جایگاه زمین در جهان: تفاوت بین نسخهها
هانيه اميري (بحث | مشارکتها) (صفحهای جدید حاوی 'آگاهی از جایگاه زمین در جهان از 400 سال پیش تاکنون با رصدهای تلسکوپی شکل گر...' ایجاد کرد) |
هانيه اميري (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | آگاهی از جایگاه [[زمین]] در [[جهان]] از 400 سال پیش تاکنون با رصدهای [[تلسکوپ]]ی شکل گرفته و در قرن گذشته به سرعت گسترش یافته است. در ابتدا تصور بر این بود که زمین مرکز جهانی است كه شامل آن دسته از [[سیاره]]هایی که با چشم غیر مسلح قابل مشاهده بودند و کرهی بزرگی از [[ستارگان]] ثابت، که آن را فرا گرفته بود. بعد از پذیرش [[مدل خورشید مرکزی]] در قرن هفدهم، رصدهای ویلیام هرشل و دیگران نشان داد که خورشیدِ زمین، در میان کهکشانی وسیع و قرص- مانند از ستارهها قرار دارد، و بعدها مشخص شد که هر کدام از آن ستارهها، اجرامی مانند [[خورشید]] ما هستند. در قرن بیستم، با رصد [[سحابی]]های مارپیچی (کهکشانهای مارپیچی) مشخص شد که [[کهکشان]] ما یکی از میلیاردها کهکشان موجود در [[عالم]] رو به انبساط است که این کهکشانها به صورت گروهی در خوشهها و ابرخوشههای کهکشانی تقسیم شدهاند. تا قرن بیست و یکم، ساختار کلی جهان مرئی با کشف این که ابرخوشههای کهکشانی به صورت شبکهای از تارهای گسترده در جهان پخش شدهاند و میان آنها فضای خالی (تهیجا) وجود دارد، آشکارتر شد. احتمالا ابرخوشهها، ریسمانها و تهیجاها بزرگترین ساختارهای منسجم در جهان هستند. در مقیاسهای بزرگ (بیش از 1000 مگا پارسک) جهان [[همگن]] است یعنی تمام قسمتهای آن [[چگالی]]، ترکیب و ساختار یکسانی دارند. | + | آگاهی از جایگاه [[زمین]] در [[جهان]] از 400 سال پیش تاکنون با رصدهای [[تلسکوپ]]ی شکل گرفته و در قرن گذشته به سرعت گسترش یافته است. در ابتدا تصور بر این بود که زمین مرکز جهانی است كه شامل آن دسته از [[سیاره]] هایی که با چشم غیر مسلح قابل مشاهده بودند و کرهی بزرگی از [[ستارگان]] ثابت، که آن را فرا گرفته بود. بعد از پذیرش [[مدل خورشید مرکزی]] در قرن هفدهم، رصدهای ویلیام هرشل و دیگران نشان داد که خورشیدِ زمین، در میان کهکشانی وسیع و قرص- مانند از ستارهها قرار دارد، و بعدها مشخص شد که هر کدام از آن ستارهها، اجرامی مانند [[خورشید]] ما هستند. در قرن بیستم، با رصد [[سحابی]] های مارپیچی (کهکشانهای مارپیچی) مشخص شد که [[کهکشان]] ما یکی از میلیاردها کهکشان موجود در [[عالم]] رو به انبساط است که این کهکشانها به صورت گروهی در خوشهها و ابرخوشههای کهکشانی تقسیم شدهاند. تا قرن بیست و یکم، ساختار کلی جهان مرئی با کشف این که ابرخوشههای کهکشانی به صورت شبکهای از تارهای گسترده در جهان پخش شدهاند و میان آنها فضای خالی (تهیجا) وجود دارد، آشکارتر شد. احتمالا ابرخوشهها، ریسمانها و تهیجاها بزرگترین ساختارهای منسجم در جهان هستند. در مقیاسهای بزرگ (بیش از 1000 مگا پارسک) جهان [[همگن]] است یعنی تمام قسمتهای آن [[چگالی]]، ترکیب و ساختار یکسانی دارند. |
