تحلیل طیف خورشیدی: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی نجوم
پرش به: ناوبری، جستجو
(نمودار هرتسپرونگ-راسل)
جز (جایگزینی متن - 'می توان' به 'می‌توان')
 
(۱۴ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
== '''چكيده''' ==
+
== '''چکیده''' ==
 
   
 
   
  
[[خورشید]] نزديكترين [[ستاره]] به ماست،اما باز هم فاصله آن از ما به قدري دور است كه نمي توان با اندازه گيري هاي رايج و معمولي به خصوصيات آن پي برد. يكي از راه هايي كه به انسان در شناخت اين ستاره و ستارگان ديگر كمك كرده است، طيف سنجي است. با [[طيف سنجي]] خورشيد مي توان به بسياري از خصوصيات فيزيكي آن از جمله تركيب،[[دما]]،قطر و...دست يافت. در اينجا قصد داريم با بررسي [[طيف]] ستاره و از روي قواعد و فرمول ها و روابط كشف شده به بررسي برخي ويژگي هاي تنها ستاره [[منظومه شمسی]] بپردازيم.
+
[[خورشید]] نزدیکترین [[ستاره]] به ماست،اما باز هم فاصله آن از ما به قدری دور است که نمی‌توان با اندازه گیری های رایج و معمولی به خصوصیات آن پی برد. یکی از راه هایی که به انسان در شناخت این ستاره و ستارگان دیگر کمک کرده است، طیف سنجی است. با [[طیف سنجی]] خورشید می‌توان به بسیاری از خصوصیات فیزیکی آن از جمله ترکیب،[[دما]]،قطر و...دست یافت. در اینجا قصد داریم با بررسی [[طیف]] ستاره و از روی قواعد و فرمول ها و روابط کشف شده به بررسی برخی ویژگی های تنها ستاره [[منظومه شمسی]] بپردازیم.
  
 
== '''مقدمه''' ==
 
== '''مقدمه''' ==
  
  
ما در جهاني زندگي مي كنيم كه بسيار پهناور است. فراتر از [[زمين]]،اجرام آسماني ديگر در فواصل بسيار دوري از ما قرار دارند. فاصله ها در مقياس نجومي طور ديگري تعريف مي شوند. به عنوان مثال فاصله نزديك ترين ستاره ها(پس از [[خورشيد]]) از ما به قدري است كه نور آن ها پس از چند سال به زمين مي رسد.با اين وجود انسان همواره مشتاق شناخت محيط اطراف خود بوده است و موفق شده تا حد زيادي اين اجسام بسيار دور را بشناسد.
+
ما در جهانی زندگی می کنیم که بسیار پهناور است. فراتر از [[زمین]]،اجرام آسمانی دیگر در فواصل بسیار دوری از ما قرار دارند. فاصله ها در مقیاس نجومی طور دیگری تعریف می شوند. به عنوان مثال فاصله نزدیک ترین ستاره ها(پس از [[خورشید]]) از ما به قدری است که نور آن ها پس از چند سال به زمین می رسد.با این وجود انسان همواره مشتاق شناخت محیط اطراف خود بوده است و موفق شده تا حد زیادی این اجسام بسیار دور را بشناسد.
  
از جايي كه بررسي ستارگان،[[سحابی]] ها و... بدليل فاصله بسيار دور آن ها به روش هاي معمول ممكن نيست، بايد از راه هاي ديگري به بررسي پرداخت. تنها راهي كه براي پي بردن به ماهيت و ويژگي هاي اجرام آسماني مخصوصا ستارگان وجود دارد، نوري است كه از آن ها به ما مي رسد.دانشمندان توانسته اند با بررسي همين مورد به اطلاعات زيادي دست پيدا كنند.
+
از جایی که بررسی ستارگان،[[سحابی]] ها و... بدلیل فاصله بسیار دور آن ها به روش های معمول ممکن نیست، باید از راه های دیگری به بررسی پرداخت. تنها راهی که برای پی بردن به ماهیت و ویژگی های اجرام آسمانی مخصوصا ستارگان وجود دارد، نوری است که از آن ها به ما می رسد.دانشمندان توانسته اند با بررسی همین مورد به اطلاعات زیادی دست پیدا کنند.
  
روش هاي زيادي براي بررسي نور كشف و تكميل شده اند. يكي از اين روش ها بررسي طيف ستارگان مي باشد. در اينجا قصد داريم تا با اين روش بيشتر آشنا شده و از آن براي تعيين برخي خصوصيات نزديكترين ستاره يعني خورشيد استفاده كنيم.ابتدا اندكي درمورد طيف سنجي و انواع [[طيف]] توضيح داده و سپس سراغ مباحث محاسباتي مي رويم.
+
روش های زیادی برای بررسی نور کشف و تکمیل شده اند. یکی از این روش ها بررسی طیف ستارگان می باشد. در اینجا قصد داریم تا با این روش بیشتر آشنا شده و از آن برای تعیین برخی خصوصیات نزدیکترین ستاره یعنی خورشید استفاده کنیم.ابتدا اندکی درمورد طیف سنجی و انواع [[طیف]] توضیح داده و سپس سراغ مباحث محاسباتی می رویم.
  
