عادی تبدیل شوند. ستاره هایی که جرمشان تقریبامعادل جرم خورشید یا کمتر از آن است، محتملاً همگی به کوتوله های سفید تبدیل می شوند. این اصطلاح برای توصیف مرحله ای از تکامل ستاره ای به کار می رود که ستاره پس از تبدیل شدن به غول سرخ، در آن مرحله از انقباض بازمی ایستد. در مرحلۀ کوتولۀ سفید، مادۀ ستاره ای فشرده می شود و به جسمی کم نور، با اندازه ای بسیار کوچک، به بزرگی زمین، تبدیل می شود. از آنجا که ستاره دیگر هیچ منبعی برای تولید انرژی ندارد، سرد می شود.<ref name="multiple2">کتاب ساختار ستارگان و کهکشان ها/ نوشته پاول هاج/مترجم: توفیق حیدرزاده</ref> | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
+ | ==فاصله == | ||
در کهکشان ما ، ستاره های کوتولۀ سفید فراوانند و تعداد آنهایی که به خورشید نزدیکند، به قدر کافی زیاد است تا اخترشناسان بتوانند فواصل آنها را از راه اختلاف منظر مثلثاتی به دقّت اندازه گیری کنند. در محدودۀ 20 پارسکی خورشید، در حدود بیست و پنج کوتولۀ سفید شناخته شده و فواصل دقیق آنها تعیین گشته است. اما این هنوز درصد کوچکی از بیش از 1000 ستارۀ کوتولۀ سفیدی است که در این محدوده کشف شده اند. فاصلۀ بقیۀ آنها را می باید از روش های تخمینی به دست آورد. | در کهکشان ما ، ستاره های کوتولۀ سفید فراوانند و تعداد آنهایی که به خورشید نزدیکند، به قدر کافی زیاد است تا اخترشناسان بتوانند فواصل آنها را از راه اختلاف منظر مثلثاتی به دقّت اندازه گیری کنند. در محدودۀ 20 پارسکی خورشید، در حدود بیست و پنج کوتولۀ سفید شناخته شده و فواصل دقیق آنها تعیین گشته است. اما این هنوز درصد کوچکی از بیش از 1000 ستارۀ کوتولۀ سفیدی است که در این محدوده کشف شده اند. فاصلۀ بقیۀ آنها را می باید از روش های تخمینی به دست آورد. | ||
یکی از این روش ها، دربارۀ ستاره های کوتولۀ سفید عضو منظومه های دوتایی است که میتوان در آنها ویژگی های ستارۀ همدم را اندازه گیری کرد. اگر این همدم ستاره ای معمولی باشد، فاصله را میتوان از روی طیف و قدر ظاهری آن، با دقّت نسبتاً خوبی تخمین زد. فاصلۀ حدود پنجاه کوتولۀ سفید از این روش تخمین زده شده است. متشابهاً اگر کوتوله های سفید در یک خوشۀ ستاره ای کشف شوند، فاصلۀ آنها همان فاصلۀ خوشه درنظر گرفته می شود، که از تطابق دادن با رشتۀ اصلی به دست می آید. روش تخمینی نهایی، روشی آماری است که در آن حرکت ظاهری کوتوله های سفید بررسی و فاصلۀ آنها طبق بزرگی یا کوچکی حرکت ظاهری تخمین زده می شود. مقدار حرکت ظاهری برای ستارگان دوردست، کوچکتر و برای ستارگان نزدیکتر، بزرگتر در نظر گرفته می شود. اخترشناسان فاصلۀ آماری صدها کوتولۀ سفید را از این راه تخمین زده اند.