افق رویداد: تفاوت بین نسخهها
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
[[ رده:اخترفیزیک ]] | [[ رده:اخترفیزیک ]] | ||
+ | افق رویداد عبارت است از سطحی که از درون آن هیچ اطلاعاتی به بیرون گسیل نمیشود. | ||
+ | این سطح در شعاع شوارزشیلد اطراف سیاهچاله قرار دارد | ||
+ | [[پرونده:Event horizon.JPG|وسط]] | ||
− | + | در نظریه نسبیت هر ناظری در کنار خود ، وسیله ی سنجش زمان مخصوص به خود دارد.اگر دو ناظر در یک نقطه نسبت به هم در حال سکون باشند ، ساعت آنها یکسان کار میکند در غیر این صورت ، سرعت کار ساعتها باهم فرق دارند و به دنبال آن مسیر ظاهری رویدادها نیز متفاوت خواهد بود. | |
+ | در نزدیکی افق رویداد این تعاریف گوناگون از زمان اهمیت پیدا میکند ناظری در حال سقوط به یک سیاهچاله است بر اساس ساعت خود در یک زمان معین به مرکز میرسد ، و در حین عبور از افق رویداد متوجه هیچ چیز به خصوصی نمیشود.اما به نظر یک ناظر دور ، او هرگز به افق رویداد نمیرسد ، با نزدیک شدن به افق رویداد سرعت سقوط وی به سمت صفر کاهش پیدا میکند ،این کند شدن زمان به صورت کاهش بسامد سیگنال نور نیز جلو میکند رابطه قرمز گرایی را میتوان بر حسب شعاع شوارزشیلد به شکل زیر نوشت: | ||
− | Event | + | [[پرونده:Event horizon1.JPG|وسط]] |
− | + | در اینجا بسامد v تابش در فاصله r از سیاهچاله و v بینهایت بسامدی است که یک ناظر در فاصلهٔ بی نهایت مشاهده میکند.میتوان دید که در بینهایت ، بسامد تابشی که از نزدیکی افق رویداد سرچشمه گرفته است به صفر میل میکند. | |
+ | با توجه به اینکه جهت نیروی جذب به سمت مرکز سیاه چاله است و به فاصله بستگی دارد نیروی جذب را که بخشهای مختلف جسم در حال سقوط احساس میکنند از لحاظ مقدار و جهت متفاوت است. | ||
+ | با رمبش ستاره و تبدیل شدن به سیاهچاله ، نه تنها تمام اطلاعات پیرامون ترکیب آن محو می شود بلکه برای مثلا هر میدان مغناطیسی نیز در ورای افق رویداد ناپدید می گردد.<ref>مبانی ستارهشناسی/ هانو کارتونن و همکاران/ مترجم: غلامرضا شاهعلی/ انتشارات شاهچراغ شیراز </ref> | ||
− | |||
− | رفتار تکینگی اصلا قابل توصیف و درک نیست. به همین دلیل قانونی به نام قانون مراقبت کیهانی پیشنهاد داده شده است که بر اساس آن تکینگی بدون افق رویداد وجود ندارد. یعنی همه تکینگیها باید بوسیله یک افق رویداد پوشیده شده باشند چون یک تکینگی عریان میتواند تمام جهان را به طور بی قاعده و غیرقابل پیش بینی تحت تاثیر قرار بدهد. | + | |
+ | اگر تابعی در یک نقطه تعریف نشده باشد یعنی در آن نقطه پیوسته نباشد، این تابع در آن نقطه تکینگی دارد. به مرکز یک [[سیاهچاله]] که تمام [[جرم]] سیاهچاله آنجا متراکم شده و [[چگالی]] آنجا بینهایت است نیز تکینگی گفته میشود و این امر به همان دلیل ریاضی است چون [[سیاهچاله]] را [[ستاره]] ای در نظر می گیریم که تمام [[جرم]] آن پس از رمبش در حجمی در حد صفر متراکم شده (یعنی به سمت صفر میل میکند) که باعث میشود [[چگالی]] بی نهایت بشود و یک ناپیوستگی و تکینگی در آن نقطه از [[فضا]] بوجود آید. | ||
+ | |||
+ | در اطراف تکینگی کرهای فرضی به نام افق رویداد وجود دارد. مرزی که هرچیزی که از آن عبور کند به ناچار به سمت تکینگی هدایت میشود. در واقع هرگاه ذره ای به [[سیاهچاله]] نزدیک شود تابش آن به هنگام عبور از این کره متوقف می شود و ما دیگر نمیتوانیم شاهد رویدادی باشیم. | ||
+ | |||
