در حال ویرایش مانورهای مداری
هشدار: شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
این ویرایش را میتوان خنثی کرد.
لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
سطر ۳: | سطر ۳: | ||
مانور عبارتست از انتقال فضاپیما از یک مدار به مداری دیگر . | مانور عبارتست از انتقال فضاپیما از یک مدار به مداری دیگر . | ||
− | برای تغییر مدارنیاز به روشن کردن موتورهای فضاپیما داریم . با روشن شدن موتورهای فضاپیما یک نیروی پیش رانش تولید می شود که باعث تغییر در سرعت مداری فضاپیما می شود .معمولا این نیروی پیش رانش در مدت زمان بسیار کوتاهی نسبت به دوره تناوب مدار اعمال می شود .به طوری که | + | برای تغییر مدارنیاز به روشن کردن موتورهای فضاپیما داریم . با روشن شدن موتورهای فضاپیما یک نیروی پیش رانش تولید می شود که باعث تغییر در سرعت مداری فضاپیما می شود .معمولا این نیروی پیش رانش در مدت زمان بسیار کوتاهی نسبت به دوره تناوب مدار اعمال می شود .به طوری که می توان از تغییر شعاع مداری در این بازه زمانی صرفه نظر کرد . |
با ثابت بودن اندازه شعاع مدار و تغییر اندازه سرعت و یا جهت سرعت ، تکانه زاویه ای مدار و انرژی مکانیکی مدار تغییر می کنند که باعث تغییر مدار و انجام یک مانور مداری می شوند . | با ثابت بودن اندازه شعاع مدار و تغییر اندازه سرعت و یا جهت سرعت ، تکانه زاویه ای مدار و انرژی مکانیکی مدار تغییر می کنند که باعث تغییر مدار و انجام یک مانور مداری می شوند . | ||
سطر ۳۵: | سطر ۳۵: | ||
1- محور های اصلی هر دو بیضی باید کاملا بر هم منطبق باشند به طوری که بیضی انتقال در نقاط اوج یا حضیض به دو مدار مماس باشد . | 1- محور های اصلی هر دو بیضی باید کاملا بر هم منطبق باشند به طوری که بیضی انتقال در نقاط اوج یا حضیض به دو مدار مماس باشد . | ||
− | 2- همان طور که در شکل می بینید در این شرایط دو مدار انتقال هوهمان وجود دارد . که یکی از آنها از لحاظ انرژی به صرفه تر است . اما بسته به نیازی که از انجام مانور داریم از هر دو | + | 2- همان طور که در شکل می بینید در این شرایط دو مدار انتقال هوهمان وجود دارد . که یکی از آنها از لحاظ انرژی به صرفه تر است . اما بسته به نیازی که از انجام مانور داریم از هر دو می توان استفاده کرد .محاسبات مربوط به اندازه ضربه ها نیز مانند انتقال هوهمان دایروی است . اندازه تغییر سرعتی که باید به سفینه اعمال کنیم برابر با اختلاف سرعت درمدار اولیه و مدار هوهمان است . |
برای مثال در انتقال شماره 3 ، که از حضیض مدار 1 به اوج مدار 2 انجام شده است .در این انتقال حضیض مدار هوهمان به حضیض مدار 1 و اوج مدار هوهمان بهاوج مدار 2 مماس است . اندازه تغییر سرعت اولیه برابر با اختلاف سرعت حضیض مدار هوهمان وحضیض مدار1 و اندازه تغییر سرعت دوم برابر با اختلاف سرعت اوج مدار 2 و اوج مدار 3 است . | برای مثال در انتقال شماره 3 ، که از حضیض مدار 1 به اوج مدار 2 انجام شده است .در این انتقال حضیض مدار هوهمان به حضیض مدار 1 و اوج مدار هوهمان بهاوج مدار 2 مماس است . اندازه تغییر سرعت اولیه برابر با اختلاف سرعت حضیض مدار هوهمان وحضیض مدار1 و اندازه تغییر سرعت دوم برابر با اختلاف سرعت اوج مدار 2 و اوج مدار 3 است . | ||
− | در نهایت به این نکته اشاره می کنیم که انتقال هوهمان تعمیم یافته | + | در نهایت به این نکته اشاره می کنیم که انتقال هوهمان تعمیم یافته می تواند بین مدارهای بیضی و هزلولی یا مدار های بیضی و سهمی و هر دو مداردیگری به شرط هم محور بودن دو مدار انجام شود . |
== مانور تغییر فاز (phasing maneuvers) : == | == مانور تغییر فاز (phasing maneuvers) : == | ||
سطر ۴۵: | سطر ۴۵: | ||
مانور تغییر فاز برای تغییر مکان ماهواره در مدار خودش مورد استفاده قرار می گیرد . | مانور تغییر فاز برای تغییر مکان ماهواره در مدار خودش مورد استفاده قرار می گیرد . | ||
− | برای مثال دو سفینه در مکان های مختلف یک مدار به دور زمین در حال گردش هستند ، یکی از این سفینه ها با انجام یک مانور تغییر فاز | + | برای مثال دو سفینه در مکان های مختلف یک مدار به دور زمین در حال گردش هستند ، یکی از این سفینه ها با انجام یک مانور تغییر فاز می تواند خود را به سفینه دیگر برساند . |
به عنوان یک مثال دیگر یک ماهواره زمین ثابت (GEO) در سرسوی ناظری با طول جغرافیایی60 درجه غربی قرار دارد و می خواهد خود را به سرسوی ناظری در طول جغرافیایی 72 درجه غربی برساند . به شکل زیر توجه کنید : | به عنوان یک مثال دیگر یک ماهواره زمین ثابت (GEO) در سرسوی ناظری با طول جغرافیایی60 درجه غربی قرار دارد و می خواهد خود را به سرسوی ناظری در طول جغرافیایی 72 درجه غربی برساند . به شکل زیر توجه کنید : | ||
سطر ۶۱: | سطر ۶۱: | ||
نکته 3 : در این نوع انتقال اندازه ضربه اولیه و ثانویه برابر است چون هر دو ضربه را در یک نقطه به ماهواره وارد می کنیم . | نکته 3 : در این نوع انتقال اندازه ضربه اولیه و ثانویه برابر است چون هر دو ضربه را در یک نقطه به ماهواره وارد می کنیم . | ||
− | نکته 4 : نیازی نیست که ماهواره در مدار ثانویه پس از یک دور گردش به نقطه هدف برسد . برای مثال در شکل بالا | + | نکته 4 : نیازی نیست که ماهواره در مدار ثانویه پس از یک دور گردش به نقطه هدف برسد . برای مثال در شکل بالا می توانیم ماهواره را به مداری منتقل کنیم که پس از هر دور گردش به دور زمین 4 درجه به نقطه هدف نزدیکتر شود (یعنی یک دوره تناوب ماهواره برابر است با یک دوره تناوب نقطه هدف به علاوه زمانی که 4 درجه در مدارش به جلو حرکت می کند) در نتیجه ماهواره پس از 3 دور گردش در مدار انتقال به نقطه هدف می رسد . |
== منبع == | == منبع == |