<ref name="multiple2">کتاب ساختار ستارگان و کهکشان ها/ نوشته پاول هاج/مترجم: توفیق حیدرزاده</ref> | یکی از این روش ها، دربارۀ ستاره های کوتولۀ سفید عضو منظومه های دوتایی است که میتوان در آنها ویژگی های ستارۀ همدم را اندازه گیری کرد. اگر این همدم ستاره ای معمولی باشد، فاصله را میتوان از روی طیف و قدر ظاهری آن، با دقّت نسبتاً خوبی تخمین زد. فاصلۀ حدود پنجاه کوتولۀ سفید از این روش تخمین زده شده است. متشابهاً اگر کوتوله های سفید در یک خوشۀ ستاره ای کشف شوند، فاصلۀ آنها همان فاصلۀ خوشه درنظر گرفته می شود، که از تطابق دادن با رشتۀ اصلی به دست می آید. روش تخمینی نهایی، روشی آماری است که در آن حرکت ظاهری کوتوله های سفید بررسی و فاصلۀ آنها طبق بزرگی یا کوچکی حرکت ظاهری تخمین زده می شود. مقدار حرکت ظاهری برای ستارگان دوردست، کوچکتر و برای ستارگان نزدیکتر، بزرگتر در نظر گرفته می شود. اخترشناسان فاصلۀ آماری صدها کوتولۀ سفید را از این راه تخمین زده اند.<ref name="multiple2">کتاب ساختار ستارگان و کهکشان ها/ نوشته پاول هاج/مترجم: توفیق حیدرزاده</ref> | ||
− | + | ||
== [[%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%B4%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C|درخشندگی]] == | == [[%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%B4%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C|درخشندگی]] == | ||
سطر ۳۳: | سطر ۱۸: | ||
== رنگ == | == رنگ == | ||
− | |||
رنگ های تقریباً 500 کوتولۀ سفید اندازه گیری شده است. این رنگ ها، گستره ای از آبی سیر تا زرد را نشان می دهند. گسترۀ دماهای مربوط به این رنگ ها از حدود 100000k تا 5000k است که آبی ترین تا سرخ ترین اجسامی را که گمان می رود کوتولۀ سفید باشند دربر می گیرد. در واقع معلوم شده است که رنگ و دمای اجسامی مانند کوتوله های سفید میتواند گستره ای وسیع تر داشته باشد و اجسام بسیار سردتر از نمونه های ذکر شده را نیز شامل شود. همان طور که در سطور بعد خواهید خواند، گسترۀ رنگ را میتوان در قالب سرد شدگی این ستاره های رمبیده و تَبَهگِن توضیح داد، و این سردشدگی نهایتاً منجر به آن می شود که کوتوله های سفید دماهایی بسیار پایین داشته باشند.<ref name="multiple2">کتاب ساختار ستارگان و کهکشان ها/ نوشته پاول هاج/مترجم: توفیق حیدرزاده</ref> | رنگ های تقریباً 500 کوتولۀ سفید اندازه گیری شده است. این رنگ ها، گستره ای از آبی سیر تا زرد را نشان می دهند. گسترۀ دماهای مربوط به این رنگ ها از حدود 100000k تا 5000k است که آبی ترین تا سرخ ترین اجسامی را که گمان می رود کوتولۀ سفید باشند دربر می گیرد. در واقع معلوم شده است که رنگ و دمای اجسامی مانند کوتوله های سفید میتواند گستره ای وسیع تر داشته باشد و اجسام بسیار سردتر از نمونه های ذکر شده را نیز شامل شود. همان طور که در سطور بعد خواهید خواند، گسترۀ رنگ را میتوان در قالب سرد شدگی این ستاره های رمبیده و تَبَهگِن توضیح داد، و این سردشدگی نهایتاً منجر به آن می شود که کوتوله های سفید دماهایی بسیار پایین داشته باشند.<ref name="multiple2">کتاب ساختار ستارگان و کهکشان ها/ نوشته پاول هاج/مترجم: توفیق حیدرزاده</ref> | ||
− | == [[ | + | == [[طیف]] == |
− | |||