به دلیل این که مرز یا مرکزی برای جهان وجود ندارد، نقطه مبنا و مرجعی نیست که مکان کلی زمین را در جهان مشخص کند. زمین در مرکز جهان قابل مشاهده قرار دارد چون میزان مشاهده (قابلیت رویت) با استفاده از فاصله از زمین تخمین زده میشود. مرجع میتواند با توجه به ساختارهای بخصوصی که در مقیاسهای مختلف وجود دارند، زمین در نظر گرفته شود. هنوز معلوم نیست که آیا جهان نامحدود است یا نه، و نظریهای وجود دارد مبنی بر این که جهان ما شاید یکی از جهانهای بی شماری باشد که در داخل یک جهان چندگانه (multiverse) قرار دارند که خود آن داخل omniverse قرار دارد. | به دلیل این که مرز یا مرکزی برای جهان وجود ندارد، نقطه مبنا و مرجعی نیست که مکان کلی زمین را در جهان مشخص کند. زمین در مرکز جهان قابل مشاهده قرار دارد چون میزان مشاهده (قابلیت رویت) با استفاده از فاصله از زمین تخمین زده میشود. مرجع میتواند با توجه به ساختارهای بخصوصی که در مقیاسهای مختلف وجود دارند، زمین در نظر گرفته شود. هنوز معلوم نیست که آیا جهان نامحدود است یا نه، و نظریهای وجود دارد مبنی بر این که جهان ما شاید یکی از جهانهای بی شماری باشد که در داخل یک جهان چندگانه (multiverse) قرار دارند که خود آن داخل omniverse قرار دارد. |
نسخهٔ ۱۸ آوریل ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۰۱
آگاهی از جایگاه زمین در جهان از 400 سال پیش تاکنون با رصدهای تلسکوپی شکل گرفته و در قرن گذشته به سرعت گسترش یافته است. در ابتدا تصور بر این بود که زمین مرکز جهانی است كه شامل آن دسته از سیاره هایی که با چشم غیر مسلح قابل مشاهده بودند و کرهی بزرگی از ستارگان ثابت، که آن را فرا گرفته بود. بعد از پذیرش مدل خورشید مرکزی در قرن هفدهم، رصدهای ویلیام هرشل و دیگران نشان داد که خورشیدِ زمین، در میان کهکشانی وسیع و قرص- مانند از ستارهها قرار دارد، و بعدها مشخص شد که هر کدام از آن ستارهها، اجرامی مانند خورشید ما هستند. در قرن بیستم، با رصد سحابی های مارپیچی (کهکشانهای مارپیچی) مشخص شد که کهکشان ما یکی از میلیاردها کهکشان موجود در عالم رو به انبساط است که این کهکشانها به صورت گروهی در خوشهها و ابرخوشههای کهکشانی تقسیم شدهاند. تا قرن بیست و یکم، ساختار کلی جهان مرئی با کشف این که ابرخوشههای کهکشانی به صورت شبکهای از تارهای گسترده در جهان پخش شدهاند و میان آنها فضای خالی (تهیجا) وجود دارد، آشکارتر شد. احتمالا ابرخوشهها، ریسمانها و تهیجاها بزرگترین ساختارهای منسجم در جهان هستند. در مقیاسهای بزرگ (بیش از 1000 مگا پارسک) جهان همگن است یعنی تمام قسمتهای آن چگالی، ترکیب و ساختار یکسانی دارند.
به دلیل این که مرز یا مرکزی برای جهان وجود ندارد، نقطه مبنا و مرجعی نیست که مکان کلی زمین را در جهان مشخص کند. زمین در مرکز جهان قابل مشاهده قرار دارد چون میزان مشاهده (قابلیت رویت) با استفاده از فاصله از زمین تخمین زده میشود. مرجع میتواند با توجه به ساختارهای بخصوصی که در مقیاسهای مختلف وجود دارند، زمین در نظر گرفته شود. هنوز معلوم نیست که آیا جهان نامحدود است یا نه، و نظریهای وجود دارد مبنی بر این که جهان ما شاید یکی از جهانهای بی شماری باشد که در داخل یک جهان چندگانه (multiverse) قرار دارند که خود آن داخل omniverse قرار دارد.
منبع
ويكي پديا انگليسي[۱]