+ | رفتار تکینگی اصلا قابل توصیف و درک نیست. به همین دلیل قانونی به نام قانون مراقبت کیهانی پیشنهاد داده شده است که بر اساس آن تکینگی بدون افق رویداد وجود ندارد. یعنی همه تکینگیها باید بوسیله یک افق رویداد پوشیده شده باشند چون یک تکینگی عریان میتواند تمام جهان را به طور بی قاعده و غیرقابل پیش بینی تحت تاثیر قرار بدهد.<ref> صفحات مختلف ویکی پدیا فارسی و نجوم دینامیکی</ref> | ||
== منبع == | == منبع == | ||
− | + | <references /> | |
− |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۸
افق رویداد عبارت است از سطحی که از درون آن هیچ اطلاعاتی به بیرون گسیل نمیشود. این سطح در شعاع شوارزشیلد اطراف سیاهچاله قرار دارد
در نظریه نسبیت هر ناظری در کنار خود ، وسیله ی سنجش زمان مخصوص به خود دارد.اگر دو ناظر در یک نقطه نسبت به هم در حال سکون باشند ، ساعت آنها یکسان کار میکند در غیر این صورت ، سرعت کار ساعتها باهم فرق دارند و به دنبال آن مسیر ظاهری رویدادها نیز متفاوت خواهد بود. در نزدیکی افق رویداد این تعاریف گوناگون از زمان اهمیت پیدا میکند ناظری در حال سقوط به یک سیاهچاله است بر اساس ساعت خود در یک زمان معین به مرکز میرسد ، و در حین عبور از افق رویداد متوجه هیچ چیز به خصوصی نمیشود.اما به نظر یک ناظر دور ، او هرگز به افق رویداد نمیرسد ، با نزدیک شدن به افق رویداد سرعت سقوط وی به سمت صفر کاهش پیدا میکند ،این کند شدن زمان به صورت کاهش بسامد سیگنال نور نیز جلو میکند رابطه قرمز گرایی را میتوان بر حسب شعاع شوارزشیلد به شکل زیر نوشت:
در اینجا بسامد v تابش در فاصله r از سیاهچاله و v بینهایت بسامدی است که یک ناظر در فاصلهٔ بی نهایت مشاهده میکند.میتوان دید که در بینهایت ، بسامد تابشی که از نزدیکی افق رویداد سرچشمه گرفته است به صفر میل میکند. با توجه به اینکه جهت نیروی جذب به سمت مرکز سیاه چاله است و به فاصله بستگی دارد نیروی جذب را که بخشهای مختلف جسم در حال سقوط احساس میکنند از لحاظ مقدار و جهت متفاوت است. با رمبش ستاره و تبدیل شدن به سیاهچاله ، نه تنها تمام اطلاعات پیرامون ترکیب آن محو می شود بلکه برای مثلا هر میدان مغناطیسی نیز در ورای افق رویداد ناپدید می گردد.<ref>مبانی ستارهشناسی/ هانو کارتونن و همکاران/ مترجم: غلامرضا شاهعلی/ انتشارات شاهچراغ شیراز </ref>
اگر تابعی در یک نقطه تعریف نشده باشد یعنی در آن نقطه پیوسته نباشد، این تابع در آن نقطه تکینگی دارد. به مرکز یک سیاهچاله که تمام جرم سیاهچاله آنجا متراکم شده و چگالی آنجا بینهایت است نیز تکینگی گفته میشود و این امر به همان دلیل ریاضی است چون سیاهچاله را ستاره ای در نظر می گیریم که تمام جرم آن پس از رمبش در حجمی در حد صفر متراکم شده (یعنی به سمت صفر میل میکند) که باعث میشود چگالی بی نهایت بشود و یک ناپیوستگی و تکینگی در آن نقطه از فضا بوجود آید.
در اطراف تکینگی کرهای فرضی به نام افق رویداد وجود دارد. مرزی که هرچیزی که از آن عبور کند به ناچار به سمت تکینگی هدایت میشود. در واقع هرگاه ذره ای به سیاهچاله نزدیک شود تابش آن به هنگام عبور از این کره متوقف می شود و ما دیگر نمیتوانیم شاهد رویدادی باشیم.
رفتار تکینگی اصلا قابل توصیف و درک نیست. به همین دلیل قانونی به نام قانون مراقبت کیهانی پیشنهاد داده شده است که بر اساس آن تکینگی بدون افق رویداد وجود ندارد. یعنی همه تکینگیها باید بوسیله یک افق رویداد پوشیده شده باشند چون یک تکینگی عریان میتواند تمام جهان را به طور بی قاعده و غیرقابل پیش بینی تحت تاثیر قرار بدهد.<ref> صفحات مختلف ویکی پدیا فارسی و نجوم دینامیکی</ref>
منبع[ویرایش]
<references />