در حال ویرایش کهکشان

پرش به: ناوبری، جستجو

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی متن شما
سطر ۱۵: سطر ۱۵:
 
== جرم کهکشان ==
 
== جرم کهکشان ==
  
در حالی که تعیین کل جرم [[%DA%A9%D9%87%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%86%20%D8%B1%D8%A7%D9%87%20%D8%B4%DB%8C%D8%B1%DB%8C|کهکشان راه شیری]] خارج از حوزه بحث فعلی ما است ، ولی ما می‌توانیم آن بخشی از جرمی را که درون [[%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1|مدار]] خورشید است ، با مشاهده اثر آن بر حرکت خورشید به آسانی محاسبه کنیم.اگر جرم مرکزی کهکشان را به منزله یک جسم و خورشید ره به منزله جرم دیگری در نظر بگیریم این امر اساسا به صورت مسئله ای شامل دو جسم شبیه به مسئله خورشید و یک سیاره ساده می شود .در این صورت با استفاده از قانون سوم کپلر به صورتی که نیتون آن را اصلاح کر می‌توانیم بنویسیم :
+
در حالی که تعیین کل جرم [[%DA%A9%D9%87%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%86%20%D8%B1%D8%A7%D9%87%20%D8%B4%DB%8C%D8%B1%DB%8C|کهکشان راه شیری]] خارج از حوزه بحث فعلی ما است ، ولی ما میتوانیم آن بخشی از جرمی را که درون [[%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1|مدار]] خورشید است ، با مشاهده اثر آن بر حرکت خورشید به آسانی محاسبه کنیم.اگر جرم مرکزی کهکشان را به منزله یک جسم و خورشید ره به منزله جرم دیگری در نظر بگیریم این امر اساسا به صورت مسئله ای شامل دو جسم شبیه به مسئله خورشید و یک سیاره ساده می شود .در این صورت با استفاده از قانون سوم کپلر به صورتی که نیتون آن را اصلاح کر می توانیم بنویسیم :
  
 
[[File:Gif.l123atex.gif|center|alt=Gif.l123atex.gif]]<br/>
 
[[File:Gif.l123atex.gif|center|alt=Gif.l123atex.gif]]<br/>
سطر ۲۹: سطر ۲۹:
 
[[File:Gif.l3atex (1).gif|center|alt=Gif.l3atex (1).gif]]<br/>
 
[[File:Gif.l3atex (1).gif|center|alt=Gif.l3atex (1).gif]]<br/>
  
<br/>پس جرمی از کهکشان که میان [[%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1|مدار]] [[%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%AF|خورشید]] واقع است 200 میلیون برابر [[%D8%AC%D8%B1%D9%85|جرم]] خورشید است. با پی بردن به این که ستارگان بسیار زیادی یافت می شوند که درخشندگی آن ها کمتر از [[%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%AF|خورشید]] است می‌توانیم نتیجه بگیریم که جرم خورشید بالاتر از جرم متوسط است. در این صورت می‌توانیم برآورد کنیم که تعداد ستارگان کهکشان متجاوز از 200 میلیارد است .<ref name="multiple3">کتاب نجوم دینامیکی / نوشته رابرت تی دیکسون/ ترجمه احمد خواجه نصیر طوسی</ref>
+
<br/>پس جرمی از کهکشان که میان [[%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1|مدار]] [[%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%AF|خورشید]] واقع است 200 میلیون برابر [[%D8%AC%D8%B1%D9%85|جرم]] خورشید است. با پی بردن به این که ستارگان بسیار زیادی یافت می شوند که درخشندگی آن ها کمتر از [[%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%AF|خورشید]] است می توانیم نتیجه بگیریم که جرم خورشید بالاتر از جرم متوسط است. در این صورت می توانیم برآورد کنیم که تعداد ستارگان کهکشان متجاوز از 200 میلیارد است .<ref name="multiple3">کتاب نجوم دینامیکی / نوشته رابرت تی دیکسون/ ترجمه احمد خواجه نصیر طوسی</ref>
  
 
<br/>
 
<br/>
سطر ۴۳: سطر ۴۳:
 