== '''طيف نگار''' ==
+
== '''طیف نگار''' ==
  
  
براي بدست آوردن طيف يك[[ ستاره]]،[[ نور]] آن را از يك شكاف نازك و سپس از يك [[عدسی]] موازي ساز مي گذرانيم. پرتوهاي نوري به صورت موازي با هم به [[منشور]] رسيده، به رنگ هاي گوناگون تجزيه شده و بر روي يك صفحه عكاسي كانوني مي شوند. هرگاه نور [[خورشید]] را از طريق چنين وسيله اي نظاره كنيم خطوط تاريكي در برخي مكان هاي طيف نمايان خواهد شد كه به [[خطوط فرانهوفر]] معروفند.
+
برای بدست آوردن طیف یک[[ ستاره]]،[[ نور]] آن را از یک شکاف نازک و سپس از یک [[عدسی]] موازی ساز می گذرانیم. پرتوهای نوری به صورت موازی با هم به [[منشور]] رسیده، به رنگ های گوناگون تجزیه شده و بر روی یک صفحه عکاسی کانونی می شوند. هرگاه نور [[خورشید]] را از طریق چنین وسیله ای نظاره کنیم خطوط تاریکی در برخی مکان های طیف نمایان خواهد شد که به [[خطوط فرانهوفر]] معروفند.
  
گوستا و كيرشهوف آلماني پي برد كه همين پديده را مي توان در آزمايشگاه با گذراندن نور سفيد از ميان گاز هاي گوناگون بدست آورد.
+
گوستا و کیرشهوف آلمانی پی برد که همین پدیده را می‌توان در آزمایشگاه با گذراندن نور سفید از میان گاز های گوناگون بدست آورد.
  
نوع ديگري از طيف نما با[[ توری پراش]] وجود دارد.نوري كه از توري مي گذرد در نتيجه ي تداخل امواج به رنگ هاي مختلف تجزيه مي شود.اين طيف نما در مقايسه با طيف نماي منشوري طيف را گسترده تر مي سازد.طيف نماي منشوري نور را در فضاي كوچكي متمركز مي كند و طيفي كه پديد مي آورد پرنور تر است.
+
نوع دیگری از طیف نما با[[ توری پراش]] وجود دارد.نوری که از توری می گذرد در نتیجه ی تداخل امواج به رنگ های مختلف تجزیه می شود.این طیف نما در مقایسه با طیف نمای منشوری طیف را گسترده تر می سازد.طیف نمای منشوری نور را در فضای کوچکی متمرکز می کند و طیفی که پدید می آورد پرنور تر است.
  
== '''انواع طيف''' ==
+
== '''انواع طیف''' ==
  
  
برخي از [[فوتون]] ها بوسيله عناصر مخصوص به خود جذب شده و براي مدت كمي برانگيخته مي شوند، و پس از برانگيخته شدن [[انرژی]] برابري را در جهات مختلفي پراكنده مي كنند و مقدار كمي از آن به ما ميرسد.
+
برخی از [[فوتون]] ها بوسیله عناصر مخصوص به خود جذب شده و برای مدت کمی برانگیخته می شوند، و پس از برانگیخته شدن [[انرژی]] برابری را در جهات مختلفی پراکنده می کنند و مقدار کمی از آن به ما می‌رسد.
  
اگر بيشترين مقدار نور از بين گاز ها به طيف نگار برسد فقط آن بخشي كه به وسيله [[مولكول]] ها يا [[اتم]] ها جذب مي شود در طيف حاصل تيره مي شود كه به ما توانايي تشخيص نوع اتم را مي دهد.
+
اگر بیشترین مقدار نور از بین گاز ها به طیف نگار برسد فقط آن بخشی که به وسیله [[مولکول]] ها یا [[اتم]] ها جذب می شود در طیف حاصل تیره می شود که به ما توانایی تشخیص نوع اتم را می دهد.
  
بر خلاف [[طيف جذبی]]،اگر طيف نگار در جايي قرار بگيرد كه فوتون ها بعد از جذب بوسيله اتم به آن جا گسيل شوند، طيف حاصل فقط خطوطي در زمينه تاريك خواهد بود.
+
بر خلاف [[طیف جذبی]]،اگر طیف نگار در جایی قرار بگیرد که فوتون ها بعد از جذب بوسیله اتم به آن جا گسیل شوند، طیف حاصل فقط خطوطی در زمینه تاریک خواهد بود.
  
بنابراين مي توانيم از يك [[جسم سیاه]] سه نوع طيف پيوسته، نشري و جذبي داشته باشيم.
+
بنابراین می‌توانیم از یک [[جسم سیاه]] سه نوع طیف پیوسته، نشری و جذبی داشته باشیم.
  
'''رده هاي طيفي'''
+
'''رده های طیفی'''
 
در [[رصدخانه]] کالج هارواردبا بررسی بیش از 300000 ستاره توانستند طیف ستارگان را به 10 گونه متمایز تقسیم کنند که با حروف O, B , A , F, G , K , M , R , N , S  نمایش داده می شوند و البته تقسیم بندی های فرعی نیز دارند مانند B2  K5 , وG8 .
 
در [[رصدخانه]] کالج هارواردبا بررسی بیش از 300000 ستاره توانستند طیف ستارگان را به 10 گونه متمایز تقسیم کنند که با حروف O, B , A , F, G , K , M , R , N , S  نمایش داده می شوند و البته تقسیم بندی های فرعی نیز دارند مانند B2  K5 , وG8 .
  
هر دسته برای خود ویژگی هایی دارند که می توان اینگونه گفت:
+
هر دسته برای خود ویژگی هایی دارند که می‌توان اینگونه گفت:
  
 
1-خطوط [[هلیوم]] در گونه های O , B  وجود دارند و در B2  به حداکثر شدت خود می رسد و پیش از آنکه به گونه A  برسیم محو می شود.
 
1-خطوط [[هلیوم]] در گونه های O , B  وجود دارند و در B2  به حداکثر شدت خود می رسد و پیش از آنکه به گونه A  برسیم محو می شود.
سطر ۵۲: سطر ۵۲:
 
7- ستاره های گونه S  را نوارهای مربوط اکسید زیرکونیوم متمایز می سازد.
 
7- ستاره های گونه S  را نوارهای مربوط اکسید زیرکونیوم متمایز می سازد.
  