طیف کوتوله های سفید شباهتی به طیف ستاره های معمولی ندارد. در طیف اکثر آنها، خطوط طیفی بسیار اندکی وجود دارد. تنها خطوطی که برجسته و واضح دیده می شوند، خطوط ئیدروژن است. با وجود این در طیف برخی از کوتوله های سفید، نمودهای طیفی غیر عادی تر به چشم می خورد. برای مثال کوتوله های سفیدی وجود دارند که در طیف آنها اثری از خطوط مربوط به هیچ عنصری دیده نمی شود. طیف برخی از کوتوله های سفید فقط خطوط هلیوم را نشان می دهد، بی آنکه خطوط ئیدروژن در آن قابل مشاهده باشد، و در طیف برخی دیگر تنها خطوط عناصر سنگین مانند کلسیوم و آهن وجود دارد. برای شناخت این پدیده های طیف نمایی متفاوت، تلاش های زیادی صورت گرفته است. طبق استنتاج های کنونی، این پدیده ها احتمالاً ناشی از متفاوت بودن مقدار مواد برجای مانده در جو ستارۀ رمبیده است که تمام یا بخش بیشتری از مغزی آن را کربن تشکیل می دهد. آن دسته از کوتوله های سفید که در طیفشان اثری از خطوط ئیدروژن نیست، احتمالاً ستاره هایی هستند که ئیدروژن پوش بیرونی آنها، هنگامی که ستاره غول بوده است، تماماً از دست رفته و تمام ئیدروژن مغزی آن نیز به سبب واکنش های هسته ای، سوخته است. | طیف کوتوله های سفید شباهتی به طیف ستاره های معمولی ندارد. در طیف اکثر آنها، خطوط طیفی بسیار اندکی وجود دارد. تنها خطوطی که برجسته و واضح دیده می شوند، خطوط ئیدروژن است. با وجود این در طیف برخی از کوتوله های سفید، نمودهای طیفی غیر عادی تر به چشم می خورد. برای مثال کوتوله های سفیدی وجود دارند که در طیف آنها اثری از خطوط مربوط به هیچ عنصری دیده نمی شود. طیف برخی از کوتوله های سفید فقط خطوط هلیوم را نشان می دهد، بی آنکه خطوط ئیدروژن در آن قابل مشاهده باشد، و در طیف برخی دیگر تنها خطوط عناصر سنگین مانند کلسیوم و آهن وجود دارد. برای شناخت این پدیده های طیف نمایی متفاوت، تلاش های زیادی صورت گرفته است. طبق استنتاج های کنونی، این پدیده ها احتمالاً ناشی از متفاوت بودن مقدار مواد برجای مانده در جو ستارۀ رمبیده است که تمام یا بخش بیشتری از مغزی آن را کربن تشکیل می دهد. آن دسته از کوتوله های سفید که در طیفشان اثری از خطوط ئیدروژن نیست، احتمالاً ستاره هایی هستند که ئیدروژن پوش بیرونی آنها، هنگامی که ستاره غول بوده است، تماماً از دست رفته و تمام ئیدروژن مغزی آن نیز به سبب واکنش های هسته ای، سوخته است. | ||
سطر ۴۴: | سطر ۲۷: | ||
محاسباتی که در خصوص پیکربندی ستارۀ تبهگن انجام گرفته است نشان می دهد که هیچ کوتولۀ سفیدی با جرم بسیار بزرگتر از جرم خورشید نمیتواند وجود داشته باشد. محاسبات خواص یک گاز تبهگن- که در آن همۀ الکترون ها، تمام فضای ممکن در دسترس را با داشتن تمام سرعت های ممکن، پر کرده اند- حاکی از آن است که در کوتوله های سفید، جرم و اندازۀ ستاره ارتباطی نسبتاً عجیب با هم دارند. معلوم شده است که هرچه جرم کوتولۀ سفید بیشتر باشد، اندازۀ آن کوچکتر است. علاوه بر آن محاسبات انجام گرفته نشانگر آن هستند که اگر جرم ستاره بیشتر از 2/1 جرم خورشید باشد، نمیتواند سیستم پایداری را تشکیل دهد، زیرا در این صورت می باید شعاع منفی داشته باشد که این البته بی¬معناست. ستاره های پر جرم تر به طریقی متفاوت تر از آنکه مستقیماً به کوتولۀ سفید تبدیل شوند، می میرند.