== ماده تاریک در هاله کهکشان ==
 
== ماده تاریک در هاله کهکشان ==
  
بخش اعظم ماده هاله کهکشان ما و کهکشان های دیگر نامرئی است.این ماده پنهان به صورت [[%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87|ستاره]] نیست.به صورت گاز هم نیست زیرا از طریق [[%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%AC%20%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%88%DB%8C%DB%8C|امواج رادیویی]] آشکار می شد . غبار هم نمی‌تواند باشد چون [[%D9%86%D9%88%D8%B1|نور]] کهکشان ها دور دست را از میان هاله کهکشان می‌توان دید . منجمان وجود این ماده پنهان را (که [[%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87%20%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%DA%A9|ماده تاریک]] نام گرفته است)از مدت ها پیش حدس می زدند.اما گمان نمی بردند که این قدر زیاد باشد.سرعت دوران ستاره های بیرونی در کهکشان ما و کهکشان های دیگر حکایت از وجود این ماده می کرد.آهنگ دوران [[%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87|ستاره]] ها به دور مرکز یک کهکشان بستگی به توزیع ماده در کهکشان دارد.اما حرکت مشهود ستاره های بیرونی کهکشان ها تند تر از آن است که جرم کل اجرام مرئی و کهکشان ها جوابگوی آن باشد .اندازه گیری های متعدد سرعت ستاره هادال بر آن است که در کهکشان ما ([[%DA%A9%D9%87%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%86%20%D8%B1%D8%A7%D9%87%20%D8%B4%DB%8C%D8%B1%DB%8C|کهکشان راه شیری]]) چیزی حدود 9/10 ماده، ماده تاریک است.مسئله [[%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87%20%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%DA%A9|ماده تاریک]] صرفا گریبان گیر کهکشان ما نیست بلکه مسئله حل نشده همه کهکشان ها و در واقع مسئله کل عالم است..<ref name="multiple2">کتاب نجوم به زبان ساده / نوشتهمایر دگانی/ ترجمه محمد رضا خواجه پور/چاپ ششم/ویرایش جدید</ref>
+
بخش اعظم ماده هاله کهکشان ما و کهکشان های دیگر نامرئی است.این ماده پنهان به صورت [[%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87|ستاره]] نیست.به صورت گاز هم نیست زیرا از طریق [[%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%AC%20%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%88%DB%8C%DB%8C|امواج رادیویی]] آشکار می شد . غبار هم نمی تواند باشد چون [[%D9%86%D9%88%D8%B1|نور]] کهکشان ها دور دست را از میان هاله کهکشان می توان دید . منجمان وجود این ماده پنهان را (که [[%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87%20%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%DA%A9|ماده تاریک]] نام گرفته است)از مدت ها پیش حدس می زدند.اما گمان نمی بردند که این قدر زیاد باشد.سرعت دوران ستاره های بیرونی در کهکشان ما و کهکشان های دیگر حکایت از وجود این ماده می کرد.آهنگ دوران [[%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87|ستاره]] ها به دور مرکز یک کهکشان بستگی به توزیع ماده در کهکشان دارد.اما حرکت مشهود ستاره های بیرونی کهکشان ها تند تر از آن است که جرم کل اجرام مرئی و کهکشان ها جوابگوی آن باشد .اندازه گیری های متعدد سرعت ستاره هادال بر آن است که در کهکشان ما ([[%DA%A9%D9%87%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%86%20%D8%B1%D8%A7%D9%87%20%D8%B4%DB%8C%D8%B1%DB%8C|کهکشان راه شیری]]) چیزی حدود 9/10 ماده، ماده تاریک است.مسئله [[%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87%20%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%DA%A9|ماده تاریک]] صرفا گریبان گیر کهکشان ما نیست بلکه مسئله حل نشده همه کهکشان ها و در واقع مسئله کل عالم است..<ref name="multiple2">کتاب نجوم به زبان ساده / نوشتهمایر دگانی/ ترجمه محمد رضا خواجه پور/چاپ ششم/ویرایش جدید</ref>
  
 
<br/>
 
<br/>
سطر ۵۷: سطر ۵۷:
 