== '''نمودار [[هرتسپرونگ-راسل]]''' ==
+
== '''[[نمودار هرتسپرونگ-راسل]]''' ==
  
در اين نمودارمحور عمودي بر حسب [[قدر مطلق]] و يا درخشندگي و محور افقي برحسب [[دما]] يا گونه طيفي مي باشد.
+
در این نمودارمحور عمودی بر حسب [[قدر مطلق]] و یا درخشندگی و محور افقی برحسب [[دما]] یا گونه طیفی می باشد.
  
'''''بررسي خورشيد با طيف سنجي''
+
'''''بررسی خورشید با طیف سنجی''
 
'''
 
'''
'''عناصر تشكيل دهنده ي جو خورشيد'''
+
'''عناصر تشکیل دهنده ی جو خورشید'''
  
گفتيم كه ازهر عنصر نيز مي توان طيفي ايجاد كرد.خطوط طيف بر اثر جذب يا نشر [[انرژی]] [[فوتون]] ها توسط اتم عناصر بوجود آمده اند.از آنجايي كه هر عنصر ساختار اتمي منحصر به فردي دارد،پس هر اتم مجموعه خطوط طيفي خاص خود را دارد. به عبارتي اتم در قالب طيف خاص خود "پاي اسمش را امضا مي كند".
+
گفتیم که ازهر عنصر نیز می‌توان طیفی ایجاد کرد.خطوط طیف بر اثر جذب یا نشر [[انرژی]] [[فوتون]] ها توسط اتم عناصر بوجود آمده اند.از آنجایی که هر عنصر ساختار اتمی منحصر به فردی دارد،پس هر اتم مجموعه خطوط طیفی خاص خود را دارد. به عبارتی اتم در قالب طیف خاص خود "پای اسمش را امضا می کند".
  
حال ما مي توانيم با ثبت طيف خورشيد و مقايسه اين طيف با عناصري كه در آزمايشگاه به دست آمده اند، تركيب آن را مشخص كنيم.
+
حال ما می‌توانیم با ثبت طیف خورشید و مقایسه این طیف با عناصری که در آزمایشگاه به دست آمده اند، ترکیب آن را مشخص کنیم.
  
طيف خورشيد يك طيف جذبي با تقريبا 30000 خط تاريك است. به عنوان مثال با خطوط طيفي عنصر آهن با مجموعه معيني در طيف خورشيد مطابقت دارد. پس نتيجه مي گيريم كه آهن به صورت بخار در خورشيد يافت مي شود.
+
طیف خورشید یک طیف جذبی با تقریبا 30000 خط تاریک است. به عنوان مثال با خطوط طیفی عنصر آهن با مجموعه معینی در طیف خورشید مطابقت دارد. پس نتیجه می گیریم که آهن به صورت بخار در خورشید یافت می شود.
  
فراواني چند عنصر برگزيده عبارت اند از:
+
فراوانی چند عنصر برگزیده عبارت اند از:
  
 
* [[هیدروژن]](90درصد)
 
* [[هیدروژن]](90درصد)
 
* [[هلیوم]](10درصد)
 
* [[هلیوم]](10درصد)
* [[اكسیژن]](84ر0 درصد)
+
* [[اکسیژن]](84ر0 درصد)
*[[ كربن]](32ر0)
+
*[[ کربن]](32ر0)
* سيليسيم(12ر0)
+
* سیلیسیم(12ر0)
* نيتروژن(10ر0)
+
* نیتروژن(10ر0)
* منيزيم(07ر0)
+
* منیزیم(07ر0)
 
* آهن(07ر0)
 
* آهن(07ر0)
 
* گوگرد(05ر0)
 
* گوگرد(05ر0)
  
با اين روش معلوم شده است كه دست كم 82 عنصر از 92 عنصر طبيعي [[زمین]] در جو خورشيد يافت مي شود. به طوري كه از خطوط طيفي نسبتا ضعيف طيف خورشيد برمي آيد، همه عناصر موجود در جو(به جز هيدروژن و هليم) كلا كمتر از 2 درصد جرمي آن است.
+
با این روش معلوم شده است که دست کم 82 عنصر از 92 عنصر طبیعی [[زمین]] در جو خورشید یافت می شود. به طوری که از خطوط طیفی نسبتا ضعیف طیف خورشید برمی آید، همه عناصر موجود در جو(به جز هیدروژن و هلیم) کلا کمتر از 2 درصد جرمی آن است.
  
== '''تعيين دماي خورشيد''' ==
+
== '''تعیین دمای خورشید''' ==
  
  
يكي از روش هاي تعيين دماي ستاره از روي طيف آن مستلزم سه گام مقدماتي است:
+
یکی از روش های تعیین [[دما]] ستاره از روی طیف آن مستلزم سه گام مقدماتی است:
1.تعيين توزيع انرژي طيف:
+
 
منحني انرژي يك طيف از راه زير بدست مي آيد:
+
1.تعیین توزیع انرژی طیف:
  1.ايجاد كردن طيف بر روي پرده
+
 
  2.تبديل نور به انرژي گرمايي در هر طول موج،بدين طريق كه اجازه داده مي شود كه نور بوسيله ي جذب كننده ي خوبي(جسم سياه)جذب گردد.
+
منحنی انرژی یک طیف از راه زیر بدست می آید:
  3.تعيين مقدار انرژي گرمايي هر طول موج
+
 
  4.رسم منحني انرژي نسبت به طول موج
+
* ایجاد کردن طیف بر روی پرده
2.پيدا كردن طول موج مربوط به انرژي ماكزيمم
+
* تبدیل نور به انرژی گرمایی در هر طول موج،بدین طریق که اجازه داده می شود که نور بوسیله ی جذب کننده ی خوبی(جسم سیاه)جذب گردد.
3.به كار بردن قانون وين:T× λmax=289×10^5
+
* تعیین مقدار انرژی گرمایی هر طول موج
درمورد خورشيد،طول موج انرژي ماكزيمم برابر 4700 آنگستروم است.
+
* رسم منحنی انرژی نسبت به طول موج
دماي نور سپهر خورشيد برابر است با:
+
 