<ref name="multiple2">کتاب ساختار ستارگان و کهکشان ها/ نوشته پاول هاج/مترجم: توفیق حیدرزاده</ref> | محاسباتی که در خصوص پیکربندی ستارۀ تبهگن انجام گرفته است نشان می دهد که هیچ کوتولۀ سفیدی با جرم بسیار بزرگتر از جرم خورشید نمیتواند وجود داشته باشد. محاسبات خواص یک گاز تبهگن- که در آن همۀ الکترون ها، تمام فضای ممکن در دسترس را با داشتن تمام سرعت های ممکن، پر کرده اند- حاکی از آن است که در کوتوله های سفید، جرم و اندازۀ ستاره ارتباطی نسبتاً عجیب با هم دارند. معلوم شده است که هرچه جرم کوتولۀ سفید بیشتر باشد، اندازۀ آن کوچکتر است. علاوه بر آن محاسبات انجام گرفته نشانگر آن هستند که اگر جرم ستاره بیشتر از 2/1 جرم خورشید باشد، نمیتواند سیستم پایداری را تشکیل دهد، زیرا در این صورت می باید شعاع منفی داشته باشد که این البته بی¬معناست. ستاره های پر جرم تر به طریقی متفاوت تر از آنکه مستقیماً به کوتولۀ سفید تبدیل شوند، می میرند.<ref name="multiple2">کتاب ساختار ستارگان و کهکشان ها/ نوشته پاول هاج/مترجم: توفیق حیدرزاده</ref> | ||
− | |||
== جرم == | == جرم == | ||
سطر ۵۲: | سطر ۳۴: | ||
محاسباتی که در خصوص پیکربندی ستارۀ تبهگن انجام گرفته است نشان می دهد که هیچ کوتولۀ سفیدی با جرم بسیار بزرگتر از جرم خورشید نمیتواند وجود داشته باشد. محاسبات خواص یک گاز تبهگن- که در آن همۀ الکترون ها، تمام فضای ممکن در دسترس را با داشتن تمام سرعت های ممکن، پر کرده اند- حاکی از آن است که در کوتوله های سفید، جرم و اندازۀ ستاره ارتباطی نسبتاً عجیب با هم دارند. معلوم شده است که هرچه جرم کوتولۀ سفید بیشتر باشد، اندازۀ آن کوچکتر است. علاوه بر آن محاسبات انجام گرفته نشانگر آن هستند که اگر جرم ستاره بیشتر از 1.2 جرم خورشید باشد، نمیتواند سیستم پایداری را تشکیل دهد، زیرا در این صورت می باید شعاع منفی داشته باشد که این البته بی¬معناست. ستاره های پر جرم تر به طریقی متفاوت تر از آنکه مستقیماً به کوتولۀ سفید تبدیل شوند، می میرند.<ref name="multiple2">کتاب ساختار ستارگان و کهکشان ها/ نوشته پاول هاج/مترجم: توفیق حیدرزاده</ref> | محاسباتی که در خصوص پیکربندی ستارۀ تبهگن انجام گرفته است نشان می دهد که هیچ کوتولۀ سفیدی با جرم بسیار بزرگتر از جرم خورشید نمیتواند وجود داشته باشد. محاسبات خواص یک گاز تبهگن- که در آن همۀ الکترون ها، تمام فضای ممکن در دسترس را با داشتن تمام سرعت های ممکن، پر کرده اند- حاکی از آن است که در کوتوله های سفید، جرم و اندازۀ ستاره ارتباطی نسبتاً عجیب با هم دارند. معلوم شده است که هرچه جرم کوتولۀ سفید بیشتر باشد، اندازۀ آن کوچکتر است. علاوه بر آن محاسبات انجام گرفته نشانگر آن هستند که اگر جرم ستاره بیشتر از 1.2 جرم خورشید باشد، نمیتواند سیستم پایداری را تشکیل دهد، زیرا در این صورت می باید شعاع منفی داشته باشد که این البته بی¬معناست. ستاره های پر جرم تر به طریقی متفاوت تر از آنکه مستقیماً به کوتولۀ سفید تبدیل شوند، می میرند.<ref name="multiple2">کتاب ساختار ستارگان و کهکشان ها/ نوشته پاول هاج/مترجم: توفیق حیدرزاده</ref> | ||
− | |||
== چگالی == | == چگالی == | ||
سطر ۶۴: | سطر ۴۵: | ||