[[File:Ssc2007-10a1.jpg|thumb|left|260x260px|خوشه کهکشانی گیسو یکی از خوشه های کهکشانی بزرگ در [[صورت فلکی گیسو]] می باشد.|alt=Ssc2007-10a1.jpg]]<br/>
 
[[File:Ssc2007-10a1.jpg|thumb|left|260x260px|خوشه کهکشانی گیسو یکی از خوشه های کهکشانی بزرگ در [[صورت فلکی گیسو]] می باشد.|alt=Ssc2007-10a1.jpg]]<br/>
  
ستارگان نوعا فقط در یک [[کهکشان|کهکشان]] یافت می شوند و در فضا جدا از این گروه بندی بنیادی ، سرگردان نیستند .همچنین به نظر می رسد که کهکشان ها هم به صورت جداگانه یافت نشوند ، بلکه به صورت خوشه ای از [[کهکشان|کهکشان]] ها مانند خوشه هرکولس و یا خوشه گیسو ، وجود داشته باشند . در واقع وجود خوشه هایی از خوشه ها ، (ابر خوشه ها)نیز شناخته شده است. اگر این مطلب درست باشد عالم را می‌توان به صورت خوشه ای از ابر خوشه ها تلقی کرد .[[%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87%20%D9%85%D8%AD%D9%84%DB%8C|گروه محلی]] ما همراه با خوشه سنبله (virgo) و تعدادی از خوشه های کهکشانی دیگر ابر خوشه ای را تشکیل می دهند که می‌توانیم آن را ابر خوشه محلی بنامیم.
+
ستارگان نوعا فقط در یک [[کهکشان|کهکشان]] یافت می شوند و در فضا جدا از این گروه بندی بنیادی ، سرگردان نیستند .همچنین به نظر می رسد که کهکشان ها هم به صورت جداگانه یافت نشوند ، بلکه به صورت خوشه ای از [[کهکشان|کهکشان]] ها مانند خوشه هرکولس و یا خوشه گیسو ، وجود داشته باشند . در واقع وجود خوشه هایی از خوشه ها ، (ابر خوشه ها)نیز شناخته شده است. اگر این مطلب درست باشد عالم را می توان به صورت خوشه ای از ابر خوشه ها تلقی کرد .[[%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87%20%D9%85%D8%AD%D9%84%DB%8C|گروه محلی]] ما همراه با خوشه سنبله (virgo) و تعدادی از خوشه های کهکشانی دیگر ابر خوشه ای را تشکیل می دهند که می توانیم آن را ابر خوشه محلی بنامیم.
  
 
مرکز ابر خوشه محلی ما احتمالا در نزدیکی خوشه سنبله و[[%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87%20%D9%85%D8%AD%D9%84%DB%8C|گروه محلی]] ما به سمت یک لبه آن قرار دارد.خوشه گیسو نمونه ای از خوشه های کهکشانی به نام خوشه های منظم است زیرا این خوشه شکل کروی خاصی دارد و تراکم کهکشان ها به سمت مرکز آن است شکل و تراکم آن یادآور [[%D8%AE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%DA%A9%D8%B1%D9%88%DB%8C|خوشه کروی]] است ام با مقیاس بسیار عظیم تر.کهکشان های روشن آن اکثرا شامل کهکشان های بیضوی و انواع SO است .خوشه های کهکشانی منظم را دارای [[%D8%AC%D8%B1%D9%85|جرم]] کلی بسیار زیاد در مرتبه 10<sup>15</sup> جرم خورشیدی می دانند.
 
مرکز ابر خوشه محلی ما احتمالا در نزدیکی خوشه سنبله و[[%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87%20%D9%85%D8%AD%D9%84%DB%8C|گروه محلی]] ما به سمت یک لبه آن قرار دارد.خوشه گیسو نمونه ای از خوشه های کهکشانی به نام خوشه های منظم است زیرا این خوشه شکل کروی خاصی دارد و تراکم کهکشان ها به سمت مرکز آن است شکل و تراکم آن یادآور [[%D8%AE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%DA%A9%D8%B1%D9%88%DB%8C|خوشه کروی]] است ام با مقیاس بسیار عظیم تر.کهکشان های روشن آن اکثرا شامل کهکشان های بیضوی و انواع SO است .خوشه های کهکشانی منظم را دارای [[%D8%AC%D8%B1%D9%85|جرم]] کلی بسیار زیاد در مرتبه 10<sup>15</sup> جرم خورشیدی می دانند.
  
