جسم سیاه: تفاوت بین نسخهها
سطر ۴: | سطر ۴: | ||
با تقریب خوبی می توان یک جسم توخالی با سطح درونی کاملا بازتابی را که روزنه ی کوچکی برای ورود و خروج نور دارد یک جسم سیاه در نظر گرفت. تابشی که از راه این روزنه وارد جسم شود احتمال خیلی کمی دارد که از آن خارج شود. این تابش به طور پی در پی در سطوح درونی این جسم بازتاب می شود و در هر بازتاب مقداری از آن چذب خواهد شد. اگر از درون روزنه ی جسم به درونه آن نگاه کنیم سیاه خواهد بود. | با تقریب خوبی می توان یک جسم توخالی با سطح درونی کاملا بازتابی را که روزنه ی کوچکی برای ورود و خروج نور دارد یک جسم سیاه در نظر گرفت. تابشی که از راه این روزنه وارد جسم شود احتمال خیلی کمی دارد که از آن خارج شود. این تابش به طور پی در پی در سطوح درونی این جسم بازتاب می شود و در هر بازتاب مقداری از آن چذب خواهد شد. اگر از درون روزنه ی جسم به درونه آن نگاه کنیم سیاه خواهد بود. | ||
اگر جسم سیاه را داغ کنیم،از خود تابش [[الکترومغناطیسی]] خواهد داشت. [[طیف]] این تابش مستقل از جنس جسم سیاه است و فقط به [[دما]]ی آن وابسته خواهد بود. بررسی جسم سیاه و تفسیر دقیق آن به وسیله ی [[پلانک]] یکی از بنیان های [[نظریه]] ی [[مکانیک کوآنتومی]] را پایه گذاری کرد. | اگر جسم سیاه را داغ کنیم،از خود تابش [[الکترومغناطیسی]] خواهد داشت. [[طیف]] این تابش مستقل از جنس جسم سیاه است و فقط به [[دما]]ی آن وابسته خواهد بود. بررسی جسم سیاه و تفسیر دقیق آن به وسیله ی [[پلانک]] یکی از بنیان های [[نظریه]] ی [[مکانیک کوآنتومی]] را پایه گذاری کرد. | ||
− | + | ||
[[رده:اخترفیزیک]] | [[رده:اخترفیزیک]] |
نسخهٔ ۱۴ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۲۰
|
|
جسم سیاه: جسمی است که در تمام طول موج ها تابش می کند و اگر نوری به آن تابیده شود بازتابی از آن رخ نمی دهد. می توان ستارگان را با دقت بالایی جسم سیاه در نظر گرفت.
با تقریب خوبی می توان یک جسم توخالی با سطح درونی کاملا بازتابی را که روزنه ی کوچکی برای ورود و خروج نور دارد یک جسم سیاه در نظر گرفت. تابشی که از راه این روزنه وارد جسم شود احتمال خیلی کمی دارد که از آن خارج شود. این تابش به طور پی در پی در سطوح درونی این جسم بازتاب می شود و در هر بازتاب مقداری از آن چذب خواهد شد. اگر از درون روزنه ی جسم به درونه آن نگاه کنیم سیاه خواهد بود.
اگر جسم سیاه را داغ کنیم،از خود تابش الکترومغناطیسی خواهد داشت. طیف این تابش مستقل از جنس جسم سیاه است و فقط به دمای آن وابسته خواهد بود. بررسی جسم سیاه و تفسیر دقیق آن به وسیله ی پلانک یکی از بنیان های نظریه ی مکانیک کوآنتومی را پایه گذاری کرد.