محاسبات در خصوص ماهیت آن از نوع گاز تبهگن که سازندة ستارة کوتولة سفید است، نشان می دهد که در این ستاره ها ماده بیشتر همانند جامد عمل می کند تا گاز، و از این رو ستاره نیز مانند جسمی سخت است. با سرد شدن کوتولة سفید تغییری در اندازه و ساختار آن رخ نمی دهد. درون آن به وسیلة الکترون ها، که شبکه ای بلوری مانند شبکة بلوری سنگ یا آهن تشکیل می دهند، پایا می ماند.<ref name="multiple2">کتاب ساختار ستارگان و کهکشان ها/ نوشته پاول هاج/مترجم: توفیق حیدرزاده</ref> | محاسبات در خصوص ماهیت آن از نوع گاز تبهگن که سازندة ستارة کوتولة سفید است، نشان می دهد که در این ستاره ها ماده بیشتر همانند جامد عمل می کند تا گاز، و از این رو ستاره نیز مانند جسمی سخت است. با سرد شدن کوتولة سفید تغییری در اندازه و ساختار آن رخ نمی دهد. درون آن به وسیلة الکترون ها، که شبکه ای بلوری مانند شبکة بلوری سنگ یا آهن تشکیل می دهند، پایا می ماند.<ref name="multiple2">کتاب ساختار ستارگان و کهکشان ها/ نوشته پاول هاج/مترجم: توفیق حیدرزاده</ref> | ||
− | |||
− | + | ||
== جو کوتوله های سفید == | == جو کوتوله های سفید == | ||
سطر ۷۴: | سطر ۵۴: | ||
به سبب گرانی زیاد در کوتوله های سفید، پیچیدگی دیگری در طیف آنها ظاهر می شود. انیشتین، در نظریة نسبیت عام خود، نشان داد که جرم های با گرانش زیاد میتوانند بر نور تأثیر گذارند. برای مثال، یکی از بهترین دلایل اثبات کنندة نظریة نسبیت عام انیشتین، انحنای پرتوهای نور ستارگان دوردست در مجاورت خورشید است که در خلال کسوف میتوان مشاهده کرد. اگر نیروی گرانش بسیار زیاد باشد، این تأثیر بر مسیر پرتوهای نور آشکار است. در ستاره های کوتولة سفید، نیروی گرانش چنان شدید است که گویی نور گسیل شده را به عقب می کشد، از این رو، هنگام مشاهدة نور آنها می بینیم که طول موج های نور به طرف قرمز جا به جا شده اند. این پدیده، انتقال به قرمز گرانشی نامیده می شود و یکی از مثال های بارز اهمیت نسبیت عام است.<ref name="multiple2">کتاب ساختار ستارگان و کهکشان ها/ نوشته پاول هاج/مترجم: توفیق حیدرزاده</ref> | به سبب گرانی زیاد در کوتوله های سفید، پیچیدگی دیگری در طیف آنها ظاهر می شود. انیشتین، در نظریة نسبیت عام خود، نشان داد که جرم های با گرانش زیاد میتوانند بر نور تأثیر گذارند. برای مثال، یکی از بهترین دلایل اثبات کنندة نظریة نسبیت عام انیشتین، انحنای پرتوهای نور ستارگان دوردست در مجاورت خورشید است که در خلال کسوف میتوان مشاهده کرد. اگر نیروی گرانش بسیار زیاد باشد، این تأثیر بر مسیر پرتوهای نور آشکار است. در ستاره های کوتولة سفید، نیروی گرانش چنان شدید است که گویی نور گسیل شده را به عقب می کشد، از این رو، هنگام مشاهدة نور آنها می بینیم که طول موج های نور به طرف قرمز جا به جا شده اند. این پدیده، انتقال به قرمز گرانشی نامیده می شود و یکی از مثال های بارز اهمیت نسبیت عام است.<ref name="multiple2">کتاب ساختار ستارگان و کهکشان ها/ نوشته پاول هاج/مترجم: توفیق حیدرزاده</ref> | ||
− | + | ||
== سرمایش == | == سرمایش == | ||
سطر ۸۷: | سطر ۶۷: | ||
<references /> | <references /> | ||
− | |||
− |