خوشه گیسو نمایانگر خوشه نامنظم با تقارن بسیار کم تر ، بدون تراکم مرکزی مشخص و دارای همه انواع کهکشان هاست . تعداد خوشه های نامنظم بسیار زیاد تر از خوشه های منظم اند و جرم کلی آن ها 10<sup>14 </sup>[[%D8%AC%D8%B1%D9%85|جرم]] [[%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%AF|خورشیدی]] می رسد.جرم کلی بر آورده شده فوق بر اساس ستارگان ، غبار و گاز هایی است که می‌توان آن ها را در تک کهکشان های تشکیل دهنده بک خوشه معین آشکار سازی کرد.با وجود این این ارقام چندان بزرگ نیستند که ربایش گرانشی لازم برای نگهداشتن یک گروه از کهکشان های موجود در خوشه را توجیه کنند . بحث ما در باره کهکشان های خوشه ای است که از لحاظ گرانشی به یکدیگر وابسته اند ، اما برای این وابستگی ، جرم بیشتری ( هنوز آشکار سازی نشده )باید در کهکشان ها وجود داشته باشد.
+
خوشه گیسو نمایانگر خوشه نامنظم با تقارن بسیار کم تر ، بدون تراکم مرکزی مشخص و دارای همه انواع کهکشان هاست . تعداد خوشه های نامنظم بسیار زیاد تر از خوشه های منظم اند و جرم کلی آن ها 10<sup>14 </sup>[[%D8%AC%D8%B1%D9%85|جرم]] [[%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%AF|خورشیدی]] می رسد.جرم کلی بر آورده شده فوق بر اساس ستارگان ، غبار و گاز هایی است که می توان آن ها را در تک کهکشان های تشکیل دهنده بک خوشه معین آشکار سازی کرد.با وجود این این ارقام چندان بزرگ نیستند که ربایش گرانشی لازم برای نگهداشتن یک گروه از کهکشان های موجود در خوشه را توجیه کنند . بحث ما در باره کهکشان های خوشه ای است که از لحاظ گرانشی به یکدیگر وابسته اند ، اما برای این وابستگی ، جرم بیشتری ( هنوز آشکار سازی نشده )باید در کهکشان ها وجود داشته باشد.
  
 
قطعا بسیاری از این کهکشان ها باید تاجهایی شبیه به تاجی که اخیرا برای کاهکشان کشف شده است، داشته باشند.علاوه بر این جرم ماده نامرئی در این گونه تاج ها ممکن است ده برابر جرم ماده روشن آن باشد.در این صورت ارزیبابی قبلی ما از جرم آن ها بسیار کم بوده و این توضیحی است بر این امر که کهکشان ها در 10 تا 15 میلیارد سال از هستی عالم پراکنده نشده اند. با توجه به این نکته در بحثمان ، به تدریج از فکر یک توزیع کاملا هموار ماده در سراسر عالم دور می شویم . در عوض تصویری از یک توزیع کپه ای یا توده ای در زهن ما شکل می گیرد.آیا چیزی مابین این توده هایی که آن ها را کهکشان یا خوشه هایی از کهکشان ها مینامیم وجود دارد ؟<ref name="multiple3">کتاب نجوم دینامیکی / نوشته رابرت تی دیکسون/ ترجمه احمد خواجه نصیر طوسی</ref>
 