 +
2.پیدا کردن [[طول موج]] مربوط به [[انرژی]] ماکزیمم
 +
 
 +
3.به کار بردن قانون وین:T× λmax=289×10^5
 +
 
 +
درمورد خورشید،طول موج انرژی ماکزیمم برابر 4700 آنگستروم است.
 +
 
 +
دمای نور سپهر خورشید برابر است با:
 +
 
 
T=289×10^5/4700=6150°K
 
T=289×10^5/4700=6150°K
دمايي كه به اين روش تعيين مي شود به "دماي جسم سياه" موسوم است.
+
 
براي تعيين دما از دو روش ديگر هم زياد استفاده مي شود.در يكي از اين دو روش سطح كل زير منحني انرژي به كار مي رود.مقداري كه به دست مي آيد برابر °K 5750 است كه آن را "دماي موثر" مي نامند.
+
دمایی که به این روش تعیین می شود به "دمای [[جسم سیاه]]" موسوم است.
در مورد دوم از شدت نسبي نور در چندين طول موج مختلف استفاده مي شود.دمايي كه به اين روش به دست مي آيد "دماي رنگ" نام دارد.كه در خورشيد نزديك به °K 7000 است.
+
 
دماي واقعي را مي توان ميانگيني از اين مقادير اختيار كرد:
+
برای تعیین دما از دو روش دیگر هم زیاد استفاده می شود. در یکی از این دو روش سطح کل زیر منحنی انرژی به کار می رود. مقداری که به دست می آید برابر °K 5750 است که آن را "[[دمای موثر]]" می نامند.
=(6150+5750+7000)/3=6300°K دماي واقعي
+
 
با مقايسه اعداد بدست آمده در مي يابيم كه دمايي كه معمولا براي محاسبات ديگر بكار ميرود و در جدول ثوابت به ما داده مي شود،دماي موثر خورشيد است.پس از اين به بعد براي ساير محاسبات از دماي موثر استفاده مي كنيم.
+
در مورد دوم از شدت نسبی نور در چندین طول موج مختلف استفاده می شود. دمایی که به این روش به دست می آید "[[دمای رنگ]]" نام دارد. که در خورشید نزدیک به °K 7000 است.
محاسبه شار تابشي
+
دمای واقعی را می‌توان میانگینی از این مقادیر اختیار کرد:
به ميزان انرژي خارج شده از واحد سطح يك ستاره در واحد زمان گفته مي شود و آنرا با F نشان مي دهند:
+
 
 +
  (6150+5750+7000)/3=6300°K=دمای واقعی
 +
 
 +
با مقایسه اعداد بدست آمده در می یابیم که دمایی که معمولا برای محاسبات دیگر بکار میرود و در جدول ثوابت به ما داده می شود،دمای موثر خورشید است.پس از این به بعد برای سایر محاسبات از دمای موثر استفاده می کنیم.
 +
 
 +
'''محاسبه شار تابشی''' : به میزان انرژی خارج شده از واحد سطح یک ستاره در واحد زمان گفته می شود و آنرا با F نشان می دهند:
 
F=∂T^4
 
F=∂T^4
-8×5750^4 (W/m^2)^10×67/5=شار تابشي خورشيد
+
  -8×5750^4 (W/m^2)^10×67/5=شار تابشی خورشید
  
 +
== '''محاسبه درخشندگی''' ==
  
== '''محاسبه درخشندگي''' ==
 
  
 +
درخشندگی(L)میزان کل [[انرژی]] خارج شده از منبع درواحد زمان است و از آنجا که خورشید کروی است، مساحت آن ها از رابطه ی روبرو بدست می آید: S=4πr^2     
 +
                                     
 +
پس اگر در شار ضرب شود حاصل درخشندگی خواهد بود:L=4πr^2∂T^4
  
درخشندگي(L)ميزان كل انرژي خارج شده از منبع درواحد زمان است و از آنجا كه خورشيد كروي است،مساحت آن ها از رابطه ي روبرو بدست مي آيد: S=4πr^2                                           
+
در این فرمول ما هنوز شعاع خورشید(r) را بدست نیاورده ایم،پس برای محاسبه درخشندگی از راه دیگری استفاده می کنیم. دمای [[خورشید]] را در پیش بدست آوردیم(گونه طیفی(G،حال با رسم خطی موازی و افقی در[[نمودار هرتسپرونگ-راسل]]،درخشندگی را تعیین می کنیم.
پس اگر در شار ضرب شود حاصل درخشندگي خواهد بود:L=4πr^2∂T^4
+
 
در اين فرمول ما هنوز شعاع خورشيد(r) را بدست نياورده ايم،پس براي محاسبه درخشندگي از راه ديگري استفاده مي كنيم.دماي خورشيد را در پيش بدست آورديم(گونه طيفي(G،حال با رسم خطي موازي و افقي در نمودار هرتسپرونگ راسل،درخشندگي را تعيين مي كنيم.
+
راه دیگر برای محاسبه درخشندگی،استفاده از فرمول زیر است:  
راه ديگر براي محاسبه درخشندگي،استفاده از فرمول زير است:  
 
 
m-M=2/5log(LM/Lm)
 
m-M=2/5log(LM/Lm)
قدر ظاهري و روشنايي ظاهري را از راه هاي فوتومتري از روي زمين محاسبه كرده،قدر مطلق را از نمودار H-R بدست آورده و در فرمول قرار مي دهيم.
+
 
در نهايت درخشندگي تقريبا برابر با  W26^10×85/3 تعيين مي شود.
+
[[قدر ظاهری]] و روشنایی ظاهری را از راه های فوتومتری از روی [[زمین]] محاسبه کرده، [[قدر مطلق]] را از نمودار H-R بدست آورده و در فرمول قرار می دهیم.
 +
 
 +
در نهایت درخشندگی تقریبا برابر با  W26^10×85/3 تعیین می شود.
  
