در حال ویرایش تابش زمینه کیهانی
هشدار: شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
این ویرایش را میتوان خنثی کرد.
لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
سطر ۱۲: | سطر ۱۲: | ||
[[انتقال به سرخ]] خطوط طیفی [[کهکشان]] های دور دست که 40 سال پیش از آن تاریخ [[ادوین هابل]] (1889-1953) آن را تفسیر کرده بود، از [[انبساط عالم]] خبر می داد. یکی از تفسیرهایی که از چنین انبساطی صورت می گرفت این بود که عالم، سر منشا دقیقی در [[فضا]] و [[زمان]] دارد. چنین عالمی در گذشته ی دور، ساختار بسیار متفاوتی نسبا به وضیعت کنونی داشته است. | [[انتقال به سرخ]] خطوط طیفی [[کهکشان]] های دور دست که 40 سال پیش از آن تاریخ [[ادوین هابل]] (1889-1953) آن را تفسیر کرده بود، از [[انبساط عالم]] خبر می داد. یکی از تفسیرهایی که از چنین انبساطی صورت می گرفت این بود که عالم، سر منشا دقیقی در [[فضا]] و [[زمان]] دارد. چنین عالمی در گذشته ی دور، ساختار بسیار متفاوتی نسبا به وضیعت کنونی داشته است. | ||
− | جورج گاموف و همکارانش مطرح ساخته بودند که عالم در مراحل پیشین خود به قدری داغ و چگال بوده است که بتواند واکنش های هسته ای را پیش بگیرد. در پی آن مراحل ابتدایی، عالم در حال انبساط، سرانجام به قدری سرد شد که [[هیدروژن]] یا ماده اصلی تشکیل دهنده آن، برای [عبور] [[نور]] و [[امواج رادیویی]] به نسبت شفاف شد. می دانیم که این وضعیت هنگامی برای [[هیدروژن]] پیش می آید که دمای آن بین 5،000 تا 10،000 [[درجه کلوین]] باشد. در چنین نقطه ای از تحول عالم، [[نور]] و [[ماده]] از یکدیگر مجزا می شوند. از آنجا که هر نقطه از عالم نسبت به هر نقطه دیگر عالم در حال انبساط است، هر ناظر در عالم، تمام [[کهکشان]] ها را در حال دور شدن از خود می بیند. هر چه فاصله ی اجرام بیشتر باشد، سرعت دور شدن آن از یکدیگر نیز بیشتر است. در واقع [[سرعت]] آنها به طور مستقیم با فاصله شان متناسب است. و این آن چیزی است که شخص از فوران [[ماده]] از نقطه ای به خصوص در [[فضا]] و [[زمان]] | + | جورج گاموف و همکارانش مطرح ساخته بودند که عالم در مراحل پیشین خود به قدری داغ و چگال بوده است که بتواند واکنش های هسته ای را پیش بگیرد. در پی آن مراحل ابتدایی، عالم در حال انبساط، سرانجام به قدری سرد شد که [[هیدروژن]] یا ماده اصلی تشکیل دهنده آن، برای [عبور] [[نور]] و [[امواج رادیویی]] به نسبت شفاف شد. می دانیم که این وضعیت هنگامی برای [[هیدروژن]] پیش می آید که دمای آن بین 5،000 تا 10،000 [[درجه کلوین]] باشد. در چنین نقطه ای از تحول عالم، [[نور]] و [[ماده]] از یکدیگر مجزا می شوند. از آنجا که هر نقطه از عالم نسبت به هر نقطه دیگر عالم در حال انبساط است، هر ناظر در عالم، تمام [[کهکشان]] ها را در حال دور شدن از خود می بیند. هر چه فاصله ی اجرام بیشتر باشد، سرعت دور شدن آن از یکدیگر نیز بیشتر است. در واقع [[سرعت]] آنها به طور مستقیم با فاصله شان متناسب است. و این آن چیزی است که شخص از فوران [[ماده]] از نقطه ای به خصوص در [[فضا]] و [[زمان]] می تواند انتظار داشته باشد. با این حال، این انبساط ناشی از انبساط خود فضاست و نباید ساده انگارانه به آن، همانند گریز [[کهکشان]] ها از یکدیگر، در داخل فضایی مطلق نگریست؛ چرا که خود فضا در حال انبساط است. |