قطعا بسیاری از این کهکشان ها باید تاجهایی شبیه به تاجی که اخیرا برای کاهکشان کشف شده است، داشته باشند.علاوه بر این جرم ماده نامرئی در این گونه تاج ها ممکن است ده برابر جرم ماده روشن آن باشد.در این صورت ارزیبابی قبلی ما از جرم آن ها بسیار کم بوده و این توضیحی است بر این امر که کهکشان ها در 10 تا 15 میلیارد سال از هستی عالم پراکنده نشده اند. با توجه به این نکته در بحثمان ، به تدریج از فکر یک توزیع کاملا هموار ماده در سراسر عالم دور می شویم . در عوض تصویری از یک توزیع کپه ای یا توده ای در زهن ما شکل می گیرد.آیا چیزی مابین این توده هایی که آن ها را کهکشان یا خوشه هایی از کهکشان ها مینامیم وجود دارد ؟<ref name="multiple3">کتاب نجوم دینامیکی / نوشته رابرت تی دیکسون/ ترجمه احمد خواجه نصیر طوسی</ref>
سطر ۶۹: سطر ۶۹:
 
== محیط های میان کهکشانی ==
 
== محیط های میان کهکشانی ==
  
چگونه می خواهیم گازها و یا غباری را که محتمل ترین مورد مناسب برای محیط های میان ستاره ای است جست و جو کنیم ؟ یاد آور می شویم که [[%D9%87%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D9%88%DA%98%D9%86|هیدروژن]] خنثی را می‌توان با سیگنال رادیوی 21cm آن پیدا کرد.اما این امر بستگی دارد به برخورد بین [[%D8%A7%D8%AA%D9%85|اتم]] ها تا [[%D8%A7%D8%B3%D9%BE%DB%8C%D9%86|اسپین]] [[%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%86|الکترون]] را معکوس کند.احتمال دارد که [[%DA%86%DA%AF%D8%A7%D9%84%DB%8C|چگالی]] این گاز در فضای میان کهکشانی چندان کم باشد که غالبا برخوردی صورت نگیرد.از سوی دیگر هیدروژن خنثی می‌تواند در تابش فرابنفش انرژی جذب کندو با انتقال الکترون از تراز انرژی 1 به تراز انرژی 2 یک خط[[%D8%B7%DB%8C%D9%81|طیفی]] 1261A ایجاد کند.هیچ یک از این نشانه ها مشاهده نشده است.
+
چگونه می خواهیم گازها و یا غباری را که محتمل ترین مورد مناسب برای محیط های میان ستاره ای است جست و جو کنیم ؟ یاد آور می شویم که [[%D9%87%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D9%88%DA%98%D9%86|هیدروژن]] خنثی را می توان با سیگنال رادیوی 21cm آن پیدا کرد.اما این امر بستگی دارد به برخورد بین [[%D8%A7%D8%AA%D9%85|اتم]] ها تا [[%D8%A7%D8%B3%D9%BE%DB%8C%D9%86|اسپین]] [[%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%86|الکترون]] را معکوس کند.احتمال دارد که [[%DA%86%DA%AF%D8%A7%D9%84%DB%8C|چگالی]] این گاز در فضای میان کهکشانی چندان کم باشد که غالبا برخوردی صورت نگیرد.از سوی دیگر هیدروژن خنثی می تواند در تابش فرابنفش انرژی جذب کندو با انتقال الکترون از تراز انرژی 1 به تراز انرژی 2 یک خط[[%D8%B7%DB%8C%D9%81|طیفی]] 1261A ایجاد کند.هیچ یک از این نشانه ها مشاهده نشده است.
  