 
== '''شعاع،حجم و مساحت''' ==
 
== '''شعاع،حجم و مساحت''' ==
  
  
با جاي گذاري داده ها در فرمول L=4πr^2∂T^4 شعاع خورشيد قابل تعيين است:
+
با جای گذاری داده ها در فرمول L=4πr^2∂T^4 شعاع خورشید قابل تعیین است:
 
=4π r^2∂ 5750^4 26^10×85/3
 
=4π r^2∂ 5750^4 26^10×85/3
 
r=6/96×10^8m
 
r=6/96×10^8m
با توجه به اين نكته كه خورشيد كروي است و با در اختيار داشتن شعاع خورشيد مي توان حجم و مساحت آن را محاسبه نمود:
+
با توجه به این نکته که خورشید کروی است و با در اختیار داشتن شعاع خورشید می‌توان حجم و مساحت آن را محاسبه نمود:
 
S=4π r^2=8/7×10^9 m^2
 
S=4π r^2=8/7×10^9 m^2
 
V=4÷3πr^3=1/4×10^27 m^3
 
V=4÷3πr^3=1/4×10^27 m^3
  
== '''تعيين فاصله''' ==
+
== '''تعیین فاصله''' ==
  
  
با جاي گذاري قدر مطلق و ظاهري خورشيد كه به ترتيب از نمودار H-R و روش هاي رصدي بدست مي آيند،مي توان فاصله را برحسب پارسك بدست آورد:
+
با جای گذاری قدر مطلق و ظاهری خورشید که به ترتیب از نمودار H-R و روش های رصدی بدست می آیند،می‌توان فاصله را برحسب پارسک بدست آورد:
 
m-M=5log d-5
 
m-M=5log d-5
 
-26/83-4/74=5log d-5
 
-26/83-4/74=5log d-5
سطر ۱۳۸: سطر ۱۵۵:
  
  
== '''تعيين سرعت شعاعي''' ==
+
== '''تعیین سرعت شعاعی''' ==
  
  
سرعت ستاره در راستاي ديد ما سرعت شعاعي نام دارد.براي يافتن سرعت شعاعي ستارگان از پديده ي دوپلر استفاده ميكنيم.هر ستاره از خود امواج نوري ساطع مي كند.اگر ستاره به سوي ما در حركت باشد يا از ما دور شود،طول موج دريافتي ازآن به سمت آبي يا قرمز منتقل مي شود.
+
[[سرعت]] ستاره در راستای دید ما [[سرعت شعاعی]] نام دارد.برای یافتن سرعت شعاعی ستارگان از [[پدیده دوپلر]] استفاده میکنیم. هر ستاره از خود امواج نوری ساطع می کند. اگر ستاره به سوی ما در حرکت باشد یا از ما دور شود،طول موج دریافتی ازآن به سمت آبی یا قرمز منتقل می شود.
از روي طيف ستاره و مقايسه طول موج ستاره با نمونه آزمايشگاهي و جاي گذاري در فرمول زير،سرعت شعاعي قابل محاسبه است:
+
 
 +
از روی طیف ستاره و مقایسه [[طول موج]] ستاره با نمونه آزمایشگاهی و جای گذاری در فرمول زیر،سرعت شعاعی قابل محاسبه است:
 
∆λ/(λ.)=Vr/c
 
∆λ/(λ.)=Vr/c
  
== '''عمر خورشيد''' ==
+
== '''عمر خورشید''' ==
  
  
سطر ۱۵۴: سطر ۱۷۲:
  
  
== '''ميدان مغناطيسي''' ==
+
== '''میدان مغناطیسی''' ==
 +
 
 +
 
 +
مبتنی بر [[اثر زیمان]] خطوط طیفی در یک میدان نیرومند مغناطیسی یا به چندین مولفه شکافته می شوند و یا به وجه قابل ملاحظه ای پهن می شوند. چگونگی شکافتن یا میزان پهن شدن بسته به [[میدان مغناطیسی]] است. با بررسی میزان شکافتگی خطوط عناصر در طیف خورشید، می‌توانیم به میدان مغناطیسی آن پی ببریم.
  
  
مبتني بر اثر زيمان خطوط طيفي در يك ميدان نيرومند مغناطيسي يا به چندين مولفه شكافته مي شوند و يا به وجه قابل ملاحظه اي پهن مي شوند.چگونگي شكافتن يا ميزان پهن شدن بسته به ميدان مغناطيسي است.با بررسي ميزان شكافتگي خطوط عناصر در طيف خورشيد،مي توانيم به ميدان مغناطيسي آن پي ببريم.
+
== '''دوران خورشید''' ==
  
'''دوران خورشيد'''
 
  
مشاهده مي شود كه طيف هاي شعاع نوري كه از دوكناره ي متقابل خورشيد مي آيند،تفاوت هاي بارزي با هم دارند:نور لبه اي كه از ناظر دور مي شود حكايت از انتقال به سرخ مي كند و لبه ي ديگر كه به ناظر نزديك مي شود حاكي از انتقال به آبي خطوط است(اثر دوپلر).پس خورشيد داراي دوران است و دوره تناوب اين دوران در عرض هاي جغرافيايي مختلف متفاوت است:
+
مشاهده می شود که طیف های شعاع نوری که از دوکناره ی متقابل خورشید می آیند، تفاوت های بارزی با هم دارند: نور لبه ای که از ناظر دور می شود حکایت از انتقال به سرخ می کند و لبه دیگر که به ناظر نزدیک می شود حاکی از انتقال به آبی خطوط است([[اثر دوپلر]]). پس خورشید دارای دوران است و [[دوره تناوب]] این دوران در عرض های جغرافیایی مختلف متفاوت است:
 +
 