ضمن انبساط مسیر عبور [[نور]] در درون عالم کشیده تر می شود، و [[نور]] سرخ تر و سردتر به نظر می رسد. اگر شخصی از تابشی مربوط به زمان های پیشین نمونه گیری کند، تابش را ناشی از چشمه ای بسیار سردتر تشخیص خواهد داد. آهنگ [[انبساط عالم]]، گمانه زنی در مورد دمای بایسته آن را ممکن می سازد. میزان کنونی آهنگ انبساط، کاملا با دمای اندازه گیری شده فعلی که حدود 2/7 [[درجه کلوین]] است سازگاری دارد. صرف وجود داشتن چنین تابشی، گواه محکمی برای تایید الگوی انبساطی عالم است که گاموف و همکارانش از آن دفاع می کردند و سرفرد هویل (1915-) آن را به طعنه، کیهان شناسی "مهبانگ" نامیده است. | ضمن انبساط مسیر عبور [[نور]] در درون عالم کشیده تر می شود، و [[نور]] سرخ تر و سردتر به نظر می رسد. اگر شخصی از تابشی مربوط به زمان های پیشین نمونه گیری کند، تابش را ناشی از چشمه ای بسیار سردتر تشخیص خواهد داد. آهنگ [[انبساط عالم]]، گمانه زنی در مورد دمای بایسته آن را ممکن می سازد. میزان کنونی آهنگ انبساط، کاملا با دمای اندازه گیری شده فعلی که حدود 2/7 [[درجه کلوین]] است سازگاری دارد. صرف وجود داشتن چنین تابشی، گواه محکمی برای تایید الگوی انبساطی عالم است که گاموف و همکارانش از آن دفاع می کردند و سرفرد هویل (1915-) آن را به طعنه، کیهان شناسی "مهبانگ" نامیده است. | ||
− | == ویژگیها == | + | == ویژگیها == |
− | تابش زمینهٔ کیهانی با دقت یک قسمت در ۱۰۰٬۰۰۰ همسانگرد است؛ انحراف معیار این ناهمسانگردی تنها ۱۸μK است. ناهمروندی تابش هم ۳×۱۰-۳[[ | + | تابش زمینهٔ کیهانی با دقت یک قسمت در ۱۰۰٬۰۰۰ همسانگرد است؛ انحراف معیار این ناهمسانگردی تنها ۱۸μK است. ناهمروندی تابش هم ۳×۱۰-۳[[درجه کلوین]] اندازه گیری شده است. |
− | طیفسنج نوریِ ماهوارهٔ کُبی [[ | + | طیفسنج نوریِ ماهوارهٔ کُبی [[طیف]] این تابش را به دقت سنجیده و با [[طیف]] یک [[جسم سیاه]] مقایسه کرده است. تاکنون هیچ انحرافی از [[طیف]] [[جسم سیاه]] دیده نشده است. تابش زمینهٔ کیهانی دقیقترین نمونهٔ تابش جسم سیاه است که تاکنون در طبیعت دیده شده است. |
این تابش قطبیده هم هست. در دورهٔ بازترکیب افتوخیزهای دمایی و برهمکنش تامسون موجب قطبیدهشدن آن میشوند. | این تابش قطبیده هم هست. در دورهٔ بازترکیب افتوخیزهای دمایی و برهمکنش تامسون موجب قطبیدهشدن آن میشوند. | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
== ناهمسانگردی == | == ناهمسانگردی == | ||
سطر ۸۶: | سطر ۷۲: | ||
*دانشنامه همگانی نجوم / بنیاد دانشنامه ی بزرگ فارسی | *دانشنامه همگانی نجوم / بنیاد دانشنامه ی بزرگ فارسی | ||
*کریگ هوگان. «تابش زمینه کیهانی». در کتاب انفجار بزرگ. ترجمهٔ علی فعال پارسا. بهرام خالصه. چاپ سوم. مشهد: بهنشر (انتشارات آستان قدس رضوی) | *کریگ هوگان. «تابش زمینه کیهانی». در کتاب انفجار بزرگ. ترجمهٔ علی فعال پارسا. بهرام خالصه. چاپ سوم. مشهد: بهنشر (انتشارات آستان قدس رضوی) | ||
− | *زیلیک و اسمیت. «کیهانشناسی:انفجار بزرگ و ورای آن». در کتاب نجوم و اخترفیزیک مقدماتی جلد دوم. ترجمهٔ جمشید قنبری، تقی عدالتی. چاپ اول. مشهد: بهنشر (انتشارات آستان قدس رضوی) | + | *زیلیک و اسمیت. «کیهانشناسی:انفجار بزرگ و ورای آن». در کتاب نجوم و اخترفیزیک مقدماتی جلد دوم. ترجمهٔ جمشید قنبری، تقی عدالتی. چاپ اول. مشهد: بهنشر (انتشارات آستان قدس رضوی) |
*ویکی پدیای فارسی | *ویکی پدیای فارسی | ||
− | |||
− | [[ | + | |
+ | [[رده:اخترفیزیک]] | ||
+ | [[رده:کیهانشناسی]] |