غبار اگر در فضای میان ستاره ای وجود داشته باشد باید خصوصیت سرخ شدنش را پدید آوردو چنین اثری نیز مشاهده نشده است . یک نشانه مثبت از اخترشناسی پرتوی X به دست آمده است.گاز های بسیار داغ که ممکن است به صورت تاج هایی در اطراف بخش مرئی [[کهکشان|کهکشان]] وجود داشته باشد با دماهایی در مرتبه 100 میلیون کلوین می‌توانند پرتو های X گسیل کنند . چند لکه داغ مربوط به خوشه های غنی از [[کهکشان|کهکشان]] یافت شده است.اخیرا مشاهداتی با پرتو X به عمل آورده شده است که به نظر می رسد نشانه ای باشد از این که بعضی از ابر خوشه های کهکشانی جرمی در ماده نامرئی دارند که در مقایسه با ماده بخش مرئی کهکشان های منفرد موجود در ابر خوشه دست کم ده برابر است.<ref name="multiple3">کتاب نجوم دینامیکی / نوشته رابرت تی دیکسون/ ترجمه احمد خواجه نصیر طوسی</ref>
+
غبار اگر در فضای میان ستاره ای وجود داشته باشد باید خصوصیت سرخ شدنش را پدید آوردو چنین اثری نیز مشاهده نشده است . یک نشانه مثبت از اخترشناسی پرتوی X به دست آمده است.گاز های بسیار داغ که ممکن است به صورت تاج هایی در اطراف بخش مرئی [[کهکشان|کهکشان]] وجود داشته باشد با دماهایی در مرتبه 100 میلیون کلوین می توانند پرتو های X گسیل کنند . چند لکه داغ مربوط به خوشه های غنی از [[کهکشان|کهکشان]] یافت شده است.اخیرا مشاهداتی با پرتو X به عمل آورده شده است که به نظر می رسد نشانه ای باشد از این که بعضی از ابر خوشه های کهکشانی جرمی در ماده نامرئی دارند که در مقایسه با ماده بخش مرئی کهکشان های منفرد موجود در ابر خوشه دست کم ده برابر است.<ref name="multiple3">کتاب نجوم دینامیکی / نوشته رابرت تی دیکسون/ ترجمه احمد خواجه نصیر طوسی</ref>
  
 
<br/>
 
<br/>
سطر ۱۲۱: سطر ۱۲۱:
 
چون ستارگان ابر های گاز،پیوستگی سختی با هم ندارند، گردش بخشهای بیرونی کهکشان‌های مارپیچی همانند گردش سیارات به دور خورشید است، به این معنی که هر چه از کهکشان دور می شویم، سرعت گردش رو به کاهش می گذارد. در نواحی درونی ، سرعت زاویه گردش ستارگان ،تقریبا" یکسان است (مانند گردش جسم جامد) ،زیرا کشش گرانش نه تنها در هسته کهکشان بلکه در تمام مناطق مرکزی وجود دارد.
 
چون ستارگان ابر های گاز،پیوستگی سختی با هم ندارند، گردش بخشهای بیرونی کهکشان‌های مارپیچی همانند گردش سیارات به دور خورشید است، به این معنی که هر چه از کهکشان دور می شویم، سرعت گردش رو به کاهش می گذارد. در نواحی درونی ، سرعت زاویه گردش ستارگان ،تقریبا" یکسان است (مانند گردش جسم جامد) ،زیرا کشش گرانش نه تنها در هسته کهکشان بلکه در تمام مناطق مرکزی وجود دارد.
  