 
استوا 0°:6ر24روز
 
استوا 0°:6ر24روز
 
30°:26 روز  
 
30°:26 روز  
 
60°:0ر31روز
 
60°:0ر31روز
نتيجه گيري
+
 
برخي اطلاعات بدست آمده از اين پروژه:
+
 
قطر:1390000كيلومتر
+
== '''نتیجه گیری''' ==
فاصله ميانگين از زمين:150000000كيلومتر
+
 
دماي موثر:5750درجه كلوين
+
برخی اطلاعات بدست آمده از این پروژه:
قدر مطلق(M):+8ر4
+
 
گونه طيفي:G2
+
* قطر:1390000کیلومتر
دوره تناوب چرخش در استوا:24روز و 16 ساعت
+
* فاصله میانگین از زمین:150000000کیلومتر
برونداد انرژي(تمام خورشيد):26^10×8ر3 وات
+
* [[دمای موثر]]:5750درجه کلوین
 +
* [[قدر مطلق]](M):+8ر4
 +
* گونه طیفی:G2
 +
* دوره تناوب چرخش در استوا:24روز و 16 ساعت
 +
* برونداد انرژی(تمام خورشید):26^10×8ر3 وات
  
 
==منابع==
 
==منابع==
  
1.نجوم ديناميكي،رابرت تي. ديكسون،احمد خواجه نصيرطوسي،نشر دانشگاهي
+
1.نجوم دینامیکی،رابرت تی. دیکسون،احمد خواجه نصیرطوسی،نشر دانشگاهی
  
2.الفباي المياد نجوم جلد دوم،محمد بهرام پور،نشر دانش پژوهان جوان
+
2.الفبای المیاد نجوم جلد دوم،محمد بهرام پور،نشر دانش پژوهان جوان
  
3.آشنايي با اخترفيزيك ستاره اي،اريكا بوم-ويتنس،پيمان صاحب سرا،نشر دانشگاهي
+
3.آشنایی با اخترفیزیک ستاره ای،اریکا بوم-ویتنس،پیمان صاحب سرا،نشر دانشگاهی
  
4.نجوم به زبان ساده،مايردگاني،محمدرضاخواجه پور،گيتاشناسي
+
4.نجوم به زبان ساده،مایردگانی،محمدرضاخواجه پور،گیتاشناسی
  
 
5.www.roshd.ir
 
5.www.roshd.ir

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۴۳

چکیده[ویرایش]

خورشید نزدیکترین ستاره به ماست،اما باز هم فاصله آن از ما به قدری دور است که نمی‌توان با اندازه گیری های رایج و معمولی به خصوصیات آن پی برد. یکی از راه هایی که به انسان در شناخت این ستاره و ستارگان دیگر کمک کرده است، طیف سنجی است. با طیف سنجی خورشید می‌توان به بسیاری از خصوصیات فیزیکی آن از جمله ترکیب،دما،قطر و...دست یافت. در اینجا قصد داریم با بررسی طیف ستاره و از روی قواعد و فرمول ها و روابط کشف شده به بررسی برخی ویژگی های تنها ستاره منظومه شمسی بپردازیم.

مقدمه[ویرایش]

ما در جهانی زندگی می کنیم که بسیار پهناور است. فراتر از زمین،اجرام آسمانی دیگر در فواصل بسیار دوری از ما قرار دارند. فاصله ها در مقیاس نجومی طور دیگری تعریف می شوند. به عنوان مثال فاصله نزدیک ترین ستاره ها(پس از خورشید) از ما به قدری است که نور آن ها پس از چند سال به زمین می رسد.با این وجود انسان همواره مشتاق شناخت محیط اطراف خود بوده است و موفق شده تا حد زیادی این اجسام بسیار دور را بشناسد.

از جایی که بررسی ستارگان،سحابی ها و... بدلیل فاصله بسیار دور آن ها به روش های معمول ممکن نیست، باید از راه های دیگری به بررسی پرداخت. تنها راهی که برای پی بردن به ماهیت و ویژگی های اجرام آسمانی مخصوصا ستارگان وجود دارد، نوری است که از آن ها به ما می رسد.دانشمندان توانسته اند با بررسی همین مورد به اطلاعات زیادی دست پیدا کنند.

روش های زیادی برای بررسی نور کشف و تکمیل شده اند. یکی از این روش ها بررسی طیف ستارگان می باشد. در اینجا قصد داریم تا با این روش بیشتر آشنا شده و از آن برای تعیین برخی خصوصیات نزدیکترین ستاره یعنی خورشید استفاده کنیم.ابتدا اندکی درمورد طیف سنجی و انواع طیف توضیح داده و سپس سراغ مباحث محاسباتی می رویم.

طیف نگار[ویرایش]

برای بدست آوردن طیف یکستاره،نور آن را از یک شکاف نازک و سپس از یک عدسی موازی ساز می گذرانیم. پرتوهای نوری به صورت موازی با هم به منشور رسیده، به رنگ های گوناگون تجزیه شده و بر روی یک صفحه عکاسی کانونی می شوند. هرگاه نور خورشید را از طریق چنین وسیله ای نظاره کنیم خطوط تاریکی در برخی مکان های طیف نمایان خواهد شد که به خطوط فرانهوفر معروفند.

گوستا و کیرشهوف آلمانی پی برد که همین پدیده را می‌توان در آزمایشگاه با گذراندن نور سفید از میان گاز های گوناگون بدست آورد.

نوع دیگری از طیف نما باتوری پراش وجود دارد.نوری که از توری می گذرد در نتیجه ی تداخل امواج به رنگ های مختلف تجزیه می شود.این طیف نما در مقایسه با طیف نمای منشوری طیف را گسترده تر می سازد.طیف نمای منشوری نور را در فضای کوچکی متمرکز می کند و طیفی که پدید می آورد پرنور تر است.

انواع طیف[ویرایش]

برخی از فوتون ها بوسیله عناصر مخصوص به خود جذب شده و برای مدت کمی برانگیخته می شوند، و پس از برانگیخته شدن انرژی برابری را در جهات مختلفی پراکنده می کنند و مقدار کمی از آن به ما می‌رسد.

اگر بیشترین مقدار نور از بین گاز ها به طیف نگار برسد فقط آن بخشی که به وسیله مولکول ها یا اتم ها جذب می شود در طیف حاصل تیره می شود که به ما توانایی تشخیص نوع اتم را می دهد.

بر خلاف طیف جذبی،اگر طیف نگار در جایی قرار بگیرد که فوتون ها بعد از جذب بوسیله اتم به آن جا گسیل شوند، طیف حاصل فقط خطوطی در زمینه تاریک خواهد بود.

بنابراین می‌توانیم از یک جسم سیاه سه نوع طیف پیوسته، نشری و جذبی داشته باشیم.

رده های طیفی در رصدخانه کالج هارواردبا بررسی بیش از 300000 ستاره توانستند طیف ستارگان را به 10 گونه متمایز تقسیم کنند که با حروف O, B , A , F, G , K , M , R , N , S نمایش داده می شوند و البته تقسیم بندی های فرعی نیز دارند مانند B2 K5 , وG8 .

هر دسته برای خود ویژگی هایی دارند که می‌توان اینگونه گفت:

1-خطوط هلیوم در گونه های O , B وجود دارند و در B2 به حداکثر شدت خود می رسد و پیش از آنکه به گونه A برسیم محو می شود.

2- هیدروژن تنها عنصر موجود در هر 10 گونه است و شدت آن در A بیشتر ازهمه است.

3- خطوط فلزی دمای زیاد نخست در A ظاهر می شوند و در گونه G به حداکثر شدت می رسند.

4- خطوط فلزی دمای کم در گونه G ظاهر و در گونه M برجسته می شود.

5- نوارهای اکسید تیتانیوم در ستاره های گونه M متمایزند.

6- نوارهای پهن جذبی مربوط به کربن و ترکیبات کربن در گونه N وجود دارد.

7- ستاره های گونه S را نوارهای مربوط اکسید زیرکونیوم متمایز می سازد.

نمودار هرتسپرونگ-راسل[ویرایش]

در این نمودارمحور عمودی بر حسب قدر مطلق و یا درخشندگی و محور افقی برحسب دما یا گونه طیفی می باشد.

بررسی خورشید با طیف سنجی عناصر تشکیل دهنده ی جو خورشید

گفتیم که ازهر عنصر نیز می‌توان طیفی ایجاد کرد.خطوط طیف بر اثر جذب یا نشر انرژی فوتون ها توسط اتم عناصر بوجود آمده اند.از آنجایی که هر عنصر ساختار اتمی منحصر به فردی دارد،پس هر اتم مجموعه خطوط طیفی خاص خود را دارد. به عبارتی اتم در قالب طیف خاص خود "پای اسمش را امضا می کند".

حال ما می‌توانیم با ثبت طیف خورشید و مقایسه این طیف با عناصری که در آزمایشگاه به دست آمده اند، ترکیب آن را مشخص کنیم.

طیف خورشید یک طیف جذبی با تقریبا 30000 خط تاریک است. به عنوان مثال با خطوط طیفی عنصر آهن با مجموعه معینی در طیف خورشید مطابقت دارد. پس نتیجه می گیریم که آهن به صورت بخار در خورشید یافت می شود.

فراوانی چند عنصر برگزیده عبارت اند از:

با این روش معلوم شده است که دست کم 82 عنصر از 92 عنصر طبیعی زمین در جو خورشید یافت می شود. به طوری که از خطوط طیفی نسبتا ضعیف طیف خورشید برمی آید، همه عناصر موجود در جو(به جز هیدروژن و هلیم) کلا کمتر از 2 درصد جرمی آن است.

تعیین دمای خورشید[ویرایش]

یکی از روش های تعیین دما ستاره از روی طیف آن مستلزم سه گام مقدماتی است:

1.تعیین توزیع انرژی طیف:

منحنی انرژی یک طیف از راه زیر بدست می آید:

  • ایجاد کردن طیف بر روی پرده
  • تبدیل نور به انرژی گرمایی در هر طول موج،بدین طریق که اجازه داده می شود که نور بوسیله ی جذب کننده ی خوبی(جسم سیاه)جذب گردد.
  • تعیین مقدار انرژی گرمایی هر طول موج
  • رسم منحنی انرژی نسبت به طول موج

2.پیدا کردن طول موج مربوط به انرژی ماکزیمم

3.به کار بردن قانون وین:T× λmax=289×10^5

درمورد خورشید،طول موج انرژی ماکزیمم برابر 4700 آنگستروم است.

دمای نور سپهر خورشید برابر است با:

T=289×10^5/4700=6150°K

دمایی که به این روش تعیین می شود به "دمای جسم سیاه" موسوم است.

برای تعیین دما از دو روش دیگر هم زیاد استفاده می شود. در یکی از این دو روش سطح کل زیر منحنی انرژی به کار می رود. مقداری که به دست می آید برابر °K 5750 است که آن را "دمای موثر" می نامند.