ساختار کهکشان‌های مارپیچی را می‌توان متشکل از دو مولفه دانست-یک مولفه بیضیوار و یک مولفه مسطح . بخش مرکزی اساسا" شامل مولفه بیضیوار است که ساختاری همانند یک کهکشان بیضوی دارد.قسمت بیرونی در ساختار کاملا" متفاوت ،توزیع مسطحی از ستارگان را نشان می دهد، منحنی درخشندگیهای هم تراز در مولفه بیضیوار ، به شکل بیضی است. این مولفه متشکل از ستارگان پیر است،گاز و غبار ندارد وتوزیع درخشندگی آن از قانون ساختاری کهکشان های بیضوی پیروی می کندو مولفه مسطح ، بازوهای مارپیچ را در بر می گیرد. بیشتر کهکشان‌های مارپیچ دو بازو دارند، و گاه این بازوها چند شاخه اند. برخی از آنها گسترده هستند و برخی دیگر پیچ خورده اند . آنها مقادیر زیادی ستاره ای جوان و گاز و غبار را شامل می شوند. گاز موجود در بازوها به شکل ابرهای غول پیکری است که به دو شکل آشکار می شود: آنها یا به طور اپتیکی قابل رویتند و یا ابرهای غیر قابل رویت (جز برای رادیو تلسکوپها ) ئیدورژن خنثی هستند که در تمام ساختار بازوها گسترده شده اند وامواجی در طول موج 21سانتیمتر گسیل می کنند. گفتیم که در بازوهای کهکشان مارپیچی ،غبار نیز وجود دارد. غبار همانند حبابهای تاریکی از ماده ،ستارگان ورای خود را تیره می سازد . ولی ستارگان جوان ،حداقل در کهکشان‌های مارپیچی نزدیک تر ، درخشان و واضح هستند و به رنگ آبی دیده می شوند.
+
ساختار کهکشان‌های مارپیچی را می توان متشکل از دو مولفه دانست-یک مولفه بیضیوار و یک مولفه مسطح . بخش مرکزی اساسا" شامل مولفه بیضیوار است که ساختاری همانند یک کهکشان بیضوی دارد.قسمت بیرونی در ساختار کاملا" متفاوت ،توزیع مسطحی از ستارگان را نشان می دهد، منحنی درخشندگیهای هم تراز در مولفه بیضیوار ، به شکل بیضی است. این مولفه متشکل از ستارگان پیر است،گاز و غبار ندارد وتوزیع درخشندگی آن از قانون ساختاری کهکشان های بیضوی پیروی می کندو مولفه مسطح ، بازوهای مارپیچ را در بر می گیرد. بیشتر کهکشان‌های مارپیچ دو بازو دارند، و گاه این بازوها چند شاخه اند. برخی از آنها گسترده هستند و برخی دیگر پیچ خورده اند . آنها مقادیر زیادی ستاره ای جوان و گاز و غبار را شامل می شوند. گاز موجود در بازوها به شکل ابرهای غول پیکری است که به دو شکل آشکار می شود: آنها یا به طور اپتیکی قابل رویتند و یا ابرهای غیر قابل رویت (جز برای رادیو تلسکوپها ) ئیدورژن خنثی هستند که در تمام ساختار بازوها گسترده شده اند وامواجی در طول موج 21سانتیمتر گسیل می کنند. گفتیم که در بازوهای کهکشان مارپیچی ،غبار نیز وجود دارد. غبار همانند حبابهای تاریکی از ماده ،ستارگان ورای خود را تیره می سازد . ولی ستارگان جوان ،حداقل در کهکشان‌های مارپیچی نزدیک تر ، درخشان و واضح هستند و به رنگ آبی دیده می شوند.
  