در مورد دوم از شدت نسبی نور در چندین طول موج مختلف استفاده می شود. دمایی که به این روش به دست می آید "دمای رنگ" نام دارد. که در خورشید نزدیک به °K 7000 است. دمای واقعی را می‌توان میانگینی از این مقادیر اختیار کرد:

 (6150+5750+7000)/3=6300°K=دمای واقعی 

با مقایسه اعداد بدست آمده در می یابیم که دمایی که معمولا برای محاسبات دیگر بکار میرود و در جدول ثوابت به ما داده می شود،دمای موثر خورشید است.پس از این به بعد برای سایر محاسبات از دمای موثر استفاده می کنیم.

محاسبه شار تابشی : به میزان انرژی خارج شده از واحد سطح یک ستاره در واحد زمان گفته می شود و آنرا با F نشان می دهند: F=∂T^4

  -8×5750^4 (W/m^2)^10×67/5=شار تابشی خورشید

محاسبه درخشندگی[ویرایش]

درخشندگی(L)میزان کل انرژی خارج شده از منبع درواحد زمان است و از آنجا که خورشید کروی است، مساحت آن ها از رابطه ی روبرو بدست می آید: S=4πr^2

پس اگر در شار ضرب شود حاصل درخشندگی خواهد بود:L=4πr^2∂T^4

در این فرمول ما هنوز شعاع خورشید(r) را بدست نیاورده ایم،پس برای محاسبه درخشندگی از راه دیگری استفاده می کنیم. دمای خورشید را در پیش بدست آوردیم(گونه طیفی(G،حال با رسم خطی موازی و افقی درنمودار هرتسپرونگ-راسل،درخشندگی را تعیین می کنیم.

راه دیگر برای محاسبه درخشندگی،استفاده از فرمول زیر است: m-M=2/5log(LM/Lm)

قدر ظاهری و روشنایی ظاهری را از راه های فوتومتری از روی زمین محاسبه کرده، قدر مطلق را از نمودار H-R بدست آورده و در فرمول قرار می دهیم.

در نهایت درخشندگی تقریبا برابر با W26^10×85/3 تعیین می شود.

شعاع،حجم و مساحت[ویرایش]

با جای گذاری داده ها در فرمول L=4πr^2∂T^4 شعاع خورشید قابل تعیین است: =4π r^2∂ 5750^4 26^10×85/3 r=6/96×10^8m با توجه به این نکته که خورشید کروی است و با در اختیار داشتن شعاع خورشید می‌توان حجم و مساحت آن را محاسبه نمود: S=4π r^2=8/7×10^9 m^2 V=4÷3πr^3=1/4×10^27 m^3

تعیین فاصله[ویرایش]

با جای گذاری قدر مطلق و ظاهری خورشید که به ترتیب از نمودار H-R و روش های رصدی بدست می آیند،می‌توان فاصله را برحسب پارسک بدست آورد: m-M=5log d-5 -26/83-4/74=5log d-5 d=4/852×10^-6 Ps =1.5×10^11 m


تعیین سرعت شعاعی[ویرایش]

سرعت ستاره در راستای دید ما سرعت شعاعی نام دارد.برای یافتن سرعت شعاعی ستارگان از پدیده دوپلر استفاده میکنیم. هر ستاره از خود امواج نوری ساطع می کند. اگر ستاره به سوی ما در حرکت باشد یا از ما دور شود،طول موج دریافتی ازآن به سمت آبی یا قرمز منتقل می شود.

از روی طیف ستاره و مقایسه طول موج ستاره با نمونه آزمایشگاهی و جای گذاری در فرمول زیر،سرعت شعاعی قابل محاسبه است: ∆λ/(λ.)=Vr/c

عمر خورشید[ویرایش]

E=L.t E=nhf=hc/λ h=1/602×10^-19 J t=E/L=10^10year


میدان مغناطیسی[ویرایش]

مبتنی بر اثر زیمان خطوط طیفی در یک میدان نیرومند مغناطیسی یا به چندین مولفه شکافته می شوند و یا به وجه قابل ملاحظه ای پهن می شوند. چگونگی شکافتن یا میزان پهن شدن بسته به میدان مغناطیسی است. با بررسی میزان شکافتگی خطوط عناصر در طیف خورشید، می‌توانیم به میدان مغناطیسی آن پی ببریم.


دوران خورشید[ویرایش]

مشاهده می شود که طیف های شعاع نوری که از دوکناره ی متقابل خورشید می آیند، تفاوت های بارزی با هم دارند: نور لبه ای که از ناظر دور می شود حکایت از انتقال به سرخ می کند و لبه دیگر که به ناظر نزدیک می شود حاکی از انتقال به آبی خطوط است(اثر دوپلر). پس خورشید دارای دوران است و دوره تناوب این دوران در عرض های جغرافیایی مختلف متفاوت است:

استوا 0°:6ر24روز 30°:26 روز 60°:0ر31روز


نتیجه گیری[ویرایش]

برخی اطلاعات بدست آمده از این پروژه:

  • قطر:1390000کیلومتر
  • فاصله میانگین از زمین:150000000کیلومتر
  • دمای موثر:5750درجه کلوین
  • قدر مطلق(M):+8ر4
  • گونه طیفی:G2
  • دوره تناوب چرخش در استوا:24روز و 16 ساعت
  • برونداد انرژی(تمام خورشید):26^10×8ر3 وات

منابع[ویرایش]

1.نجوم دینامیکی،رابرت تی. دیکسون،احمد خواجه نصیرطوسی،نشر دانشگاهی

2.الفبای المیاد نجوم جلد دوم،محمد بهرام پور،نشر دانش پژوهان جوان

3.آشنایی با اخترفیزیک ستاره ای،اریکا بوم-ویتنس،پیمان صاحب سرا،نشر دانشگاهی

4.نجوم به زبان ساده،مایردگانی،محمدرضاخواجه پور،گیتاشناسی

5.www.roshd.ir