از این موضوع می‌توان نتسجه گرفت که باوزها ، مکانی برای شکل گیری ستارگان هستند. ستارگان موجود در آن ها ، بیش از یک میلیون سال عمر ندارند و در مقایسه با عمر این کهکشانها که مجموعا " حدود 10 میلیارد سال است ، بسیار جوان می نمایند . گاز و غبار موجود در ابرها ، مواد اولیه را برای شکل گیری ستارگان جدید مهیا می سازند. وجود بازوهای مارپیچی را می‌توان ناشی از یک اثر مشهور فیزیکی دانست که در منظومه ی موج چگالی سی.سی.لین توصیف می شود. طبق نظریه این فیزکدانف یک قرص گازی چرخان می‌تواند امواج مارپیچ بسیار چگال و پایدار تولید کند. در این بازوها ،ستارگان و ماده ی بین ستاره ای به مدت معینی در کنار هم جمع می شوند وبه موازات گیر افتادن مواد جدید توسط موج چگالی ، آرام به حرکت خود ادامه می دهند. سابقا به اشتباه تصور می‌شد که امواج مغناطیسی در پیدایش بازوها موثرند، ولی مطالعات دقیق نشان می دهند که میدانهای مغناطیسی کهکشان‌های مارپیچی بسیار ضعف هستند و نمی‌توانند بر ساختار آنها تاثیر گذارند. برای مثال ، میدان مغناطیسی کهکشان ما ، 100000 بار کم توانتر از میدان مغناطیسی زمین است. هابل کهکشان‌های مارپیچی را به هشت زیر رده ی مختلف تقسیم کرده است. در زیر رده ی نخست،کهکشان‌های So قرار دارند. این کهکشانها ،شامل مولفه های مسطح و بیضیوار و فاقد بازوهای مارپیچی هستند. ساختار بیرونی برخی از ۀنها به طور نامعلوم ئ نامشخص ، مارپیچی به نظر می رسد. در کهکشان‌های So ، غالبا غبار نیز وجود دارد. سه زیر رده ی بعدی بر مبنای چگونگی پیچ خوردگی بازوها تعریف می شوند. در یک کهکشان Sa در کهکشان Sc ،بازوها بسیار آزاد وگسترده اند.در کهکشان Sa ناحیه ی هسته ای ( مولفه ی بیضیوار) بسیار نوارنی و بازوهای نوارنی هموار دارند. در کهکشان Sb ، ناحیه بیضیوار مرکزی کوپکتر و کم نورتر است و بازوها تکه تکه به نظر می رسند. کهکشان‌های Sc هسته ی بسیار کوچک دارند و تکه تکه بودن بازوهایشان بیشتر است.<ref name="multiple1">کتاب ساختار ستارگان و کهکشان ها / نوشته پاول هاج / ترجمه توفیق حیدرزاده</ref>
+
از این موضوع می توان نتسجه گرفت که باوزها ، مکانی برای شکل گیری ستارگان هستند. ستارگان موجود در آن ها ، بیش از یک میلیون سال عمر ندارند و در مقایسه با عمر این کهکشانها که مجموعا " حدود 10 میلیارد سال است ، بسیار جوان می نمایند . گاز و غبار موجود در ابرها ، مواد اولیه را برای شکل گیری ستارگان جدید مهیا می سازند. وجود بازوهای مارپیچی را می توان ناشی از یک اثر مشهور فیزیکی دانست که در منظومه ی موج چگالی سی.سی.لین توصیف می شود. طبق نظریه این فیزکدانف یک قرص گازی چرخان می تواند امواج مارپیچ بسیار چگال و پایدار تولید کند. در این بازوها ،ستارگان و ماده ی بین ستاره ای به مدت معینی در کنار هم جمع می شوند وبه موازات گیر افتادن مواد جدید توسط موج چگالی ، آرام به حرکت خود ادامه می دهند. سابقا به اشتباه تصور می‌شد که امواج مغناطیسی در پیدایش بازوها موثرند، ولی مطالعات دقیق نشان می دهند که میدانهای مغناطیسی کهکشان‌های مارپیچی بسیار ضعف هستند و نمی توانند بر ساختار آنها تاثیر گذارند. برای مثال ، میدان مغناطیسی کهکشان ما ، 100000 بار کم توانتر از میدان مغناطیسی زمین است. هابل کهکشان‌های مارپیچی را به هشت زیر رده ی مختلف تقسیم کرده است. در زیر رده ی نخست،کهکشان‌های So قرار دارند. این کهکشانها ،شامل مولفه های مسطح و بیضیوار و فاقد بازوهای مارپیچی هستند. ساختار بیرونی برخی از ۀنها به طور نامعلوم ئ نامشخص ، مارپیچی به نظر می رسد. در کهکشان‌های So ، غالبا غبار نیز وجود دارد. سه زیر رده ی بعدی بر مبنای چگونگی پیچ خوردگی بازوها تعریف می شوند. در یک کهکشان Sa در کهکشان Sc ،بازوها بسیار آزاد وگسترده اند.در کهکشان Sa ناحیه ی هسته ای ( مولفه ی بیضیوار) بسیار نوارنی و بازوهای نوارنی هموار دارند. در کهکشان Sb ، ناحیه بیضیوار مرکزی کوپکتر و کم نورتر است و بازوها تکه تکه به نظر می رسند. کهکشان‌های Sc هسته ی بسیار کوچک دارند و تکه تکه بودن بازوهایشان بیشتر است.<ref name="multiple1">کتاب ساختار ستارگان و کهکشان ها / نوشته پاول هاج / ترجمه توفیق حیدرزاده</ref>
  
 
{{-}}
 
{{-}}

لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی نجوم ممکن است توسط دیگر مشارکت‌کنندگان تغییر یابند، ویرایش یا حذف شوند. اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (ویکی نجوم:حق تکثیر را برای جزئیات بیشتر ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!

برای ویرایش این صفحه، لطفاً به سوال زیر پاسخ دهید (اطلاعات بیشتر):

لغو | راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)

الگوهای به‌کاررفته در این صفحه: